رکسانا (دختر کوروش)
روشنک یا رکسانا، دومین دختر کوروش بزرگ و شهبانو کاساندان بود که در سال ۵۴۳ پیش از میلاد زاده شد. وی خواهر آتوسا، کمبوجیه، بردیا و آرتیستون بود.
رکسانا | |||||
---|---|---|---|---|---|
شهبانوی ایران شاهدخت پارسی | |||||
زاده | ۵۴۳ پیش از میلاد پارس | ||||
درگذشته | ۵۲۲ پیش از میلاد (۲۱ سال) مصر | ||||
آرامگاه | پاسارگاد (احتمالا) | ||||
همسر(ان) | کمبوجیه دوم | ||||
| |||||
دودمان | هخامنشی | ||||
پدر | کوروش بزرگ | ||||
مادر | کاساندان | ||||
دین و مذهب | مزدیسنا |
در منابع یونانی روشنک به صورت رکسانا نوشته شدهاست.
نام
رکسانا نامی یونانی برگرفته از نام ایرانی باستان روشنک است. *Raṷxšnā- (ولی نه *Raṷxšā̆nā-) که معادل زنانه همتای مردانه اش *Raṷxšna (که در نوشتار پلوتارک دربارهٔ فرمانده لشکر هزار نفری خشایارشای یکم هخامنشی به کار بردهاست).[1]برای این نام تا کنون معانی مختلفی در نظر گرفته شد از جمله «شجاع و دلیر» چرا که به افسانه ای به همین نام اشاره میکند. معانی دیگر ان به نور (برگرفته شده از روشنایی) مانند سپیده دم خورشید، مشعلدار، روشنایی قبل از طلوع، سیاره زهره بازمیگردند. از دیگر معانی روشنک میتوان به «دشت گلهای آفتابگردان» یا «گل آفتابگردان» اشاره کرد که گمان میرود به کلمات آفتاب و نور که از معانی کلمهٔ روشنایی (ریشه نام روشنک) میباشند بازگردند. همچنین درختی نیز به همین نام (نام دیگر:درخت صمغ بلسانی) موجود میباشد که اغلب به خاطر وجود خواص دارویی مشهور است.
زناشویی کمبوجیه با رکسانا
هرودوت دربارهٔ ازدواج کمبوجیه و خواهرش مینویسد:
با آنکه در هیچ دوره و زمانی در پارس پیشینه نداشت، برادر با خواهر جفت آید، با این روی کمبوجیه به این اندیشه افتاد که پادکام (خلاف) دین و آئین پدران خویش، با خواهر خود زناشویی کند.[2] پس داوران شاهی را فراخواند و پرسید «آیا در پارس داتی (قانونی) هست که اگر وی بخواهد زناشویی میان خواهر و برادر را رَوامند سازد؟» داوران شاهی هر چند نتوانسته بودند، داتی پیدا کنند که چنین پدیدهای را راومند سازند ولی داتی یافتند که به پادشاه ایران اختیار میداد، به آنچه دلخواه اوست، رفتار کند. بدین روی داوران از بهر بیمی که از کینهٔ کمبوجیه داشتند قاعدهای تازه فراهم ساخته، جان خود را از خطر رهانیدند.[3]
زناشویی با محارم در برخی خاندانهای پادشاهی باستانی، برای نگهداری خون و ازآنش (مالکیت) فراگیر بودهاست و عیلامیان و مصریان و تایلندیها و غیره، این آیین و هنجار را داشتهاند. این داستان کمبوجیه نشان میدهد که پارسیان در آن زمان از این آیین و هنجار ناخوشنود بودهاند.[4] گمانی نیست که ایرانیها پس از پیروزی بر مصر پیوند و پیوستگی بسیاری با این کشور داشتهاند. چه بسا از آن زمان در پیروی از مصریها برخی از هموندان (اعضای) خاندان شاهی چنین کاری را انجام داده و پس از آن موبدان را وادار و ناچار نمودهاند که دستور به روا بودن آن داده باشند. چنانکه از گفتهٔ هرودوت بر میآید پیش از کمبوجیه چنین دات (قانون) و هنجاری که زناشویی با خواهر را روا کردهباشد، در ایران نبودهاست.[5]
غَنِه (قتل) بردیا به دست کمبوجیه
هرودوت مینویسد
کمبوجیه برادر خود بردیا را پیشتر از مصر روانهٔ پارس کرده بود و به او رشک (حسادت) میورزید. کمبوجیه پراکزاسپه را که بیش از همه کس به او باور داشت، به این کار گماشت تا برادرش را نابود کند.پراکزاسپه به پارس رفت و دستور را انجام کرد. به گفته ایی او قربانی خود را در شکارگاه کشت و گفتهٔ دیگر نمایانگر است که او را به دریا برده، آنجا تَکاباند (غرق کرد). همین رخ داد، پیشدرآمد رخدادهای فراوان شد.[6]
برگفت (روایت) یونانیها از مرگ رکسانا
هرودوت مینویسد
همانند سرگذشت بردیا دربارهٔ مرگ خواهر او رکسانا نیز دو داستان گفته شدهاست. یونانیها دربارهٔ مرگ رکسانا میگویند که کمبوجیه روزی توله سگی را با یک شیربچه به جنگ انداخت و خواهرش تماشاگر آن دورنما (صحنه) بود. توله در هنگام جنگیدن بسیار درمانده و بازنده شده بود.. وقتی تولهٔ دیگر که نگران آن پیشامد بود، زنجیر پاره کرد و به یاری برادر گرفتار خود شتافت، دو توله با یاری هم شیربچه را بیچاره کردند. کمبوجیه از تماشای آن چشمانداز شادمان شد ولی خواهرش که در کنارش نشسته بود به گریه افتاد. کمبوجیه که اشک او را دید، شَوَندِ (سبب) آن را پرسید و رکسانا پاسخداد که ناخواسته یاد بردیا افتادهاست که کسی را یار و اندوه خواری نداشتهاست، بنا بر گفتهٔ یونانیان این داستان و خشم کمبوجیه شوند مرگ خواهرش شد.[3]
بَرگفت (روایت) مصریها از مرگ رکسانا
هرودوت مینویسد
از سوی دیگر مصریها میگویند، برادر و خواهر بر سفرهٔ خوراک نشسته بودند. در آن هنگام رکسانا بوتهای کاهو به دست گرفته، پس از کندن برگهای آن، از برادرش پرسید «این کاهو با برگ خوشایندتر است یا بیبرگ؟» کمبوجیه گفت «با برگ را بیشتر دوست دارد.» خواهرش گفت که «وی بسته به خاندان کوروش همانند این کاهو رفتار و آن را لخت و برهنه کردهاست.» کمبوجیه بسیار از رکسانا خشمگین میشود و با رکسانا می چَخَد (مجادله میکند) رکسانا سخنهایش را ادامه داد کمبوجیه از سخن او برآشفته شده و لگدی بر پهلوی او زد و چون بانو باردار بود، شَوَندِ (سبب) بچه اندازی (سقط جنین) شد و در پی آن رکسانا نیز درگذشت.[3]
پانویس
- Rüdiger Schmitt, “RHOXANE i. THE NAME,” Encyclopædia Iranica, online edition, 2018, available at http://www.iranicaonline.org/articles/rhoxane-name (accessed on 06 April 2018).
- همان ، ج 1 ص 474
- تاریخ هرودوت، ص ۲۰۵
- هرودوت، قسمت توضیحات آخر کتاب، ص ۵۳۱
- پارسیان اهل کتابند، ص
- تاریخ هرودوت، ص ۲۰۴
منابع
- هرودوت. تواریخ. تهران: انتشارات فرهنگستان ادب و هنر ایران، ۱۳۵۶
- رضوی، طاهر. ترجمهٔ پروفسور مازندی. پارسیان اهل کتابند. تهران:سازمان انتشارات فروهر، سال چاپ مشخص نیست