آدولف گالاند
آدولف یوزف فردیناند گالاند(به آلمانی: Adolf Josef Ferdinand Galland) آدولف گالاند، (۱۹ مارس ۱۹۱٩ در وسترهولت- ۹ فوریه ۱۹٩۶ در رماگن) خلبان و تکخال نیروی هوایی آلمان در خلال جنگ جهانی دوم بود که توانست موفقیتهای چشمگیری در نبرد هوایی برای کشورش رقم بزند.
آدولف گالاند | |
---|---|
زاده | ۱۹ مارس ۱۹۱۲ وسترهولت |
درگذشته | ۹ فوریه ۱۹۹۶ رماگن |
مدفن | رماگن |
درجه | سپهبد |
جنگها و عملیاتها | جنگ داخلی اسپانیا جنگ جهانی دوم |
نشانها | صلیب اسپانیایی صلیب شوالیه |
سالهای ابتدایی زندگی
خانواده
آدولف از یک خانواده اصالتاً فرانسوی در ایالت نوردراین-وستفالن به دنیا آمد. وی دارای ۳ برادر دیگر نیز بود و پسر دوم خانواده محسوب میشد. ۲ برادر دیگر آدولف به نامهای پاول گالاند و ویلهلم فردیناند گالاند در خلال جنگ جهانی دوم به ترتیب در سالهای ۱۹۴۲ و ۱۹۴۳ در قالب خلبانان لوفتوافه کشته شدند.
حضور در نیروی هوایی
آدولف در سال ۱۹۲۲ به نیروی هوایی آلمان نازی پیوست. وی دوره آموزش خلبانی خود را در ایتالیا گذراند. پس از بازگشت به آلمان در خلال یک پرواز نمایشی دچار سانحه شد و بینایی چشم چپ خود را از دست داد اما موفق شد با گمراه کردن پزشکان، آنها را متقاعد کند که وی دارای بینایی کامل است و همچنان قادر است به پرواز ادامه دهد. در میانه سال ۱۹۳۷ راهی میدان جنگ داخلی اسپانیا شد و توانست موفقیتهای قابل توجهی در نبرد هوایی با جمهوریخواهان آن کشور بدست آورد. پس از بازگشت از آن جنگ، به وی فرماندهی یک اسکادران محول شد و وی به سمت سروانی ارتقاء یافت.
با شروع جنگ جهانی دوم، به وی دستور داده شد در عرض ۳ روز نیروی هوایی لهستان را از بین ببرد. ولی وی و نیروهای تحت فرمانش این ماموریت را در طول ۲ روز به نتیجه رساندند. سپس وی راهی جبهه غرب جنگ شد. در آن جبهه نیز پیروزیهای متعددی در نبردهوایی با خلبانان بلژیکی، فرانسوی و بریتانیایی به دست آورد و موفق شود سومین خلبان آلمانی لقب گیرد که نشان صلیب شوالیه را دریافت میکند. در پایان سال ۱۹۴۰ وی به سبب لیاقت توانست به درجه سرگردی ارتقاء یابد.
در نوامبر ۱۹۴۱، هرمان گورینگ پیشنهاد نمود که گالاند به دلیل ۹۴مین پیروزی خود به فرماندهی واحد شکاری نیروی هوایی آلمان برگزیده شود. آدولف هیتلر با این پیشنهاد موافقت نمود و یک درجه جدید به نام «ژنرال شکاری» ابداع نمود و به وی اعطا نمود که قبل از آن به کسی اعطا نشده بود و این درجه صرفاً برای گالاند طراحی شده بود.
در ۲۳ مه ۱۹۴۳ گالاند نمونهٔ اولیه از اولین هواپیمای جت جهان به نام ماسرشمیت امئی ۲۶۲ را آزمایش نمود و با آن پرواز کرد. هیتلر امیدوار بود بتواند با کمک این سلاح جدید دست بالاتر را در بمبارانها داشته باشد ولی این هواپیما تا پایان جنگ عملیاتی نشد زیرا در این زمان مکان امنی در روی زمین باقی نمانده بود تا کارگران بتوانند بدون احتمال بمباران شدن، این هواپیما را تولید کنند و تولید زیرزمینی آن نیز جوابگوی جبهههای جنگ نبود.
در سال ۱۹۴۳ و با ورود بمبافکنهای نیروی هوایی آمریکا به اروپای غربی و بمباران مواضع نازیها، اختلاف نظر بین گالاند و گورینگ بالا گرفت. گورینگ بیکفایتی گالاند را مسبب ضعف دفاع هوایی آلمان میدانست و گالاند داشتن هواپیماهای ضعیفتر را مسبب کارایی پایین خلبانان میدانست. گالاند اصرار داشت تعدادی از هواپیماهای ماسرشمیت امئی ۲۶۲ به یگان تحت فرماندهی وی تعلق بگیرد ولی گورینگ با وی مخالفت میکرد. حتی دوستی نزدیک گالاند با آلبرت اشپیر نیز نتوانست درخواست وی را عملی کند. در اواخر ۱۹۴۴ دشمنی گالاند با گورینگ به اوج رسید. گالاند در یکی از گزارشهایش عنوان کرد که جنگندههای آلمانی در نبرد هوایی مجبورند ۱ به ۷ با جنگندههای متفقین داگ فایت کنند. در سپتامبر ۱۹۴۴، این منازعه منجر به برکناری گالاند از سمتش و تبعیدش به کوههای هارتس شد. هیتلر که از دوستداران گالاند بود، وقتی توسط اشپیر از این موضوع مطلع شد، به گورینگ دستور لغو این دستور را داد و بدین ترتیب گورینگ با گالاند تماس گرفت و درخواست بازگشتش را کرد و به وی پیشنهاد فرماندهی واحد امئی ۲۶۲ها را کرد که با موافقت گالاند روبرو شد. گالاند اجازه یافت گروهی از زبدهترین خلبانان آن زمان نیروی هوایی آلمان از جمله اریش هارتمان، هاینریش بار و گرهارد بارکهورن را در واحد خود به خدمت گیرد. این واحد در ۲۲ فوریه ۱۹۴۵ کار خود را شروع کرد. گالاند معتقد بود با ۱۵۰ امئی ۲۶۲ که توسط خلبانان باتجربه هدایت میشوند، قادر خواهد بود جلوی حملات نیروی هوایی آمریکا را بگیرد. ولی این تعداد جت هیچگاه در اختیار وی قرار داده نشد. در روز ۲۶ آوریل و در خلال یک نبرد هوایی وی از ناحیه زانو آسیب دید و مجبور به بازگشت شد. در لحظه فرود آمدن وی در پایگاه هوایی، پایگاه در حال بمباران شدن توسط پی-۴۷ تاندربولتهای آمریکایی بود ولی گالاند به سرعت از محل گریخت و به درمانگاه اعزام شد.این آخرین مأموریت گالاند در جنگ جهانی دوم بود.
بعد از جنگ جهانی دوم
در ۱ مه ۱۹۴۵ گالاند با نیروهای آمریکایی تماس گرفت و پیشنهاد تسلیم شدن در ازای حضور در نیروی هوایی آمریکا را مطرح کرد. او معتقد بود بعد از سقوط آلمان، نبرد بین اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده آمریکا آغاز میشود و تمایل داشت در قالب نیروهای آمریکایی با کمونیسم رو به گسترش که به مرزهای آلمان رسیده بود، مقابله کند. آمریکاییها با این درخواست گالاند موافقت کردند و جهت بازجویی و محاکمه به انگلستان انتقال دادند. او از تاریخ ۷ اکتبر ۱۹۴۵ تا ۲۸ آوریل ۱۹۴۷ دوره محکومیتش را در زندانهای وابسته به نیروهای آمریکایی سپری کرد و پس از آن آزاد گردید.
پس از آزادی، وی به شلسویگ-هولشتاین رفت و با گیزلا فون دونر (به آلمانی: Gisela von Donner) زندگی مشترکی را آغاز کرد. به عنوان یک کارگر ساده مشغول به کار شد اما عشقش به پرواز باعث شد به درخواستی که از جانب دولت آرژانتین مبنی بر حضور به عنوان خلبان آزمایشی ارائه شده بود، پاسخ مثبت دهد. بنابراین با همسر خود به ال پالومار رفت و در آنجا ساکن شد. در سال ۱۹۵۴ جیزلا درخواست خود را مبنی بر جدایی از گالاند و تمایل برای بازگشت به آلمان اعلام کرد. پس از طلاق، گالاند با سیلوینیا فون دونهاف ازدواج کرد که این پیوند نیز تنها ۹ سال دوام داشت. او تا سال ۱۹۵۵ در آرژانتین ماند و در پایان دوره کاری اش، مفتخر به دریافت نشان و عنوان خلبان افتخاری از سوی نیروی هوایی آرژانتین شد. در همین دوره زمانی، وی نوشتن کتاب زندگینامه خود تحت عنوان '«اولین و آخرین»' (به آلمانی: Die Ersten und die Letzten) آغاز نمود. پس از بازگشت به کشورش، وی در آلمان غربی که اکنون رابطه نزدیکی با بلوک غرب داشت، سکنی گزید و با دعوتی که از جانب کنراد آدناور برای پیوستن به نیروی هوایی ارتش جدید آلمان صورت گرفت، موافقت کرد. گالاند سالها در این نیرو در یکی از سمتهای فرماندهی، به انتقال تجربیات پروازی، آموزش و تربیت خلبانان جوان پرداخت و سرانجام در دهه ۱۹۸۰ به دلیل شدت گرفتن ضعف بینایی اش، ناچار شد پرواز را برای همیشه کنار بگذارد.
منابع
- Adolf Galland. (2013, December 15). In Wikipedia, The Free Encyclopedia. Retrieved 21:33, December 16, 2013