سید حسن نقیبزاده
سید حسن نقیبزاده[1] (زاده ۱۳۲۹ - درگذشت در روز ۱۰ آذر ۱۳۹۳) مرشد ایرانی بود.[2] او در سبزوار چشم به جهان گشود. مرشدی را از سال ۱۳۴۸ نزد استادانی همچون عباسعلی نجفی، سید احمد جاجرمی تنها، خسرو جلالی، سید مهدی ببر حسینی و حسین ترشیزیان فرا گرفت. نقیبزاده سالهای سال با صدا و سیما همکاری داشت و در دهه ۱۳۶۰ با فدراسیون پهلوانی و زورخانهای همکاری داشته و در زمینه رتبهبندی مرشدان، داوری و تدوین قوانین و مقررات فعالیتهای ثمربخشی داشتهاست که میتوان ریاست هیئت پهلوانی و زورخانهای شهرستان سبزوار و عضویت در کمیته فنی انجمن مرشدان فدراسیون پهلوانی و زورخانهای ایران را از جمله آخرین مسوولیتهای وی برای خدمت به توسعه این رشته دانست.[3]
سید حسن نقیبزاده | |
---|---|
زادهٔ | ۱۳۲۹ سبزوار |
درگذشت | ۱۳۹۳ سبزوار |
محل زندگی | سبزوار |
ملیت | ایرانی |
پیشه | نوازنده ضرب، شاهنامهخوان |
سالهای فعالیت | ۱۳۹۳–۱۳۴۸ |
مذهب | شیعه |
فرزندان | مجید، مصطفی |
جستارهای وابسته
منابع
- «رزم رستم و سهراب با آواز نقیبزاده». NCYCLOPÆDIA IRANICA. دسامبر ۳, ۲۰۱۴. دریافتشده در ۵ مارس ۲۰۱۶.
- https://www.irna.ir/news/81409954/مرشد-سیدحسن-نقیب-زاده-درگذشت
- «مرشد سیدحسن نقیب زاده درگذشت». خبرگزاری جمهوری اسلامی. ایرنا. ۱۱ آذر ۱۳۹۳. دریافتشده در ۵ مارس ۲۰۱۶.
اصطلاحات زورخانه |
---|
این سر و آن سر زدن • بداُفت • بدلکار • بوسیدن و وا بوسیدن • پازدن • پهلوانپنبه • پهلوان زنده را عشق است • پهلوانان صاحب تاج • پیش قبض • پیشخیز • پیشقدم • پیشکسوت • تنکه • جست کلاغ • چرکین کردن و چرکین شدن • چوب تعلیم • حرامی گرفتن • حریف • حقخوانی • خاک کشتی • خانه ورزش • خوشپرگار • ساخته • سرپا • سنگ گرفتن • سنگ کشتی • شلنگ و تخته • شنای پیچ • شنای جفتی • شنای کشیده • صاحب زنگ و صاحب ضرب • قاطی شدن • قدر • کارهای ایذائی • کبادهکشی • کباده • کشتی پاک شدن یا پاک کردن • کشتی در میان ماندن • کشتی گره شدن • کفتربند • کهنهسوار • گل کشتی • گورگه • لنگ • لنگ انداختن • مرشد • دست مریزاد • مشتمال • مشتمالچی • نطعی • نوچه • نوخاسته • نیککار • وارد کردن • واگیر • میل گرفتن • ورزش با میل |
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.