عبدالکریم ایادی
عبدالکریم اَیادی (۱۲۸۶ – ۱۳۵۹) سپهبد، پزشک و دوست نزدیک محمدرضا شاه پهلوی بود.[1]
عبدالکریم ایادی | |
---|---|
پزشک دربار شاهنشاهی | |
مشغول به کار ۱۳۲۵ – ۱۳۵۷ | |
پادشاه | محمدرضا شاه پهلوی |
پزشک ارتش | |
مشغول به کار ۱۳۱۸ – ۱۳۲۱ | |
نخستوزیر | احمد متین دفتری علی منصور محمدعلی فروغی علی سهیلی احمد قوام |
اطلاعات شخصی | |
زاده | ۱۲۸۶ خورشیدی تهران، ایران |
درگذشته | ۱۳۵۹ ژنو، سوئیس |
ملیت | ایران |
پیشه | پزشک دربار |
تخصص | پزشک |
دین | بهایی |
خدمات نظامی | |
درجه | سپهبد |
زندگی
عبدالکریم ایادی فرزند محمدتقی در سال ۱۲۸۶ در تهران متولد شد. نام فامیل ایادی از لقب پدرش «ایادی امرالله» گرفته شده، که یکی از خادمین دیانت بهایی بودهاست. مادرش، منیره دختر علیاکبر شهمیرزادی از خواص بهائی و از بنیانگذاران مدرسه تأییدیه، دوشیزگان وطن، انجمن حریت و از مبلغان کشف حجاب در دوره پهلوی اول در تهران بود.[2] ایادی در فرانسه ابتدا دانشجو دامپزشکی بود، پس از مدتی تغییر رشته داد و در پزشکی مشغول تحصیل گردید، در واقع دو سال رشته دامپزشکی او را به عنوان دوره مقدماتی پذیرفتند؛ وی پس از پایان تحصیلات راهی ایران شد و به خدمت ارتش شاهنشاهی ایران درآمد.
ایادی ابتدا پزشک مخصوص علیرضا پهلوی بود.[2] سپس پزشک مخصوص محمدرضا پهلوی و در سالهای میانی دهه ۱۹۵۰، ایادی تبدیل به یکی از نزدیکترین محرمهای اسرار محمدرضا پهلوی شد. او در سالهای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، قدرت سیاسی و اقتصادی ایادی رشد سریعی داشت وی همیشه در دربارهٔ شاهنشاهی به عنوان چاپلوس شاه شهرت داشت و در دربار شاهنشاهی به غیر از شاه و خانوادهاش محبوبیتی نداشت. در سال ۱۹۷۵، ساواک گزارش داد که ایادی کمتر از ۸۰ شغل ندارد. نخست وزیران و سفیران معمولاً در زمانی که شاه در مسافرت و تعطیلات به سر میبرد، نمیتوانستند به وی پیغامی برسانند، اما چون میدانستند که ایادی از نزدیکترین اشخاص به محمدرضا پهلوی است، پیغام خود را به وی میدادند و ایادی پاسخ شاه را برای آنان میآورد. در سال ۱۹۶۸ که امیرعباس هویدا نخستوزیر بود، قصد داشت شاه را از مشکلات اولیه در سیستم حمل و نقل اتوبوس تهران و چالههای زیاد موجود در خیابانهای این شهر آگاه کند، بنابراین به ایادی پیغامی فوری فرستاد و ایادی پاسخ شاه را برای وی آورد؛ بنابراین ایادی بیشتر از آنکه صرفاً یک پزشک مخصوص برای محمدرضا پهلوی بوده باشد، نقش یک رئیس، محرم اسرار و مشاور در امور سلامت شاه را داشتهاست.[3]
میلانی، ایادی را سرشناسترین بهایی دوران محمدرضا پهلوی مینامد. گزارشی از سیا نشان میدهد که ایادی از تأثیرگذارترین افراد در جلوگیری از آزارواذیت بهائیان توسط مسلمانان ایران بودهاست.[4] از اوایل سال ۱۹۷۴، ایادی نقشی مهم در تصمیمگیریهای درازمدت برای محمدرضا پهلوی و ایران داشت. در آوریل ۱۹۷۴، ایادی متوجه بزرگ شدن طحال شاه گردید.[5] به درخواست وی پزشکان فرانسوی برای معالجه وی آمدند و سرطان خون را تشخیص دادند. ایادی از دکترها خواست تا لفظ سرطان را از محمد رضا پنهان نگهدارند. ایادی به همراه پزشکان معالج شاه پرفسور ژان برنارد و پرفسور عباس صفویان تصمیم گرفتند بیماری محمدرضا را از وی، فرح و رضا ولیعهد وی و ملت ایران مخفی نگه دارند.[6][5]
با نزدیک تر شدن به انقلاب ایران، داراییهای ایادی تغییرات شدیدی کرد. وی با شهادت گروهی از مخالفانش در مردم، در دادگاه محاکمه شد و شغلش را از دست داد و همچنین نامههای ناشناسی به وی میرسید که وی را به مرگ تهدید میکردند. هنگامی که یکی از دیگر بهائیان مشهور آن دوران ژنرال علیمحمد خادمی در خانهاش کشته شد، مهری راسخ (خواهرزاده ایادی)، به وی اصرار کرد که ایران را ترک کند.[7] شرایط به گونه ای شد که با وجود قدرت و نفوذ ایادی، وی و دیگر سران بهایی تحت نظارت ساواک قرار گرفتند؛ ولی ساواک گزارش میداد که چیزی علیه ایشان پیدا نمیکند.
ایادی از جمله نزدیکان شاه بود که پاسپورت و ویزای خروج از کشور را با مداخله شخص شاه گرفت. وقتی ایادی اولین بار شخصاً به وزارت امور خارجه رفت تا پاسپورت بگیرد، با مخالفت مقامات روبرو گردید. ایادی با دربار تماس گرفت و درخواست کمک کرد. پس از حدود ۱ ساعت، خود وزیر امور خارجه، شخصاً پاسپورت ایادی را صادر نمود. همین ماجرا در فرودگاه نیز تکرار شد و مقامات پایین با خروج ایادی مخالفت میکردند و محمدرضا باز هم مداخله کرد. پس از خروج ایادی شایعاتی مبنی بر اختلاس مبلغ بسیار زیادی توسط ایادی بر سر زبانها افتاد. گروهی بیان داشتهاند که ایادی مبلغ ۲۷۵ میلیون تومان (۷۰ میلیون دلار) از ایران ارز خارج کردهاست و این در حالی است که خانواده ایادی مدعی هستند که ایادی با دست خالی از ایران خارج شدهاست. املاکی که از وی در ایران باقی ماند زمینهای کوچکی بود که توسط جمهوری اسلامی مصادره گردید.[8]
ایادی در سالهای آخر عمر و در حالیکه از بیماری سرطان رنج میبرد به پاریس و و از آنجا به ژنو به نزد برادرش رفت. وی در سال ۱۳۵۹ خورشیدی در ژنو به علت همین بیماری درگذشت.[9] میلانی مینویسد با وجود اینکه ایادی حدود ۳۰ سال با محمدرضا پهلوی روابط بسیار نزدیک داشت، اما محمدرضا نامی از وی در کتاب پاسخ به تاریخ نیاوردهاست.[10]
جستارهای وابسته
پانویس
- Golamreza Afkhami، ۵۲.
- «مرکز بررسی اسناد تاریخی». historydocuments.ir. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۲-۱۵.
- Milani, “Dr. Abdolkarim Ayadi”, Eminent Persians: The Men and Women who Made Modern Iran,1941-1979, 2: 1058.
- Milani, “Dr. Abdolkarim Ayadi”, Eminent Persians: The Men and Women who Made Modern Iran,1941-1979, 2: 1058.
- خاطرات علم ۱۳۵۳ انتشارات مازیار.
- Milani, “Dr. Abdolkarim Ayadi”, Eminent Persians: The Men and Women who Made Modern Iran,1941-1979, 2: 1061.
- Milani, “Dr. Abdolkarim Ayadi”, Eminent Persians: The Men and Women who Made Modern Iran,1941-1979, 2: 1061.
- Milani, “Dr. Abdolkarim Ayadi”, Eminent Persians: The Men and Women who Made Modern Iran,1941-1979, 2: 1061.
- «عبدالکریم ایادی». پژوهشکده باقر العلوم. دریافتشده در ۲۵ نوامبر ۲۰۱۵.
- Milani, “Dr. Abdolkarim Ayadi”, Eminent Persians: The Men and Women who Made Modern Iran,1941-1979, 2: 1061.
منابع
- Milani, Abbas (2008). "Dr. Abdolkarim Ayadi". Eminent Persians: The Men and Women who Made Modern Iran, 1941-1979. ۲. Syracuse University Press. ISBN 0815609078.
- Afkhami, Gholam reza (2009). The life and times of the Shah. London, England: University of California Press.
- http://iichs.org/index_en.asp?id=643&doc_cat=16