حرف ربط
حَرفِ رَبط یا پیوندواژه یا پیوندواژ واژهای است که دو عبارت را به یکدیگر پیوند دهد و از جهت ساختار بر دو گونه است: مفرد و مرکب.[1]
از دید ساختار
حرف ربط مفرد یا هممعنی. نمونهها:
- و
- یا
- پس
- اگر
- نه
- را
- چون
- چه
- تا
- اما
- باری
- خواه
- زیرا
- که
- لیکن
- نیز
- ولی
- هم
حرف ربط مرکب مجموعهای از دو یا چند واژه است که معمولاً یکی از آنها حرف ربط یا حرف اضافهٔ ساده است و اغلب علاوه بر اینکه کار حرف ربط را انجام میدهند، نقش قیدی هم دارند. نمونهها:
- چون که/ چونکه،
- چندان که/ چندانکه،
- زیرا که/ زیراکه،
- همین که/ همینکه،
- همان که،
- بلکه،
- چنانچه،
- چنانکه،
- تا اینکه/ تااینکه،[2]
- تا آنکه/ تاآنکه،
- آنجا که،
- آنگاه که،
- از آنجا که/ ازآنجاکه،
- از آنکه/ ازآنکه (= زیرا، چونکه/ چون که)،
- از این رو/ ازاینرو/ ازینرو،
- از بس/ ازبس،
- از بس که/ ازبسکه،
- از بهر آنکه،
- اکنون که،
- اگرچه،
- اگر چنانچه/ اگرچنانچه،
- الا اینکه،
- با این حال/ بااینحال،
- با اینکه/ بااینکه/ بااینکه،
- با وجود این/ باوجوداین،
- بس که/ بسکه،
- به شرط آنکه/ بهشرط آنکه.[3]
از دید کارکرد
حروف ربط واژههایی هستند که دو واژه یا دو جمله را بههم پیوند میدهند و آنها را همپایهٔ یکدیگر میسازند یا جملهای را به جملهای دیگر ربط میدهند و یکی را وابستهٔ دیگری قرار میدهند.
الف) حرف ربط همپایهساز: اما، و، یا، لیکن، ولی، ….
این نوع حرف ربط در زبان فارسی دو صورت دارد که دارای دو ریشهٔ تاریخیِ مختلف هستند. یکی از آنها va است که از زبان عربی گرفته شدهاست و دیگری o- است که یک واژهبست محسوب میشود و سیر تطور آن از فارسی باستان تا کنون به این شکل است: uta> ud> u> o.[4]
ب) حرف ربط وابستهساز: که بر سر جملهٔ پیرو میآید در جملات مرکب: تا نکوشی، موفق نمیشوی.[5]
انواع دیگر
حروف ربط تضاد
هرگاه بخواهیم دو جمله را که ازلحاظ معنایی مخالف و متضاد یکدیگرند در قالب یک جمله با هم ادغام کنیم، از پیوندواژههای تضاد استفاده میکنیم. این حروف ربط بر سه نوعاند:
برای ربط دو جملهای که در آن، مفهوم جملهٔ پایه دور از انتظار و غیرمنتظره نباشد، از پیوندواژههایی مانند «درحالیکه» استفاده میشود.
برای ربط دو جملهای که در آن، مفهوم جملهٔ پایه دور از انتظار و تا حدی عجیب باشد، از پیوندواژهایی مانند «اگرچه» و «هرچند» و «علیرغم اینکه» استفاده میشود.[6]
حروف ربط مزدوج
حروف ربط مزدوج، که دارای مفهوم تساوی هستند، به این شرح هستند:
- خواه
- چه
- یا
- نه
- هم
خواه | خواه خوشت بیاید خواه بدت، من میروم. |
چه | چه بخواهی چه نخواهی، من ماندنی شدم. |
یا | یا تهران یا مشهد، یکی را برای رفتن انتخاب کن. |
نه | نه پولت را میخواهم نه دردسرت را. |
هم | هم فال بود و هم تماشا. |
منابع
- دهخدا، حرف ربط.
- آوای آزاد بایگانیشده در ۵ فوریه ۲۰۰۹ توسط Wayback Machine، بازدید: آوریل ۲۰۰۹.
- پایگاه حوزه
- درسگفتارهای مجتبی منشیزاده در درس ساخت زبان فارسی در دانشگاه علامه طباطبایی
- «درس دستور زبان فارسی ۱، مؤلف: دکتر حسن انوری». بایگانیشده از اصلی در ۲۹ دسامبر ۲۰۰۹. دریافتشده در ۲۹ دسامبر ۲۰۰۹.
- پارسیتست، بازدید: آوریل ۲۰۰۹.