حمدان اهوازی
حمدان قرمطی اهوازی یا حمدان بن الاشعث الاهوازی ، ملقب به (قرمطی)، از برجستهترین چهرههای جنبشهای سیاسی و مذهبی در تاریخ است. او از خوزستان به کوفه آمد و در حومه کوفه در در سالهای ۲۵۸ ق به زهد و پرهیزگاری شناخته میشد.[1][2]
نام
لقب ابن اشعث قرمطی است و تاریخ نگاران در مورد ریشه قرمطی و تفسیر آن نظرات مختلفی دارند، برخی از آنها گفتند که قرمط نام پدربزرگش بوده و برخی دیگر گفتهاند که او را به دلیل کوتاه قد بودن، و کوتاهی پاهای او که بهطور قابل توجهی کوتاه بود، و باعث میشد قدمهای او کوتاه باشد قرمطی گفتهاند، ولی بعضی گفتند که این یک کلمه غیر عربی است و به معنای حمایت مخفی یا باطنی است. نظر دیگری میگوید قرمط نام عربی شده مکان است و اصل ان گرمتین بودهاست[2]
پیشینه
وی دارای زهد، تقوا و ریاضت بود، و حصیری میبافت، از کار دست خود میخورد، و نماز زیادی میخواند، و مدتی میماند، و اگر مردم به دیدار او میآمدند و برای او مینشستند، به آنها در مورد مسئله دین و زهد خود در این دنیا گفت، و آنها به آنها گفت که نماز واجب برای مردم پنجاه نماز در شبانه روز است و او شروع به دعا کردن به یک امام از اهل خانه کرد، بنابراین به شیعیان اسماعیلی و بسیاری از مردم در اطراف او جمع شدند.[2]
جنبش
او جنبشی مسلحانه و خشونتآمیز علیه دولت عباسی انجام داد و خواستار حل اختلاف طبقاتی بین مردم بود و به مردم قول میداد که شرایط خود را بهبود ببخشند. انقلاب ابن الاشعث را به دلیل شرایط روانی که او را رنج میداد نسبت دادند؛ زیرا او نسبت به رفتار جامعه عصبانی بود، از خود ترحم و کسالت نشان میداد، و از حکام کینه داشت و از همه جوامع پیرامون خود که به آنها منتقل میشد و نسبت به هر موقعیتی نفرت داشت، ابراز نارضایتی میکرد.[2]
نفوذ
و نفوذ گرامتیان بر کوفه و بصره، واسط و مناطقی از ایران ، بحرین ، الاحسا ، قطیف و هجر زیاد شد بنابراین در نتیجه وارد نبردهای شدیدی با خاندان عباسی و فاطمی شدند.[2]
پیکارها
معروفترین نبردهای آنها نبردهایی بود که آنها هنگام ورود به مکه و اجازه کشتن حجاج به راه انداختند، سپس درهای حرم را غارت کردند و سنگ سیاه را ریشه کن کردند و آن را به بحرین بردند و دولت فاطمی از این امر بسیار ناراحت بود. و همچنین شاهزادگان و پادشاهان کشورهای اسلامی حتی پیشنهاد خرید آن را از آنها با گرانترین قیمتها صادر کردند، و خلیفه فاطمی عبید الله آنها را از مغرب به سمت مهدی هدایت کرد، تهدید بزرگی برای پیام ابو طاهر قرمتی دشنام و آنها را لعنت کند و میگوید: «پیگیری ما شکست خورده، ملت ما شبیه به کفر و الحاد شدهاست و باید سنگ سیاه را به محل برگردانید، من در دنیا و آخرت از تو دوری میجویم. گرامتیان بعد از مدتی دوباره - پوشش از کعبه ، را به مکه برگرداندند. "[2]