نهاد (دستور زبان)
نهاد بخشی از جمله است که درباره ی آن سخن میگوییم؛ یعنی کاری را انجام میدهد یا صفت و حالتی را به آن نسبت میدهیم.[1]
به دیگر سخن، نهاد واژه یا گروهی از واژگان یک بند است که دربارهٔ آن خبری میدهیم.[2] یعنی صاحب خبر است.[3]
هر بند (جمله ساده) دارای دو بخش نهاد و گزاره است. نشانهٔ نهاد همخوانی آن با شناسه است. نهاد معمولاً پیش از گزاره مینشیند و توسط گزاره تکمیل میشود. نهاد در جواب «چه کسی» یا «چه چیزی» میآید.
نمونه: هوا سرد است. [نهاد: هوا] [گزاره: سرد است (که شامل فعل هم میشود)] چه چیزی سرد است؟
نمونه : هوا گرم است [گرم:هوا]
انواع نهاد
نهاد به دو گونه تقسیم میشود: فاعل و مسندالیه.
▪فاعل نهادی است که کاری انجام دادهاست؛ یعنی اینکه پیام بند به انجام عملی توسط او اختصاص دارد. برای نمونه:
• پرویز [فاعل] رفت [فعل].
- علی [فاعل] حلب ساخت [فعل].
▪مسند الیه نهادی است که به آن صفت یا حالتی را نسبت میدهیم. برای نمونه:
- هوا [مسند الیه] سرد [مسند] است.
- نیما [مسند الیه] خوشحال [مسند] است.
جمله اسمیه و جمله فعلیه
به بندی که دارای فاعل است بند فعلیه (در متون قدیمی جمله فعلیه) و به بندی که دارای مسند الیه است بند اسمیه (در متون قدیمی جمله اسمیه) گفته میشود. فعلیه یا اسمیه بودن بند ارتباط مستقیمی با فعل جمله دارد.
مثالهایی درمورد نهاد
▪ 'بنی آدم' [نهاد] اعضای یک پیکرند
که در آفرینش ز یک گوهرند [4]
▪ چو عضوی (نهاد) به درد آورَد روزگار
دگر عضوها را نمانَد قرار[4]
▪ ''تو' [نهاد] کز محنت دیگران بیغمی'
نشاید که نامت نهند آدمی [4]
منابع
- انوری، حسن: دستور زبان فارسی. اصفهان ۱۳۹۰.
- دستور زبان فارسی-دکتر پرویز ناتل خانلری
- زبان فارسی ۱، ص۸
- شعر از شیخ مصلح الدین، سعدی شیرازی