بانین (نویسنده)
املبانو اسداللهاوا (ترکی آذربایجانی: Əsədullayeva Ümmülbanu) معروف به بانین، نویسنده آذربایجانی مقیم کشور فرانسه بود. او یکی از نمایندگان شاخص «ادبیات مهاجرت آذربایجانی» محسوب میگردد.[1]
املبانو اسداللهاوا | |
---|---|
زاده | ۱۸ دسامبر ۱۹۰۵ باکو، امپراتوری روسیه (هماکنون جمهوری آذربایجان) |
درگذشته | ۲۳ اکتبر ۱۹۹۲ (۸۶ سال) پاریس، فرانسه |
نام(های) دیگر | بانین |
پیشه | نویسنده |
ملیت | آذربایجانی |
زندگینامه
املبانو اسداللهاوا ۱۸ دسامبر سال ۱۹۰۵، در شهر باکو در امپراتوری روسیه چشم به دنیا گشود. او نواده میلیونرهای آذربایجانی- شمسی اسداللهیف و موسی نقیاف، و دختر میرزا اسداللهاف، میلیونر و وزیر صنعت و تجارت جمهوری دمکراتیک آذربایجان بود.[2] او آثار خود را با تخلص بانین مینوشتهاست. بانین به دنبال پدرش، در سال ۱۹۲۳ به پاریس مهاجرت کرد. سپس به استانبول رفته و آنجا از شوهرش که در سن ۱۵ سالگی به با او ازدواج اجباری کرده بود، طلاق گرفته و دوباره راه فرانسه را در پیش گرفت.[3] در آنجا، بعد از چندین سال، آشنایان ادبی اش از جمله آنری دو مونترلان، نیکوس کازانتزاکیس و آندره مالرو، از او خواستند تا اقدام به انتشار آثارش کند. بانین بقیه عمرش را به تبلیغ تاریخ و فرهنگ آذربایجان در فرانسه و اروپا پرداخت. «روزهایی در قفقاز» و «روزهایی در پاریس» از در زمرهٔ معروفترین آثار این نویسنده به قرار دارند. بانین در این کتابهایش تغییر کیش خود از اسلام به کاتولیسیزم رومی را بازگو مینماید.[4]
قبل از مرگش، بانین چندین مقاله در موضوع وضع در آذربایجان به نگارش درآورد. او در سال ۱۹۹۲، در پاریس درگذشت.
آثار معروف
- نامی (۱۹۴۲)
- روزهایی در قفقاز (۱۹۴۶)
- روزهایی در پاریس (۱۹۴۷- نشر مجدد در سال ۲۰۰۳)
- دیدارهایی با ارنست یونگر (۱۹۵۱)
- من تریاک را انتخاب کردم (۱۹۵۹)
- بعد (۱۹۵۹)
- فرانسه خارجی (۱۹۶۸)
- فراخوان آخرین فرصت (۱۹۷۱)
- پرتره ارنست یونگر: نامهها، متون، ملاقاتها (۱۹۷۱)
- نمایش ارنست یونگر در قالب چهرههای متعدد (۱۹۸۹)
- آنچه مریم به من گفته بود (۱۹۹۱)