سنگنگاره پیروزی شاپور بر امپراتوران روم
سنگنگاره پیروزی شاپور بر امپراتوران روم یکی از آثار بازمانده از دورهٔ ساسانی است که در محوطهٔ نقش رستم و در ده متری شرق آرامگاه داریوش بزرگ بر سینهٔ صخرهای تراشیده شده که طول آن نزدیک به ۱۱ متر و عرضش ۵ متر میباشد.
سنگنگاره پیروزی شاپور بر امپراتوران روم | |
---|---|
نام | سنگنگاره پیروزی شاپور بر امپراتوران روم |
کشور | ایران |
استان | فارس |
شهرستان | مرودشت |
اطلاعات اثر | |
نوع بنا | سنگ نگاره |
کاربری | یادمان |
دیرینگی | حدود ۲۶۲ میلادی |
دورهٔ ساخت اثر | ساسانیان |
بانی اثر | شاپور اول |
مالک فعلی اثر | سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری |
در این نقش، شاپور اول رو به چپ مینگرد، و گیسوی افشان و پشت سر ریخته و ریش مجعدِ از حلقه گذرانده دارد؛ گردنبندی حلقه حلقهای بر گردن افکنده، و گوشواری از گوش آویختهاست. جامهٔ وی عبارت است از نیمتنهای تنگ و پرچین و کمردار، شلواری که بر روی ساق چین خورده، و ردائی که در جلو سینه با دو حلقه به هم وصل است و در پشت، افشان به دست باد سپرده شده. دیهیم روی تاج نوارهای بلند و پرچین دارد که به پشت افتاده و افشان شدهاست. شاپور را از روی سکههایش و مجسمهاش در غار شاپور کازرون و نقشش بر جامی نقرهای میشناسیم و میدانیم تاجی کنگره دار بر سر میگذاردهاست. در اینجا وی را با همان تاج و گوی بزرگ شاهنشاهی میبینیم که به صورت بسیار برجسته کندهکاری شدهاست.
در صحنهٔ پیروزی شاپور یکم بر والریانوس در زیر شکم اسب شاه کتیبهای به زبان یونانی در پنج سطر دیده میشود. به احتمال قوی تحریرهای پهلوی و پارتی این کتیبه که احتمالاً بر روی شکم اسب شاه بوده، از میان رفتهاست. کتیبهٔ یونانی نیز آسیب دیدهاست. مضمون آن عیناً مانند مضمون کتیبهٔ این شاه در نقش رجب است که در آن نام و عنوان و نسب شاه ذکر شدهاست.[1]
شمشیر راست و بلند شاپور در نیام است و وی دست چپ را بر دستهٔ آن نهاده، و دست راست را دراز کرده، مچ در آستین نهفتهٔ یک رومی بر پای ایستاده را گرفتهاست. اسب شاپور زین و برگ آراسته دارد، و دمش گره خورده، نوار بلند و پرچین و شکنی از آن آویختهاست. کفلبند و سینهبند اسب دارای حلقهٔ آرایشی گل مانند بسیار بزرگی میباشد و یال آن نیز آراستهاست. گمپوله بزرگی از زین به میان پاهای آن آویختهاست که چین و شکن آن به خوبی پیدا میباشد. شاهنشاه راست و مردانه روی زین نشسته و وقار شاهانهاش به خوبی مجسم است. اسب نیز اندازهای تقریباً طبیعی دارد، و دست راست را خم کرده، و حالت درنگ به خود گرفتهاست. پیش روی اسب مردی در جامهٔ رومی زانوی چپ را بر زمین نهادهاست و زانوی راست را خم ساخته و دستها را به حالت التماس به جانب شاهنشاه دراز کردهاست به طوریکه دست چپش زانوی راست اسب شاهنشاه را لمس میکند این شخص میانه سال است و ریش کوتاه و مجعدی دارد، و جامهاش ردای امپراتوری رومی (توگا) میباشد و بر سرش تاجی از برگ درخت غار، که امپراتوران بر سر مینهادند، و به مشابه دیهیم امپراتوری میباشد، دیده میشود. وی کت آستینداری را که تا زانوانش میرسد را پوشیدهاست و شمشیر نیام شدهای به کمر آویخته که دستهاش حالت صلیب دارد.
کنار این رومی زانو زده، یک نفر دیگر ایستادهاست که رو به شاهنشاه دارد و بیریش است. اما دیهیمی از برگ غار بر سر دارد و نوار کوچکی پشت سرش افشان شدهاست، و جامهاش مانند رومی زانوزدهاست، و شمشیر از کمر آویختهاست، و دستش در آستین سردوخته مخفی گردیده و مچ چپش را شاپور گرفتهاست. هر دوی این افراد، رومی هستند و از ردای امپراتوری و تاج برگ غار آنها پیداست که امپراتور میباشد. ولی در مورد هویت آنها بحث بسیار شدهاست. تا سال ۱۹۵۴ همه میگفتند آنکه زانو زده، والرین است که از شاه امان میخواهد، و آنکه ایستاده کردیاس نامی ازاهل سوریهاست که گفتهاند شاپور او را به امپراتوری برنشانید.[2]
اما در آن سال مک درمونت این فرضیه را رد کرد و گیرشمن و برخی دیگر نیز با وی هم آواز شدند. مک درمونت متوجه شد که کردیاس اصلاً در تاریخ جنگهای شاپور که خودش بر کعبه زرتشت نقر کردهاست نیامده، و هیچ سکهای از او در دست نیست و چنین شخصی در تاریخ روم به امپراتوری شناخته نمیباشد. از سوی دیگر، شاپور در شرح جنگهایش از سه امپراتور رومی نام میبرد: گردیان جوان که کشته شد& فیلیپ عرب که به درخواست صلح آمده و پانصد هزار سکهٔ زرین باژ داد و والرین که گرفتار شده و در نقوش شاپور هم سه امپراتور را نمودهاند؛ امپراتوری جوان که زیر پای اسب شاپور به خاک افتاده (در دارابگرد و بیشاپور) و بنابراین گردیان است؛ امپراتوری که مچ دستش را شاپور گرفته، و بنا بر قانون کهن- که گرفتن مچ دست علامت اسیر کردن بوده- همان والرین میباشد.[3]
چیزی که استدلال مک درمونت را تایید میکرد این بود که سکههای والرین او را بی ریش نشان میدهد، و فرد ایستاده که شاپور مچش را گرفته (یعنی اسیرش کرده) نیز بی ریش است، در حالی که سکههای فیلیپ عرب او را با ریش کوتاه و مجعدی مینمایند، و آنکه در پیش شاپور زانو زده نیز درست همین نوع ریش را دارد. به علاوه گردن والرین روی سکهها بسیار ستبر است و فرد ایستاده از کنار اسب شاه نیز گردن ستبر دارد.[4]
در پشت سر شاپور در حدود سال ۲۸۰ میلادی، سنگنگاره و نبشته کرتیر را به دستور کرتیر موبد موبدان کندهاند.
جستارهای وابسته
پانویس
- تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام، ص ۸۷
- شهبازی، راهنمای مصور نقش رستم، ۱۰۵.
- شهبازی، راهنمای مصور نقش رستم، ۱۰۶.
- شهبازی، راهنمای مصور نقش رستم، ۱۰۶.
منابع
- شهبازی، علیرضا شاپور (۱۳۵۷). شرح مصور نقش رستم. تهران: بنداد تحقیقات هخامنشی.
- تفضلی، احمد، و به کوشش آموزگار، ژاله. تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام. تهران: انتشارات سخن، ۱۳۷۶ شابک ۹۶۴−۵۹۸۳−۱۴−۲