لیسینیوس
لیسینیوس با نام کامل والریوس لیسینیانوس لیسینیوس[2] (به لاتین: Valerius Licinianus Licinius) یا والریوس لیسینیوس لیسینیانوس[1] (به لاتین: Valerius Licinius Licinianus) (زادهٔ در حدود ۲۵۰ یا ۲۶۵ - درگذشتهٔ ۳۲۵) امپراتور روم از ۳۰۸ تا ۳۲۴ بود. او رقیب کنستانتین یکم بود و وارد جنگی داخلی با او شد که نتیجهای جز شکست، دستگیری، تبعید و اعدام برای لیسینیوس به همراه نداشت.
لیسینیوس | |
---|---|
امپراتور روم | |
سلطنت | ۳۰۸ - ۳۲۴ |
پیشین | فلاویوس والریوس سوروس |
جانشین | کنستانتین یکم |
زاده | ۲۵۰[1] یا ۲۶۵[2] |
درگذشته | بهار ۳۲۵[2] تسالونیکا |
همسر | |
فرزند(ان) | لیسینیوس دوم |
سالهای آغازین
لیسینیوس از خانوادهای کشاورز از اهالی داسیا بود و پس از ورود به ارتش توانست مدارج نظامی را به سرعت پیموده و به یکی از دوستان نزدیک گالریوس تبدیل شود و او را در حمله به ایران در ۲۹۷ همراهی کند.[2] گالریوس سزار امپراتور دیوکلتیان در شرق بود و با کنارهگیری او از قدرت در ۱ مه ۳۰۵ به امپراتوری نواحی خاوری روم رسید.[3] ماکسیمیان، امپراتور نواحی غربی نیز همزمان با دیوکلتیان از مقام خود کناره گیری کرد و سزارش کنستانتیوس کلوروس جانشین او شد.[3] پس از آن با دخالت گالریوس، ماکسیمینوس دایا و فلاویوس والریوس سوروس به عنوان سزارهای آنها در شرق و غرب انتخاب شدند.[4] اما کنستانتیوس کلوروس در ۳۰۶ درگذشت و سوروس با عنوان آگوستوس جانشین او شد و کنستانتین، پسر کنستانتیوس کلوروس نیز به سزاری او رسید. این تقسیم قدرت با ناخشنودی ماکسنتیوس، پسر امپراتور مستعفی ماکسیمیان همراه بود و او در ۲۸ اکتبر ۳۰۶ در رم شورید و خود را امپراتور خواند. سوروس به فرمان گالریوس همراه با سپاهی عظیم برای سرکوب او حرکت کرد اما ماکسنتیوس با ترغیب پدرش ماکسیمیان به پیوستن به او توانست سپاهیان سوروس را که پیشتر زیر فرمان ماکسیمیان بودند به سوی خود کشیده و سوروس را مجبور به فرار به راونا سازد. ماکسیمیان آنجا را محاصره کرد و با دادن وعدهای سوروس را دستگیر و به عنوان گروگان به رم برد.[4] گالریوس لیسینیوس را برای مذاکره با ماکسنتیوس به عنوان سفیر خود به رم فرستاد.[2] این دیدار نتیجهای دربر نداشت و گالریوس در ۳۰۷ به ایتالیا حمله کرد، اما مجبور به عقبنشینی شد و سوروس با فرمان ماکسنتیوس اعدام گردید.
دوران امپراتوری
در اکتبر یا نوامبر ۳۰۸ کنفرانسی در شهر کارنوتوم برگزار شد و لیسینیوس در ۱۱ نوامبر ۳۰۸ به مقام آگوستوسی رسید[2]. لیسینیوس که حتی عنوان سزار را هم نداشت تنها به سبب دوستی با گالریوس و نادیده گرفتن دو سزار حکومت چهارنفره، ماکسیمینوس دایا و کنستانتین یکم به امپراتوری رسید و پانونیا، ایتالیا، آفریقا و اسپانیا به عنوان قلمرو حکومتی او به لیسینیوس واگذار شد.[1]
اما ایتالیا، آفریقا و اسپانیا هنوز در اشغال ماکسنتیوس بود و لیسینیوس که در عمل تنها پانونیا را در اختیار خود داشت، ضعیفترین امپراتور شناخته میشد. او که ماکسیمینوس دایا را تهدیدی جدی برای خود میدانست با فلاویا یولیا کنستانتیا، خواهر کنستانتین یکم نامزد کرد و موفق شد کنستانتین را متحد خود سازد.[1]
گالریوس در ۳۱۱ درگذشت و لیسینیوس و ماکسیمینوس برای تصرف قلمرو او دست بهکار شدند. لیسینیوس توانست بالکان را تصرف نماید اما ماکسیمینوس دایا از او سریعتر بود و آسیای صغیر (ترکیه امروزی) را به زیر فرمان خود درآورد.[1] با این حال دو امپراتور در اوایل تابستان ۳۱۱[2] در بسفر با یکدیگر دیدار کرده و به توافق رسیدند تا قلمرو گالریوس را با مرز قرار دادن بسفر بین خود تقسیم نمایند.[1]
یک سال بعد در ۲۸ اکتبر ۳۱۲ و طی نبرد پل میلویا، کسنستانتین موفق به شکست ماکسنتیوس شد و ماکسنتیوس به هنگام عقبنشینی همراه با سربازانش در رودخانه افتاد و غرق شد. پس از این پیروزی کسنتانتین و لیسینیوس در مدیولانوم (میلان امروزی) با یکدیگر دیدار کرده و لیسینیوس در ژانویه ۳۱۳ با خواهر کنستانتین ازدواج کرد. کنستانتین در این زمان فرمان مشهور خود معروف به فرمان میلان را صادر کرد که جکایت از آزاد بودن مسیحیان در دینشان و عدم دخالت دولت در این زمینه را داشت.[1][2]
مرگ ماکسنتیوس باعث قدرتمندتر شدن کنستانتین شده بود، پس ماکسیمینوس دایا با ۷۰ هزار سپاهی به سوی بیثینیا لشکرکشی کرد. او با عبور از آسیای صغیر در آوریل ۳۱۳ از بسفر گذشت و بیزانتیوم، محل استقرار نیروهای لیسینیوس را به محاصرهٔ خود درآورد. شهر در برابر او مقاومت کرد و ماکسیمینوس پس از گذشت ۱۱ روز موفق به فتح آنجا شد.[5] لیسینیوس با لشکری کوچک برای مقابله با او حرکت کرد و دو سپاه در ۳۰ آوریل ۳۱۳ با یکدیگر درگیر شدند. باوجودیکه سپاه ماکسیمینوس از نظر تعداد پرشمار بود اما خستگی ناشی از گذشتن از آسیای صغیر در سرمای شدید به شکست آنها انجامید. ماکسیمینوس خود را به جامهٔ بردگان درآورد و به نیکومدیا گریخت. او سپس با ایجاد استحکاماتی در گذرگاه سیلیکیان خواست تا جلوی پیشروی قوای لیسینیوس را بگیرد اما موفق نبود و به طرسوس فرار کرد.[5] لیسینیوس او را دنبال کرد و پس از گذشتن از آسیای صغیر و رسیدن به نیکومدیا، رسماً در ژوئن ۳۱۳ فرمان میلان را تأیید کرد.[1] او سپس قرارگاه ماکسیمینوس را از طریق زمین و دریا به محاصرهٔ خود درآورد و ماکسیمینوس که بر اثر ابتلا به بیماری یا بر اثر خوردن زهر بهمنظور خودکشی در این زمان ناخوش احوال شده بود، بینایی خود را از دست داد و با تحمل درد و رنج در ژوئیه یا اوت ۳۱۳ درهمانجا درگذشت.[5] بدین ترتیب با مرگ ماکسیمینوس دایا قلمروهای تحت فرمان او به دست لیسینیوس افتاد.
جنگهای داخلی با کنستانتین
نبرد سیبالی
با مرگ ماکسیمینوس اینک روم تنها در دستان لیسینیوس در شرق و کنستانتین در غرب قرار داشت. تمام مناطقی که در شرق پانونیا بود زیر فرمان لیسینیوس و تمام مناطقی که در غرب ایتالیا قرار داشتند زیر فرمان کنستانتین رفتند. باوجودی که کنستانتین امپراتور ارشد بود اما لیسینیوس کنترل کامل بر قلمرو خاوری تحت حکومت خود داشت و دو امپراتور میتوانستند بدون درگیری با یکدیگر به ادارهٔ سرزمین تحت فرمانشان بپردازند. اما هنگامیکه کنستانتین، شوهر خواهرش باسیانوس را به عنوان سزار انتخاب کرد و حکومت ایتالیا و دانوب را به او داد، این حرکت با ناخرسندی لیسینیوس همراه شد که چرا کنترل مناطق مهم نظامی در بالکان باید به یک نفر از خاندان کنستانتین داده شود.[1] پس نقشهای کشید و باسیانوس را در ۳۱۴ به شورش علیه کنستانتین تحریک کرد، با این وجود کنستانتین به نقش لیسینیوس در این شورش پی برد و جنگی داخلی بین دو امپراتور در گرفت.[1]
در ۸ اکتبر ۳۱۴ نیروهای کنستانتین و لیسینیوس در سیبالی در پانونیا بایکدیگر درگیر شدند. کنستانتین قوای لیسینیوس را شکست داد و او مجبور به عقبنشینی به هادریانوپولیس شد. لیسینیوس در این زمان اورلیوس والریوس والنس را به مقام آگوستوسی غرب رساند تا حکومت کنستانتین را تضعیف نماید.[1]
نبرد ماردیا
دومین نبرد دو امپراتور در کامپوس آردینسیس روی داد و لیسینیوس در ۱ مارس ۳۱۷ از کسنستانتین شکست خورده و تسلیم او شد.[6] آنها دوباره به تقسیم امپراتوری بین خود پرداختند و لیسینیوس ادارهٔ منطقهٔ بالکان (به استثنای تراکیه) را به کنستانتین که پس از جنگ سیبالی در عمل آن مناطق را تحت کنترل خود داشت واگذار کرد. پس از این توافق والنس که امپراتور رقیب کنستانتین بود از قدرت خلع و اعدام گردید. بار دیگر صلح در امپراتوری برقرار شد و برای حفط وحدت سه سزار جدید در ۳۱۷ انتخاب شدند.[1]
اما این صلح چندان دوام نیاورد و بار دیگر دو امپراتور درگیر جنگ با یکدیگر شدند. یکی از دلایل اصلی آن، تغییر سیاست لیسینیوس در برابر مسیحیان بود. لیسینیوس علیرغم این موضوع که قوانینی را به نفع مسیحیان وضع کرده بود اما کم کم خود به نقض نان پرداخت. او تا ۳۲۰ و ۳۲۱ به سیاست قدیمی سرکوب کلیسای مسیحیت در قلمرو خود پرداخته و حتی مسیحیان را از پستهای دولتی بیرون کرده بود.[1] علت دیگر به مقام کنسولی سالیانه مربوط میشد که با توافق دوجانبهٔ هر دو امپراتور در انتخاب پسرانشان به عنوان وارثان تاج و تخت انجام میپذیرفت. لیسینیوس احساس کرد که کنستانتین به پسران خود بیشتر علاقه نشان میدهد پس در ۳۲۲ خود و دو پسرش را بدون مشورت با کنستانتین به عنوان کنسولهای روم خاوری منصوب کرد. باوجودیکه این حرکتی خصمانه محسوب میشد اما عکسالعملی فوری را بهدنبال نداشت.[1]
نبرد ادیرنه و هلسپونت
در ۳۲۲ کنستانتین برای مقابله با تاخت و تازهای گوتها وارد قلمرو لیسینیوس شد و همین امر بهانهٔ کافی را به لیسینیوس داد تا کنستانتین را به نقض پیمان متهم کند و دو طرف برای سومین بار در ۳۲۴ وارد جنگ با یکدیگر شدند. دو سپاه در سوم ژوئیه در هادریانوپولیس با یکدیگر روبرو شده و نیروهای لیسینیوس با وجود نفرات بیشتر از کنستانتین شکست خوردند و لیسینیوس مجبور به عقبنشینی به بیزانتیوم شد. کمی بعد کریسپوس، پسر بزرگ کنستانتین نیز موفق به درهم شکستن ناوگان لیسینیوس شد.[1] بهدنبال این شکست لیسینیوس، مارتینیانوس را به امپراتوری مشترک با خود برگزید و او را به لامپساکوس فرستاد تا مانع حرکت سپاه کنستانتین از تراکیه به هلسپونت شود.[7]
نبرد کریسوپولیس
لیسینیوس که سخت در بیزانتیوم تحت فشار قرار گرفته بود به خلقیدون در بیثینیا فرار کرد و در مدتی که مارتینیانوس سعی در متوقف کردن حرکت سپاه کنستانتین داشت به تجدید قوا پرداخت.[2] کمی بعد کنستانتین از بسفر گذشت و دو سپاه در مکانی به نام کریسوپولیس با یکدیگر درگیر شدند که بار دیگر به شکست لیسینیوس در ۱۸ سپتامبر ۳۲۴ منجر شد.[1]
اسارت و مرگ
لیسینیوس پس از شکست در نبرد کریسوپولیس با ۳۰ هزار از نیروهای باقیماندهاش به نیکومِدیا (عربی: نیقیه)گریخت اما خیلی زود به اسارت کنستانتین درآمد. کنستانتیا، همسر لیسینیوس و خواهر کنستانتین از برادرش خواست تا از کشتن لیسینیوس و مارتینیانوس چشمپوشی کند.[1] پس هر دو امپراتور شکستخورده به فرمان کنستانتین تبعید و زندانی شدند. لیسینیوس به تسالونیکا فرستاده شد و تحت بازداشت خانگی قرار گرفت و مارتینیانوس نیز در کاپادوکیه زندانی شد.[7] اما کمی بعد شایعاتی مبنی بر نقشهچینی لیسینیوس مبنی بر بازگشت به قدرت به عنوان متحد گوتها به گوش رسید و در ۳۲۵ هم لیسینیوس و هم مارتینیانوس به دار آویخته شدند.[1] پس از اعدام لیسینیوس، پسر و جانشین احتمالی او با نام لیسینیوس پسر نیز در ۳۲۷ در پولا اعدام گردید. دیگر پسر او نیز برای بردگی به کارتاژ فرستاده شد.[1]
منابع
- "Valerius Licinius Licinianus (AD ca. 250 - AD 324)". roman-empire.net. Archived from the original on 6 December 2010. Retrieved 26 October 2010.
- Michael DiMaio, Jr. (1996). "Licinius (308-324 A.D.)". De Imperatoribus Romanis: An Online Encyclopedia of Roman Rulers and Their Families. Retrieved 26 October 2010.
- Michael DiMaio, Jr. "Maximianus Herculius (286-305 A.D)". De Imperatoribus Romanis: An Online Encyclopedia of Roman Rulers and Their Families. Retrieved 26 October 2010.
- Michael DiMaio, Jr. (8 February 1997). "Maximianus Herculius (286-305 A.D)". De Imperatoribus Romanis: An Online Encyclopedia of Roman Rulers and Their Families. Retrieved 26 October 2010.
- Michael DiMaio, Jr. (29 September 1996). "Roman Emperors DIR Maximinus Daia". De Imperatoribus Romanis: An Online Encyclopedia of Roman Rulers and Their Families. Retrieved 26 October 2010.
- Michael DiMaio, Jr. (1996). "Valens (316 A.D.)". De Imperatoribus Romanis: An Online Encyclopedia of Roman Rulers and Their Families. Retrieved 26 October 2010.
- Michael DiMaio, Jr. (1996). "Martinianus (324 A.D.)". De Imperatoribus Romanis: An Online Encyclopedia of Roman Rulers and Their Families. Retrieved 26 October 2010.