دکترین سیناترا
دکترین سیناترا نامی است که گنادی گراسیموف، سخنگوی وزارت خارجه شوروی، در سال ۱۹۸۹ به سیاست جدید شوروی در رفتار با کشورهای کمونیست اروپای شرقی داد.
گراسیموف که به شوخطبعی مشهور بود، در مصاحبه با برنامه تلویزیونی آمریکا به نام «صبح به خیر آمریکا» و در توضیح سخنرانی دو روز پیشتر ادوارد شواردنادزه وزیر خارجه شوروی گفت «اکنون دکترین ما دکترین فرانک سیناترا است. او آهنگی دارد که میگوید من کار را به شیوه خودم کردم. بنابراین هر کشوری به شیوه خودش تصمیم میگیرد که از چه راهی برود.»
چرا نیروی انتظامی در اعتراضات به اموال عمومی و مردم آسیب وارد میکند؟ هنگامى كه در چکسلواکی در بهار پراگ اعتراضات علیه سیاستهای شوروی آغاز شد بخش عمده مردم در موضع بیطرفی بودند آن ها اگر چه علاقمند سیاستهای اتحاد جماهیر شوروی نبودند اما انگیزهای هم برای بیان اعتراضات علنی و حضور در راهپیماییها نداشتند،چون معتقد بودند اگرچه شوروی دیکتاتور است اما آینده چکسلواکی بی شوروی هم گنگ است، ضمن آنکه غرب هم همواره فقط به اعتراض لفظی به سرکوب بهار پراگ بسنده میکرد و در عمل کاری انجام نمیداد،کشورهای غربی با توجه به واقعیتهای رویارویی اتمی در جریان جنگ سرد، نه میتوانستند و نه میخواستند در اروپای شرقی به مقابله نظامی و یا سیاسی با شوروی برخیزند. بهار پراگ را بیشتر جوانان و دانشجویان با شیوههای مدنی پیش میبردند،راهپیمای های سکوت،ایستادن در معابر عمومی، تجمع در میدانها و ..؛ اما جمعیت عظیم همچنان در مقابل این اعتراضها سکوت کرده بودند. این بخش خاکستری جامعه بیمناک آینده بودند. کا گ ب در حزب کمونیست مورد سؤال قرار گرفت و لئونید برژنف،رهبر شوروی به کا گ ب دستور داد تا از هر راهی که میتواند نه با نیروی پلیسی و امنیتی بلکه با ایجاد یک جو روانی قشر خاکستری و بیتفاوت جامعه را علیه معترضین بشوراند. کاگ ب پیشنهاد داد تا نیروهایی از پلیس و وفاداران لباس شخصی حزب به اموال عمومی و همچنین خانههای مردم و فروشگاهها حمله ببرند و به غارت و تخریب مشغول بشوند.
آنها به باجه تلفنهای عمومی ایستگاههای اتوبوس ماشینهای مردم و فروشگاهها و خانهها حمله میکردند و اینگونه القا کردند معترضین غارتگرو دشمن مردم هستند؛ رفتهرفته قشر خاکستری جامعه که از این آشوبها و غارت و تخریب خسته شده بودند به حمایت از حزب و حکومت پرداختند و از آنها خواستند تا جلوی این آشوبها گرفته شود کار بهجایی رسید که اعتراضات عمومی رنگ عوض کرد حالا همان قشر خاکستری و بیتفاوت جامعه بود که به خیابانها ریخته بودند و علیه معترضین شعار میدادند و خواستار برقراری آرامش بودند!این عمل بعدها به دکترین سیناترا نیز مشهور شد. اتحادجماهیرشوروی و کشورهای کمونیستی و بلوک شرق از این شیوه خرسند شدند و بعدها در پس هر اعتراضی نسبت به آن اقدام میکردند.
سازمانهای امنیتی بلوک شرق این دکترین را بهعنوان بخشی از مهندسی عملیات روانی در جامعه بکار گرفتند و در دورههای آموزشی خود همواره نسبت به تربیت تیمهای ضربت باهدف «یارگیری خاکستری»اختصاص میدادند.