سوریلند

سوریلند نام سری پویانمایی رایانه‌ای است که از طریق شبکه‌های اجتماعی پخش می‌شود. این پویانمایی معمولاً به طنز کردن رخدادها در ایران می‌پردازد.[1]

مجموعه انیمیشن سوریلند
نام‌های دیگررستم در سرزمین عجایب، داستان‌های کهن، پرویز و پونه، کله شیری، پسر شجاع، قصه‌های دانشگاه، مرض پند، هم طویله ای، علاءالدین
ژانرطنز، تبلیغات، انیمیشن بزرگسالان
کارگردانسروش رضایی
بازیگرانهمه شخصیت‌ها
صداپیشگانسروش رضایی
راویسروش رضایی
کشور سازنده ایران
زبان اصلیفارسی
تولید
تهیه‌کنندهسروش رضایی
توزیع‌کنندهشبکه‌های اجتماعی
پیوندهای بیرونی
وبگاه

جوایز

فیلم کوتاه «خون سهراب» از مجموعه «رستم در سرزمین عجایب» با همکاری سروش رضایی و پویا افشار برنده جایزه جشنواره فیلم کوتاه بنیاد فرهنگ شد.[2]

پشتیبان

ویدئوی‌های سوریلند همچون ادامه مجموعه پرویز و پونه اگرچه بر خلاف گذشته با پشتیبانی مالی نیز آمیخته شده، اما همچنان آزاد بوده و پیام‌ها و درونمایه خود را حفظ کرده‌اند.

فهرست شخصیت‌ها

آشنایی پرویز و پونه

دو فرضیه دربارهٔ آشنایی پرویز و پونه وجود دارد:

  • درقسمت آشنایی پرویز و پونه افشا می‌شود که پرویز راننده اسنپی است که پونه را سوار کرد. پس از اینکه پرویز از آنجا رفت، پونه به دوستش اعتراف می‌کند که از پرویز خوشش می‌آید اما، به دلیل فعال کردن تماس امن اسنپ نمی‌تواند اورا پیدا کند. پس از اینکه پونه تمام ماجرا را برای دوستش تعریف می‌کند پرویز پیدایش می‌شود و دوست پونه اورا معرفی می‌کند و معلوم می‌شود که آنها هم دانشگاهی هستند.
  • در قسمت داستان پری دریایی، شاهزاده پرویز که کجی ستون فقرات دارد با دوست شاهزاده‌اش در دریا بود که زنی خوش صدا را می‌بیند و درهمین لحظه موجی به آنها می‌خورد و آن زن او را نجات می‌دهد. او برای پیدا کردن آن زن تلنتی برگزار می‌کند تا بین خوانندگان تلنت، آن زن را پیدا کند. در همین لحظه‌ها آن زن که یک پری دریایی است از جادوگری خواهش می‌کند که به او پا بدهد تا به سطح برود اما اگر تا غروب اورا پیدا نکند صدایش مال او می‌شود و طلسم رویش اثر می‌کند و نابود می‌شود. نزدیک‌های غروب، پری دریایی که به سطح آمده به پرویز زنگ می‌زند و خودش را معرفی می‌کند و به او می‌گوید تا غروب نشده به پارک بیا. پرویز به پارک می‌رسد، اما پری دریایی همان موقع که پرویز حواسش جای دیگری بود، اورا ندید و پری دریایی تبدیل به آجر می‌شود. درهمان لحظه پونه از راه می‌رسد و تا کجی پرویز را می‌بیند با آن آجر (یا همان پری دریایی) پرویز را صاف می‌کند. پرویز ماجرای قرارش را به او توضیح می‌دهد و می‌گوید ترجیح می‌دهد با اولین کسی که توانست صافش کند دوست شود و پیوند دوستی شان شکل می‌گیرد

پانویس

پیوند به بیرون

This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.