پادشاه مو
پادشاه مو (۶٠٠-۶۴١ میلادی) (هانگول:무왕) (هانجا:武王) سی امین پادشاه باکجه یک امپراتوری از میان سه امپراتوری کره و جانشین پادشاه بئوپ و پسر پادشاه ویدوک بود.
بخشی از مجموعهٔ |
||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
تاریخ کره | ||||||||
پیش از تاریخ | ||||||||
دوره باستان | ||||||||
|
||||||||
سه امپراتوری نخست | ||||||||
دوره سه پادشاهی | ||||||||
|
||||||||
دولتهای شمالی و جنوبی | ||||||||
|
||||||||
دوره سه امپراتوری پسین | ||||||||
|
||||||||
دوره دودمانی | ||||||||
|
||||||||
دوره استعماری | ||||||||
|
||||||||
دوره امروزی | ||||||||
|
||||||||
موضوعات | ||||||||
گاهشمار | ||||||||
پادشاهان کره باکجه |
---|
۱- اونجو ۱۸ ق.م - ۲۹ |
سلطنت
در اوایل سلطنت خود ، مو چندین بار به سیلا حمله کرد. وی همچنین از دودمان سوئی چین برای حمله به گوگوریو درخواست کمک کرد. به دنبال جنگ گوگوریو - سوئی، در سال ۶١٨ دودمان تانگ در چین جایگزین دودمان سوئی شد.
در سال ۶٢٧، او تلاش کرد زمینهای تصرف شده توسط شیلا را پس بگیرد، اما وقتی تانگ مداخله دیپلماتیک کرد متوقف شد. در همان سال، او راهب بودایی گوئلوک را با متونی در مورد بودیسم، نجوم، تاریخ و جغرافیا به ژاپن فرستاد.
وی به طور رسمی معبد Mireuksa را در سال ۶٠٢ تأسیس کرد. همچنین گفته میشود که وی دستور تعمیر کاخ سابی باکجه را در سال ۶٣٠، و ساخت نزدیکترین کاخ مصنوعی شناخته شده کره در نزدیکی کاخ وی را صادر کرده است. تصور میشود که سیاستهای وی در نیمه آخر سلطنت وی، که بر پروژههای عمرانی با استفاده از هزينههای دفاع ملی تأکید داشتند، در سقوط باکجه که بیست سال پس از مرگ وی اتفاق افتاد، نقش داشته است.
دلیل وجود این باور وجود دارد که او حداقل به طور مختصر، پایتخت باکجه را از سابی در شهرستان بویهو به ایکسان منتقل کرده است. به نظر میرسد شواهد باستان شناسی در ایکسان، از جمله مقبرههای منسوب به مو و همسرش ملکه سئونها ، این موضوع را تأیید می کند.
مو روابط نزدیک خود را با تانگ چین حفظ کرد، اما بعداً تانگ در جنگهایی که در نهایت شبه جزیره کره را در سال ۶۶٨ تحت سلطه شیلا متحد کرد با شیلا متحد شد.
پادشاه مو فردی سست و ضعیف بود که حتی نتوانست از همسرش ملکه سون هوا محافظت کند. ملکه سون هوا مادر پادشاه اویجا است که به دست ملکه ساتک بی به قتل رسید بعداز مرگ ملکه سون هوا، ساتک بی خودش را ملکه کرد و تمام قدرت را در دست خود گرفت به طوری که پادشاه مو به عنوان عروسک خیمه شب بازی در دست ملکه ساتک بود پادشاه مو همیشه به دنبال براندازی خاندان ساتک بود تا اینکه فرصتش را به دست آورد در پی حملهای که از طرف یاران ملکه ساتک صورت گرفت خود را به مردن زد و در مراسم خاکسپاری به عنوان خیانت به امپراتور، خاندان ساتک و تمام اشراف خائن را تبعید کرد و قدرت را در دست خود گرفت و اویجا را جانشین خود کرد. او در سال ۶۴١ میلادی پس از اینکه حکومت را به پسرش اویجا داد مرد.
همسر و فرزندان
- ملکه سئونهوا
- ملکه ساتک بی
- شاهزاده کیوکی