چرخ زدن
چرخ زدن از جمله حرکات در ورزش زورخانهای بوده[1] و بر شش گونه است:
چرخ جنگلی، چرخ تیز، چرخ سبک و چمنی، چرخ تک پر، چرخ سه تک پر و چرخ تبریزی.
۱- چرخ جنگلی: ورزشکار در میان گود میآید و دستها را در امتداد شانه نگاه میدارد و به نرمی خود را تکان میدهد و آرام و همآهنگ با صدای ضرب مرشد، دور گود میچرخد.
۲- چرخ تیز: ورزشکار در میان گود یا دور گود بسیار تند به دور خود میچرخد. گاهی سرعت چرخ آنقدر زیاد میشود که اندام چرخنده را نمیتوان تشخیص داد.
۳- چرخ سبک و چمنی: ورزشکار در چرخ سبک و چمنی نه تند و نه آرام، بلکه سنگین و زیبا به دور خود میچرخد و با چرخ دور گود را هم میپیماید.
۴- چرخ تک پر: ورزشکار پس از یک بار به دور خود چرخیدن، یک بار هم به هوا میجهد و در هوا چرخی به دور خود میزند. گاهی هم چرخنده دو دست راست را روی هم بر سینه میگذارد و چرخ میزند. معمولاً ورزشکار تک پرها را در هوا و در گوشههای گود انجام میدهد.
۵- چرخ سه تک پر: ورزشکار سه بار به دور خود میچرخد آنگاه یک تک پر در هوا میزند.
۶- چرخ تبریزی: چرخ تبریزی را در پای تبریزی انجام می دهند، به گونه ای که به جای پای تبریزی چرخ میزنند و یک پای خود را بالا می آورند.
پانویس
- تاریخچه زورخانه در ایران، سایت فرهنگسرا
منبع
اصطلاحات زورخانه |
---|
این سر و آن سر زدن • بداُفت • بدلکار • بوسیدن و وا بوسیدن • پازدن • پهلوانپنبه • پهلوان زنده را عشق است • پهلوانان صاحب تاج • پیش قبض • پیشخیز • پیشقدم • پیشکسوت • تنکه • جست کلاغ • چرکین کردن و چرکین شدن • چوب تعلیم • حرامی گرفتن • حریف • حقخوانی • خاک کشتی • خانه ورزش • خوشپرگار • ساخته • سرپا • سنگ گرفتن • سنگ کشتی • شلنگ و تخته • شنای پیچ • شنای جفتی • شنای کشیده • صاحب زنگ و صاحب ضرب • قاطی شدن • قدر • کارهای ایذائی • کبادهکشی • کباده • کشتی پاک شدن یا پاک کردن • کشتی در میان ماندن • کشتی گره شدن • کفتربند • کهنهسوار • گل کشتی • گورگه • لنگ • لنگ انداختن • مرشد • دست مریزاد • مشتمال • مشتمالچی • نطعی • نوچه • نوخاسته • نیککار • وارد کردن • واگیر • میل گرفتن • ورزش با میل |