امره (ساری)
امره، روستایی است از توابع بخش کلیجانرستاق شهرستان ساری در استان مازندران ایران.
اطلاعات کلی | |
---|---|
کشور | ایران |
استان | مازندران |
شهرستان | ساری |
بخش | کلیجانرستاق |
دهستان | کلیجانرستاق علیا |
مردم | |
جمعیت | ۲۲۰۶ نفر (سرشماری ۹۵) |
کد آماری | ۰۱۹۷۳۲ |
معرفی روستا
امره، یکی از روستاهای شهرستان ساری از استان مازندران میباشد. محل در تقریباً ۲۰ کیلومتری جنوب این شهر و در ۳ کیلومتری غرب جاده ساری – سمنان میباشد. از نظر تقسیمات کشوری این روستا یکی از روستاهای دهستان کلیجانرستاق علیا بوده و از سال ۸۰ به عنوان بخش مستقل کلیجانترستاق به تصویب مجلش شورای اسلامی رسید. این روستا از روستاهای پرجمعیت، وسیع و از نظر اقتصادی، از روستاهای با تولید بالای منطقه میباشد. وسعت روستا حدوداً ۱۲۴ هکتار میباشد و ۵۵۰ هکتار زمینهای کشاورزی اهالی پیرامون آن را احاطه نموده است از نظر موقعیت مکانی روستا دارای توپوگرافی کوهستانی است که این موضوع یکی از مشکلات اصلی روستا است.
این روستا تا سال ۱۳۳۵ از توابع شهرستان قائم شهر محسوب میشد یعنی از نظر آماری و تقسیمات کشوری زیر مجموعهی این شهر بود. وابستگی مردم از نظر مراودات به ساری نزدیکتر بود و از طرفی به علت وجود جادهی ساری - کیاسر که در آن زمان شوسه بوده است مشکلات مردم در ساری بهتر حل میشد. به هر جهت اطلاعات و آمار روستا از سال ۴۵ به بعد در حوزهی تقسیمات کشوری ساری آمده است. این روستا از همان سالها که ساری دارای سه بخش بوده است زیر نظر بخش مرکزی ساری و از مجموعه دهستان کلیجانرستاق علیا محسوب میشد. بخش مرکزی شامل شش دهستان میباشد که مساحت کلیجانرستاق علیا ۴۲۳٫۷ کیلومترمربع و مساحت روستای امره بدون احتساب زمینهای مزروعی ۱٫۲۴ کیلومترمربع میباشد.
جمعیت
این روستا در دهستان کلیجانرستاق علیا قرار داشته و براساس آخرین سرشماری مرکز آمار ایران که در سال ۱۳۸۵ صورت گرفته، جمعیت آن ۲۴۰۸نفر (۶۷۴خانوار) بودهاست.[1]
خاستگاه نامگذاری و پیشینه
۱- مردم امره قومی بودند از بنی عامر بغداد که توسط خلفای عباسی به منطقه دو دانگه ساری کوچانده شدند که سپس به مناسبت دامپروری ومرتع عالی به این منطقه آمده وساکن شدند، که ابتدا به بنی عامری معروف بودند و بعداً به دلیل ثقیل بودن به عامری و سپس امری ساده شده (لازم به ذکر اینکه امره ایهای اصیل همگی سید و از نوادگان موسی کاظم (پیشوای هفتم شیعیان) و از نسل میر عمادالدین وری میباشند.
۲- در خصوص وجه تسمیه روستا نظرات زیادی ارائه شدهاست که به دو مورد مشابه از آنها اشاره میشود. روایت اول اینکه بیان شدهاست که امره ابتدائاً سرخده بوده و ترکیبی از چهارآبادی در اطراف روستای فعلی بودهاست. اسامی آنها (سرخ ده) ، (میان ده) ، (بالاده) و (پایین ده) بوده و مردم آن همگی حشم دار بودهاند. این چهارآبادی در عین اینکه مراوداتی با هم داشتهاند مستقل بودهاند. از طرفی در جنگهای ایران و روس گاهی" مورد دستبرد و آزار و اذیت قرار میگرفتند. عدهای به عنوان راهدار (نگهبان روستا) در محل ورودی روستا که فعلاً راهدار خانه نام دارد کشیک میدادند تا با وقوع حمله به روستا اهالی را مطلع سازد و به کمک اهالی از آبادیها دفاع نمایند. به مرور راهدارها پیشنهاد کردند یا به عبارتی به اهالی امر کردند که به جهت قوی شدن امنیت روستا برای حراست، چهارآبادی در نقطهای که به راهدار خانه نزدیکتر بود جمع شوند تا بهتر بتوان از آنها حراست کرد. این محل حدوداً از حمام پایین تا قبرستان احمدآباد میباشد. به این ترتیب کلمهی امری بر این روستا مانده است.
۳- روایت بعدی همین تعبیر را با کمی تغییر اینگونه بیان میکند که قضیهٔ حراست راهدارها وحمله به روستا به دوران قتل و غارت ایلخانان مغول و سلسلهٔ تیموریان برمیگردد. (حدوداً از اواخر قرن هفتم هـ. ق و اوایل قرن هشتم). به این طریق که تیمور در سال ۷۹۵ هـ. ق که خاندان سادات مرعشی حاکم ساری بودهاند به این منطقه حمله کرد و با غارت شهر ساری به هر آبادی که میرفت مردم حضور نداشتند زیرا با توجه به اضطرابی که از مردم در اثر کشتار فجیع داشتند پا به فرار میگذاشتند و منطقه را ترک میکردند به همین دلیل معمولاً تیمور در سر راه خود کسی را نمییافت هنگامی که به امره رسیدند، ناباورانه مشاهده کردند که مردم مشغول کار روزانهٔ خود بوده و نسبت به پیامد این حمله ایشان بی اعتنا هستند. تیمور از این امر متعجب گشت و علت آن را جویا شد مردم اینگونه بیان کردند که ما قومی ساداتیم و در همجواری ما کافر قلعه. گبریها زندگی میکنند که ما را مورد تعدی قرار میدهند جور گبریها دیدیم و میخواهیم ظلم تیمور را ببینیم. چرا از شما بترسیم؟ میگویند از هیبت و پایداری اهالی تیمور را خوش آمد و گفت ما به شما امر مینکم در یک محل (میان دله بن فعلی) تجمع و سکنی گزینید تا از شما حمایت کنم که از هجوم قبایل به شما آسیبی نرسد و از آن پس نام امری بر این روستا باقی ماند.
۴- روایت چهارم بالکل با قبلیها متفاوت است. درویشعلی کولاییان در کتاب «مازندرانی و سنسکریت کلاسیک» مینویسد:اگر اهنیت فوق العاده میوه و درخت مقدس انبه را در نظر داشته باشیم شاید نام امره با میوه انبه که در سنسکریت amra است، ارتباط داشته باشد. Amrig که تلفظش نزدیک به امره است به معنی جاییست که درخت انبه در آنجاست.
کافر قلعه
کافر قلعه یک آثار به جا مانده از قلعهای است که در روستای امره وجود دارد. این قلعه در ناحیه جنوبی روستا و در فاصله حدوداً ۷۰۰ متری از آخرین منزل مسکونی واقع است. ارتفاع آن از سطح درههای اطراف ۱۲۰ متر میباشد و ظاهراً آب قلعه از درههای مجاور تامین می شده است. دربالای قلعه (ضلع شرقی) بر اثر حفاری غیر مجاز آثار یک حوض به ابعاد تقریبی ۶*۳*۵ متر مشاهده گردیده است. دیوارهای اصلی این حوض بر روی شالوده سنگی بنا شده است. آثار دیوارههای سنگی و آجری بناهای دیگر در بالای قلعه به وضوح نمایان است که از آجرهای ۹*۴۰*۴۰ استفاده شده است. در چیدن دیوارهای بناها از دو نوع آجر استفاده شده است و می توان نتیجه گرفت که از آجرهای بناهایی که قبل از این بناها در این محل بوده و این بناها بر روی آنها ساخته شده اند استفاده شده است. اسناد و کتاب هایی در این خصوص بوده است که حتی ساکنین این قلعه را معرفی می کرده است و از این کتابها فعلاً اثری در دسترس نیست. ساکنین این قلعه گبریها بودند که قومی کافر و در علم پیشرفته بودند. مطالعاتی که روی آجرها توسط سازمان میراث فرهنگی استان انجام گرفت نمایانگر آن است که به روایتی آثار از بین رفته در چهار طبقه روی قلعه بنا شده است. طبقه اول:اصطبل و محل حیوانات؛ طبقه دوم: آشپز خانه و بیوتات؛ طبقه سوم: امیر نشین و محل امرا و طبقه چهارم استخرهای آب و مراکز تفریحی. بنا به اظهار مسئولین میراث فرهنگی، کافر قلعه از بناهای قابل نگهداریست نه قابل بازسازی و به جهت حفاظت آن اخذ هر گونه موافقت اصولی در اطراف آن ممنوع می باشد. ساختمانهای کافر قلعه در حدود صد سال پیش قابل مرمت بوده اند، زیرا آجرهایی که درحمام امره به کار رفت از ساختمانهای اینجا گرفته شده است. نگرنده در حدود سال ۱۳۵۳ دیوارهای بنای کافر قلعه را که حدودا" ۲ متر بوده و پلان آن قابل تشخیص بود، به چشم دیده است و فعلا" اثری از آنان نیست. همچنین بر روی این قلعه و در دامنههای آن اشیاء سفالی و سنگی زیادی موجود بوده است، که در اثر عدم اطلاع اهالی و از جمله چوپانان شکسته و ازبین رفته است.
رویداد
۱- ورزش فوتبال و والیبال یکی از مهمترین تفریحات ساکنان این روستا است که هر ساله در این روستا مسابقات فوتبالی تحت عنوان جام رمضان برگزار می شود. این روستا بهترین زمین فوتبال این منطقه را دارد که نام آن (تَل سی بِن) است.
۲- در محرم سال ۱۳۹۸ هجری شمسی، فردی ناشناس و مسلح وارد روستا شد و در اطراف روستا سکونت گزید. در روستا شایعه شد که او فردی داعشی است. چند نفری هم صدای شلیک گلوله در آن روز ها شنیدند. ورود این فرد ناشناس باعث رعب و وحشت اهالی روستا شد که سر انجام باعث شد عزاداری ماه محرم در روستا خیلی مختصر و با نظارت نیروی انتظامی انجام شود. آن فرد بعد از چند روز ماندن از روستا رفت.
۳- در سال ۱۳۹۶ هجری شمسی، صندوق قرض الحسنهای که در روستا بود، ورشکسته شد و جمعیت زیادی مال هایشان را باختند، و این اتفاق باعث موجی عظیمی در روستا شد.
۴- در فروردین ۱۳۹۶ هجری شمسی، در روستای امره، حوالی سه بامداد امروز در حالیكه همه اعضای خانواده مضروب خواب بودند، سه فرد ناشناس و نقاب دار وارد منزل فردی از اهالی روستای امره ساری می شوند . ضاربان پدر ، مادر و فرزند خانواده را با ضربه های چاقو مجروح و راهی بيمارستان می كنند.
۵- امره به سه بخش، (بالا مله) ، (پایین مله) ، (یور) تقسیم میشود. در سال ۱۳۳۲ هجری شمسی، بخاطر زمین های کشاورزی، بین (بالا مله) و (پایین مله) جنگی رخ داد. در این جنگ تعدادی کشته و تعدادی اعضای بدن خود را از دست دادند.