ایشتوویگو
ایشتوویگو یا آستیاگ (به بابلی :Iš-tu-me-gu، در تاریخ هرودوت: آستیاگ (به یونانی: Ἀστυάγης، لاتیننویسی: Astuágēs)، در گزارش کتزیاس: Astuigâs، در گزارش دیودور: Aspadas) چهارمین و آخرین پادشاه ماد بود. بر اساس تواریخ هرودوت ایشتوویگو حدوداً از سال ۵۸۵ تا ۵۵۰ پیش از میلاد به مدت ۳۵ سال حکومت کرد.
ایشتوویگو، آستیاگ / آستیاژ یا اژدهاک | |
---|---|
شاه ماد | |
شاه ماد | |
سلطنت | احتمالاً در بین سالهای ۵۸۵ تا ۵۵۰ (پیش از میلاد) |
تاجگذاری | ۵۸۵ پیش از میلاد |
پیشین | هووخشتره |
جانشین | کوروش بزرگ |
همسر | آرینیس |
فرزند(ان) | ماندانا امیتیس |
خاندان | ماد |
پدر | هووخشتره |
ایشتوویگو پس از مرگ پدرش هووخشتره به حکومت ماد رسید. از اقدامهای ایشتوویگو، جنگ با لیدیه بود که در نهایت، موجب پیمان صلح او با پادشاه لیدیه و ازدواج او با آرینیس، خواهر کرزوس شد. از دیگر اقدامهای منتسب شده به ایشتوویگو لشکرکشی به قفقاز و عیلام است.
ایشتوویگو پدر ماندانا و آمیتیس بود. ماندانا با کمبوجیه یکم ازدواج کرد که حاصل این ازدواج تولد کوروش دوم یا کوروش بزرگ بود. کوروش در ۵۵۰ پیش از میلاد بر علیه سلطنت پدربزرگش شورید و او را از سلطنت خلع کرد. با خلع ایشتوویگو از سلطنت حکومت ۱۲۸ ساله مادها پایان یافت و شاهنشاهی هخامنشی بنیان نهاده شد.
اطلاعات زیادی در مورد دوران حکومت ایشتوویگو در دسترس نیست و قضاوت در مورد شخصیت و دوران حکومت او به دلیل کمبود منابع و گزارشهای متناقض ممکن نیست.
ریشهٔ نام
ایشتوویگو در یونانی Astuágēs (در تاریخ هرودوت) و Astuígas و Astuigâs (در فوتیوس به نقل از کتزیاس) و در متون بابلی به صورت Iš-tu-me-gu ضبط شدهاست. این واژهها به صورت مشترک بازتابی از کلمه ایرانی باستان *Ṛšti-vaiga- به معنی «نیزهانداز» هستند. صورت ایلامی این کلمه، Iš-ti-/Ir-iš-ti-man-ka، چندین بار در لوحهای استحکامات پرسپولیس دیده میشود که وابسته بودن آنها به نام ایشتوویگو، مورد مناقشه است.[1]
پادشاهی
ایشتوویگو، فرزند هووخشتره بود. وی پس از مرگ پدرش در ۵۸۴ پیش از میلاد، بهجای او بر تخت نشست و بنا به گفتهٔ هرودوت، بهمدت ۳۵ سال یعنی تا ۵۵۰ پیش از میلاد حکومت کرد.[2] در مورد نخستین حوادث حکومت ایشتوویگو کتزیاس از لشکرکشی او به سرزمین کادوسی[پانوشت 1] سخن به میان میآورد، در حالی که گزنفون از یک لشکرکشی به ارمنستان، آن هم به انگیزه پایان دادن به جنگ میان ارمنیها و قبیلهٔ گرجیزبان کلدایی[پانوشت 2] سخن میگوید.
ایشتوویگو در گزارشهای تاریخی هرودوت و کتزیاس بسیار متفاوت به تصویر کشیده شدهاست.
جنگ با لیدیه
مهمترین اقدام سیاسی ایشتوویگو، ادامهٔ جنگهای زمان هووخشتره با کشور لیدیه بود که آن نیز به نتیجهای نرسید و سرانجام به دنبال این نبردهای بیحاصل، معاهده صلحی بین دو طرف منعقد شد که طی آن، دختر فرمانروای لیدیه، به همسری ایشتوویگو درآمد. بدین ترتیب، دشمنیها تبدیل به دوستی شد. این خویشاوندی سبب شد که مادها در مورد حاکمیت بر لیدیه، حقی برای خود قائل شوند. کرزوس، برادر همسر ایشتوویگو، در آیندهای نه چندان دور، فرمانروای لیدیه شد که این موضوع، در نبردهای بعدی بین پارسها و لیدیاییها تأثیر گذاشت.[3]
ازدواجها و روابط سیاسی
علاوه بر ازدواج خود ایشتوویگو با دختر فرمانروای لیدیه، ماندانا و آمیتیس دو دختر ایشتوویگو نیز ازدواجهای سیاسی داشتند. بر اساس منابع کلاسیک یونانی ماندانا با کمبوجیه نخست حاکم پارس ازدواج کرد. از این ازدواج در منابع کلاسیک تعبیرهای متفاوتی شده از جمله تلاش برای برقراری یک رابطه مستقیم بین مادها و پارسها.[4] تعبیر دیگر از این ازدواج این بود که بر اساس خواب ایشتوویگو پسر ماندانا تبدیل به خطری برای خود ایشتوویگو میشد و ایشتوویگو برای رفع این خطر ماندانا را به عقد کمبوجیه پارسی در آورد که از دید ایشتوویگو از لحاظ اجتماعی در رده پایینتری قرار داشت و خطری از سوی او پادشاهیاش را تهدید نمیکرد.[5] آمیتیس، دیگر دختر ایشتوویگو با بخت نصر شاه بابل ازدواج کرد. این ازدواج یک ازدواج سیاسی و در جهت تقویت اتحاد دو پادشاهی ماد و بابل بود.[6]
کاخ ایشتوویگو
بنابر نوشتههای هرودوت، این کاخ توسط هفت دیوار تو در توی دفاعی محافظت میشد، هر دیواری تا کنگره و باروی دیوار دیگر بالا میآمد، و کنگرههای هر دیواری رنگ خاصی داشت. دو دیوار درونی که محافظ کاخ بودند، با ورقههای طلا و نقره پوشانده شده بودند. بنا بر نوشتههای پولیبیوس، محیط کاخ به هفت استادیا (حدود یک کیلومتر) میرسید، سقف کاخ با چوب سرو ساخته شده و رویش را با ورقههای طلا و نقره پوشانده بودند.[7]
نبرد با پارسیان
در ۵۵۸ پ. م، کوروش دوم شاه اقوام و طوایف پارسی شد.[6] مرکز فرماندهی او در پاسارگاد بود. کوروش نیز مانند پدرش کمبوجیه اول، در آغاز در مقابل ایشتوویگو مطیع و فرمانبردار بود.[8] در این دوران، ماد خود را برای حملهای به بابل آماده میکرد. ولی حمله ایشتوویگو به بابل به دلیل شوریدن کوروش و نبردهای او با ایشتوویگو انجام نشد.
بنابر تاریخ بابلی، در سال ششم سلطنت نبونئید، ایشتوویگو سپاهیان خود را گردآوری کرد و علیه کوروش پادشاه اَنشان به جنگ پرداخت. سپاهیان ایشتوویگو علیه وی شوریدند و او را اسیر کردند. آنها وی را تحویل کوروش دادند. آنگاه کوروش به سوی پایتخت یعنی شهر آگام تانو (که همان اکباتان است) پیش رفت. نقره، طلا و سایر اجناس گرانبهایی را که وی به عنوان غنیمت جنگی در آن شهر تصاحب کرد به اَنشان منتقل نمود.[9][10][11]
جانشینی
به نظر میرسد که کوروش پادشاهی ماد را منسوخ نکرد. در عوض، انتقال قدرت از خاندانی به خاندان دیگر بود. به هر حال، کوروش و جانشینانش، عنوانهای رسمی شاهان ماد و سیستم مدیریتی آنها را پذیرفتند. در امپراتوری هخامنشی، ماد موقعیتش را به عنوان دومین استان بعد از پارس به دست آورد. اشرافزادگان مادی در همان جایگاهشان در حکومت کوروش و جانشینانش (به رغم شورش علیه داریوش یکم در ۵۲۱ پ.م. توسط گوبریاس)[پانوشت 3] باقی ماندند. اولین حکمران بابل بعد از فتح توسط پارسها، یک مادی بود. در گاهشماری نبونئید، او به عنوان «حکمران دیار گوتیان» گواهی داده شدهاست که بابل را بدست آوردهاست. در اول هزاره پ.م. گوتیم نام ماد، یا حداقل، قسمت غربیاش بود. همچنین ذکر شده که علاوه بر پارسیها و عیلامیها، مادیها هم در گارد جاویدان ۱۰ هزار نفری هخامنشی خدمت میکردند. یهودیان، یونانیان و مصریان، و دیگر مردمهای دنیای باستان، پارسها را مادی خواندند و حکومت پارسها را ادامه ماد شمردند. به استناد برخی مدارک بابلی که بعد از فتح میانرودان توسط پارسها، نوشته شدهاست، خیلی از مادها در مقامهای عالیرتبه استانی، افسران نظامی، سربازهای سلطنتی، در بابل اشتغال داشتند. به علاوه، به نظر میرسد که مادها در بابل و دیگر شهرهای بزرگ به عنوان افراد خصوصی زندگی میکردند. اسناد میخی همچنین تأیید میکنند که تاجرهای بابلی با داد و ستدهای مختلفی در اکباتان و دیگر شهرهای مبادرت میورزیدند.[12] کوروش پس از تسخیر سرزمین ماد، رسماً خود را فرمانروای ماد خواند و لقب شاهان ماد را به خود اختصاص داد: «شاه ماد (شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه سرزمینها)». اما در عمل، سرزمین ماد توسط یک فرماندار پارسی اداره میشد. گرچه هرودوت در بخشهای پژوهشی کارهایش با کمال دقت بین آداب و رسوم مادها و پارسها تفاوت قائل میشود، ولی در فصولی که به افسانهها و داستانها میپردازد، شیوههای این را با یکدیگر مخلوط میکند و درهم میآمیزد. تئوگنیس و سیمونید و سایر شاعران یونانی نیز پارسیها را اهل ماد خواندند.[13]
در اساطیر
ایرانی
در شاهنامه، کوروش همان کیخسرو است و ایشتووگو، افراسیاب است. بر طبق داستان شاهنامه، پس از آنکه به دستور افراسیاب، سیاوش در توران کشته میشود، همسر سیاوش، فرنگیس و دختر افراسیاب، پسری میزاید که کیخسرو نامیده میشود. به علت پیشگوییهایی که در مورد کیخسرو شده بود، افراسیاب قصد میکند تا کودک را از بین ببرد ولی سرانجام از این کار منصرف میگردد به این شرط که پیران کودک را به چوپانان سپرده و در نزد آنان رشد کند و از نژاد و خاندان خود آگاه نگردد. پس از آنکه کودک هفت ساله میگردد به نزد افراسیاب برده میشود. کیخسرو که پیشتر از قصد افراسیاب برای کشتنش آگاه گردیدهبود به توصیه پیران در پیشگاه افراسیاب، دیوانگی پیشه کرد و از مرگ نجات یافت. پس از این ماجرا گیو به توران رفت و کیخسرو را به همراه مادرش را به ایران آورد. سرانجام با بر تخت نشستن کیخسرو در ایران، سپاهی فراهم کرده و به خونخواهی پدرش به توران یورش میبرد و پس جنگهای بسیاری، افراسیاب را شکست داد و او را کشت.[5]
ارمنی
اژدَهَک Aždahak فرم ارمنی وامواژه پارتی ʾjdhʾg از نام دیو اوستایی آژی دَهاکَ است در اساطیر ایرانی گفته شده که در کوه دماوند به بند کشیده شدهاست. در شاهنامه، ضحاک (معرب آژی دهاک) به عنوان یک حاکم بیگانه ستمگر ایران با جنبههای شیطانی توصیف شدهاست: از کتفهایش مار روییدهاست. در اساطیر ارمنی، گفته شده همانند آژیدهاک در دماوند، شاه اَرتَوَزد در کوه آرارات زندانی شدهاست. تاریخنویس ارمنی موسس خورناتسی در ضمیمهٔ کتاب اول تاریخ ارمنستان، افسانهٔ مشابه شاهنامه (ظاهراً در نوع ایرانیان شمالغربی Θraētaona، فارسی میانه: Frēdōn، که به صورت Hṙudēn آمدهاست) را بازگو میکند. او اَژدَهَک را با صفت Biwrasp (پهلوی: Bēwarasp، به معنی صاحب ده هزار اسب در بندهشن) با آستیاگ، شاه مادی همانند میکند. شاه ارمنی تیگران، علیه آستیاگ شورش کرده بود.[14]
جستارهای وابسته
یادداشتها
- کادوسی سرزمینیدر کوهستانهای جنوب رود ارس در آذربایجان بود.
- کلدایی یا کالیبس یا چانی یا لازی کنونی را نباید با اورارتوییها، که خدای اعلیمرتبهشان «خَلَدی» بوده و یا با کلدانیها (بابل سامی زبان) اشتباه کرد.
- فارسی باستان:Gaub(a)ruva-
پانویس
- "ASTYAGES – Encyclopaedia Iranica". iranicaonline.org. Retrieved 2021-04-06.
- "CHRONOLOGY OF IRANIAN HISTORY PART 1". iranicaonline.org. Retrieved 2021-04-06.
- بیانی، تاریخ ایران باستان، ۶۰.
- "MANDANE". iranicaonline.org. Retrieved 2021-04-06.
- خالقی مطلق، جلال (بهار ۱۳۷۴). «کیخسرو و کوروش». مجله ایران شناسی (۱): ۱۵۸.
- «MEDIA – Encyclopaedia Iranica». iranicaonline.org. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۴-۰۶.
- داندامایف، محمد (۱۳۸۸). تاریخ سیاسی هخامنشیان. تهران: فرزان روز. ص. ۲۷. شابک ۹۷۸۹۶۴۳۲۱۳۱۰۷.
- داندامایف، تاریخ سیاسی هخامنشیان، 19.
- داندامایف، تاریخ سیاسی هخامنشیان، 25-26.
- بریان، امپراتوری هخامنشی، 47.
- Kuhrt، The Persian Empire، ۵۰.
- Dandamayev and Medvedskaya, MEDIA.
- داندامایف، تاریخ سیاسی هخامنشیان، 28.
- Russell، Armenian Aždahak، 191-205.
منابع
- بریان، پیر (۱۳۸۷). امپراتوری هخامنشی. ۱. ترجمهٔ ناهید فروغان. تهران: نشر فرزان روز. شابک ۹۶۴-۳۲۱-۰۷۸-۲.
- بیانی، شیرین (۱۳۹۰). تاریخ ایران باستان (۲): از ورود آریاییها به ایران تا پایان هخامنشیان. تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۵۹-۶۹۸-۸.
- داندامایف، محمد ع (۱۳۸۹). تاریخ سیاسی هخامنشیان. ترجمهٔ فرید جواهر کلام. تهران: نشر و پژوهش فرزان روز. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۲۱-۳۱۰-۷.
- دیاکونوف، ایگور (۱۳۹۰). «ماد». تاریخ ایران کمبریج. ۲. ترجمهٔ تیمور قادری. تهران: انتشارات مهتاب. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۷۸۸۶-۶۲-۲ مقدار
|شابک=
را بررسی کنید: checksum (کمک). - خالقی مطلق، جلال (بهار ۱۳۷۴). «کیخسرو و کوروش». مجله ایرانشناسی. تهران (۱). بایگانیشده از اصلی در ۶ دسامبر ۲۰۱۲.
- عبدی، کامیار (۱۳۸۶). «اَرشتی ویگه». دانشنامه ایران. ۲. تهران: بنیاد دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۷۰۲۵-۵۹-۱. دریافتشده در ۱۵ نوامبر ۲۰۱۴.
- فرای، ریچارد نلسون (۱۳۸۸). تاریخ باستانی ایران. ترجمهٔ مسعود رجبنیا. تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۴۵-۲۹۲-۵.
- Dandamayev, M.; Medvedskaya, I. (15 Aug 2006). "MEDIA". Encyclopædia Iranica. Retrieved 2 Oct 2012.
- Dandamayev, M (2002). "BABYLONIAN CHRONICLES". Encyclopædia Iranica. Retrieved 11 December 2013.
- Kuhrt, Amélie (2007). The Persian Empire: A Corpus of Sources of the Achaemenid Period. London: Routledge. ISBN 0-415-43628-1.
- Russell, J.R (1989). "Armenian Aždahak". Encyclopædia Iranica. III. p. 191-205. Retrieved 8 February 2014.
- Schmitt, R (1987). "ASTYAGES". Encyclopædia Iranica. II. New York. p. ۸۷۳–۸۷۴. Retrieved 4 April 2014.
برای مطالعه بیشتر
- آموزگار، ژاله (۱۳۹۱). تاریخ اساطیری ایران. تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۵۹-۱۵۶-۳.
- Dandamayev, Muhammad A (1993). "Cyrus II The Great". Encyclopædia Iranica. ۶. New York: Bibliotheca Persica Press. Archived from the original on 28 October 2012.
- Dandamayev, Muhammad A (2004). "HARPAGOS". Encyclopædia Iranica. XII. p. ۱۳. Retrieved 18 July 2014.
- Drews, Robert (1969). "The Fall of Astyages and Herodotus' Chronology of the Eastern Kingdoms". Historia (۱۸): ۱–۱۱. Retrieved ۱۱ June ۲۰۱۴.
- Pelling, Christopher (1996). "The Urine and the vine: Astyages' Dreams at Herodotus 1.107-8". Classical Quarterly (۴۶): ۶۸–۷۷. doi:10.1093/cq/46.1.68. Retrieved ۱۱ June ۲۰۱۴.
- Rollinger, Robert (2004). "CYRUS ACCORDING TO HERODOTUS". Encyclopædia Iranica. XII. p. ۲۶۰–۲۶۲. Retrieved 4 April 2014.
- ZOURNATZI, Antigoni (2013). "The Median Logos of Herodotus and the Persians' Legitimate Rule of Asia"". Iranica Antiqua (۴۸): ۲۲۱–۲۵۲. Retrieved ۱۱ June ۲۰۱۴.
- Young, T. C (1988). "The Early History of the Medes and the Persians and the Achaemenid Empire to the Death of Cambyses". CAH2. IV:The Persian Empire. Cambridge university press. p. 1–52. doi:10.1017/CHOL9780521228046.002. ISBN 9780521228046.
ایشتوویگو شاهنشاهی ماد | ||
پیشین: هووخشتره |
شاه ماد ۵۸۵ تا ۵۵۰ پیش از میلاد |
پسین: کوروش بزرگ |