جان عشاق
جان عشاق نام آلبوم موسیقی سنتی ایرانی است با صدای محمدرضا شجریان و همکاری پرویز مشکاتیان، داریوش پیرنیاکان، جواد معروفی و محمدرضا درویشی، که در سال ۱۳۶۴ اجرا و در سال ۱۳۷۴ منتشر شدهاست. ترانههای این مجموعه موسیقی از میان غزلهای حافظ، و دوبیتیهای باباطاهر برگزیده شده.
| جان عشاق | |
|---|---|
![]() | |
| آلبوم بهترینها از | |
| ژانر | سنتی |
| زبان | فارسی |
| از سلسله مقالات دربارهٔ محمدرضا شجریان |
![]() |
|---|
|
| فهرستهای کارها |
|
| دیـگر |
![]() |
|
شرح
هنرمندان
- خواننده: محمدرضا شجریان
- آهنگساز و سنتور: پرویز مشکاتیان
- پیانو: جواد معروفی
- سهتار: داریوش پیرنیاکان
- تنظیم: محمدرضا درویشی
- طرح: مژگان شجریان
- خوشنویسی: یدالله کابلی
قطعات
- مقدمه
- ساز و آواز بیات اصفهان
- تصنیف جان عشاق
- ساز و آواز شور
- تصنیف غم با طبیبان
شرح قطعات
آواز بیات اصفهان
| (درآمد اصفهان) | |
| همای اوج سعادت به دام ما افتد | |
| اگر تو را گذری بر مقام ما افتد | |
| (جامهدران) | |
| حبابوار براندازم از نشاط کلاه | |
| اگر ز روی تو عکسی به جام ما افتد | |
| (بوسلیک) | |
| شبی که ماه مراد از افق طلوع کند | |
| بود که پرتو نوری به بام ما افتد | |
| (بیات راجع) | |
| ملوک را چو ره خاکبوس این در نیست | |
| کی التفات مجال سلام ما افتد | |
| (عشاق) | |
| چو جان فدای لبت شد خیال میبستم | |
| که قطرهای ز زلالش به کام ما افتد | |
| (عشاق + قرچه + فرود به عشاق) | |
| خیال زلف تو گفتا که جان وسیله مساز | |
| کزین شکار فراوان به دام ما افتد | |
| (بوسلیک + فرود) | |
| ز خاک کوی تو هر دم که دم زند حافظ | |
| نسیم گلشن جان در مشام ما افتد | |
| (جامهدران + فرود) | |
| به ناامیدی از این در مرو بزن فالی | |
| بود که قرعه ی دولت به نام ما افتد |
| (سوز و گداز) | |
| نگارینا دل و جانُم تِه داری | |
| همه پیدا و پنهانُم تِه داری | |
| نمیدونُم که این درد از که دیرُم | |
| همین دونُم که درمانُم تِه داری |
تصنیف جان عشاق، غزل حافظ
| دوش می آمد و رخساره برافروخته بود | |
| تا کجا باز دل غم زده ای سوخته بود | |
| رسم عاشق کشی و شیوه ی شهرآشوبی | |
| جامهای بود که بر قامت او دوخته بود | |
| جان عشاق سپند رخ خود میدانست | |
| و آتش چهره بدین کار برافروخته بود | |
| گر چه میگفت که زارت بکشم میدیدم | |
| که نهانش نظری با من دلسوخته بود | |
| کفر زلفش ره دین میزد و آن سنگین دل | |
| در پی اش مشعلی از چهره برافروخته بود |
| (درآمد شور جمله ی اول) | |
| حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت | |
| آری به اتفاق جهان می توان گرفت | |
| (درآمد شور جمله ی دوم) | |
| افشای راز خلوتیان خواست کرد شمع | |
| شکر خدا که سر دلش در زبان گرفت | |
| (با اشاره به حجاز ورود به ابوعطا) | |
| می خواست گل که دم زند از رنگ و بوی دوست | |
| از غیرت صبا نفسش در دهان گرفت | |
| (حجاز) | |
| زین آتش نهفته که در سینه ی من است | |
| خورشید شعله ایست که در آسمان گرفت | |
| (حجاز و اوج) | |
| آسوده بر کنار چو پرگار می شدم | |
| دوران چو نقطه عاقبتم در میان گرفت | |
| (فرود در شور) | |
| آن روز شوق ساغر می خرمنم بسوخت | |
| کاتش ز عکس عارض ساقی در آن گرفت | |
| (سلمک) | |
| آسوده بر کنار چو پرگار می شدم | |
| دوران چو نقطه عاقبتم در میان گرفت | |
| (قرچه) | |
| خواهم شدن به کوی مغان آستین فشان | |
| زین فتنه ها که دامن آخر زمان گرفت | |
| (رضوی) | |
| بر برگ گل به خون شقایق نوشته اند | |
| کان کس که پخته شد می چون ارغوان گرفت | |
| (حسینی) | |
| فرصت نگر که فتنه چو در عالم اوفتاد | |
| صوفی به جام می زد و از غم کران گرفت | |
| (سلمک) | |
| می خور که هر که آخر کار جهان بدید | |
| از غم سبک بر آمد و رطل گران گرفت |
تصنیف غم با طبیبان، غزل حافظ
| چندان که گفتم غم با طبیبان | |
| درمان نکردند مسکین غریبان | |
| آن گل که هر دم در دست بادیست | |
| گو شرم بادت از عندلیبان | |
| یا رب امان ده تا بازبیند | |
| چشم محبان روی حبیبان | |
| ای منعم آخر بر خوان وصلت | |
| تا چند باشیم از بی نصیبان | |
| ما درد پنهان با یار گفتیم | |
| نتوان نهفتن درد از طبیبان | |
| حافظ نگشتی شیدای گیتی | |
| گر میشنیدی پند ادیبان |
منابع
- تارنمای محمدرضا شجریان
- پایگاه مجازی لطیفهٔ نهانی، بر گرفته از کتاب هزار گلخانه آواز، نوشتهٔ حمید جواهریان.
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.


