رضا افشار

رضا افشار (۱۲۶۶خ ارومیه - ۱۳۴۲خ) بنیانگذار هواپیمایی تجاری در ایران، نخستین نماینده ارومیه در مجلس شورای ملی و وزیر راه ایران در زمان رضاشاه و استاندار استان‌های گیلان، کرمان و اصفهان بود.

رضا افشار
وزیر طرق و شوارع (راه) ایران
مشغول به کار
۱۰ اسفند ۱۳۱۰  تیر ۱۳۱۱
پادشاهرضاشاه پهلوی
نخست‌وزیرمهدی‌قلی هدایت
پس ازسید باقر کاظمی
پیش ازعبدالمجید فیروز (سرپرست)
نماینده مجلس شورای ملی
حوزه انتخاباتیارومیه
(دوره‌های پنجم تا هفتم و هجدهم)
اطلاعات شخصی
زاده۱۲۶۶ خورشیدی
تهران،
درگذشته۱۳۴۲ خورشیدی
ملیت ایران
پیشهسیاستمدار
دیناسلام شیعه دوازده امامی

پیشینه

پدرش میرزاشفیع اهل گرکان، از خانواده قریب مقیم ارومیه و مادرش از ایل افشار ارومیه بود. پس از تحصیلات مقدماتی به آموختن عربی و معارف اسلامی پرداخت و محضر استادانی چون شیخ جلیل ادیب‌العلما را درک کرد. در سال ۱۲۸۳ پس از پایان تحصیلات در مدرسه آمریکایی ارومیه به تهران رفت و در کالج آمریکایی ادامه تحصیل داد. در ۱۲۸۸ خورشیدی و برای ادامه تحصیل رهسپار آمریکا شد. بیش از نه سال در آنجا بود و در کالج ووستر اوهایو و دانشگاه والپارائیزو در ایالات ایندیانا تحصیل کرد. هنگام تحصیل در آمریکا با آزادی‌خواهان ایرانی هم‌چون سید حسن تقی‌زاده و مستشارالدوله و امیرخیزی مکاتبه داشت و در مطبوعات آمریکا اخبار ایران را بازتاب می‌داد.[1]

نهضت جنگل

رضا افشار در جنگ بین‌الملل اول به برلن رفت. با تقی‌زاده و علی‌اکبر دهخدا نشست و برخاست پیدا کرد و در کار مجله کاوه و سایر نشریاتی که به زبان فارسی انتشار می‌یافت، کمک می‌کرد. با پایان جنگ جهانی اول به ایران بازگشت و در آغاز نهضت پیشکار مالیه گیلان و رابط بین میرزا کوچک خان جنگلی و دولت مرکزی شد. وی به همراهی با جنگلی‌ها پرداخت و مسئول مالی کمیته اتحاد اسلام شد اما به دلیل مسائل مالی با جنگلی‌ها اختلاف پیدا کرد و به تهران گریخت و از آنجا به آمریکا رفت.[1]

نخستین نماینده ارومیه

پس از بازگشت دوباره به ایران در مأموریت اول دکتر میلیسپو مستشار آمریکایی مالیه ایران در سال ۱۳۰۱ مدتی معاون و مترجم او بود. همچنین به محافل سیاسی رفت و آمد کرد و نخست به تقی‌زاده و سرانجام به علی‌اکبر داور نزدیک شد و حزب رادیکال را برای او تشکیل داد. سال بعد در انتخابات دوره پنجم مجلس شورای ملی به نمایندگی ارومیه برگزیده شد. ارومیه در چهار دوره نخست مجلس شورای ملی نماینده نداشت و رضا خان افشار نخستین کسی بود که بر کرسی نمایندگی این حوزه انتخابیه تکیه زد و سه دوره این کرسی را برای خود حفظ کرد.

وحدت زبانی

رضا خان افشار در اواخر دوران قاجار، در نخستین دوره‌ای که نماینده مجلس شده بود، در یکی از نطقهایش در مجلس خواهان وحدت زبانی در ایران شد:

«همان طور که اگر یک نفر از اروپا به ایران بیاید، یک نفر مترجم لازم دارد، بدبختانه وضعیات معارف آذربایجان هم طوری است که اگر یک نفر از طهران بخواهد به آذربایجان برود، باید یک مترجم همراه داشته باشد. بنابراین براى حفظ حیثیات ایران و ایرانى، بهترین وسیله که ممکن است فراهم آید، وحدت زبان است».[2]

موسسه معارف به جای وزارت معارف

پس از تغییر سلطنت و روی کارآمدن رضا شاه، رضا خان افشار در آذر ۱۳۰۴ به عضویت مجلس مؤسسان برگزیده شد که با تغییراتی در قانون اساسی، به پادشاهی پهلوی رسمیت بخشید. اندکی پس از به سلطنت رسیدن رضاشاه، او طرحی به مجلس داد تا وزارت معارف به موسسه تبدیل شود، به شکلی که دولت چند نفر را به مجلس پیشنهاد کند و مجلس از میان آنها یک نفر را به مدت شش سال برای مدیریت موسسه معارف تعیین کند. انگیزه این پیشنهاد این بود که مسئول معارف کشور با تغییر دولتها که معمولا عمر کوتاهی داشتند، تغییر نکند و بتواند به طرحهای بلندمدت تر بپردازد. اما نمایندگان به اینکه این پیشنهاد در دستور کار گذاشته شود، رأی ندادند.[3]

مخالفت با لباسهای محلی

افشار در دوره‌های ششم و هفتم نماینده مجلس بود و در دوره اخیر به نیابت رئیس انتخاب شد. در اوائل دوره هفتم در سال ۱۳۰۷ پس از آنکه رضاشاه از لزوم تغییر لباس سخن گفت، شماری از نمایندگان مجلس به سخنگویی سید اسماعیل عراقی نماینده اراک، طرحی دو فوریتی در دستور کار مجلس گذاشتند که به خواسته رضاشاه جنبه قانونی بدهند. رضا افشار از هواداران این طرح بود و در دفاع از آن گفت:

«ملت ما از حیث لباس، یک وحدت شکلى ندارند. اگر یک سیاحى در مملکت ما به طرف شمال یا به طرف غرب مسافرت کند، می‌بیند یک مردمانى هستند که چهار تا شال روى کلاه‌شان مى‌بندند و به عنوان کلاه سرشان است که بدبختانه اغلب اکراد ما این شکل هستند. کلاه قسمت عمده‏ ایلات ما را اگر دیده باشند، مى‌بینند یک کلاه خیلى بلند بزرگى روى سرشان می‌گذارند که ممکن است پشت آن کلاه سنگر‌بندى کرد و با یک عده دعوا کرد. اگر طرف جنوب رفته باشند مى‌بینند ایرانی‌‌ها یک لباس‌هاى خیلى بلندى می‌پوشند یک شال هم به کمر مى‌بندند، یک کلاه خیلی کوچک شبیه به فنجان چاى خورى سرشان می‌گذارند. بالاخره تصدیق مى‌فرمایید که این شکل زندگانى نیست و بالاخره ماهم مجبور هستیم یک روزى ملت خودمان را تمیز بدهیم که دیگران وقتى وارد مملکت ما می‌شوند ما را با لباس خودمان بشناسند».[4]

پیش از پایان دوره هفتم [5] رضا خان افشار در سال ۱۳۰۹ حاکم گیلان شد. بازماندگان هواداران جنبش جنگل که با وی میانه خوبی نداشتند در اداره روزنامه طلوع به مدیریت محمودرضا طلوع گرد آمدند و مقالاتی ضد او نوشتند. به همین دلیل او از حکومت گیلان کنار رفت و به جای سید محمد تدین والی کرمان شد.

وزارت و زندان

افشار در دهم اسفند ۱۳۱۰ در کابینه حاج مخبرالسلطنه هدایت به وزارت طرق و شوارع (راه) منصوب اما در تیر سال بعد کنار گذاشته شد. افشار از وزارت به حکومت اصفهان رفت و بیش از سه سال در آنجا بود تا در اواخر سال ۱۳۱۴ به تهران احضار و به اتهام رشوه گرفتن بازداشت و محاکمه شد.

عیسى کورس مالک تجارتخانه اخوان کورس در پارکه (دادسرا) دیوان جزا اعتراف کرده بود که در زمان وزارت آقاى رضا افشار نه فقره معامله برای فروش سوخت و غیره به مبلغ ۱۶۰ هزار تومان با وزارت طرق کرده بوده و افشار از او سه درصد حق‌العمل خواسته بوده که سرانجام کورس با حق‌العمل دو درصدى موافقت می‌کند. در این میان، افشار از شغل وزارت مستعفى می‌شود و یک ماه پس از کناره‌گیری، طلب خود را از عیسى کورس می‌خواهد. کورس نیز در دو مرتبه هر بار ۱۶۰۰ تومان به او می‌پردازد.[6]

افشار در «دیوان جزاى عمال دولت» محاکمه‌ شد و «هئیت عمومى دیوان عالى تمییز» او را خرداد ۱۳۱۵ به شش ماه حبس، انفصال ابد از خدمات دولتى و پرداخت دو برابر مبلغی محکوم کرد که از عیسى کورس دریافت کرده بود.[7] پس از آزادی از زندان، افشار به کشاورزی و ملکداری پرداخت و دور از غوغای سیاست، ثروتمند شد.

بازگشت به صحنه

در بهار ۱۳۲۳ که کارگران در اصفهان شورش و اعتصاب کردند، محمد ساعد نخست‌وزیر وقت افشار را استاندار اصفهان کرد و افشار توانست شورش را فرو بخواباند اما انتصاب او به استانداری، در مجلس سر و صدای به پا کرد و مهندس فریور نماینده تهران، ساعد و وزیر کشورش عبدالحسین هژیر را به استیضاح کشید که فردی را استاندار کرده‌اند که به حکم دیوان عالی کشور، محکوم به انفصال ابدی از خدمات دولتی است.

در جلسه استیضاح، احمد شریعت‌زاده از نمایندگان حقوقدان مجلس و شیخ اسدالله ممقانی وزیر دادگستری در مقام دفاع برآمدند. شریعت‌زاده استدلال کرد که چون افشار مجازات زندان را متحمل شده که مجازات شدیدتر است، انفصال دائم از خدمات دولتی که مجازات سبکتر است، خود به خود رفع می‌شود. ممقانی نیز استدلال کرد که با گذشت زمان، از افشار اعاده حیثیت شده است. ساعد نیز در دفاع از خود گفت که بر اساس همین استدلال‌ها عمل کرده و ناچار بوده هر چه زودتر برای خواباندن بحران در اصفهان تصمیمی بگیرد و افشار را به درخواست افراد بانفوذ در اصفهان تعیین کرده و او نیز توانسته است در آنجا موفق عمل کند. [8]

جلسه استیضاح افشار در مجلس جنجالی شد و هنگام رأی اعتماد به دولت عده‌ای از نمایندگان از جلسه خارج شدند و نشست را از رسمیت انداختند.[8] رأی گیری به جلسه بعد موکول شد و سرانجام تنها هشت نماینده حزب توده بودند که به دولت ساعد رأی اعتماد ندادند.[9] با این حال دیوان عالی کشور بار دیگر رأی داد که انفصال رضا افشار از خدمات دولتی ابدی است و او نمی تواند استاندار اصفهان باشد. [10]

افشار سپس حزبی به نام رادیکال سوسیالیست برپا کرد و خود رهبر آن شد. او در انتخابات دوره پانزدهم در دربار متحصن شد و به انتخاب قوام‌السلطنه اعتراض کرد. افشار بار دیگر در سال ۱۳۳۲ در دوره هجدهم مجلس وکیل شد. میل زیادی داشت که رئیس مجلس شود، ولی آرزویش برآورده نشد. دوره را بی سروصدا پایان داد.

تاسیس خطوط هوائی ایران

افشار در سال ۱۳۲۳ با بنیاد کردن خطوط هواپیمایی ایران (ایرانین ایرویز)، هوانوردی تجاری را در ایران پایه گذاشت. و به تأسیس خطوط هوایی بین ایران و کشورهای اروپایی اقدام کرد و از این رهگذر ثروتش چند برابر شد. در سال ۱۳۲۸ با خرید هفتاد درصد سهام خطوط هواپیمایی ایران (ایرانین ایرویز)، مدیر آن شد، قرارداد همکاری با فرانسه را لغو کرد و بر اساس شواهد موجود در طی مدیریت وی، عملکرد شرکت به طور چشمگیری بهبود پیدا کرد.[11] هفتم فروردین ۱۳۴۱ هواپیمایی ملی ایران اعلام موجودیت کرد و شرکت هواپیمایی متعلق به رضا افشار برچیده شد.

در سال ۱۳۲۸ رضا افشار در انتخابات دوره شانزدهم مجلس شورای ملی شرکت کرد. انتخابات در رضائیه از ۲۳ تا ۲۷ مهر برگزار و افشار نفر اول انتخابات شد اما هیئت نظارت بر انتخابات با استناد به محکومیت کیفری او و سابقه ارتکاب جرم رشوه‌خواری که خلاف شرط «امانت» برای نمایندگی بود، برایش اعتبارنامه صادر نکرد و محسن افشار صادقی را نماینده شناخت که با اختلاف ۶۵۹ رأی نفر دوم انتخابات شده بود. بدین ترتیب او از راهیابی دوباره به مجلس بازماند.[12]

رضا افشار شعر نیز می‌سرود و کمدی اشتباهات اثر شکسپیر را به فارسی ترجمه کرد که در سال ۱۳۲۸ در شماره‌های پیاپی روزنامه پرورش در رشت به چاپ رسید.

پانویس

  1. حسین خزایی (۱۳۹۰)، «سوم»، زندگی سیاسی اردشیر جی ریپورتر، امیرکبیر، ص. ۶۳، شابک ۹۷۸۹۶۴۰۰۱۴۰۱۱
  2. «مذاکرات جلسه ۱۰۶ دوره پنجم مجلس شورای ملی شانزدهم جدی ۱۳۰۳».
  3. «مذاکرات جلسه ۲۳۷ دوره پنجم مجلس شورای ملی ۲۲ دی ۱۳۰۴».
  4. «مذاکرات جلسه پانزدهم دوره هفتم مجلس شورای ملی چهارم دی ۱۳۰۷».
  5. «مذاکرات جلسه ۱۵۸ دوره سیزدهم مجلس شورای ملی بیستم اردیبهشت ۱۳۲۲».
  6. «مذاکرات جلسه ۴۹ دوره دهم مجلس شورای ملی ۲۸ اسفند ۱۳۱۴».
  7. «مذاکرات جلسه ۶۲ دوره دهم مجلس شورای ملی ۳۱ خرداد ۱۳۱۵».
  8. «مذاکرات جلسه سی‌ام دوره چهاردهم مجلس شورای ملی ۲۶ اردیبهشت ۱۳۲۳».
  9. «مذاکرات جلسه ۳۱ دوره چهاردهم مجلس شورای ملی ۲۸ اردیبهشت ۱۳۲۳».
  10. «مذاکرات جلسه ۳۷ دوره چهاردهم مجلس شورای ملی ۲۳ خرداد ۱۳۲۳».
  11. سخاوتمند، مهرناز: تاریخ هواپیمایی ایران. در: کتاب هنر بایگانی‌شده در ۳۰ دسامبر ۲۰۱۱ توسط Wayback Machine. ۲۰ شهریور ۱۳۹۰. بازدید: فوریه ۲۰۱۲.
  12. «مذاکرات جلسه سوم دوره شانزدهم مجلس شورای ملی سوم اسفند ۱۳۲۸».

دیگر منابع

Ghanī, Sīrūs. 2008. Shakespeare, Persia, and the East. Washington, DC: Mage Publishers. p. 166.

  • عطروش، عباس (۱۳۸۶تاریخچه‌ی هواپیمایی بازرگانی در ایران، تهران: روشنگران و مطالعات زنان، ص. ۱۱۰، شابک ۹۷۸-۹۶۴-۸۵۶۴-۷۸-۵
  • مردان و زنان نامدار ایران۲۶. رضا افشار از وزارت تا شرکت حمل و نقل. در: روزنامه دنیای اقتصاد، شماره ۲۵۱۷ به تاریخ ۷/۹/۹۰، صفحه ۳۱ (تاریخ اقتصاد).
  • سردار جنگل، ابراهیم فخرایی، تهران، جاوید، ۱۳۵۴، ص۱۴۰–۱۴۱
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.