مقولات (ارسطو)
مقولات (یونانی Κατηγορίαι Katēgoriai؛ لاتین Categoriae، عربی قاطیغوریاس) رسالهای است از ارغنون تألیفِ ارسطو که تمام انواع چیزهایی که میتواند موضوع یا محمول یک گزاره باشد را برمیشمارد. دربارهٔ مقولاتِ ارسطو «احتمالا بیشتر از همهٔ دیگر مفاهیم ارسطویی در طول تاریخ بحث شدهاست».[1]
پس از ارسطو، فیلسوفان دیگر هر کدام مقولات وجودی را به نحوی طبقهبندی کردهاند.
شرح مختصری از مقولات دهگانه طبق رسالهٔ ارسطو در ادامه میآید:[2]
- جوهر (οὐσία، اوسیا، جوهر یا ماهیت).[3] جوهر درونمایه و اصل هر شیء است. از این رو، این شخص خاص یا آن درخت بخصوص جوهر است.
- کمّ (ποσόν، پوزون، کمّیت، چندی) امتدادِ شیء است و ممکن است گسسته یا پیوسته باشد. بعلاوه، اجزای آن ممکن است نسبت به هم در رابطهٔ موقعیت نسبی باشند یا نباشند. تمام بحثها در مورد ماهیت پیوستار و جزء لایتجزا گویی یک پاورقی طولانی بر مقولهٔ کمّیت است. مثال: طولِ دو ذراع، تعداد، فاصله، (طولِ) زمان.
- کیف (ποιόν، پویون، کیفیت یا چگونگی). حالت یا چگونگی شیء را مشخص میکند. مثال: سفید، سیاه، گرم، شیرین، منحنی، مستقیم، شاد، غمگین.
- نسبت (πρός τι، پروس تی، رو به سوی چیزی). نحو ارتباط شیء با دیگری. مثال: دو برابر، نصف، همچنین هر ویژگی نسبی مثل بزرگ، دانا.
- أین یا مکان (ποῦ، پو، کجایی). موقعیت شیء نسبت به محیط اطراف. مثال: در بازار، روی میز، در مدرسه.
- متی یا زمان (πότε، پوته، کی، چههنگام) موقعیت شیء نسبت به سیر وقایع. مثال: دیروز، پارسال.
- وضع (κεῖσθαι ،keisthai، قرار داشتن). نمونههایی که ارسطو ارائه میدهد نشان میدهد که منظورش حالتِ استقرار ناشی از عملی است: "آرمیده"، "نشسته"، "ایستاده". بنابراین ممکن است بتوان گفت وضع نقطهٔ پایان عمل مزبور است.. با این حال، این اصطلاح معمولاً به معنای موقعیت نسبی اجزای یک شیء (معمولاً یک شیء زنده) بهکار میرود، با توجه به اینکه موقعیت اجزا از حالتِ استقرار جداییناپذیر است.
- ملک یا داشتن یا لَه یا جده (ἔχειν، echein، داشتن، یا بودن). مثالهایی که ارسطو ارائه میدهد نشان میدهد که منظورش حالتِ استقرار ناشی از انفعال (یعنی تحت عمل قرار گرفتن) است: "کفشپوشیده"، "دستوپادار". با این حال، این اصطلاح معمولاً به معنای صفتِ ناظر بر تملک هم بهکار میرود: مالک کفش، مالک دست و پای خود.
- فعل (ποιεῖν ،poiein، ساختن یا انجام دادن). ایجاد تغییر در شیء دیگر (یا در خود).
- انفعال (πάσχειν ،paschein، تحمل کردن). پذیرش تغییر از دیگری (یا از خود).
یادداشت
- Smith, Robin 1995 "Logic". In J. Barnes (ed) The Cambridge companion to Aristotle, Cambridge: Cambridge University Press, p. 55.
- Thomasson, Amie (2019), Zalta, Edward N., ed., "Categories", The Stanford Encyclopedia of Philosophy (Summer 2019 ed.), Metaphysics Research Lab, Stanford University, retrieved 2020-01-17
- توجه داشته باشید که استفاده ارسطو از ousia بین "جوهر" و "ماهیت" مبهم است، ولی ارتباط تنگاتنگی بین آنها وجود دارد. نگاه کنید به متافیزیک ارسطو.
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.