پوشش زنان در ایران باستان
پوشش زنان در ایران باستان به پوشش زنان در ایران از تشکیل دولت ماد تا پایان حکومت ساسانیان و حمله اعراب به ایران اشاره دارد.[1]

مادها
کتاب «پوشاک باستانی ایرانیان» دربارهٔ پوشش زنان در دوران مادها با تکیه بر نقوش برجستهٔ برجا مانده میگوید که پوشاک زنان آن دوران از دید شکل با پوشاک مردان یکسان است. در ادامه دربارهٔ آن نقوش چنین مینویسد: «مرد و زن به واسطه اختلافی که میان پوشش سرشان وجود دارد، از هم تمیز داده میشوند. به نظر میرسد که زنان پوششی نیز روی سر خود گذاردهاند و از زیر آن گیسوهای بلندشان نمایان است.»[2]
هخامنشیان

چنانکه کوروش پس از فتح ماد همدان را که پایتخت دولت ماد بود، مرکز پادشاهی خود قرار داد و پارسیان از آداب و رسوم و حتی طرز پوشاک مادها بهرهمند شدند.[3] به نظر میرسد که پوشش زنان در دوران هخامنشیان با دوران مادها چندان تفاوتی نکرده باشد. پیرامون پوشاک زنان در این دوره چنین نوشته شدهاند: «از روی برخی نقوش مانده ازآن زمان، به زنان بومی برمیخوریم که پوششی جالب دارند. پیراهن آنان پوششی ساده و بلند یا دارای راسته چین و آستین کوتاهاست. به زنان دیگر آن دوره نیز برمیخوریم که ازپهلو به اسب سوارند. اینان چادری مستطیل شکل بر روی همه لباس خود افکنده و در زیر آن، یک پیراهن با دامن بلند و در زیر آن نیز، پیراهن بلند دیگری تا به مچ پا نمایان است.»[4]
همچنین توسط یک هیئت روس در دره پازیریک قطعه فرشی کشف شدهاست که مراسم مذهبی را ترسیم میکنند که توسط چهار زن جشن گرفته شدهاست. آنها ایرانی الاصل هستند و لباس هخامنشی به تن دارند. رنگ پوست شخصیتها سفید، چشم هایشان قهوهای و موهایشان آبی است. در این فرش شباهت لباس زنان با مردان بسیار قابل توجهاست، فرضیهای که توسط هرودوت پیش از این تأیید شدهاست.[5]
پلوتارک مورخ یونانی در مورد شرایط ایران در زمان هخامنشیان مینویسد که «هر گاه لازم است زنان ایران از خانه خارج شوند و به سفر روند، درون چادرهای در بستهای مینشینند و چادر را بر روی گردونهای قرار میدهند و حمل مینمایند.» احمد کسروی نتیجه میگیرد که استفاده از چنین چادری ویژه توانگران بوده و افراد عادی جهت رفتوآمد مشابه کوچکتر آن را بر سر میگرفتهاند و به تدریج ظاهر آن تغییر کرده و به صورت امروز درآمده ولی نام چادر همچنان بر آن باقی ماندهاست.[6]
باستان شناسان حفار در قطعهای شکستهای از یک آجر لعاب دار که از بنایی ایرانی در بابل به دست آمده٬چهری زنی را میبینند که با رنگ سفید نقاشی شدهاست. قطعه آجری از شوش دست سفیدی مزین به دست بند را نشان میدهد که نیزهای را حمل میکند. البته این دست نمیتواند از آن زنی باشد. حتی گفته شده که ایرانیها هیچ زنی را نقش نکردهاند. اما ما طبعاً باید به اسنادی کهبه تصادف به دست می ایند نیز بها دهیم. ظاهراً زن در چارچوبی که برنامههای بزرگ امپراتوری و قدرت فرمانروایی آن را به نمایش درمیآورد٬نقشی نداشتهاست. اما در میان آثار هنری کوچک به نقشهای بی شماری برمیخوریم که به کمک آنها میتوان به تصویر کاملی از ظاهر زنان امپراتوری بزرگ ایران دست یافت. نخستین موضوعی که بی درنگ جلب توجه میکند لباس زنان است٬که همان لباس چین دار هخامنشی و همان کلاهی است که مردها بر سر دارند.[7]

به دلیل این که در بناهای تاریخی دورهٔ هخامنشی تصویری از زنان نیست، اطلاعات اندکی در مورد پوشش زنان در دورهٔ هخامنشی وجود دارد.[8] آزادی حقوق اجتماعی زنان در زمان پارسیها به اندازهای بوده که با وجودی که در ایران تاج و تخت موروثی بوده و پس از فوت شاه کسی از اولاد ذکور او بر تخت مینشست. در بعضی از جاها که تابع ایران بودند، تاج و تخت پس از فوت شاه به زنش میرسید نه به پسرش. در مُهرهای زیادی زنان ایرانی با لباس چین دار دیده شدهاند. مثلاً بر مهری که در لندن نگهداری میشود زنی را میبینیم گل نیلوفر بر دست و با موی بلندی که در قسمت پایین چندین گلوله به آن بافته شدهاست. از آن جا که مردان نیز از زیورآلات و جواهر زیادی استفاده میکردهاند، از این طریق تشخیص مرد و زن بسیار دشوار میشود. حتی عناصر زینتی، مانند به دست گرفتن نیلوفر نیز٬در تصویر زنان و مردان مشابه است. علاوه بر این معلوم میشود که در سراسر امپراتوری از «مد» واحدی پیروی میشدهاست. ظاهراً زنان اشراف، چشم به دربار در تخت جمشید داشتهاند و میکوشیدند از لباس پربهای درباری تقلید کنند. برای نمونه به نگارهای از سنگ آهک که از مصر به دست آمده و امروز در موزه بروکلین نگهداری میشود، نظری میاندازد.

اشکانیان
در اینباره چنین میخوانیم: «لباس زنان اشکانی پیراهنی بلند تا روی زمین، گشاد، پرچین، آستیندار و یقه راست بودهاست. پیراهن دیگری داشتهاند که روی اولی میپوشیدند و قد این یکی نسبت به اولی کوتاه و ضمناً یقه باز بودهاست. روی این دو پیراهن چادری سرمی کردند.»[9] درجای دیگر آمدهاست: «چادر زنان اشکانی به رنگهای شاد و ارغوانی یا سفید بودهاست. گوشه چادر در زیر یک تخته فلزی بیضی منقوش یا دکمه که به وسیله زنجیری به گردن افکنده شده، بند است. این چادر به نحوی روی سر میافتاده که عمامه (نوعی کلاه زنانه) را در قسمت عقب و پهلوها میپوشانیدهاست.»[10] همچنین از آثار این دوره، روسری ابریشمین خوش رنگ و نگار و نفیس زنان سنگسری به جا ماندهاست که «ساخته مکنه» نام دارد و سدههاست که زنان سنگسری آن را میبافند و میآرایند. آنان این روسری را به ترتیب خاصی بر سر خود میبندند، که این خود نمونهٔ کامل پوشش سر زنان در زمان اشکانیان میباشد.[11]
جستارهای وابسته
پانویس
- https://web.archive.org/web/20151008001937/http://atairan.com/fa/news/31622/%D9%85%D8%AF%D9%84-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%84%D8%A8%D8%A7%D8%B3-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%B7%D9%88%D9%84-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D8%A7%D8%B2-%D8%B2%D8%B1%D8%AA%D8%B4%D8%AA%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D8%A7-%D9%82%D8%A7%D8%AC%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D9%87. بایگانیشده از اصلی در ۸ اکتبر ۲۰۱۵. دریافتشده در ۱۹ اکتبر ۲۰۱۶. پارامتر
|عنوان= یا |title=
ناموجود یا خالی (کمک) - ضیاءپور، پوشاک باستانی ایرانیان، ص ۵۴.
- لغت نامه دهخدا، ذیل واژه ماد
- ضیاءپور، پوشاک باستانی ایرانیان، ص ۵۶
- پوشاک در ایران باستان، فریدون پور بهمن، صفحهٔ ۷۵
- خواهران و دختران ما احمد کسروی صفحهٔ ۷
- امپراتوری هخامنشی، پی یر بریان، ترجمه ناهید فروغان،انتشارات فرزان، ۱۳۸۱
- Shapur Shahbazi, “CLOTHING ii. In the Median and Achaemenid periods,”Encyclopaedia Iranica, V/7, pp. 723-737, available online at http://www.iranicaonline.org/articles/clothing-ii (accessed on 30 December 2012).
- جلیل ضیاء پور، پوشاک زنان ایران تا آغاز عصر پهلوی،وزارت فرهنگ و هنر، ص ۱۹۴.
- جلیل ضیاء پور، پوشاک زنان ایران تا آغاز عصر پهلوی،وزارت فرهنگ و هنر، ص ۱۹۷.
- اعظمی سنگسری، چراغعلی (۱۳۷۱)، تاریخ سنگسر-مهدیشهر، مؤلف، ص. ص۳۶
منابع
- رسائل، امیرحسین، در جستجوی لباس از دست رفته، شرق (۲۵ اردیبهشت ۱۳۸۵):ص ۱، ۲۶.
- ضیاآپور، جلیل، پوشاک باستانی ایرانیان از کهنترین زمان تا پایان شاهنشاهی ساسانیان، تهران.
- هرمان، جرجیا، تجدید حیات هنرو تمدن در ایران باستان، ترجمه مهرداد وحدتی.
- خرمی، مصطفی، «بررسی برخی از ابهامات تاریخ ایران»، دهمین جشنواره جوان خوارزمی، اراک: بی جا، ۱۳۸۷، صص۱۳–۲۰
- رحیمی، پریچهر، «تاریخ پوشاک ایران»، انتشارات دانشگاه هنر، ۱۳۸۵
- پور بهمن، فریدون،1390 (1386)چاپ دوم، پوشاک در ایران باستان،ویراستار:دنیا مملکت دوست، مترجم: هاجر ضیاء سیکارودی، تهران: امیر کبیر