باشگاه فوتبال بروسیا مونشنگلادباخ
باشگاه فوتبال بروسیا مونشنگلادباخ (به آلمانی: Borussia Mönchengladbach) باشگاه فوتبال آلمانی است که در مونشنگلادباخ یکی از شهرهای ایالت نوردراین-وستفالن قرار دارد. این باشگاه در بوندسلیگا، بالاترین سطح فوتبال آلمان بازی میکند. این باشگاه پنج عنوان قهرمانی بوندسلیگا، سه قهرمانی جام حذفی فوتبال آلمان و دو قهرمانی لیگ اروپا را در کارنامه خود دارد.
نام کامل باشگاه | Borussia VfL 1900 Mönchengladbach e.V | ||
---|---|---|---|
لقب(ها) | کره اسبها | ||
تاریخ تأسیس | ۱ اوت ۱۹۰۰ (۱۲۸۸ شمسی) | ||
نام ورزشگاه | بروسیا پارک (گنجایش: ۵۴۰۶۷) | ||
مدیرعامل | رالف کونیگس | ||
مربی | مارکو رز | ||
لیگ | بوندسلیگا | ||
۲۰۲۰–۱۹ | ۴ وبگاه رسمی | ||
|
بروسیا مونشن گلادباخ در سال ۱۹۰۰ تأسیس شد. نام این تیم برگرفته از شکل لاتین پروسیا است که نام یک پادشاهی محبوب در تاریخ آلمان است. این باشگاه در سال ۱۹۶۵ به بوندسلیگا صعود کرد و بیشترین موفقیت خود را در دهه هفتاد در رقابت با باشگاه فوتبال بایرن مونیخ کسب کرد. زمانی که آنها با مربیگری هنس ویزویلر افسانه ای، توانستند پنج بار قهرمان آلمان بشوند. «کره اسبها»، لقبی است که خبرنگاران در آن زمان به دلیل بازی جسورانه و تهاجمی بازیکنان جوان بروسیا مونشنگلادباخ به این تیم دادهاند. مونشنگلادباخ همچنین در این دهه دو قهرمانی لیگ اروپا را بدست آورد. از سال ۲۰۰۴، بروسیا مونشنگلادباخ در ورزشگاه بروسیا پارک بازی میکند. آنها از سال ۱۹۱۹ تا ۲۰۰۴ در ورزشگاه بوکلبرگ بازی میکردند. از رقیبهای اصلی این تیم میتوان باشگاه فوتبال کلن، بایر لورکوزن و باشگاه فوتبال فورتونا دوسلدورف را نام برد.
تاریخچه
۱۸۹۹–۱۹۲۲:تاسیس بروسیا مونشنگلادباخ
تأسیس کنندگان باشگاه فوتبال بروسیا مونشنگلادباخ جمعی از بازیکنانی بودند که پس از ترک باشگاه ورزشی ژرمانیا، باشگاه جدید را در ۱۷ نوامبر ۱۸۹۹ در رستوران (آنتون اشمیتس) واقع در آلستراسه منطقه آیکن از شهر مونشنگلادباخ تأسیس کردند که در سال ۱۹۰۰ با نام اف سی بوروسیا به یک باشگاه ورزشی تبدیل شد.
نام «بروسیا» از نوع لاتین شده پروسیا گرفته شدهاست، امپراتوری که در شهر مونشنگلادباخ از سال ۱۸۱۵ فرمانروایی میکرد. در سال ۱۹۱۲، بروسیا خود را در فئاباندسلیگا آلمان پیدا کرد، که در آن زمان این لیگ بالاترین سطح لیگ منطقه ای بود که یک باشگاه میتوانست در آن بازی کند.
در مارس ۱۹۱۴، این باشگاه De Kull را خریداری کرد، زمینی که بر روی آن بوکلبرگ اشتادیون ساخته خواهد شد. جنگ جهانی اول پیشرفت ساختن ورزشگاه و تیم بروسیا مونشنگلادباخ را متوقف کرد، اما تا اواخر سال ۱۹۱۷ این تیم بار دیگر شروع به بازی کردن کرد. در سال ۱۹۱۹، اف سی بروسیا مونشنگلادباخ با یک باشگاه محلی دیگر به نام Turnverein Germania 1889 ادغام شد و نام باشگاه به 1899 VFTUR M.gladbach تبدیل شد.
بروسیا مونشنگلادباخ اولین موفقیت بزرگ خود را در سال ۱۹۲۰ بدست آورد، زمانی که باشگاه فوتبال کلن را در فینال جام قهرمانی غرب آلمان ۳_۱ شکست داد. اتحاد باشگاه ژرمانیا و بروسیا مونشنگلادباخ هم تنها دو سال به طول انجامید؛ و پس از آن، این باشگاه به Borussia VFL 1900 نام گذاری شد.
۱۹۳۳–۱۹۶۰:ظهور حزب نازی
پس از به قدرت رسیدن حزب نازی در سال ۱۹۳۳، سیستم لیگ آلمان اصلاح شد و از ۱۶ گائولیگن تشکیل شد. گلادباخ برای اولین بار در Gauliga Niederrhein و بعداً در Bezirksklassen (لیگهای منطقه ای) بازی کرد. پس از وقوع جنگ جهانی دوم، بازیها بهطور معمول ادامه داشت، به غیر از فصل ۱۹۴۴–۴۵.
پس از جنگ، مونشنگلادباخ بازیها را در ژوئن سال ۱۹۴۶ از سر گرفت و با کسب موفقیتهای پی در پی به Landesliga Niederrhein (سطح دوم منطقه ای) در سال ۱۹۴۹ رسید و در سال ۱۹۵۰ به صورت مستقیم به اوبرلیگا غربی صعود کرد. پس از سالها صعود و سقوط، بروسیا اولین عنوان خود در اوبرلیگا را در فصل ۱۹۵۸–۵۹ کسب کرد.
در اوت ۱۹۶۰، بروسیا مونشنگلادباخ تیم فوتبال کلن را در جام آلمان غربی شکست داد. چند هفته بعد، بروسیا توانست DFB-Pokal را بدست آورد و اولین افتخار رسمی خود را پس از بردن کارلسروهه در فینال کسب کند؛ بنابراین بروسیا به جام برندگان جام حذفی اروپا در سال ۶۱–۱۹۶۰ صعود کرد، جایی که آنها با نتیجه ۱۱ بر ۰ توسط باشگاه قدرتمند اسکاتلندی، رنجرز شکست خوردند. رنجرز در آلمان ۳–۰ برنده شد و ۸–۰ در گلاسکو. سال بعد، باشگاه بعد از اینکه نام شهر مونشنگلادباخ تغییر پیدا کرد و به شکل امروزی درآمد، نام بروسیا مونشنگلادباخ به نام فعلی و مشهور "VFL Borussia Mönchengladbach" درآمد.
۱۹۶۰–۱۹۶۵:صعود به بوندسلیگا
پس از پایان فصل ۱۹۶۲/۶۳، اوبرلیگا لغو شد و یک لیگ مرتبط به عنوان بوندسلیگا تأسیس شد که شامل ۵۸ تیم از جمله گلادباخ بود و تعداد تیمهای شرکت کننده ۱۶ تیم از همه مناطق بود.
نتایج بروسیا در ده سال منتهی به تشکیل بوندسلیگا و در سال ۱۹۶۳ به اندازه کافی خوب نبود که بتوان آنها را در ردههای برتر لیگ قرار دهد و به همین ترتیب این باشگاه در لیگ دوم حرفه ای یعنی Regionalliga West بازی کرد.
در فصل بعد یعنی ۱۹۶۴–۶۵، این باشگاه با جوانانی قرار داد امضا کرد، یوپ هاینکس و برند روپ و برخی از بازیکنان تیمهای جوانان به تیم حرفه ای پیوستند. میانگین سنی آنها با ۲۱٫۵ سال پایینترین میانگین سن تیمهای لیگ منطقه ای بود. آنها به دلیل پایین بودن سن و همچنین بازی جسورانه و موفقیتآمیز، نام مستعار «کره اسبها» را دریافت کردند. خبرنگار ویلهلم اوت هورتمانس در مقالههای خود در مجله Rheinische Post این نام مستعار را به زبان آورد. او در مورد سبک بروسیا نوشت و گفت که آنها مانند اسبهای جوان بازی میکنند. در آوریل ۱۹۶۵، بروسیا Regionalliga West را با موفقیت پشت سر گذاشته بود و بدین ترتیب شرکت در مرحله گروهی صعود به بوندسلیگا در گروه ۱ را تضمین کرده بود. این در حالی بود که بروسیا در مقابل رقیبان خود یعنی ورماتیا ورمز (دوم در Regionalliga Salldwest)، اس اس فاو رویتلینگن (دوم در Regionalliga Süd) و هولشتاین کیل (قهرمان در Regionalliga Nord) قرار گرفته بود. بروسیا توانست از شش بازی سه برد کسب کند (۵–۱ در برابر ورمز، ۱–۰ در برابر کیل و ۷–۰ مقابل رویتلینگن) و در نتیجه رسیدن به مقام اول باعث قطعی شدن صعود آنها به بوندسلیگا شد. به همراه بروسیا، بایرن مونیخ هم با برنده شدن در گروهش صعود کرد.
مونشنگلادباخ از اولین حضور خود در بوندسلیگا در فصل ۱۹۶۵–۶۶ لذت برد و موفقیتهایی در کنار بایرن مونیخ کسب کرد. این دو باشگاه درگیر رقابتهای شدیدی شدند زیرا در طول دهه ۷۰ یکدیگر را برای قهرمانی در لیگ به چالش کشیدند. بایرن در اولین رقابت بین این دو تیم موفق شد و در مسابقات بوندسلیگا در سال ۱۹۶۹ قهرمان شد. مونشنگلادباخ بلافاصله در فصل بعد با قهرمانی در بوندسلیگا به این رقابت برگشت و در سال ۱۹۷۱ دوباره از عنوان قهرمانی خود دفاع کرد را و به اولین باشگاهی در بوندسلیگا تبدیل شد که دوسال پشت سر هم از عنوان خود دفاع کرده.
۱۹۶۵–۱۹۶۹:سالهای ابتدایی در بوندسلیگا
انتخاب هنس وایسوایلر به عنوان سرمربی در سال ۱۹۶۴، راه موفقیت در بوندسلیگا را به این باشگاه نشان داد. اوضاع اقتصادی باشگاه اجازه تقویت تیم اصلی را نداد. نگرش وایسوایلر که ارتقای سطح آموزش و پرورش استعدادهای جوان بود، با نیازهای مدیران باشگاه مطابقت داشت. او بازیکنان را در یک سیستم بازی ثابت تحت فشار قرار نداد، بلکه فردگرایی را ترویج کرد و به آنها آزادی چشمگیری داد. این به یک سبک بازی ریسک پذیر و تهاجمی تبدیل شد که مشخصه بارز کره اسبها شد.
این باشگاه با برتی فوگتس و هاینتس ویتمان قرارداد بست، دو بازیکنی که نام آنها بروسیا را به موفقیتهای ورزشی بیشتر نزدیک تر کرد.
نخستین بازی بوندسلیگا در فصل ۱۹۶۵/۶۶ در مقابل بروسیا نوینکیرشن برگزار شد و ۱–۱ به پایان رسید، اولین گلزن بروسیا در بوندسلیگا گرهارد الفرت بود. اولین بازی خانگی بروسیا مقابل SC Tasmania 1900 Berlin با نتیجه ۵ بر ۰ به نفع بروسیا به پایان رسید. وایسوایلر میدانست چگونه میتواند به تیم آزادی تاکتیکی بدهد و انگیزه فردی بازیکنان را ارتقا بخشد. این آزادیها برای اولین فصل آنها در بوندسلیگا تاوان سختی را با شکستهای زیادی به همراه داشت. بروسیا فصل اول بوندسلیگا را در رده سیزدهم جدول به پایان رساند.
در فصل ۱۹۶۶/۶۷ قدرت گلزنی تیم مونشنگلادباخ خودش را نشان داد و آنها ۷۰ گل به ثمر رساندند. هربرت لاومن با ۱۸ گل، برند روپ ۱۶ و یوپ هاینکس ۱۴ گل به ثمر رساندند. با توجه به گلزنیهای زیاد، این تیم توانست فصل را در رده هشتم جدول به پایان برساند. این تیم با پیروزی ۱۱–۰ خانگی مقابل FC Schalke 04، توانست رکورد پرگلترین بازی تاریخ بوندسلیگا تا آن زمان را بشکند.
این موفقیتها نتیجههای منفی هم داشت. حقوق بازیکنان بالا رفت و بازیکنان خوب به سختی در باشگاه میماندند. یوپ هاینکس با قیمت رکوردشکن ۲۷۵٬۰۰۰ مارک به هانوفر ۹۶ انتقال یافت، برند روپ به وردر برمن نقل مکان کرد، و گرهارد الفرت با آینتراخت برانشوایگ قرارداد امضا کرد. این باشگاه پیتر مایر و پیتر دیتریش را خریداری کرد و به این ترتیب، کمبود بازیکنان فصل پیش را جبران کرد. این تیم با پیروزی ۱۰–۰ در دوازدهمین مسابقه فصل ۱۹۶۷/۶۸ برابر بروسیا نوینکیرشن، دوباره قدرت گلزنی خود را نشان داد. تیم در این فصل و فصل بعد به مقام سوم جدول رسید. این باشگاه در فصل ۱۹۶۸/۶۹، با هورست کپل که کمی پیش اولین تجربه ملی خود را تجربه کرده بود، قراردادی را امضا کرد. بروسیا از VFL Schwerte، تیمی آماتور که تا کنون ناشناخته است، ولفگانگ کلف، هارتویش بلایدیک، گرد تسیمامان و وینفرد شفر، که ده فصل در بروسیا بازی کرد را به خدمت گرفتند.
۱۹۷۰–۱۹۸۰:دوران طلایی، سلطه بر لیگ و موفقیت در اروپا
زیر نظر هنس وایسوایلر، جوانهای تیم، فلسفه تهاجمی او و بازی قدرتمندی را به نمایش گذاشتند که هواداران سراسر آلمان را به آنها جذب کرد. بروسیا بیش از هر تیم دیگری در این مدت پنج بار قهرمان شد. در همین موقع، رقابت با بایرن مونیخ ایجاد شد، که آنها در سال ۱۹۶۵ به بوندسلیگا همراه بروسیا، صعود کرده بودند.
بعد از اینکه این باشگاه در سالهای گذشته با مربی گری وایسوایلر دو بار مقام سوم جدول را به دست آورده بود، از مفهوم لقب «کره اسب» دور شد. بروسیا برای اولین بار بازیکنان دفاعی با تجربه ای مانند لوگی مولر و کلاوس دیتر سیلوف را خریداری کرد. این باشگاه اولین بازیکن دانمارکی خود یعنی اولریک لفِور را به خدمت گرفت و بعد آنها هنینگ ینسن و آلان سیمونسن را به خدمت گرفتند. در سال ۱۹۶۹/۷۰ همگی شاهد اولین پیروزی بروسیا مقابل بایرن و گرفتن مایستاشاله بودند. بعد از پیروزی ۵–۱ برابر آلمانیا آخن در ۳۱ اکتبر ۱۹۶۹، بروسیا برای اولین بار به صدر جدول بوندسلیگا رفت.
با پیروزی خانگی بروسیا مقابل هامبورگ در تاریخ ۳۰ آوریل ۱۹۷۰، در هفته ۳۳، بروسیا به عنوان قهرمان آلمان معرفی شد.
در ۱۶ سپتامبر ۱۹۷۰، هربرت لاومن در پیروزی ۶–۰ برابر لارناکا، اولین گل برای بروسیا در رقابتهای اروپایی را به ثمر رساند. در نیم فصل اول لیگ ۱۹۷۰/۷۱، این باشگاه تنها یک شکست داشت. در بازی خانگی بروسیا مقابل وردر برمن در هفته بیست و هفتم بوندسلیگا، حادثه ای عجیب و بی نظیر رخ داد. در ۳ آوریل ۱۹۷۱، پس از یک جنگی هوایی بین هربرت لاومن و دروازهبان برمن، تیرک دروازه سمت چپ واژگون شد. داور بعد از تلاش ناموفق برای ترمیم تیرک و جایگزینی آن، نتیجه بازی را ۱: ۱ متوقف کرد. دادگاه ورزشی DFB در فرانکفورت بازی را ۲–۰ به نفع برمن اعلام کرد. به عنوان یک درس، DFB باشگاهها را موظف کرد تا جایگزینی برای هر دو تیرک فراهم کنند. نه هفته بعد از شکستن تیرک دروازه بوکلبرگ اشتادیون، در ۵ ژوئن ۱۹۷۱، بروسیا با پیروزی مقابل آینتراخت فرانکفورت، اولین تیم تاریخ بوندسلیگا لقب گرفت که توانسته از عنوان قهرمانی خود دفاع کند. در ۲۰ اکتبر ۱۹۷۱، در جام قهرمانان اروپا، بروسیا در برابر اینتر میلان قرار گرفت و این مسابقه را در بوکلبرگ اشتادیون ۷–۱ برنده شد، اما یوفا این بازی را لغو کرد، زیرا روبرتو بونینسگنا مهاجم ایتالیایی، با یک بطری خالی که به سرش برخورد کرد مصدوم شد و تحت مداوا قرار گرفت!
اسطوره مربیگری جهان مت بازبی، نحوه بازی کردن کره اسبها را اینگونه توصیف کرد:
هیچکس در جهان امروز، مقابل این تیم پیروز نمیشود. این فوتبال در بالاترین سطح کمال بود.
بعد از شکست ۴–۲ در میلان و تساوی بدون گل در بازی برگشت در ورزشگاه المپیک برلین، بروسیا از جام قهرمانان اروپا حذف شد.
کره اسبها توانستند با پیروزی ۲–۱ مقابل کلن در دربی راین با گلزنی گونتر نتسر در دقیقه ۹۴ در ۱۹۷۳، دومین DFB-Pokal خود را به دست آورد. این آخرین بازی گونتر نتسر برای بروسیا بود. او این باشگاه را ترک کرد و به رئال مادرید پیوست.
اولین فینال بینالمللی تاریخ بروسیا در تاریخ ۹ می ۱۹۷۳ برگزار شد. بعد از اینکه بازی قبلی لیورپول و بروسیا مونشن گلادباخ به دلیل باران زیاد لغو شد، لیورپول در مرحله اول در استادیوم آنفیلد ۳–۰ برنده شد. در ۲۳ می ۱۹۷۳، بروسیا مونشن گلادباخ در بوکلبرگ اشتادیون، ۲–۰ به پیروزی رسید، اما لیورپول با جمع دو بازی، جام یوفا را به دست آورد.
وضعیت فصلهای بعد از سال ۱۹۷۱ با رفتن بازیکنان شناخته شده بروسیا مونشن گلادباخ تا حدودی مشخص بود، اگرچه مهاجم اصلی مونشن گلادباخ در این تیم مانده بود. در فصل ۱۹۷۳/۷۴، یوپ هاینکس افسانه ای به تنهایی ۳۰ گل به ثمر رساند و باعث شد که او بهترین گلزن بوندسلیگا و گلادباخ لقب بگیرد. در اولین فصل پس از انتقال گونتر نتسر، بروسیا با دو امتیاز اختلاف نسبت به عنوان قهرمانی، نائب قهرمان شد. بروسیا با ۹۳ گلی که به ثمر رساند، یک رکورد جدید باشگاهی را در تاریخ ثبت کرد. بروسیا در بین سالهای ۱۹۷۲ تا ۱۹۷۴ نتوانست در بوندسلیگا مقامی کسب کند و لیگ را در ردههای سوم و پنجم و دوم به اتمام رساند. در فصل ۱۹۷۴/۷۵، بروسیا مونشن گلادباخ کاری کرد که قبلاً هرگز در بوندسلیگا دیده نشده بود. در هفته ۱۷ بازیهای بوندسلیگا، "کره اسبها در صدر جدول لیگ قرار گرفتند و تا قهرمانی در ۱۴ ژوئن ۱۹۷۵ از صدرنشین ماندن در لیگ دفاع کردند. با خروج هنس وایسوایلر، که بعد از یازده سال از این باشگاه به بارسلونا رفت، شادی قهرمانی هم کمی باشکوه تر برای او بود. یک فینال بینالمللی دیگر با مشارکت مونشن گلادباخ در ۷ می ۱۹۷۵ برگزار شد. اولین دیدار جام یوفا در شهر دوسلدورف بین بروسیا و "Twente Enschede" بدون گل به پایان رسید. دیدار دوم در ۲۱ مه ۱۹۷۵، ۵_۱ بر یک به سود گلادباخ به پایان رسید. با رکورد پرگلترین پیروزی خارج از خانه در فینال جام یوفا، بروسیا اولین عنوان بینالمللی خود را بدست آورد.
اودو لاتک سرمربی جدید بروسیا مونشن گلادباخ انتخاب شد که از بایرن مونیخ به این تیم آمده بود. اگرچه او قبلاً با روت وایس اسن قراردادی را امضا کرده بود اما در فصل ۱۹۷۵/۷۶ هدایت بروسیا را به عهده گرفت. بر خلاف وایسوایلر، لاتک یک فلسفه نسبتاً دفاعی را ارائه میداد. این تیم در دوازدهمین هفته این فصل با پیروزی مقابل وردر برمن و آینتراخت برانشوآیگ در صدر جدول لیگ قرار گرفت و این صدرنشینی را تا پایان فصل حفظ کرد.
در تاریخ ۳ مارس ۱۹۷۶، در چهارشنبهٔ خاکستر، یک رویداد بینالمللی هیجان انگیز دیگر در انتظار بروسیا بود. در جام قهرمانان اروپا، بروسیا مونشن گلادباخ مقابل رئال مادرید بازی کرد، جایی که گونتر نتسر و پل برایتنر مقابل آنها بازی میکردند. بازی اول ۲_۲ به پایان رسید. در مرحله دوم (۱۷ مارس ۱۹۷۶) که با نتیجه ۱–۱ به پایان رسید، داور لئوناردوس ون در کرفت دو گل مونشن گلادباخ را قبول نکرد، یک گل در دقیقه ۶۸ توسط هنینگ ینسن و یکی دیگر در دقیقه ۸۳ توسط هانس یورگن ویتکامپ. یکبار قبل از گل اول یک خطا رخ داد که داور باید قبل از گل آن را میگرفت و یکبار داور تصمیم به آفساید گرفت و گل را مردود کرد، اگرچه این تصمیم او کاملاً اشتباه بود. در نهایت این نتیجه برای صعود مادریدیها کافی بود.
بروسیا مونشن گلادباخ در اوج ماند و با سه قهرمانی پشت سرهم در بوندسلیگا با تعداد جامهای بایرن مونیخ در بوندسلیگا برابر شد. در ۱۲ ژوئن ۱۹۷۶ مونشن گلادباخ برای چهارمین بار، قهرمان آلمان شد.
۱۹۹۶–۱۹۸۰:سقوط تدریجی بروسیا
در دهه ۱۹۸۰، بروسیا دیگر نتوانست عناوینی که دهه طلایی گذشته را رغم زد تکرار کند و از رقیب سنتی اش در مونیخ عقب ماند. به دلیل کمبود درآمد بلیط از استادیوم کوچک بوکلبرگ، مسئولان باشگاه مجبور شدند بارها و بارها بازیکنان برتر باشگاه را بفروشند. با این وجود، امکان قرار گرفتن در منطقه یک سوم بالایی بوندسلیگا و رقابت در جنگ قهرمانی وجود داشت. در فصل ۱۹۸۰/۸۱، بسیاری از بازیکنان باسابقه و وفادار باشگاه را ترک کردند، از جمله کارل دل هایه که اولین بازیکنی بود که با قصد تضعیف تیم رقیب توسط بایرن مونیخ به خدمت گرفته شد. بروسیا فقط برای پر کردن جای خالی او با ولفرام ووتکه قرارداد بست. آنها در دروازه به اولی زوده جانشین ولفگانگ کلف اعتماد کردند. این تیم به مقام ششم جدول در این فصل رسید. این رتبه در دو فصل بعدی هم بهبود نیافت. بروسیا با کسب مقام هفتم در فصل ۱۹۸۲/۸۳ حتی مجوز حضور در مسابقات بینالمللی را از دست داد. سال بعد، اووه کامپس برای اولین بار از دروازه بروسیا محافظت کرد و سالها دروازهبان اصلی این تیم ماند.
در فصل ۱۹۸۳/۸۴، بروسیا برای عنوان قهرمانی رقابت میکرد. با حضور برند کراوس، میشائیل فرونتسک و اولی بورووکا بروسیا بازیکنان خوبی را در اختیار داشت که مدتها در این باشگاه بازی کردند. در پایان آنها در رده سوم پشت سر اشتوتگارت و هامبورگ قرار گرفتند. این اولین بار در تاریخ بوندسلیگا بود که سه باشگاه در آخرین هفته رقابتها، امتیازات یکسانی را در جدول داشتند. در همان فصل، مونشن گلادباخ به فینال جام حذفی آلمان راه یافت و در ضربات پنالتی مقابل بایرن مونیخ با نتیجه ۷_۸ شکست خورد. لوتار ماتئوس و نوربرت رینگلز هر دو یک پنالتی را خراب کردند. بعد از این بازی ماتئوس با مبلغی بیسابقه ۲٫۲۵ میلیون مارک به بایرن مونیخ پیوست و باعث شد برخی از هواداران بروسیا او را متهم به خراب کردن عمدی پنالتی مقابل بایرن مونیخ در فینال جام حذفی کردند و به او لقب «یهودای اسخریوطی» را دادند.
در فصل ۱۹۸۴/۸۵، بروسیا در هفته هشتم بوندسلیگا در برابر آینتراخت برانشوایگ با نتیجه ۱۰_۰ به پیروزی رسید که این آخرین پیروزی دو رقمی در تاریخ بوندسلیگا است. در مرحله نیمه نهایی جام حذفی آلمان، کره اسبها دوباره به مصاف بایرن مونیخ رفتند. سورن لربی در دقیقه ۱۰۱ یک ضربه پنالتی را مقابل اولریش زوده تبدیل به گل کرد. این تنها گل این بازی بود و بروسیا از راهیابی به فینال بازماند.
در فصل ۱۹۸۵/۸۶، بروسیا فصل آرامی را در بوندسلیگا سپری کرد و به رده چهارم جدول در پایان فصل دست یافت. بروسیا مونشن گلادباخ در ۲۷ نوامبر ۱۹۸۵ در دوسلدورف با نتیجه ۵_۱ برابر رئال مادرید به پیروزی دست یافت که این تیم در ۱۱ دسامبر ۱۹۸۵ با کامبکی باور نکردنی و با ۴ گل در مادرید شکست خورد و از جام یوفا کنار رفت.
فصل ۱۹۸۶/۸۷ دوباره با تغییر مربی همراه بود. یوپ هاینکس انتقال خود به بایرن مونیخ را نهایی کرد. باشگاه ولف ورنر را به عنوان سرمربی جدید معرفی کرد. در پایان فصل، بروسیا برای آخرین بار در این دهه موفق به کسب سهمیه جام یوفا شد و در رده سوم جدول ایستاد. انجمن روزنامه نگاران ورزشی آلمان اووه ران را به عنوان بازیکن سال فوتبال آلمان انتخاب کرد. بار دیگر بروسیا به نیمه نهایی جام حذفی آلمان راه یافت. اما این بار هم بروسیا در برابر قهرمان بعدی جام حذفی شکست خورد. در ۲۲ آوریل ۱۹۸۷، بروسیا در نتیجه شکست در بوکلبرگ اشتادیون در نیمه نهایی جام یوفا، در برابر نماینده اسکاتلندی، داندی یونایتد حذف شد. این اولین شکست خانگی بروسیا در لیگ اروپا در بوکلبرگ اشتادیون بود. پس از جدایی یوپ هاینکس، دروان مربیگری طولانی مربیان در این باشگاه به پایان رسید. در ۲۳ سال اول بین سالهای ۱۹۶۴ تا ۱۹۸۷، بروسیا فقط سه مربی داشت. از زمان انتقال هاینکس، بروسیا با ۱۶ مربی جدید قرارداد امضا کردهاست. (به استثنای مربیهای موقت). ورنر در ۲۱ نوامبر ۱۹۸۹، اولین مربی اخراجی باشگاه بود. فقط سه مربی بعد از او موفق شدند که بیش از سه سال در مونشن گلادباخ باقی بمانند. برند کراوس، هانس مایر و لوسیان فاوره همگی چهار سال در این باشگاه مربیگری کردند.
در فصل ۱۹۸۷، بروسیا اشتفان افنبرگ را به خدمت گرفت. بازیکنی که سالهای زیاد و جالبی را در این باشگاه سپری کرد. بروسیا فصل را در جایگاه هفتم به پایان رساند و طبق معمول از حضور در مسابقات بینالمللی بازماند. اوایل دهه ۹۰، این باشگاه با افت فوقالعاده شدیدی روبرو شد. در نتیجه این افت، برای اولین بار تعداد تماشاگران در بوکلبرگ اشتادیون در حال کاهش بود. اتفاقی تلخ که نشانه سپری کردن بدترین روزهای این باشگاه بود. در فصل ۱۹۸۹/۹۰ این باشگاه در بازی پلی آف بوندسلیگا بازی کرد و خوشبختانه پیروز شد. در سالهای بعد، بروسیا در میانههای جدول قرار میگرفت. در فصل ۱۹۹۱/۹۲، بروسیا دوباره یک فصل خوب را در جام حذفی آلمان سپری میکرد. در نیمه نهایی این جام، اووه کامپس در ضربات پنالتی هر چهار پنالتی بازیکنان بایر لورکوزن را سیو کرد و بروسیا در یک شب فراموش نشدنی به فینال راه یافت. در ۲۳ می ۱۹۹۲، مونشن گلادباخ در ضربات پنالتی مقابل تیم دسته دومی هانوفر با نتیجه ۳ بر ۴ شکست خورد تا این روزهای تاریک و نحس همچنان ادامه داشته باشند.
در فصل ۱۹۹۳، این باشگاه هایکو هرلیش و پاتریک آندرسون را به خدمت گرفت. در سال ۱۹۹۴، اشتفان افنبرگ که به بایرن مونیخ رفته بود به گلادباخ بازگشت. با مربیگری برند کراوس، آنها نتایج خوبی را در بوندسلیگا کسب کردند. در فصل ۱۹۹۴/۹۵ اولین جام برای بروسیا بعد از سال ۱۹۷۹ بدست آمد. آنها با پیروزی ۳_۰ برابر ولفسبورگ در فینال جام حذفی آلمان بالاخره این عنوان را بدست آوردند. همچنین چند ماه بعد بروسیا در مسابقه سوپرکاپ آلمان برابر قهرمان آلمان، بروسیا دورتموند شکست خورد و این جام را از دست داد.
افتخارات
قهرمان(۵):۱۹۶۹–۱۹۷۰٬۱۹۷۰–۱۹۷۱ ,۱۹۷۴–۱۹۷۵ ,۱۹۷۵–۱۹۷۶ ,۱۹۷۶–۱۹۷۷
نایب قهرمان(۲): ۱۹۷۳–۱۹۷۴، ۱۹۷۷–۱۹۷۸
قهرمان(۱):۲۰۰۷–۲۰۰۸
قهرمان(۳):۱۹۵۹–۱۹۶۰, ۱۹۷۲–۱۹۷۳ ,۱۹۹۴–۱۹۹۵
نایب قهرمان(۲):۱۹۸۳–۱۹۸۴, ۱۹۹۱–۱۹۹۲
قهرمان(۱):۱۹۷۷
نایب قهرمان(۱):۱۹۹۵
جام اتحادیه آلمان
نایب قهرمان(۱):۱۹۷۲–۱۹۷۳
جام قهرمانان اروپا
نایب قهرمان(۱): ۱۹۷۷
که درفینال با نتیجه ۳–۱ از لیورپول شکست خورد و تنها گل گلادباخ را آلان سیمونسن افسانهای وارد دروازه کرد
قهرمان(۲):۱۹۷۵٬۱۹۷۹
نایب قهرمان(۲):۱۹۷۳٬۱۹۸۰
نایب قهرمان(۱):۱۹۷۷
سایر جامها
قهرمان(۱):۱۹۷۲
جام آرنج
قهرمان(۱)
فرهنگ باشگاه
گلادباخ در جهان:
علاوه بر طرفداران مشهور این تیم مانند تئو تسوانتسیگر، ولفگانگ تیرزه، سِون اُتکه، کای اِبل، میکی کراوسه، ماتیاس اوپدنهوول، پِر اشتاینبروک و هانلوره کرافت. در بسیاری از کشورهای دیگر جهان کانونهای هواداری زیادی وجود دارد. از کالیفرنیا، تا پکن و از سائوپائولو تا خاورمیانه و ایران، کانونهای هواداری زیادی مشغول به فعالیت هستند.
مانولو نماد بوکلبرگ اشتادیون:
در دهه ۶۰ و شروع بوندسلیگا، یک گروه هواداری شناخته شده به نام «اشتاینوِگس مام» وجود داشت که با طبلهای معروف خود به بوکلبرگ اشتادیون میآمدند و اِتم اوزنرنلر که با نام مستعار مانولو در بین هواداران گلادباخ شناخته میشد در جایگاه شمالی بوکلبرگ اشتادیون از سال ۱۹۷۷ تا ۲۵ سال بعد از آن در تمام بازیها در استادیوم حضور داشت و با آن طبل معروفش لحظات تکرار نشدنی را برای آن نسل از هوادارن گلادباخ رغم زد و تبدیل به نمادی از آن روزهای هوادارن در استادیوم سابق بروسیا مونشن گلادباخ شد.
دوستی با ماینتس:
پس از بازی بروسیا مونشن گلادباخ در برابر ماینتس در ۲۵ اکتبر ۱۹۹۴ در مرحله یکهشتم نهایی جام حذفی آلمان و پیروزی ۶–۴ مونشن گلادباخ، یک دوستی صمیمی بین ماینتس و بروسیا مونشن گلادباخ بهوجود آمد که هماکنون تنها تعداد معدودی از هواداران از آن پیروی میکنند.
دوستی با لیورپول:
از طرفی دیگر، یک دوستی طولانی مدت با تیم فوتبال لیورپول وجود دارد که به همان زمان دیدارهای دو تیم در بازیهای بینالمللی بر میگردد. هواداران بروسیا برای تماشای بازیهای قرمزها در لیگ انگلستان در فواصل منظم به لیورپول سفر میکردند و برعکس آن، عاشقان لیورپول هنوز هم از مونشن گلادباخ بازدید میکنند تا نماد دوستی متقابل طرفداران هر دو باشگاه باشد. هواداران مونشن گلادباخ، ۲۱ هزار مارک آلمانی برای خانوادههای ۹۶ قربانی جنایت استادیوم هیلزبورو که در سال ۱۹۸۹ اتفاق افتاد، جمعآوری کردند و آن را در سال ۱۹۹۱ به خانوادههای آنان اهدا کردند. در تولد ۱۱۰ سالگی باشگاه گلادباخ، در ۱ اوت ۲۰۱۰، لیورپول در یک بازی دوستانه مقابل این تیم شرکت کرد. این مسابقه در حضور ۵۱۵۱۵ تماشاگر در بروسیا پارک برگزار شد و پس از خواندن سرودهای دو تیم و دیدار با اسطورهها و تشکر مدیران از مردم و هوادارن، مونشن گلادباخ با نتیجه ۱_۰ برنده این بازی دوستانه شد.
رقابت با کلن:
در مقابل همه این دوستیها، یک رقابت شدید بین مونشن گلادباخ و رقیب منطقه ای این تیم یعنی کلن وجود دارد. مشخصا یکی از شدیدترین رقابتهای این ایالت دیدار این دو تیم است. خصومتهای مونشن گلادباخ و کلن از سال ۱۹۶۴ جرقه خورد. زمانی که مربی کلن یعنی هنس وایسوایلر که بعدها بهترین مربی تاریخ بروسیا مونشن گلادباخ شناخته شد از این تیم جدا شد و به کره اسبها پیوست. وایسوایلر شخصیتی مهم برای هر دو باشگاه است. شانس بیار کلن که یک بز بیلی است به افتخار او هنس نامگذاری شده، در حالی که مونشن گلادباخ از او به عنوان مربی «تیم تاریخ» خود یاد میکند. استادیوم مونشن گلادباخ یعنی بروسیا پارک، به احترام هنس وایسوایلر در جاده ای به نام Hennes-Weisweiler-Allee واقع شدهاست.
این خشم کوچک از مربی سابق از طرف هواداران کلن به یک رقابت جدی تبدیل شد. اگر چه از کلن در ابتدا به عنوان اولین قهرمان بوندسلیگا یاد میشد، مونشن گلادباخ به سرعت این اختلاف را کم کرد. بین سالهای ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۸، مونشن گلادباخ پنج عنوان قهرمانی را بدست آورد و کلن تنها یک قهرمانی بدست آورد و بایرن مونیخ سه جام باقی مانده را بدست آورد. فصل ۱۹۷۷/۷۸ در خاطرات هوادارن هر دو باشگاه به یادگار ماندهاست. اگرچه مونشن گلادباخ در پرگلترین پیروزی تاریخ بوندسلیگا مقابل بروسیا دورتموند با نتیجه ۱۲_۰ پیروز شد ولی کلن با پیروزی ۵_۰ مقابل سن پائولی قهرمانی بوندسلیگا را بدست آورد. تفاضل گل بهتر آنها باعث قهرمانی این تیم شد. با بازگشت دوباره هنس وایسوایلر به کلن، این رقابت حتی شدید تر هم شد. هنس وایسوایلر، عامل اصلی موفقیت و اختلافات این دو باشگاه بود.
اگرچه از همان فصل آخر هیچیک از دو باشگاه نتوانستهاند حتی یک عنوان بوندسلیگا را به دست آورند، اما این رقابت همچنان ادامه دارد و حتی چندین مورد خشونت و درگیری شدید موجب به مرگ بین طرفداران هر دو باشگاه رخ دادهاست. بهطور کلی، مونشن گلادباخ در دیدارهای رودررو موفق تر بودهاست. در تمام ۱۰۴ رقابت: ۵۴ برد، ۲۰ تساوی و ۳۱ باخت. همچنین مونشن گلادباخ در مسابقات خارج از خانه و در استادیوم تیم کلن هم آمار بهتری دارد! در ۵۱ رقابت: ۲۴ برد، ۱۰ تساوی و ۱۷ باخت. اولین دیدار بروسیا مقابل کلن در تاریخ ۱ ژانویه ۱۹۶۱ برگزار شد که در لیگ منطقه ای اوبرلیگا وست (۱۹۴۷/۶۳)، کلن با نتیجه ۴_۱ مونشن گلادباخ را شکست داد.
سایر رقیبان:
بایرن مونیخ: مونشن گلادباخ و بایرن مونیخ کار خود را از ابتدا در بوندسلیگا شروع نکردند و با شروع فصل ۱۹۶۵/۶۶ هر دو تیم به بوندسلیگا صعود کردند. در فصل اول، بایرن مونیخ در رده سوم و مونشن گلادباخ در رده سیزدهم قرار گرفتند. هر دو باشگاه بین فصلهای ۱۹۶۹/۷۰ و ۱۹۷۶/۷۷، در دوره ای که مونشن گلادباخ ۵ بار و بایرن مونیخ ۳ بار قهرمان بوندسلیگا شدند با همدیگر رقابت میکردند. با این حال، با سقوط تدریجی مونشن گلادباخ در دهههای ۸۰ و ۹۰، بایرن مونیخ توانست برتری خود را در بوندسلیگا و در مقایسه مستقیم با بروسیا کاملاً ثابت کند و از ۱۱۳ مسابقه، ۵۴ برد را کسب کند. مونشن گلادباخ ۲۶ پیروزی کسب کردهاست و فقط ۴ بار توانسته در مونیخ برنده بازی باشد و هر دو باشگاه ۳۲ تساوی در این رقابتها داشتهاند. با این حال، مونشن گلادباخ همچنان لحظات سخت و غمانگیز زیادی در تاریخ این رقابتها را برای بایرن مونیخ ثبت کردهاست و به گربه سیاه این تیم معروف است. به عنوان مثال در ۷ اوت ۲۰۱۱، ایگور دی کامارگو در اولین بازی مانوئل نویر و ژروم بواتنگ برای بایرن مونیخ در آلیانتس آرنا گل مهمی را در پیروزی تک گله این تیم به ثمر رساند. گلادباخ همچنین توانست در سال ۲۰۱۵ با پیروزی ۲_۰ مقابل بایرن، یکی دیگر از معدود پیروزیهای خارج از خانه خود مقابل بایرن و همچنین یک باخت خانگی کم سابقه برای سرمربی وقت بایرن یعنی پپ گواردیولا، رغم بزند.
بروسیا دورتموند: اگرچه این رقابت تقریباً به اندازه دربی دورتموند برابر شالکه۰۴ یا دربی مونشن گلادباخ در برابر کلن اهمیت ندارد ولی آهنگ Es gibt nur eine Borussia (فقط یک بروسیا وجود دارد) هنگام بازی با این تیم در میان طرفداران بروسیا مونشن گلادباخ خیلی محبوب است. هواداران هر دو تیم خود را بروسیای واقعی مینامند. دوئل این دو تیم در رسانهها به عنوان Borussengipfel (نبرد بروسنها) لقب گرفتهاست.
در بروسیا پارک:
سرود رسمی باشگاه آهنگ Die elf vom Niederrhein است، که قبل از شروع هر بازی خانگی در استادیوم خوانده میشود. این آهنگ توسط گروه B.O، که یک گروه موسیقی طرفداری این باشگاه است، ضبط شدهاست. در کنار این آهنگ، ما بروسیا هستیم و روح میسوزد، آهنگهای مطرح دیگر این گروه هستند. سرود "You Never Never Alone Walk"، که توسط باشگاههای زیادی در سراسر اروپا خوانده میشود، در بروسیا پارک هم شنیده میشود.
آهنگ پس از گل این باشگاه، که پس از هر گل در بازیهای خانگی شنیده میشود، Maria (I Like It Loud) است که توسط گروه موسیقی اسکوتر ساخته شدهاست و باشگاه تغییراتی در آن ایجاد کردهاست. در این آهنگ کوتاه و پر سر و صدا جملهٔ Tor für die Borussia (گل برای بروسیا) توسط رولف گوتل گفته میشود که او به عنوان گوینده افتخاری بوکلبرگ اشتادیون برای دههها در این باشگاه کار میکرد.
شانس آور باشگاه:
اولین شانس بیار این تیم توسط مدیر سابق باشگاه یعنی هلموت گراسهوف رونمایی شد و بومسی نام داشت. شمایل بومسی سر یک توپ فوتبال با چشمها و موهای فرفری سیاه بود. شانس بیار رسمی این باشگاه از زمان شروع فصل ۱۹۹۸ بوندسلیگا رونمایی شد و نامش یونتر بود. یونتر کره اسبی است که نام او از گونتر نتسر بازیکن بومی و اسطوره ای بروسیا مونشن گلادباخ گرفته شدهاست. در گویش محلی منطقه مونشن گلادباخ به او یونتر نتسر میگفتند و از این رو، شانس بیار این باشگاه یونتر نام گرفت.
بازیکنان کنونی
تا تاریخ ۲۹ اوت ۲۰۱۹
|
|
بهترین بازیکنان تاریخ باشگاه
یوپ هاینکس، در فینال لیگ قهرمانان اروپا بازی کرد. همچنین در یک بازی تاریخی مقابل دورتموند سال ۱۹۷۷ که ۱۲–۰ بنفع گلادباخ تمام شد به تنهایی ۵ گل زد.
آلن سیمونسن دانمارکی که ازسال ۱۹۷۲ تا ۷۹ در گلادباخ بازی کرد و برنده توپ طلای اروپا در سال ۱۹۷۷ شد.