ادبیات گیلکی
ادبیات گیلکی ادبیاتی در حال شکوفایی در زبان گیلکی ست[1] که از خانواده زبانهای ایرانی گروه شمال غربی ایران و از جمله زبانهای کاسپین است. در این زبان سه نوع شعر ترانه و شعر تکیهای - هجایی و شعر عروضی را میتوان مشاهده کرد. زبان های گیلکی و مازندرانی را می توان زبان دوم مذهب زیدی در سده های هشتم و نهم دانست.
|
پیشینه
شاید قدیمیترین اشعار گیلکی که به صورت مکتوب به دست ما رسیده سرودههای سید شرفشاه گیلانی (تالشی دولابی)باشد که او را نباید با شرفشاه تبریزی اشتباه کرد. وی، بنا به تحقیق دکتر رضا مدنی، ظاهراً در قرن هشتم، مقارن دوران فرمانروایی امیر ساسان گسکری (آغاز فرمانروایی:۷۸۹ هـ) می زیسته است. مزارش در گیل دولاب (در مرز گسکر)، در محلّی به نام گیل چالان (توابع شهرستان رضوانشهر) است. نسخهٔ خطی دیوان او (تاریخ کتابت به احتمال قوی:۸۹۸ هـ)در آکادمی بخارست محفوظ است. دیوان شرفشاه از منابع بسیار پرارزش برای تحقیق در گویش گیلکی و تحول آن است. گویش مردم گیل دولاب پلی میان گویشهای تالشی و گیلکی شمرده شده هم چنان که گویش تنکابن را واسط میان گیلکی و مازندرانی میتوان دانست. با نشر برگزیده ادبیات گیلکی، به گردآوری ابراهیم فخرایی، در سال ۱۳۵۸ شمسی، دو بیتی دیگر به این اشعار افزوده شد که «منقول از یادداشتها و جنگها و ادبیات شفاهی» معرفی شده بود. یک تک بیت منقول در کتاب گیلان توسط کریم کشاورز و یک دو بیتی، که یک بیت از آن در جایی دیگر ضبط نشدهاست، مندرج در مجموعهٔ ترانههای گیلکی به گردآوری ملکونف و ۲ دو بیتی یادداشتی رضا مدنی را باید بر آنها افزود که جمعا بر ۳۸ دو بیتی و ۴ تک بیت بالغ می رسد. از این اشعار، آنچه در دیوان بازیافته هم آمده باشد انگشت شمار است. دکتر رضا مدنی مقالهای عالمانه و ممتّع در یادگارنامهٔ فخرایی (نشر نو، تهران،۱۳۶۳) با عنوان «پیر شرفشاه و نگاهی به دیوان بازیافتهاش» نوشته که این اطلاعات از آن استخراج شدهاست.
شعر معاصر
از شاعران معاصر که به گیلکی شعر سروده اند میرزا حسین خان کسمایی را باید نام برد. او به قلم و درم در راه آزادی مبارزه کرد. یار و یاور میرزا کوچک خان جنگلی شد، ادارهٔ روزنامهٔ جنگل را از سومین شماره بر عهده گرفت. مقالات و اشعار انتقادی گیلکی از او بر جا مانده که غالب آنها در سال ۱۳۰۶ ش در مجلهٔ فروغ چاپ رشت، به همّت مدیر آن مجله، ابراهیم فخرایی، گردآوری و منتشر شدهاست. شاعر دیگری که در زمینههای اجتماعی و سیاسی به گیلکی شعر سروده محمد علی راد باز قلعه ای(باز قلعه از روستاهای حومهٔ رشت است) متولد ۱۲۸۷ شمسی است که سپس به افراشته معروف شد و پیش از انقلاب اسلامی ایران در دیار غربت از این جهان رفت. او بسیاری از عناصر فرهنگ مردم و اصطلاحات و تعبیرات روستایی اصیل گیلکی را در اشعار گیلکی و فارسی خود وارد کرد. مجموعهٔ اشعارش، که محمود پاینده لنگرودی گیلکیهای آن را با ترجمهٔ فارسی، گرد آورده و در سال ۱۳۷۴، تحت عنوان شعرهای گیلکی افراشته محمد علی راد باز قلعهای منتشر ساخته، آینهٔ زندگی و خلقیّات مردم زحمتکش گیلان است. این شاعر نه تنها در میان سرایندگان گیلک شاخص است، بلکه در تاریخ شعر فارسی جایگاه بلندی دارداو با چیره دستی، به زبانی مالامال از مفاهیم نمونه وار با رنگ محلی، نماهای گوناگون زندگی شهری و روستایی گیلانیان و مناسبات اجتماعی آنان را وصف کرده و با بینشی مردمی و تیزبینی فرهنگی، به زبان ساده ولی بکر و بیسابقه، خصایص قشرهای گوناگون جامعه را به بیان شاعرانه درآوردهاست، هم از دورهٔ سلطنت رضاشاه، روزنامه فروشی نابیناو سیّار اشعار او را، که به صورت جزوههای کوچک چاپ میشد و بیشتر در انتقاد از خلقیّات اجتماعی بود، در رشت پخش میکرد و مردم سر دست می بردند. شالیکاران گیلان او را شاعر مدافع حقوق و زبان دل خود میدانستند. میرزا ابراهیم خان ملقب به سراج الدیوان و معروف به سراج نیز شعری به گیلکی با عنوان «شکوای مداح» (در استقبال از شعر کسمایی) دارد که خالی از لطف نیست و در نامها و نامدارهای گیلان درج شدهاست. از شاعران گیلکی سرای نسل جدید، شیون فومنی، رحمت موسوی و محمد ولی مظفری را باید نام برد.[2]
هأسأشعر
هساشعر سبکی مدرن از شعر گیلکی و بعداً مازندرانی است که توسّط شاعران گیلک از جمله محمد بشرا، رحیم چراغی و محمد فارسی از اوایل دهه هفتاد پایهریزی شد.
قالبهای سنتی شعر گیلکی نیز همچون شعر فارسی، غزل گیلکی، دوبیتی گیلکی، رباعی گیلکی، مثنوی گیلکی و... میتواند باشد.