شیبک خان
شیبک خان ازبک (متولد ۸۵۵ ق. /۸۳۰ خ. مرگ ۹۱۶ ق. /۸۸۹ خ) بنیانگذار خاندان پادشاهی شیبانی (شیبانیان) ازبکان بود. نام و نسب او محمد شاهبخت خان بن بوداق سلطان بن ابوالخیربن دولت شیخ بن ابراهیماغلن بن فولاداوغلن بن منگوتیمور بن باداکول بن جوجیخان بن چنگیزخان بود و به محمد شیبانی، شاهی بیگ خان، شیبانی خان و شاهبخت خان نیز مشهور بودهاست،شیبک خان پایهگذار سلسله شیبانیان بودهاست
خاندان شیبانی ابتدا در سیبری ساکن بودند و در ناحیه تیومن فرمانروایی میکردند. یک قسمت عمده از این شعبه تحت فرماندهی محمد شیبانی به ماوراءالنهر کوچ کردند و امرای تیموری را از بین برده دولت ازبکان را تأسیس نمودند. شیبک خان بمناسبت نام جدش «شیبانی» تخلص میکرد. وی مردی بسیار دلیر و جنگجو و خودخواه و متعصب بود. در سال ۸۷۹ خ. (۹۰۶ ه. ق) قسمتی از ماوراءالنهر را با شهر سمرقند از یکی از نوادگان امیر تیمور گرفت و به سلطنت نشست و از آن پس تا سال ۸۸۶ خ. (۹۱۳ ه. ق) نیز تمام ترکستان و ماوراءالنهر را با سراسر خراسان و استرآباد را از دست بازماندگان سلطان حسینمیرزا بایقرا و دیگر جانشینان تیموری بدرآورد و از مغرب و جنوب با ولایت عراق عجم، کرمان و یزد که در قلمرو شاه اسماعیل یکم صفوی بود همسایه شد.
شیبک خان در زمینه مذهب تسنن تعصب وافر داشت و با شیعه بسختی دشمن بود و به شاه اسماعیل بچشم دشمن مینگریست و او را در نامهها تحقیر میکرد، شاه اسماعیل در سال ۸۸۹ خ. (۹۱۶ ه. ق) با لشکر بسیار به خراسان تاخت و شیبکخان از بیم او به قلعهٔ مرو پناه برد و محاصره شد. شاه اسماعیل عاقبت او را به حیله از قلعه بیرون کشید و بجنگ وادار ساخت. در نبرد مرو که در نزدیک قریه محمودآباد در سه فرسنگی مرو میان دو حریف درگرفت پس از کشتاری هولناک ازبکان را شکست داد. شیبکخان به وسیله سرداری با شهرت بهادری کشته شد از همراهان در چهاردیواریی محصور شدند و خان در زیر سم اسبان لشکر خود پایمال گردید و جسدش را نزد شاه اسماعیل بردند و سرش را از تن جدا کردند و پوست سرش را پر از کاه کرده برای سلطان بایزید دوم عثمانی فرستادند و استخوان سرش را طلا گرفتند و از آن جام شراب ساختند.
همچنین شاه اسماعیل فرمان داد که دست راست شیبک خان را نزد رستم روزافزون والی ساری و علیآباد مازندران ببرند. درویش بیگ یساول مأمور بردن آن شد و هنگامی که پیش رستم رسید آن دست را بر دامن او انداخت و گفت: «شاه میفرمایند گفته بودی که دست من است و دامن دولت شیبک خان. چون دست تو به دامن او نرسید، اینک دست شیبک خان و دامن نکبت تو» دربارهٔ تاریخ درگذشت شیبک خان این بیت گفته شدهاست:
آمد «کلاه سرخ» و عدم گشت خان ازو | تاریخ فوت او ز قضا شد «کلاه سرخ»[1] |
پانویس
- عبارت «کلاه سرخ» را شاعران ایرانی از آخر به اول، تبدیل به «هلاک خرس» کردهاند که هر دو عبارت به حساب ابجد ۹۱۶ (سال قمری) میشود.
منابع
- لینپول. طبقات سلاطین اسلام. ترجمهٔ عباس اقبال.
- غفاریفرد، عباسقلی، تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران در دوران صفویه، سازمان سمت، ۱۳۸۱.
- قاضی احمد منشی قمی، خلاصة التواریخ (۲ جلد، تاریخ صفویه از شیخ صفی تا اوایل شاه عباس یکم)، به تصحیح احسان اشراقی.