آمیتیس

آمیتیس، شاهدختی از تمدن ماد است که نام او باقی مانده‌ای از معادل یونانی آن (آموتیس) و به معنای گل سرخ است؛ همچنین نام نوعی کریستال کوارتز بنفش رنگ که به یاقوت ارغوانی مشهور است، نیز می‌باشد. احتمالاً، اومَتی یا آمئی‌تیدا صورت فارسی باستانی آن باشد و شکل اوستایی آن هومَئی‌تی بوده‌است که معنی دارای اندیشهٔ نیک، را دارا است. برخی او را فرزند هووخشتره (کیاکسار) و برخی دیگر وی را فرزند ایشتوویگو (آستیاگ) و در واقع نوهٔ هووخشتره می‌دانند، به همین خاطر از وی دو روایت کاملاً متفاوت وجود دارد. افرادی که امیتیس را فرزند هووخشتره می‌دانند معتقدند که او طی یک پیمان صلح با بخت نصر ازدواج کرد و کسانی که او را در واقع نوهٔ هووخشتره می‌دانند بر این باورند که او پس از کشته شدن همسر اولش با کوروش بزرگ ازدواج کرده‌است.

آمیتیس
شاهدخت مادی
ملکه بابل
زادههگمتانه
درگذشتهبابل (احتمالاً)
همسر(ان)بخت النصر دوم
فرزند(ان)آمل-ماردوک و یک دختر
نام کامل
آمئی تیدا
دودمانخاندان شاهی ماد
پدرهووخشتره

ملکهٔ بابل

یکی از افرادی که امیتیس را فرزند هووخشتره معرفی کرده‌است، بروسوس مورخ بابلی_یونانی است. هنگامی که حکومت ماد و بابل علیه آشور متحد شدند، این اتحاد و دوستی هووخشتره شاه مادی و نبوپلسر شاه بابلی بر روی ویرانه‌های آشور باعث به وجود آمدن یک ازدواج سیاسی شد. ازدواجی که در ۶۱۴ ق. م میان امیتیس دختر هووخشتره و بخت نصر فرزند نبوپلسر انجام شد.[1][2]

باغ‌های معلق بابل

امیتیس که پس از ازدواج با بخت‌النصر (نبوکدنصر) به بابل که برخلاف سرزمین پدریش که کوهستانی و سرسبز بود داری آب و هوایی گرم و دشت‌های خشک بود، رفته‌بود، دچار غمزدگی و افسردگی گشت. به همین خاطر بخت‌النصر که همسر محبوبش را این گونه دید، امر کرد تا بنایی باشکوه و عظیم در جایی مرتفع ساخته شود که بعدها این بنا به باغ‌های معلق بابل معروف شدند. احتمالاً کلمهٔ باغ اشتباهی لفظی بوده و در واقع منظور بالکن و تراس بوده‌است زیرا این بنا ساخته شده از بالکن‌های طبقاتی بوده‌است که بر روی هم قرار داشته‌اند و هر طبقه پوشیده از گل‌ها و گیاهانی بوده‌است که بخت‌النصر دستور جمع‌آوری آن‌ها را از سراسر دنیا داده‌بود.[3]

ملکهٔ هخامنشیان

در روایتی متعلق به سدهٔ ۴–۵ ق. م که توسط کتزیاس مورخ یونانی مطرح شده، امیتیس فرزند آخرین پادشاه ماد، ایشتوویگو (آستیاگ)، یعنی نوهٔ هووخشتره بوده‌است. امیتیس ابتدا و با توجه به اینکه در بین اقوام ماد و پارس رسمی بود که براساس آن حق حکومت با فرزندی است که بعد از پادشاهی پدر بدنیا آمده باشد یا در صورتی که چنین فرزندی وجود نداشت اولویت با فرزندانی بود که مادرانشان از خاندان سلطنتی باشد[4]با یکی از اشراف ماد به نام اسپیتَمَه که به عنوان جانشین ایشتوویگو انتخاب شده‌بود، ازدواج کرد. هنگامی که کورش هخامنشی، ایشتوویگو را شکست داد، به سوی هگمتانه (همدان امروزی) فرار کرد و در آن جا به دختر و دامادش پناه برد و در کاخ سلطنتی مخفی شد. پس کورش دستور داد، امیتیس دختر ایشتوویگو، دامادش اسپیتمه و فرزندان آن دو، سپیتاک و مهابرن را بازجویی و شکنجه کنند.[5] اسپیتمه، با دروغ کوروش را فریب داد ولی در آخر ایشتوویگو خود را تسلیم کورش کرد و کوروش با احترام از ایشوویگو و دخترش امیتیس استقبال کرد؛ اما اسپیتمه را به جرم آن که ایشتوویگو را پنهان نموده و دروغ گفته‌است، اعدام کرد و سپس با امیتیس ازدواج کرد. همان‌طور که پیش از این اشاره شد، براساس رسمی که در بین مادی‌ها بود فرزند یا همسر دختر شاه پیشین مشروعیتی برای حکومت داشت.[6] براساس همین روایت گفته شده‌است که بلخیان (باختریان) هنگامی که فهمیدند کورش، امیتیس را به همسری برگزیده و با ایشتوویگو به خوبی رفتار کرده‌است، تسلیم وی شدند.[7] هنگامی که امیتیس خواستار دیدار با پدرش شد به دستور کورش خواجه ای به نام پستاک را فرستاد تا ایشتوویگو را که به عنوان حاکم هرکانه در آن سرزمین ساکن بود را پیش امیتیس بیاورد اما او در میان راه از جانب ایباراس تحریک شد و ایشتوویگو رادر بیابان رها کرد و او از گرسنگی درگذشت. امیتیس با دیدن خوابی از مرگ پدرش باخبر شد خواستار مجازات پستاک شد و به فرمان او چشمان پستاک را کور کردند و پوستش را کندند. در آخر هنگامی که کمبوجیه پسر بزرگ کورش با توطئهٔ یک مغ به نام اسپندداد، بردیا فرزند دیگر کورش را کشت، امیتیس خواستار آن شد که مغ گناهکار را به او تحویل دهد و هنگامی که کمبوجیه از این کار سر باز زد وی را نفرین کرد و با خوردن سم خود را کشت و براساس این روایت کتزیاس بردیا را فرزند امیتیس می‌خواند.[8][9]

چگونه است که‌کاسانداتنها همسرکورش درهمین سایت معرفی شده است اما دراین قسمت آمتیس معرفی شد ه است

پانویس

منابع

  • دیاکونوف، ایگور میخا شیلوویچ (۱۳۵۶). تاریخ ماد. تهران: پیام.
  • زرین کوب، روزبه (۱۹۸۵). دایرةالمعارف زن ایرانی. تهران: موسسهٔ فرهنگی هنری نقش سیمرغ.
  • جلیلیان، شهرام (۱۳۹۶). تاریخ ماد به گزارش دانشنامهٔ ایرانیکا. اهواز: دانشگاه شهید چمران اهواز.
  • مینایی، لیلا (۱۳۹۴). فرهنگ نامهٔ زنان ایران و جهان. تهران: ارتباط نوین.
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.