برادران کارامازوف
برادران کارامازوف (به روسی: Братья Карамазовы) رمانی از داستایوفسکی نویسندهٔ شهیر روسی است. برادران کارامازوف مشهورترین اثر داستایوفسکی است که نخستین بار به صورت پاورقی در سالهای ۸۰–۱۸۷۹ در نشریه پیامآور روسی منتشر شد. گویا این رمان قرار بوده قسمت اول از یک مجموعه سهگانه باشد اما نویسنده چهار ماه بعد از پایان انتشار کتاب درگذشت.
نویسنده(ها) | فیودور داستایفسکی |
---|---|
عنوان اصلی | Братья Карамазовы (Brat'ya Karamazovy |
کشور | روسیه |
زبان | روسی |
گونه(های) ادبی | رمان فلسفی |
ناشر | روزنامه روسی (به عنوان مجموعه داستان) |
تاریخ نشر | نوامبر ۱۸۸۰ |
پس از | نازنین |
پیش از | دفتر یادداشت روزانه یک نویسنده |
داستان کتاب ماجرای خانوادهای عجیب و شرح نحوهٔ ارتباطی است که بین فئودور کارامازوف، پیرمرد فاسدالاخلاق و متمول با سه پسرش به نامهای دیمیتری، ایوان و آلیوشا و پسر نامشروعش به نام اسمردیاکوف وجود دارد. برادران کارامازوف رمانی فلسفی است که بهطور عمیقی در حوزهٔ الهیات و وجود خدا، اختیار و اخلاقیات میپردازد. از زمان انتشار این رمان توسط بسیاری از اندیشمندان و دانشمندان همانند آلبرت اینشتین، زیگموند فروید، مارتین هایدگر، کورت ونگات، لودویگ ویتگنشتاین و پاپ بندیکت شانزدهم مورد تحسین قرار گرفتهاست و به عنوان یکی از بهترین اثرها در ادبیات شناخته شدهاست.
ساختار
گرچه این رمان در قرن نوزدهم نوشته شدهاست اما بسیاری از عناصر مدرن در آن دیده میشود. داستایوفسکی این رمان را با بسیاری از تکنیکهای ادبی ترکیب کردهاست. نویسنده در این رمان، عقاید خویش را نیز مورد سؤال قرار میدهد بهطوری که او نیز به عنوان یکی از شخصیتهای داستان تبدیل میشود گرچه تنها نقش راوی را دارد. بعضی از قسمتهای داستان توسط یک شخصیت دیگر روایت شدهاست.
شخصیتهای داستان
هر چهار پسر از پدر متنفرند.
دیمیتری افسر ستوان است. او شخصیتی عصبی، متکبر، حساس، زودرنج و تهی از فکر است. او قلباً مرد شروری نیست و زود از عصبانیتهای خود پشیمان میشود و دچار این حس میشود که ممکن است دیگران به وجود او نیازمند باشند و باید حس کمک به مردم را داشته باشد.
ایوان مرد تحصیل کردهای است. وی سرد و بیاعتنا در زیر نقاب بدبینی، سکوت اختیار کردهاست و از ترس آن که رنج نبرد، منکر عشق خدا و عشق بندگانش است و از این عقیده خود دفاع میکند.
آلیوشا کوچکترین پسر خانواده و برادر تنی ایوان از زن دوم کارامازوف است که داستایوفسکی در ابتدای رمان او را قهرمان داستان خود معرفی میکند. او در صومعه و نزد پدر زوسیما با باورهای اورتودکس مذهبی پرورش یافتهاست اما پدر زوسیما قبل از مرگ خود به او توصیه میکند که دیر را ترک گفته و به میان مردم برود. این مسئله موجب میشود او با جریان داستان درگیر شود. شخصیت او بسیار دوست داشتنی و با اخلاق توصیف شدهاست و مورد علاقه و اعتماد سایر اشخاص داستان است. عقاید اورتودکس او در تقابل با باورهای آتئیستی برادرش ایوان است.
بالاخره اسمردیاکوف عضوی فاسدالاخلاق، بدقلب و مبتلا به صرع است و پدرش او را در خانهاش به عنوان نوکر نگه داشتهاست.
در این اثر محور اصلی داستان بر روی تشریح ارتباطات اشخاص با خودشان و جستجوی ایشان در پی تعدیل و موازنه دور میزند. این چهار فرزند که با همهٔ تضاد اخلاقی و رفتاری به نحو مبهم و عجیب دور هم جمع شدهاند، دائم در تلاش برای همزیستی مسالمتآمیز با یکدیگر هستند.
در این داستان کسی که بیش از همه با پدر مخالف است میتیا است، اما آن که با خونسردی نقشهٔ نابودی پدر را میکشد، ایوان است و آن که در صدد اجرای آن بر میآید، اسمردیاکوف است. با این وصف اوضاع و احوال به زیان میتیا تمام میشود و او است که توقیف میشود.
اثربخشی
این رمان به عنوان یکی از اثربخشترین رمانها شناخته شدهاست. زیگموند فروید آن را جذابترین رمان نوشته شده خواند. به علت دارا بودن موضوعات عقده ادیپ که در حوزهٔ تخصص فروید بود، این رمان مورد علاقهٔ وی قرار گرفت. در سال ۱۹۲۸ وی مقالهای به نام داستایوفسکی و پدرسالاری چاپ کرد که شخصیت خود داستایوفسکی را مورد تحلیل قرار میداد. از نظر وی صرع داستایوفسکی طبیعی نبود بلکه یک نمایش و واکنش فیزیکی بود به گناه و تقصیری که او در مرگ پدر خود احساس میکرد. به نظر او، داستایوفسکی مرگ پدر خود را آرزو میکرد و به عنوان شاهد به این واقعیت اشاره میکرد که صرع وی زمانی شروع شد که او ۱۸ سال داشت و در سالی اتفاق افتاد که پدر او درگذشت. موضوع پدر سالاری و احساس گناه، به خصوص در زمینهٔ یک گناه اخلاقی که در شخصیت ایوان کارامازوف بارز میشود به عنوان شاهدی بر مدعای فروید در نظر گرفته میشود. اما نظریهٔ فروید از درجهٔ اعتبار ساقط شدهاست، به این علت که فرزندان داستایوفسکی بیماری صرع او را به ارث بردند و علت صرع او را بیشتر به ژنتیک منتسب دانستند.
دیگر نویسندهای که به اثر بخش بودن رمان برادران کارامازوف در آثار خود اذعان داشته، فرانتس کافکا است. وی حتی خود و داستایوفسکی را خویشاوندان خونی خواند. موضوع پدر و پسر و روابط آنها، بن مایهٔ بسیاری از کارهای کافکا است که مسلماً رمان داستایوفسکی در نقش دادن آنها بیاثر نبودهاست.
در ایران
این رمان در ایران با ترجمهٔ افراد مختلف و توسط ناشران گوناگون از سال ۱۳۳۵ تا کنون به زبان فارسی منتشر شدهاست. یکی از جدیدترین ترجمههای این کتاب توسط پرویز شهدی انجام شده و انتشارات مجید آن را ارائه کرده است [1]. یکی از بهترین ترجمه های این کتاب،ترجمه مشفق همدانی است که توسط انتشارات بدرقه جاویدان چاپ شده است.
- ترجمهٔ مشفق همدانی، انتشارات بدرقه جاویدان
- ترجمهٔ صالح حسینی، انتشارات ناهید
- ترجمهٔ پرویز شهدی، انتشارات مجید
- ترجمهٔ احد علیقلیان، نشر مرکز
- ترجمهٔ اصغر رستگار، انتشارات نگاه
منابع
- کتاب برادران کارامازوف - مجله الکترونیکی مپصانامه (به نقل از وبلاگ میله بدون پرچم)
- برادران کارامازوف - فئودور داستایوفسکی
- ویکیپدیای انگلیسی
پیوند به بیرون
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به برادران کارامازوف در ویکیگفتاورد موجود است. |
متن مربوطه در ویکینبشته: برادران کارامازوف |
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ برادران کارامازوف موجود است. |
- کتاب الکترونیکی رایگان The Brothers Karamazov در پروژهٔ گوتنبرگ
- The Brothers Karamazov, e-text of Garnett's translation (1.9 MB).
- The Brothers Karamazov, HTML version of Garnett's translation (as one file) at the CCEL
- Original Russian text at grammatical analyser
- Full text in the original Russian
- کتاب صوتی در مالکیت عمومی The Brothers Karamazov واقع در LibriVox
- Interactive Hypermedia Brothers Karamazov likened to Bach fugue