محاصره کرمان
محاصره کرمان در سال ۱۲۰۸ هجری قمری یا در ماه محرم سال ۱۲۰۹ ه.ق آغاز گشت. پس آغاز محاصره آغا محمدخان و تلاش کردند تا بتواند از موانع عبور و کرمان را فتح کنند؛ از جمله این تلاشها میتوان از به توپ بستن حصار کرمان و حفر نقب برای انفجار دیوار شهر نام برد.
تاریخ | ۱۲۰۹ (قمری) |
---|---|
مکان | کرمان، ایران |
نتیجه | تصرف شهر توسط خان قاجار و کور شدن نزدیک به ۲۰ هزار تن از اهالی کرمان |
آقا محمدخان پس از محاصره کرمان تصمیم گرفت با توپهایی که به همراه خود آورده بود حصار شهر را ویران کند، به علت روش خاص ساخت حصار در ایران که قسمتهای تحتانی دیوار ضخیمتر از قسمتهای فوقانی ساخته میشد و مدافع میتوانست قسمتهای فوقانی آسیبدیده را به سرعت ترمیم کند، این طرح بینتیجه ماند.[1]
پس از این آغامحمدخان به فکر افتاد تا با حفر نقب افراد خود را به زیر دیوار شهر رسانده و با انفجار باروت دیوار شهر را تخریب و وسیله ورود به کرمان را مهیا نماید. افراد آغا محمدخان با تلاش بیوقفه و شبانهروزی موفق شدند نقب را تا زیر دیوار کرمان گسترش دهند اما تعداد ۱۰۰ نفر از سربازان لطفعلیخان به وسیله باروت نقب را از بین بردند و این تلاش خان قاجار نیز بیثمر ماند.[2]
قحطی
عدم توجه لطفعلیخان به توصیهها و پیشنهادهای کارشناسان اقتصادی مبنی بر امکان به درازا کشیده شدن محاصره و کمبود آذوقه سبب شد تا کرمان طی محاصره دچار قحطی شود.[3] پس از آغاز محاصره کرمان آغا محمدخان دستور داد تمام قنواتی که آبشان به کرمان میرسد را کور کنند تا مردم کرمان دچار تشنگی و بیآبی شوند اما لطفعلیخان این مورد را پیشبینی کرده بود و دستور داده بودی چاهها و قنواتی در شهر حفر کنند تا مردم کرمان طی مدت محاصره از حیث آب در مضیقه نباشند.[4] در این دوران مجتهد کرمان نامهای به آغا محمدخان نوشته و در آن از وی خواست تا اجازه دهد ۹ یا ۱۰ هزار نفر از غربا ساکن در کرمان به دیار خود برگشته و از قحطی و گرسنگی رهایی یابند،[5] با اینکه انتظار نمیرفت آغا محمدخان با این خواسته موافقت کند زیرا از لحاظ جنگی به ضررش بود اما از آنجایی که خود را فردی متدین و اهل فضل میدانست با این خواسته موافقت کرده و به خط خودش نامهای در پاسخ به این خواسته نگاشته و برای مجتهد کرمان فرستاد.[6]
مردمی که موفق نشدند از کرمان خارج شوند وضعشان به قدری بد شده بود که از شدت گرسنگی لاشه اموات را میخوردند[7] و چیزهایی چون تراشههای نجاری، هسته خرما و برگ درختان نیز تبدیل به طعام معمولشان شده بود.[8]
تحریک آقا محمد خان
یکی از عوامل شکلگیری این رخداد تحریک آغا محمد خان توسط لطفعلی خان زند و اطرافیانش بود. از جمله این تحریکات، تمسخر شاه قاجار و شعلهور ساختن بیش از پیش آتش کینه وی بود. هر شامگاه مردم و زنان کرمانی از فراز برجهای متصل به دروازه اشعاری در هجو آقامحمدخان میخواندند و خواجگی وی را مورد تمسخر قرار میدادند.[9] همچنین این عمل و اقدام لطفعلی خان در ضرب سکه به نام خود سبب شد تا آغا محمد خان که در دربار کریمخان زند به دیوانگی مشهور بود چشمان فرزند هفت ساله لطفعلی خان که «فتحالله» نام داشت را با دستانش درآورده و سرش را ببرد.[10]
اشتباهات لطفعلیخان
یکی دیگر از عوامل اثرگذار در این کشتار اشتباهات پی در پی لطفعلی خان زند بود. موارد زیر لیست مهمترین اشتباهاتی است که وی مرتکب شد.
- یکی از اشتباهات وی تعدی به دوستداران و هواخواهان آغا محمد خان بود. وی لیستی از دوستداران آغا محمد خان تهیه و دستور مصادره اموال و دستگیری و قتل آنان را صادر کرد، از جمله این افراد آقاعلی کرمانی، یکی از یاران آقا محمد خان بود که به دستور لطفعلی فرزندانش زندانی و دو دخترش بر خلاف رسومات اسلامی آن دوره که ازدواج را بدون اذن پدر باطل میدانست به عقد خود و عمویش درآورد.[11]
- پیش از آغاز درگیریها کارشناسان اقتصادی به لطفعلی هشدار دادند که ممکن است محاصره به درازا بکشد و شهر با کمبود آذوقه روبرو شود بنابراین بهتر است به اندازه کافی گندم و مایحتاج عمومی از اطراف تهیه و در انبارهای شهر ذخیره کنیم اما لطفعلیخان با گفتن اینکه ممکن است این کار سر صدا به پا کرده و مردم وحشتزده شوند با این پیشنهاد مخالفت کرد.[12]
- لطفعلیخان زند پس از اینکه خیانت «قاسمخان جوپاری» که یکی از فرماندهان نظامی شهر بود ثابت شد حکم اعدام وی را صادر کرد غافل از اینکه نیمی از تفنگچیان زبده شهر که دارای پستهای کلیدی هستند از خویشان قاسمخان و اهل جوپار و ماهان هستند، وی حتی پس از این دستور خویشان قاسمخان را از پستهای کلیدی عزل نکرد و همین غفلت باعث شد تا نگهبانان حصار شرقی شهر که از خویشان قاسمخان بودند در حصار رخنه ایجاد کرده و راه ورود احمد خان ماکویی و سایر لشکریان آقا محمد خان را به شهر را هموار کردند.[13]
- لطفعلیخان زند با تکیه بر اطلاعات ناکافی و اندک خود قصد رویارویی با آغا محمد خان را داشت، این ناآگاهی به حدی بود که خود وی در آخرین روزهای مقاوت کرمان که نشانههای سقوط هویدا شده بود گفت:
من هرگز تصور نمیکردم آقا محمد خان با این همه لشکر به ما حمله کند و نیز فکر نمیکردم او شخصاً فرماندهی سپاه را به عهده بگیرد و شخصاً در جمع مهاجمین حضور یابد.[14]
سرانجام
محاصره تا جایی پیش رفت که بیش از نیمی از ساکنان شهر به هلاکت رسیدند. در زمانی که نیروهای خان قاجار به ناچار در تدارک عقبنشینی بازگشت بودند، یکی از سرداران به نام نجفقلی خان توافق کرد تا دستهای از قشون قاجاری را از طریق یکی از سنگرهای تحت حفاظتش وارد شهر کند و این دسته با باز کردن دروازهای که ساختمانی ناقص داشت شرایط ورود تمام سپاهیان به شهر را هموار ساختند. پس از افتادن شهر به دست ارتش خان قاجار، لطفعلی خان به همراه عدهای از یاران وفادار خود به شهر بم گریخت. [آقا محمدخان قاجار]] پس از فتح شهر کرمان دستور کور کردن تمام مردان شهر و تجاوز به ۸ هزار تن از زنان و دختران کرمان را صادر کرد.[15]
جستارهای وابسته
پانویس
- Gharepitian، Qajar perioder، 155.
- Gharepitian، Qajar perioder، 156.
- گلابزاده، ۲۰ هزار جفت چشم، فرش قرمز خان قاجار.
- Gharepitian، Qajar perioder، 156.
- Gharepitian، Qajar perioder، 157.
- Gharepitian، Qajar perioder، 159.
- Gharepitian، Qajar perioder، 159.
- گلابزاده، ۲۰ هزار جفت چشم، فرش قرمز خان قاجار.
- گلابزاده، ۲۰ هزار جفت چشم، فرش قرمز خان قاجار.
- گلابزاده، ۲۰ هزار جفت چشم، فرش قرمز خان قاجار.
- گلابزاده، ۲۰ هزار جفت چشم، فرش قرمز خان قاجار.
- گلابزاده، ۲۰ هزار جفت چشم، فرش قرمز خان قاجار.
- گلابزاده، ۲۰ هزار جفت چشم، فرش قرمز خان قاجار.
- گلابزاده، ۲۰ هزار جفت چشم، فرش قرمز خان قاجار.
- سلطانی، قاجار.
منابع
- فارسی
- گلابزاده، محمدعلی (۱۳۹۰). «۲۰ هزار جفت چشم، فرش قرمز خان قاجار». الف. سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران. بایگانیشده از اصلی در ۱۱ اکتبر ۲۰۱۲. دریافتشده در ۱ اکتبر ۲۰۱۲.
- حقیقت، عبدالرفیع. کرمان و آقا محمد خان قاجار. دوم. تهران. شابک ۹۶۴-۷۰۰۰-۰۶-۵. پارامتر
|تاریخ بازیابی=
نیاز به وارد کردن|پیوند=
دارد (کمک) - سلطانی، سعیده. «قاجار». پژوهشکده باقرالعلوم. بایگانیشده از اصلی در ۱۱ اکتبر ۲۰۱۲. دریافتشده در ۱۱ اکتبر ۲۰۱۲.
- فرجی، جمال (۱۳۹۰). ستارهٔ جاویدان. تهران. پارامتر
|تاریخ بازیابی=
نیاز به وارد کردن|پیوند=
دارد (کمک)
پاتینجر، هنری (۱۳۴۸). سفرنامه پاتینجر. تهران: کتاب فروشی دهخدا.
- English
- Perry, J. R (2010). "ĀḠĀ MOḤAMMAD KHAN QĀJĀR". Encyclopædia Iranica. Archived from the original on 11 October 2012. Retrieved 11 October 2012.
- Perry, J. R (1984). "ZAND DYNASTY". Encyclopædia Iranica. Retrieved 11 October 2012.
- Gharepitian, Romik (2011). Qajar perioder (به سوئدی). Gothenburg: Denmark Chipbook.
|access-date=
requires|url=
(help) - "Āghā Moḥammad Khān". Encyclopædia Britannica. 2008. Archived from the original on 11 October 2012. Retrieved 11 October 2012.
- Frye, Richard. "The Zands in Iran" (PDF). Richard N. Frye. Archived from the original (PDF) on 11 October 2012. Retrieved 11 October 2012.