موسون (حکیم)
موسون (به یونانی: Μύσων) (سدهٔ ششم پ. م) فرزند استرئومون از اهالی «خِن»، روستایی واقع در لاکونیا بود. افلاطون در پروتاگوراس موسون را بهجایِ پریاندر، جزو فرزانگان هفتگانه ذکر کردهاست.
گفته میشود که آناخارسیس از کاهنان معبد دلفی پرسید: آیا از من حکیمتر کسی هست؟» و کاهنان به او پاسخ دادند:
«موسون اهل خِن در اُتیا، این است فردی که به واسطهٔ خردمندی از تو پیشی جسته است.»
دیوگنس لائرتیوس نقل میکند، زمانی که آناخارسیس با موسون دیدار کرد، فصل تابستان بود و وی را در حالی که داشت تیغهای را در خیش قرار میداد یافت. وقتی آناخارسیس به موسون گفت: «موسون اینک فصلِ شخم زدن نیست»، موسون به وی پاسخ داد: «پس هماکنون، هنگامِ تعمیر کردن آن است».
او را شخصی انسانگریز دانستهاند و نقل کردهاند، زمانی وی را تنها دیدهاند که با خود میخندید. هنگامی که علتِ خندهاش را، آن همزمانی که هچ انسانی آنجا نیست، از وی جویا شدهاند، پاسخ داده: «دقیقاً به همین علت».
موسون واقعیات را در پرتوی استدلال مورد بررسی قرار نمیداد، و میگفت: «واقعیات را کنار هم قرار نمیدهند تا مطابق با استدلال شوند، بلکه استدلالات را طوری تنظیم میکنند تا مطابقِ واقعیات باشند».[1]
پانویس
- لائرتیوس، فیلسوفانِ یونان، ۵۸ و ۵۷.
منابع
- لائرتیوس، دیوگنس (۱۳۹۳). فیلسوفانِ یونان. ترجمهٔ بهراد رحمانی. تهران: نشر مرکز. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۲۱۳-۰۲۲-۱.