جمهوری آذربایجان

جمهوری آذربایجان (به ترکی آذربایجانی: Azərbaycan Respublikası) کشوری محصور در خشکی در قفقاز جنوبی است. این کشور بزرگترین کشور قفقاز و در جنوب شرق اروپا و در کنار دریای خزر است. پایتخت آن باکو و زبان رسمی آن آذربایجانی است. کشورهای ایران در جنوب، ارمنستان و ترکیه در غرب، گرجستان در شمال غربی و روسیه در شمال آذربایجان قرار دارند. همچنین این کشور دارای مرز آبی با کشورهای ترکمنستان و قزاقستان در کنارهٔ دریای خزر است. جمعیت آذربایجان ۱۰٬۱۳۹٬۰۰۰ نفر با اکثریت مسلمان است.[2]

جمهوری آذربایجان

Azərbaycan Respublikası
جمهوری آذربایجان
پایتخت
و بزرگترین شهر
باکو
۴۰°۲۲′ شمالی ۴۹°۵۳′ شرقی
زبان(های) رسمیآذربایجانی
حکومتجمهوری
الهام علی‌اف
مهربان علیوا
نوروز محمدف
اوگتای اسدف
بنیان‌گذاریاز شوروی
۸ شهریور ۱۳۷۰
۲۶ مهر ۱۳۷۰ (۱۹۹۱)
مساحت
 کل
۸۶٬۶۰۰ کیلومترمربع (۳۳۴۰۰مایل‌مربع) (۱۱۷ام)
 آبها (٪)
۱٫۶٪
جمعیت
 سرشماری
۱۰٬۱۳۹٬۰۰۰[1] (۹۰ام)
 تراکم
۱۰۳ /به ازای هر کیلومترمربع (۲۶۶٫۸ /مایل‌مربع) (۸۹ام)
تولید ناخالص داخلی (GDP)  برابری قدرت خرید (PPP)برآورد ۱۳۹۵ 
 کل
۳۵٬۶۸۶ میلیارد دلار رتبه تولید ناخالص داخلی = ۹۶ام
 سرانه
۳٬۷۵۹ دلار
شاخص جینی (۲۰۰۸)۳۳٫۷
(الگو:متوسط شاخص توسعه انسانی = ۰٫۷۳۱)
واحد پولمنات (AZN)
منطقه زمانیEET
 تابستان (ساعت تابستانی)
EEST
گاه‌شماریمیلادی
برق شهری
- اختلاف پتانسیل ۲۲۰ ولت
پیش‌شماره تلفنی۹۹۴
کد ایزو ۳۱۶۶AZ
دامنه سطح‌بالا.az

این سرزمین تا حدود دویست سال پیش جزو کشور ایران بود ولی در جنگ‌های ایران و روسیه، طی قراردادهای گلستان و ترکمانچای به روسیه ملحق شد. آذربایجان دارای میراث فرهنگی باستانی و تاریخی است.[3] با فروپاشی امپراتوری روسیه، جمهوری دمکراتیک آذربایجان که در ۲۸ می ۱۹۱۸ تأسیس شد، در ۱۹۲۰ با حمله ارتش سرخ به باکو، این جمهوری به اتحاد شوروی ضمیمه شد.[4] با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، کشور فعلی جمهوری آذربایجان، در روز ۳۰ اوت ۱۹۹۱ اعلام استقلال کرد.[5]

نوع حکومت جمهوری آذربایجان، جمهوری پارلمانی چند حزبی با یک مجلس قانون‌گذاری است. این جمهوری سکولار بوده و از سال ۲۰۰۱ به عضویت شورای اروپا درآمده‌است.

نام

ریشه‌شناسی

بر اساس پژوهش‌های واژه‌شناسی، واژهٔ آذربایجان نشأت گرفته از واژهٔ آتروپات[6][7] که از نامِ ساتراپ، حکمرانِ ایرانی[8][9][10] هخامنشیان در زمان حملهٔ اسکندر به ایران است.[11] از نظر زبان‌شناسان، معنای این نام ریشه در دین زرتشتی داشته و به معنی «آذربُد» یا «نگهبان آتش» یا «نگهبانی شده توسط آتش» است.[11][12] این واژه در پارسی میانه Āturpātākān (آتورپاتاکان) نامیده می‌شده که شکل قدیم واژهٔ فارسی نو Ād̲h̲arbād̲h̲agān (آذرباهَدگان)، Ād̲h̲arbāyagān (آذربایاگان) بوده و واژهٔ امروزی آن Āzarbāyd̲j̲ān (آذَربایجان)، Āzerbāydjān (آذِربایجان) است.[13]

نام گذاری

نقشه آسیا و آذربایجان در حدود ۱۲۰۰ میلادی
اعتراض رسمی ایران به عثمانی در خصوص انتخاب نام «آذربایجان» از سوی حزب مساوات برای آران

این منطقه در گذشته به نام اران معروف بوده‌است. در روستای «بویوک دَکَن» واقع در بخش نوخای قفقاز نوشته‌ای به خط و زبان یونانی باستان به دست آمده که تاریخ آن را سده ۲ میلادی دانسته‌اند و در آن از «لبانیا» یاد شده‌است. در نوشته‌های مورخان باستان از جمله پلیبیوس و استرابون نیز این با نام «آلبانیا» آمده‌است. به نظر بعضی محققان، آلبانیا در منابع پارتی زبان به صورت «اردان» آمده‌است. در منابع عهد اسلامی این نام اران و «الران» نوشته‌اند. این نام به احتمال قوی با نام پارتی «اردان» مرتبط است. پس از لشکرکشی‌های تیمور و داستان ترکمان‌های آق قویونلو و قره قوینلو نام اران به تدریج از کتاب‌ها برداشته شد[14] در گذشته بیشتر مورخان و جغرافی‌نگاران اران و دربند را خارج از محدودهٔ ایالت آذربایجان دانسته‌اند. اما برخی اوقات این منطقه در زیر سلطه آذربایجان بود و برخی نیز آن را داخل محدودهٔ آذربایجان دانسته‌اند.[15] مسعودی در قرن ۱۰ میلادی در کتاب خود موسوم به «مروج الذهب» در یک جا از اران به عنوان یکی از شهرها و مناطق آذربایجان نام برده (الاران من بلاد آذربایجان). این در حالی است که او در چند جای دیگر این اثر، تمایز میان ایالات اران و آذربایجان قائل می‌شود.[15] ابن اثیر مورخ دنیای اسلام نیزدر کتاب حجیم خود موسوم به «الکامل» شروان و اران را بخشی از آذربایجان دانسته‌است.[15]

تحریف تاریخ در شوروی

امسال، در مدارس شوروی، از دو درس تاریخ و علوم اجتماعی، امتحان نهایی به عمل نخواهد آمد، چرا که در چند دههٔ گذشته، تاریخ آن کشور به صورت کاملاً تحریف شده‌ای در کتاب‌های درسی مورد بحث قرار گرفته‌است.

«
»
روزنامهٔ ایزوستیا[16][17]

در پیمان‌نامه‌های ترکمانچای و گلستان به بخش شمالیِ رود ارس که از ایران جدا شده، نام آذربایجان داده نشده‌است و این نام مختص به مرزهای ایران بوده‌است.[18][19]

نخستین استفاده از نام «آذربایجان» در آن منطقه، به وقایع پس از سقوط امپراتوری روسیه و تشکیل دولتی با نام «جمهوری دموکراتیک آذربایجان» در مه ۱۹۱۸ در شهر تفلیس مربوط می‌شود.[20] تا آن زمان، یعنی ۱۹۱۸، نام «آذربایجان» صرفاً برای مناطق شمال غربی ایران استفاده می‌شد و برای مناطق بالاتر از رود ارس استفاده نمی‌شد.[21][22][23][24] این در حالی بود که به شکل تاریخی نام آن مناطق اران و شیروان نامیده می‌شدند.[25] برخی تاریخ نویسان و پژوهشگران تغییر نام این منطقه را از آران (در تاریخ باستان با نام آلبانی) به آذربایجان که نامی مختص به ایران بود را تلاشی هدفمند از سوی اتحاد شوروی برای مداخله در امور ایران دانستند.[24][26]

در ۲۸ آوریل ۱۹۲۰ میلادی دولت مساواتیان با حمله ارتش سرخ به باکو ساقط شد و سپس آن منطقه را «جمهوری شوروی سوسیالیستی آذربایجان» به عنوان بخشی از اتحاد شوروی نامیدند.[14]

جغرافیا

توپوگرافی جمهوری آذربایجان

کشور آذربایجان از نظر موقعیت جغرافیایی بین طول جغرافیایی ۲۰”/ ۵۹′/ ۴۴° تا ۵۴”/ ۳۶′/ ۵۰° شرقی و عرض جغرافیایی ۳۰″/ ۲۶′/ ۳۸° تا ۳۶″/ ۵۴′/ ۴۱° شمالی واقع شده‌است. این مختصات مربوط به خاک اصلی جمهوری آذربایجان است (بدون احتساب نخجوان).[27]

جمهوری آذربایجان در جنوب رشته کوه‌های قفقاز و شمال رودخانه ارس و در کنار دریای خزر واقع شده‌است. سه رشته‌کوه، قفقاز بزرگ در شمال، قفقاز کوچک در غرب، و کوه‌های تالش در جنوب این کشور را احاطه کرده‌است. این کوه‌ها ۴۰ درصد از مساحت جمهوری آذربایجان را دربرگرفته‌است[28] و قله کوه بازاردوزو (Bazardüzü) با ارتفاع ۴۴۶۶ متر بلندترین نقطه آن است. نواحی میانی شامل جلگه‌های آران مرکزی، مغان و میل و سواحل دریای خزر کم ارتفاع و پست بوده و ارتفاع در پست‌ترین قسمت ۲۸ متر پایین‌تر از سطح دریاهای آزاد است. جمهوری آذربایجان یک کشور محاط در خشکی است. این کشور در پیرامون دریای خزر، که یک دریای بسته‌است، واقع شده و طول خط ساحلی آن ۸۰۰ کیلومتر است.[29] تنوع زیستی و گیاهی آذربایجان به دلیل تنوع آب و هوا بسیار زیاد است به گونه‌ای که تنها بیش از ۴۵۰۰ گونه گیاه در کوهستان‌های آذربایجان دیده می‌شود.

جنگل‌های اسماعیلی
کوه مورو در قفقاز
کوه بش بارماق
نمایی از جمهوری آذربایجان از مرز ایران (شهرستان گرمی)

مرزها

ارمنستان: ۱۰۰۷کیلومتر ایران: ۷۶۵کیلومتر گرجستان:۴۸۰کیلومتر روسیه: ۳۹۰کیلومتر ترکیه: ۱۵ کیلومتر (از طریق جمهوری خودمختار نخجوان)

آب و هوا

میانگین بارش سالانه در جمهوری آذربایجان
دمای میانگین سالانه در جمهوری آذربایجان

از لحاظ آب و هوایی، جمهوری آذربایجان دارای چندین نوع آب و هوای مختلف است. به‌طوری‌که از ۱۱ ناحیه آب و هوایی ۹ گونه ناحیه در آذربایجان وجود دارد.[30] درجه هوای متوسط در مناطق جلگه‌ای شمال و شرق کشور تا ۶ سانتیگراد در زمستان و ۳۶ درجه سانتیگراد در تابستان می‌رسد، در حالیکه در مناطق کوهستانی غربی زمستان‌ها تا ۹- در زمستان و ۱۲ درجه سانتیگراد در تابستان می‌رسد. پایین‌ترین دمای مطلق در اردوباد به میزان ۳۳- درجه سانتیگراد و بالاترین دمای مطلق در جلفا به میزان ۴۶ درجه سانتیگراد ثبت شده‌است.[30] به‌طور کلی شمال و شرق کشور دارای آب و هوای نسبتاً خشک و کوهستانی است در حالیکه منطقه جنوب شرقی آب و هوای مرطوب و ملایم تری دارد. مناطق غربی و شمالی و جنوبی شامل قره باغ و شمال شرقی جمهوری خودمختار نخجوان، دامنه کوه‌های قفقاز و ناحیه لنکران-آستارا و کوه‌های تالش بسیار مرطوب هستند. بیشترین میزان بارش سالانه در لنکران و به میزان ۱۶۰۰ تا ۱۸۰۰ میلی‌متر و کمترین میزان بارش سالانه به میزان ۲۰۰ تا ۳۵۰ میلی‌متر در آبشوران روی می‌دهد. مناطق مرکزی شامل جلگه‌های وسیع مستعد کشاورزی است که توسط رود کورا و ارس آبرسانی می‌شوند.

تقسیمات کشوری

جمهوری آذربایجان به ۵۹ بخش، ۱۱ شهر و ۱ جمهوری خودمختار تقسیم شده‌است. جمهوری خودمختار نخجوان دارای ۷ بخش است و بدین ترتیب، این کشور جمعاً به ۶۶ بخش تقسیم شده‌است.

علاوه بر این، این کشور به ۱۰ ناحیه اقتصادی تقسیم شده‌است. هر ناحیه اقتصادی شامل چند بخش می‌باشد. نواحی اقتصادی جمهوری آذربایجان عبارتند از:

  • آبشوران
  • قوبا-خاچماز
  • داغلیق شیروان
  • شکی-زاکاتالا
  • گنجه-قازاخ
  • یوخاری قاراباغ
  • کلبجر-لاچین
  • کورا
  • کورای مرکزی
  • لنکران-آستارا

شهرهای مهم

ردیف نام شهر جمعیت ردیف نام شهر جمعیت

پرونده:City of Baku 2011.jpg
باکو


گنجه

۱باکو (Bakı)۲٬۰۳۹٬۷۰۰۱۱خان کندی (Xankəndi)۵۵٬۲۸۲
۲گنجه (Gəncə)۳۲۳٬۷۶۰۱۲لنکران (Lənkəran)۵۰٬۵۳۴
۳سومقاییت (Sumqayıt)۲۸۲٬۲۸۰۱۳رسول‌زاده (Rəsulzadə)۴۸٬۷۱۶
۴مینگچویر (Mingəçevir)۱۰۰٬۷۷۸۱۴بیله جری (Biləcəri)۴۵٬۶۷۸
۵قاراچوخور(Qaraçuxur)۷۸٬۷۳۰۱۵مشتاغا(Maştağa)۴۲٬۶۳۵
۶شیروان (Şirvan)۷۶٬۶۴۸۱۶آغدام (Ağdam)۴۲٬۵۸۷
۷نخجوان (Naxçıvan)۷۵٬۹۷۲۱۷بردع (Bərdə)۴۰٬۷۴۱
۸باکیخانوف(Bakıxanov)۷۱٬۸۳۶۱۸خاچماز (Xaçmaz)۴۰٬۳۹۱
۹شکی (Şəki)۶۵٬۶۱۶۱۹جلیل‌آباد (Cəlilabad)۳۹٬۹۷۴
۱۰یولاخ (Yevlax)۵۷٬۴۴۹۲۰هوسان(Hövsan)۳۸٬۶۷۵
توضیح: جمعیت شهرها بر اساس آمار سال ۲۰۰۹ می باشد

تاریخ

دوره پیش از تاریخ

سابقه حضور بشر در جمهوری آذربایجان به هزاران سال قبل بازمی‌گردد. کاوش‌های غار آزیخ در بخش فضولی وجود آثاری از زندگی بشر به قدمت ۳۵۰ تا ۴۰۰ هزار سال را نشان می‌دهد.[31] سنگ نگاره‌های قبوستان نیز تاریخی ۱۲ هزارساله دارند.

در قرن نهم قبل از میلاد سکاها یکی از اقوام ایرانی تبار در این ناحیه‌ای که هم‌اکنون جمهوری آذربایجان نامیده می‌شود، سکنی گزیدند. به دنبال آنان مادها بر منطقه حاکم گشتند. با حمله اسکندر دوران حکمرانی حاکمان وابسته به او در منطقه آغاز شد. اما در دوره‌هایی حاکمان محلی حکومت‌های محلی خود را برپا می‌داشتند.[32]

دوره باستان

دروازه‌های شهر قبله پایتخت آلبانیای قفقاز

در فاصله قرن اول تا سوم میلادی رومیان بر این منطقه مسلط شدند و نام آن را آلبانیا نهادند[33] در این دوران پادشاهی مسیحی آلبانیای قفقاز پدیدار شد اما در سال ۲۵۲–۲۵۳ پس از میلاد به دست شاپور اول ساسانی افتاد.[34] کشمکش برای به دست گرفتن کنترل منطقه بین رومیها، پادشاهان ساسانی و حکام محلی ادامه داشت؛ و قدرت بین آن‌ها دست به دست می‌شد.[35]

دوره اسلام

در زمان ظهور اسلام سلسله مسیحی مهرانی‌ها در آلبانیای قفقاز حاکم بودند. آنان همواره توسط ترکان خزر از شمال و اعراب از جنوب مورد تهدید واقع می‌شدند. اعراب مسلمان پس از شکست دادن رومیان و ساسانیان به سوی آذربایجان لشکرکشی کردند و پس از درهم شکستن مقاومت مسیحیان به رهبری جوانشیر در سال ۶۶۷ میلادی بر این ناحیه حاکم شدند.[36]

شروانشاهان

کاخ شروانشاهان در باکو

از اواخر قرن دوم شمسی شروانشاهان حکومت منطقه آذربایجان را در دست گرفتند. آنان با آمدن سلجوقیان نیز بر مسند قدرت باقی‌ماندند. چرا که به آنان خراج می‌دادند. این سلسله تا زمان انقراضش در سال ۹۱۷ خورشیدی (۹۴۵ قمری) به دست شاه تهماسب یکم صفوی، در قسمت‌هایی از آذربایجان به‌ویژه ناحیه شمال شرقی این جمهوری به صورت حاکمان محلی حکمرانی می‌کردند.

غزنویان و سلجوقیان

در اوایل قرن پنجم شمسی غزنویان بر قسمتی از منطقه مسلط شدند. آنان اولین حکومت ترک تبار در منطقه بودند و در تغییر ترکیب جمعیتی و زبانی آذربایجان نقش عمده‌ای داشتند. بدنبال غزنویان سلجوقیان که حکومتی ترک تبار بودند بر منطقه حاکم شدند. این دوران، دوران شکوفایی ادبیات فارسی در منطقه نیز می‌باشد. مشهورترین شاعران این دوران، نظامی گنجوی و خاقانی شروانی می‌باشند.[37]

حمله مغول و تیمور

در قرون سیزده و چهارده میلادی با هجوم مغول‌ها و تاتارها (تیمور لنگ) سلسله‌های محلی برافتادند.

در قرن پانزده میلادی خانات محلی تحت سلطه آق قویونلوها، تا به سلطنت رسیدن شاه اسماعیل صفوی به قسمت عمده اران، شروان و قره باغ تسلط داشتند. آران و شروان (جمهوری آذربایجان) جزو اولین مناطقی بود که شاه اسماعیل یکم صفوی تحت سلطه خود درآورد. بعد از جنگ تاریخی چالدران برای نخستین بار این منطقه به شکل موقت به اشغال ترکان عثمانی درآمد تا پس از دست بدست شدن‌های زیاد هشتاد سال بعد ایرانیان در زمان (شاه عباس) موفق به بازپس‌گیری درازمدت این منطقه شدند.

افشاریه و قاجاریه

در قرون بعد تحت حکومت افشاریه و سپس این سرزمین در داخل حکومت قاجاریه قرار داشته که در نهایت در سال‌های ۱۱۹۳ و ۱۲۰۷ خورشیدی در پی پیمان گلستان و ترکمانچای میان ایران و روسیه از ایران جدا و به روسیه تزاری ضمیمه شد.

سلطه تزارها بر آذربایجان

ساختمانی تاریخی در شهر باکو

پس از انعقاد پیمان گلستان و ترکمانچای میان ایران و روسیه تزارها، کنترل منطقه قفقاز را در دست گرفتند اما همچنان نفوذ فرهنگی و معنوی ایران و عثمانی در منطقه بیشتر از نفوذ روسیه بود. در این دوره روس‌ها سرمایه‌گذاری بسیار کمی در این ناحیه می‌کردند. اما با استخراج نفت توجه به آذربایجان بیشتر گردید و اقتصاد محلی رونق گرفت.[38]

در این دوره جمعیت شهر باکو به‌طور فزاینده‌ای افزایش یافت و مهاجران روس یک سوم جمعیت شهر را تشکیل می‌دادند. ارامنه نیز در دوایر رسمی مشغول بکار بودند. اینگونه تضادهای اجتماعی باعث وقوع شورش‌هایی در سال ۱۹۰۵ میلادی شد.[39]

در دائرةالمعارف بزرگ شوروی آمده‌است که «در اواسط سدهٔ ۱۱م (۵ ه‍.ق) هجوم اقوام ترک (ازجمله غُزان و دیگران) که دودمان سلجوقی در رأس آن‌ها قرار داشتند به سرزمین اران و شیروان آغاز گردید». چند خان‌نشین، ملک‌نشین و سلطان‌نشین کوچک پدید آمد که در نیمهٔ دوم سدهٔ ۱۲ق/نیمه دوم سدهٔ ۱۸م شمارهٔ آن‌ها به ۱۵ رسید. عمده‌ترین آن‌ها عبارت بودند از خان‌نشین‌های باکو، گنجه، دربند، قُبه (قوبا = کوبا). قراباغ، نخجوان، طالش، شَکی، شروان، ایروان، کوتکاشِن، قَبَله و شَمشادیل. سلطان‌نشین‌های کوچک بعضی مستقل و بعضی دیگر تابع خان‌ها بودند به عنوان نمونه سلطان‌نشین‌های آرش، ایلی‌سو و کوتکاشن از خان‌شکی، و ملک‌نشین‌ها از خان قراباغ تبعیت می‌کردند. در ۱۴ و ۲۱ مه ۱۸۰۵م در اردوگاه ارتش روسیه واقع در ساحل کورک‌چای موافقتنامه‌ای به امضا رسید که طبق آن، خان‌های قراباغ و شکی تابعیّت دولت روسیه را پذیرفتند. پس از پایان جنگهای ایران و روس که بخشی از این سرزمین به اشغال روسیه درآمد و در پی انعقاد معاهدهٔ ترکمانچای، بعضی خانها، ازجمله خان‌های اردوباد و نخجوان، الحاق خود را به امپراتوری روسیه اعلام نمودند[14]

سقوط تزارها و استقلال آذربایجان

محمدامین رسولزاده اولین رئیس‌جمهور و مؤسس جمهوری دمکراتیک آذربایجان در سال ۱۹۱۸

در آغاز قرن بیستم با رشد صنایع، تفکرات اصلاح طلبانه در آذربایجان شکل گرفت. در سال ۱۹۰۳ میلادی حزب چپگرای همت با هدف دفاع از زبان و فرهنگ آذربایجانی تشکیل شد.

در سال ۱۹۱۲ با انشعاب در حزب همت حزب مساوات شکل گرفت. به دنبال سقوط تزارها حزب بلشویک که متشکل از ارامنه و روس‌ها بود سعی در تشکیل دولتی کمونیستی داشتند که با مخالفت مردم مسلمان و تشکیل ارتش اسلام این حرکت ناکام ماند سرانجام در روز ۱۸ مه سال ۱۹۱۸ جمهوری آذربایجان با عنوان جمهوری دمکراتیک آذربایجان توسط محمدامین رسولزاده رهبر حزب مساوات اعلام استقلال خود اعلام کرد.[29][40] کشتار شوشی که به نسل‌کشی سی هزار ارمنی انجامید از وقایع مهم این دوره‌است.[41][42]

تلاش جمهوری دمکراتیک آذربایجان برای آغاز گفتگوهای اتحاد با ایران با هجوم بلشویک‌ها ناکام ماند و این کشور نوبنیاد تنها دو سال پس از کسب استقلال تحت سلطه اتحاد جماهیر شوروی درآمد.[43]

در اتحاد جماهیر شوروی

از سال ۱۹۲۰ با پیروزی بلشویک‌ها، جمهوری آذربایجان به مدت ۷۱ سال تا ۱۹۹۲، با نام جمهوری سوسیالیستی آذربایجان شوروی یکی از جمهوری‌های تشکیل دهندهٔ اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بود.

از ۱۹۲۲ تا ۱۹۳۶، این کشور بخشی از جمهوری سوسیالیستی ماورای قفقاز شوروی بود و مانند گرجستان و ارمنستان، دچار گسترش شهرنشینی شد و با پیشرفت‌های گسترده اقتصادی، صنعتی شد. شهرنشینی، آموزش و پرورش و پویایی اجتماعی در جمهوری آذربایجان موجب بروز تضادهای اجتماعی بین کلان‌شهر باکو، و مناطق سنتی عقب مانده روستایی گردید. در این جمهوری آموزش به زبان آذربایجانی بود و مقامات مهم اجرایی آذربایجانی بودند. اما به ویژه در دوره حکومت استالین (۱۹۲۸–۱۹۵۳م) و رهبری باقروف بر حزب کمونیست آذربایجان، این جمهوری شدیداً تحت سیطره مسکو بود. پس از مرگ وی استقلال این جمهوری بیشتر شد و فرصت‌های بیشتری برای رشد نخبگان سیاسی و فکری این کشور فراهم شد. این نخبگان در هنگام بروز نزاع با ارمنیان قره باغ، در فوریه ۱۹۸۸، در بین رهبران جبههٔ خلق آذربایجان (اپوزیسیون)، و هم مخالفان کمونیستشان حضور داشتند. در سال‌های ۱۹۸۸ و ۱۹۹۰، خشونت ضد ارمنیان به ترتیب در سومقائیت، و باکو بروز کرد و نتیجتاً در ۱۹۹۰ حکومت مسکو دست به عملیات نظامی علیه جمهوری آذربایجان زد.[44]

استقلال مجدد

در پی کودتای نافرجام علیه گورباچف رهبر شوروی سابق در اوت ۱۹۹۱، جمهوری آذربایجان اعلام استقلال کرد و ایاز مطلب اف، رهبر حزب کمونیست به عنوان نخستین رئیس‌جمهور انتخاب شد. گروه اپوزیسیون، جبههٔ خلق آذربایجان در مهٔ ۱۹۹۲ مطلب اف را برانداخت، و نامزد آن ابوالفضل ایلچی بیگ با شعار جدایی از کشورهای مستقل مشترک‌المنافع و حفظ سیطره بر قره باغ کوهستانی در انتخاباتی که این جبهه برگزار کرد پیروز شد.[44]

قره‌باغ و جنگ قره‌باغ

اندکی بعد از استقلال، در پی احساسات ضد ارمنی و قتل‌عام مردم ارمنی در باکو، سومقاییت، گنجه و دیگر شهرها، ارامنه قره باغ جهت جلوگیری از ادامه کشتار و جهت پیوستن دوباره به سرزمین مادری خود ارمنستان اقدام به برگزاری رفراندوم کردند که با حمله نظامی و کشتار مردم توسط ارتش جمهوری آذربایجان منجر گردید. . جمهوری آرتساخ در قره باغ (با نام باستانی آرتساخ) ظهور کرد و توسط سه کشور غیر عضو سازمان ملل به رسمیت شناخته شده و دارای دفاتر دیپلماتیک در سراسر جهان است. به‌طور دوژوره هنوز بخشی از آذربایجان شمرده می‌شود گرچه به‌طور دوفاکتو پس از جنگ، کشور مستقلی بوده‌است.[45]

جمهوری خودمختار نخجوان که از خاک اصلی جمهوری آذربایجان جدا مانده و جمهوری خودمختار قره‌باغ کوهستانی نیز واحدهای فدرال جمهوری آذربایجان هستند. ناحیهٔ قره‌باغ و هفت بخش پیرامون آن واقع در جنوب غربی جمهوری آذربایجان در جریان جنگ قره‌باغ از آذربایجان جدا شده‌اند.[46][47]

ریاست جمهوری‌ها

الهام علی‌اف رئیس‌جمهور کنونی جمهوری آذربایجان
  1. محمدامین رسول‌زاده: او حزب مساوات را (که از ۱۳۲۹ تشکیل شد و از ۱۳۳۶ تا ۱۳۳۸ در آذربایجان قفقاز به قدرت رسید) پایه‌گذاری کرد و از مبلغان اصلی پان‌ترکیسم (به ترکی: تورکچولوک) به‌شمار می‌آمد.
  2. ایاز مطلب‌اف ۱۹۹۱–۱۹۹۲
  3. ابوالفضل ایلچی‌بیگ۱۹۹۲–۱۹۹۳
  4. حیدر علی‌اف ۱۹۹۳–۱۹۹۸، ۱۹۹۸–۲۰۰۳
  5. الهام علی‌اف ۲۰۰۳–۲۰۰۸، ۲۰۰۸–۲۰۱۳، ۲۰۱۳–۲۰۱۸، ۲۰۱۸-اکنون

ساختار سیاسی

از سه دایره درون هم به رنگ‌های (به ترتیب از داخل به خارج) سبز، قرمز و آبی تشکیل شده درون این سه دایره یک ستاره هشت پر با پس زمینهٔ سفید وجود دارد و درون آن واژه الله به صورت شعله برافروخته ترسیم شده‌است و در قسمت آبی رنگ هم هشت نقطه زرد رنگ وجود دارد به علاوه یک خوشه گندم و یک شاخه از درخت بلوط به صورت نیم دایره دور این دایره را پوشانده‌است.[48]

دولت آذربایجان یک جمهوری دمکراتیک، قانون محور، لائیک و یکپارچه است.

حاکمیت دولتی در جمهوری آذربایجان بر پایه اصل تفکیک قوا اعمال می‌گردد. سیستم سیاسی جمهوری آذربایجان از منظر شکل اعمال حاکمیت دولتی، یک جمهوری بر پایه سیستم ریاست جمهوری است.

رئیس دولت

رئیس جمهوری هر ۵ سال یک بار به روش مراجعه به آرای مخفی عمومی انتخاب می‌شود. الهام حیدر اوغلو علی‌یف در تاریخ ۹ اکتبر ۲۰۱۳ به ریاست جمهوری آذربایجان برگزیده شده‌است.

قوه مقننه جمهوری آذربایجان

مجلس ملی جمهوری آذربایجان از ۱۲۵ نماینده تشکیل شده‌است. انتخابات چهارمین دوره این مجلس در ۷ نوامبر ۲۰۱۰ برگزار شد. ۱۰۵ نفر برابر با ۸۴٪ از نمایندگان را آقایان و ۲۰ نفر برابر با ۱۶٪ از نمایندگان را زنان تشکیل می‌دهند.

قوه قضاییه

جمهوری آذربایجان شامل دادگاه قانون اساسی، دیوان عالی کشور، دادگاه استیناف و دادگاه اقتصاد می‌باشد.

سیستم سیاسی جمهوری آذربایجان بر پایه اصول چند حزبی و تکثرگرایی استوار است. در حال حاضر در جمهوری آذربایجان ۵۵ حزب سیاسی دارای مجوز بوده و مشغول فعالیت هستند. احزاب سیاسی از طریق عضویت در نهاد مقننه و نهادهای مدیریت محلی، در اعمال حاکمیت دولتی مشارکت می‌کنند. به جز احزاب سیاسی، بالغ بر ۴۰۰۰ تشکل مردم‌نهاد نیز در کشور فعالیت دارند.

اقتصاد

نواحی اقتصادی جمهوری آذربایجان

جمهوری آذربایجان در مقایسه با جمهوری‌های تازه استقلال یافته اطراف خود در اثر بهره‌برداری از منابع نفتی که در سال ۲۰۰۸ برابر ۷ میلیارد بشکه بوده‌است (که حدود یک درصد از ذخایر اثبات شده جهان) که در حال حاضر در منطقه یک صادرکننده محصولات گازی محسوب می‌شود.[49] و سرمایه‌گذاری پس از استقلال توسعه بیشتری پیدا کرده‌است. با وجود این بعد از استقلال این کشور، تورم فزاینده ناشی از آثار جنگ قره‌باغ همراه با سیاست‌های آزادسازی قیمت‌ها و خصوصی‌سازی اقتصاد موجب شد که مردم جمهوری آذربایجان تحت فشارهای شدید اقتصادی قرار گیرند و قدرت خرید آن‌ها به‌سرعت کاهش یابد ولی از سال ۱۹۹۶ میلادی، افزایش درآمدهای حاصل از قراردادهای نفتی بین‌المللی، روند رو به رشد سرمایه‌گذاری خارجی، اعتبارات صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی و مساعدت کشورهای اروپایی موجب شد تا اقتصاد نابسامان این کشور کمی رو به بهبود گذارد. در سال ۲۰۰۷ از تعداد کل شاغلان در بخش اقتصادی ۷۰ درصد در بخش خصوصی مشغول به کار بودن و تعداد بیکاران ۲۸۱ هزار نفر بوده‌است.[49]

تولید ناخالص داخلی آن در سال ۲۰۱۹ معادل ۴۵ میلیارد دلار[50] بوده‌است که تولید ناخالص سرانه اهالی کشور را معادل ۴۵۰۰ دلار می‌کند.[51]

جمهوری آذربایجان برای ثبات بخشیدن به اوضاع اقتصادی با کمک صندوق بین‌المللی پول دو برنامهٔ اقتصادی را به اجرا درآورده و توانسته‌است میزان تورم را کاهش دهد. میزان تورم در این کشور از ۴۱۱ درصد در سال ۱۹۹۵ میلادی به ۲۰ درصد در سال ۱۹۹۶ میلادی و ۷/۳ درصد در سال ۱۹۹۷ و صفر درصد در سال ۱۹۹۸ میلادی و (۵-) درصد در نیمه نخست سال ۲۰۰۰ میلادی کاهش یافته‌است.

در سال ۲۰۰۸ میلادی جمهوری آذربایجان بنا به گزارش بانک جهانی برترین کشور از نظر اجرای برنامه‌های اصلاحات اقتصادی بین ۱۰ کشور محاسبه شده (ده کشوری که جزئیات اطلاعات اقتصادی خود را در اختیار بانک جهانی قرار دادند) بوده‌است و در رتبه نخست قرار گرفت.[52]

کشاورزی و دامپروری

طبق گزارش فائو، در سال ۲۰۱۸ مهمترین محصولات کشاورزی آذربایجان به این صورت بوده‌است:[53]

گندم (۱٬۹۹۱٬۰۰۰ تن) - هندوانه (۳۰۷٬۰۰۰ تن) - گردو (۱۱٬۷۴۰ تن) - گوجه فرنگی (۶۰۹٬۰۰۰ تن) - چغندر قند (۲۷۷٬۰۰۰ تن) - به (۳۲٬۰۰۰ تن) - سیب زمینی (۸۹۸٬۰۰۰ تن) - گلابی (۵۲٬۰۰۰ تن) - پیاز (۲۳۵٬۰۰۰ تن) - ذرت (۲۴۸٬۰۰۰ تن) - فندق (۵۲٬۰۰۰ تن) - انگور (۱۶۷٬۰۰۰ تن) - سیر (۴۴٬۹۰۰ تن) - انجیر (۱۱٬۲۰۰ تن) - بادمجان (۷۹٬۰۰۰ تن) - خیار (۲۲۳٬۰۰۰ تن) - آلبالو (۳۸٬۸۰۰ تن) - جو (۹۱۶٬۰۰۰ تن) - سیب (۲۷۷٬۰۰۰ تن) - کلم (۱۰۸٬۰۰۰ تن)

همچنین تعداد دام زنده در این کشور به این ترتیب می‌باشد:

گاو (۲٬۴۸۲٬۰۰۰ رأس) - گاومیش (۱۷۶٬۰۰۰ رأس) - بز (۶۲۲٬۰۰۰ رأس) - اسب (۶۵٬۰۰۰ رأس) - گوسفند (۷٬۶۸۱٬۰۰۰ رأس)

جهانگردی

جمهوری آذربایجان در سال‌های اخیر تلاش‌های قابل توجه‌ای برای افزایش گردشگری خود داشته‌است. همچنین سال ۲۰۱۱درکشور آذربایجان سال گردشگری آذربایجان نمایده شد. کشور آذربایجان در سال ۲۰۱۰ میزبان بیش از دو و نیم میلیون گردشگر بوده‌است، در سال‌های اخیر سهم گردشگری آذربایجان را بیشتر کشورهای اوکراین، قزاقستان، ایران، گرجستان، اردن، بحرین، آلمان، استرالیا، بلغارستان و فنلاند داشته‌اند[54][55] در سال ۲۰۱۲ جمهوری آذربایجان بیشترین گردشگر را در منطقه قفقاز پذیرا بوده‌است. در همین سال علی‌رغم اینکه ایران دو برابر جمهوری آذربایجان گردشگر پذیرفته اما درآمد گردشگری جمهوری آذربایجان در این سال بیش از دو برابر درآمد ایران بوده‌است.[56]

میراث فرهنگی و معماری ملی و اسلامی از مهم‌ترین عامل‌های ثبات در جمهوری آذربایجان محسوب می‌شود. این کشور به‌عنوان دومین کشور شیعه در جهان، با میراث‌های معماری، آداب و رسوم، تنوع‌های فرهنگی، انواع پوشاک، صنایع دستی، غذاهای سنتی و چشم‌اندازهای جغرافیایی و طبیعی از نظر جهانگردی قابل‌توجه بوده و همه‌ساله هزاران گردشگر خارجی را به سمت جمهوری آذربایجان جذب کرده که از نظر اقتصادی نیز تأثیر به‌سزایی در رشد اقتصادی این کشور داشته‌است.[49][57]

نظامی

تاریخ ارتش آذربایجان به زمان جمهوری دموکراتیک آذربایجان در سال ۱۹۱۸ که ارتش ملی تازه شکل گرفته بود بازمی‌گردد.[58][59] وقتی جمهوری آذربایجان استقلال خود را پس از فروپاشی شوروی سوسیالیستی بدست آورد بر پایه قانون در سال ۱۹۹۱ ارتش جمهوری آذربایجان تأسیس گردید.[60] از سال ۲۰۰۲ ارتش آذربایجان دارای ۹۵۰۰۰ پرسنل نظامی فعال و همچنین دارای ۱۷۰۰۰ نیروی شبه نظامی است.[61] نیروهای نظامی دارای سه شاخه نیروهای دریایی، هوایی و زمینی است. افزون بر این شاخه‌های اصلی نیروی نظامی آذربایجان دارای زیر شاخه‌هایی است که در موقع لزوم می‌توانند در دفاع از کشور کمک کنند. این نیروها شامل گارد ساحلی، مرزبانان و نیروهای انتظامی داخلی است.[62] گارد ملی آذربایجان یک نیروی بیشتر شبه نظامی است که یک نهاد نیمه مستقل ویژه از سرویس حفاظت دولتی است که زیر نظر رئیس‌جمهور اداره می‌شود.[63]

آذربایجان پیمان نیروهای مسلح متعارف در اروپا (سی اف ای) را امضا کرده‌است. این کشور همکاری نزدیکی با ناتو در پروژهای حفاظت از صلح دارد. آذربایجان ۱۵۱ نیروی حافظ صلح در عراق و ۱۸۴ نیرو در افغانستان دارد.[64]

بودجه نظامی آذربایجان برای سال ۲۰۱۱ معادل ۴٫۴۶ میلیارد دلار بوده‌است.[65] آذربایجان دارای صنایع دفاعی تولید اسلحه سبک، سیستم‌های کوچک توپخانه و برخی وسایل نقلیه نظامی است.[66][67][68][69] ارتش آذربایجان همکاری‌های تمرینی با گارد ملی اوکلاهاما داشته‌است.[70]

سیاست

به‌دنبال استقلال، فعالیت‌های سیاسی در جمهوری آذربایجان به‌شدت افزایش یافت. یکی از بزرگ‌ترین سازمان‌های سیاسی اپوزیسیون جبههٔ خلق آذربایجان حول ملی‌گرایی ملی و دفاع در مقابل حملات ارمنستان تشکیل شد. این سازمان در مراحل بعدی حاوی فراکسیونهایی با اندیشه‌های پان ترکیسم نیز بوده‌است. در اولین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری ابوالفضل ایلچی‌بیگ با اندیشه‌های قوم گرایانه این مقام رسید، بعد از انتخاب ایلچی‌بیگ وی به همراه وزیر کشور خود اسکندر حمیداف در چندین نوبت خواستار تشکیل ترکیه بزرگ که شامل تمام نواحی شمالی ایران می‌شد شدند. پس از شکست‌های پیاپی در جنگ با ارمنستان، و شکست تقریباً تمامی سیاست‌های وی، و چندین قیام خونین در چند شهر از جمله گنجه، حیدر علی‌اف رئیس وقت پارلمان طی یک کودتای بدون خون‌ریزی قدرت را به دست آورد و ایلچی‌بیگ به تبعید فرستاده شد.

در زمان ریاست‌جمهوری وی و پسرش روابط با ایران به‌تدریج گرمتر شد، تا جایی که رؤسای جمهور هر دو کشور در چندین نوبت به کشور یکدیگر سفر کرده‌اند، و جمهوری آذربایجان کنسولگری‌ای نیز در شهر تبریز افتتاح کرد و علی‌اف پسر به آن شهر سفر کرده و با تجار آن دیدار کرد. موافقتنامه‌های زیادی نیز در زمینه‌های تجاری، ورزشی، فرهنگی و مرزی بین دو کشور بسته شده‌است. در سال‌های اخیر جریانات ضدایرانی تحت حاکمیت الهام علی‌اف دوباره شدت گرفته‌است.[71] همچنین این کشور در فهرست ناقضان آزادی مطبوعات است.[72]

مسایل مورد مناقشه

در پی گسسته شدن اتحاد جماهیر شوروی و آغاز درگیری‌های قومی، تعداد کثیری از ساکنان ارمنی منطقه قره‌باغ با مداخله ارتش جمهوری ارمنستان موفق به کنترل این ناحیه و شش ناحیه غیر ارمنی‌نشین شدند. جمهوری قره‌باغ که کنترل بیست درصد از اراضی جمهوری آذربایجان را دارد تا کنون توسط هیچ کشوری به رسمیت شناخته نشده‌است و از هر لحاظ تحت نفوذ و حاکمیت ارمنستان می‌باشد. در اثر این جنگ‌ها حدود یک میلیون اهالی آذری، ارمنی و کُرد جنگ‌زده این منطقه بی خانمان گشته و تعداد کثیری هنوز در پناهگاه‌های موقتی و نیمه موقتی به‌سر می‌برند.

حقوق بشر

جمهوری آذربایجان یکی از ضعیف‌ترین کشورها در رعایت حقوق بشر است. در چند سال گذشته فشار بر منتقدان دولت به روش‌های گوناگون در حال افزایش بوده‌است. گفته می‌شود یکی از دلایل عدم تمایل اعضای شورای اروپا به مجازات یا مذاکره در این مورد با جمهوری آذربایجان، به خاطر منابع نفت خام و گاز طبیعی این کشور است.[73]

مردم

جدول گروه‌های قومی[74][75]
جمعیت جمهوری آذربایجان براساس گروه‌بندی قومیتی ۱۹۲۶–۲۰۰۹

گروه قومی
آمار دولتی ۱۹۲۶۱ آمار دولتی ۱۹۳۹۲ آمار دولتی ۱۹۵۹۳ آمار دولتی ۱۹۷۰۴ آمار دولتی ۱۹۷۹۵ آمار دولتی ۱۹۸۹۶ آمار دولتی ۱۹۹۹۶ آمار ۲۰۰۹[76]
تعداد  % تعداد  % تعداد  % تعداد  % تعداد  % تعداد  % تعداد  % تعداد  %
آذربایجانی‌ها ۱٬۴۳۷٬۹۷۷ ۶۲٫۱ ۱٬۸۷۰٬۴۷۱ ۵۸٫۴ ۲٬۴۹۴٬۳۸۱ ۶۷٫۵ ۳٬۷۷۶٬۷۷۸ ۷۳٫۸ ۴٬۷۰۸٬۸۳۲ ۷۸٫۱ ۵٬۸۰۴٬۹۸۰ ۸۲٫۷ ۷٬۲۰۵٬۴۶۴ ۹۰٫۶ ۸٬۱۷۲٬۸۰۰ ۹۱٫۶
لزگی‌ها ۳۷٬۲۶۳ ۱٫۶ ۱۱۱٬۶۶۶ ۳٫۵ ۹۸٬۲۱۱ ۲٫۷ ۱۳۷٬۲۵۰ ۲٫۷ ۱۵۸٬۰۵۷ ۲٫۶ ۱۷۱٬۳۹۵ ۲٫۴ ۱۷۸٬۰۲۱ ۲٫۲ ۱۸۰٬۳۰۰ ۲٫۰۲
ارمنی‌ها ۲۸۲٬۰۰۴۱۲٫۲ ۳۸۸٬۰۲۵۱۲٫۱ ۴۴۲٬۰۸۹۱۲٫۰ ۴۸۳٬۵۲۰۹٫۴ ۴۷۵٬۴۸۶۷٫۹ ۳۹۰٬۵۰۵۵٫۶ ۱۲۰٬۷۴۵۸۱٫۵ ۱۲۰٬۳۰۰۸۱٫۳۵
روس‌ها ۲۲۰٬۵۴۵ ۹٫۵ ۵۲۸٬۳۱۸ ۱۶٫۵ ۵۰۱٬۲۸۲ ۱۳٫۶ ۵۱۰٬۰۵۹ ۱۰٫۰ ۴۷۵٬۲۵۵ ۷٫۹ ۳۹۲٬۳۰۴ ۵٫۶ ۱۴۱٬۶۸۷ ۱٫۸ ۱۱۹٬۳۰۰ ۱٫۳۵
تالش‌ها ۷۷٬۳۲۳ ۳٫۳ ۸۷٬۵۱۰ ۲٫۷ ۸۵ ۰٫۰ ۲۱ ۱۱۲٬۰۰۰ ۱٫۲۶
آوارها ۱۹٬۱۰۴ ۰٫۸ ۱۵٬۷۴۰ ۰٫۵ ۱۷٬۲۵۴ ۰٫۵ ۳۰٬۷۳۵ ۰٫۶ ۳۵٬۹۹۱ ۰٫۶ ۴۴٬۰۷۲ ۰٫۶ ۵۰٬۸۷۱ ۰٫۶ ۴۹٬۸۰۰ ۰٫۵۶
ترک‌ها ۹۵ ۰٫۰ ۶۰۰ ۰٫۰ ۲۰۲ ۰٫۰ ۸٬۴۹۱ ۰٫۲ ۷٬۹۲۶ ۰٫۱ ۱۷٬۷۰۵ ۰٫۳ ۴۳٬۴۵۴ ۰٫۵ ۳۸٬۰۰۰ ۰٬۴۳
تاتارها ۹٬۹۴۸ ۰٫۴ ۲۷٬۵۹۱ ۰٫۹ ۲۹٬۳۷۰ ۰٫۸ ۳۱٬۳۵۳ ۰٫۶ ۳۱٬۲۰۴ ۰٫۵ ۲۸٬۰۱۹ ۰٫۴ ۳۰٬۰۱۱ ۰٫۴ ۲۵٬۹۰۰ ۰٬۲۹
تات‌های قفقاز ۲۸٬۴۴۳ ۱٫۲ ۲٬۲۸۹ ۰٫۱ ۵٬۸۸۷ ۰٫۲ ۷٬۷۶۹ ۰٫۲ ۸٬۸۴۸ ۰٫۱ ۱۰٬۲۳۹ ۰٫۱ ۱۰٬۹۲۲ ۰٫۱ ۲۵٬۲۰۰ ۰٫۲۸
اوکراینی‌ها ۱۸٬۲۴۱ ۰٫۸ ۲۳٬۶۴۳ ۰٫۷ ۲۵٬۷۷۸ ۰٫۷ ۲۹٬۱۶۰ ۰٫۶ ۲۶٬۴۰۲ ۰٫۴ ۳۲٬۳۴۵ ۰٫۵ ۲۸٬۹۸۴ ۰٫۴ ۲۱٬۵۰۰ ۰٬۲۴
ساخوری‌ها ۱۵٬۵۵۲ ۰٫۷ ۶٬۴۶۴ ۰٫۲ ۲٬۸۷۶ ۰٫۱ ۶٬۲۰۸ ۰٫۱ ۸٬۵۴۶ ۰٫۱ ۱۳٬۳۱۸ ۰٫۲ ۱۵٬۸۷۷ ۰٫۲ ۱۲٬۳۰۰ ۰٫۱۴
اودیان ۲٬۴۴۵ ۰٫۱ ۳٬۲۰۲ ۰٫۱ ۵٬۴۹۲ ۰٫۱ ۵٬۸۴۱ ۰٫۱ ۶٬۱۲۵ ۰٫۱ ۴٬۱۵۲ ۰٫۱ ۳٬۸۰۰ ۰٫۰۴
گرجی‌ها ۹٬۵۰۰ ۰٫۴ ۱۰٬۱۹۶ ۰٫۳ ۹٬۵۲۶ ۰٫۳ ۱۳٬۵۹۵ ۰٫۳ ۱۱٬۴۱۲ ۰٫۲ ۱۴٬۱۹۷ ۰٫۲ ۱۴٬۸۷۷ ۰٫۲ ۹٬۹۰۰ ۰٫۱۱
یهودیان ۲۰٬۵۷۸ ۰٫۹ ۴۱٬۲۴۵ ۱٫۳ ۴۰٬۱۹۸ ۱٫۱ ۴۸٬۶۵۲ ۱٫۰ ۳۵٬۴۸۷ ۰٫۶ ۳۰٬۷۹۲ ۰٫۴ ۸٬۹۱۶ ۰٫۱ ۹٬۱۰۰ ۰٫۱
۸٬۹۲۲٬۴۰۰
۱ Source:. ۲ Source:. ۳ Source:. ۴ Source:. ۵ Source:. ۶ Source:. ۷ تمامی کردها در جغرافیای جمهوری کردستان سرخ سابق، میان جغرافیای ارمنستان و قره باغ زندگی می‌کنند. در اواخر دهه ۱۹۳۰ مقامات شوروی بیشتر جمعیت کردنشین آذربایجان را به قزاقستان تبعید کردند۸تمامی ارمنی‌ها از دهه ۱۹۹۰ در جغرافیای قره باغ سکونت دارند.

[77]

گروه‌های قومی در جمهوری آذربایجان (داده‌های سازمان سیا)[77]
درصد
آذربایجانی‌ها
 
۹۰٫۶٪
اقوام داغستانی
 
۲٫۲٪
روس‌ها
 
۱٫۸٪
ارمنی‌ها
 
۱٫۵٪
سایر اقوام
 
۳٫۵٪

دین و زبان

۹۵ درصد جمعیت جمهوری آذربایجان مسلمان هستند. ۸۵ درصد جمعیت مسلمان جمهوری آذربایجان شیعه و ۱۵ درصد بقیه سنی هستند.[78] زبان رسمی کشور ترکی آذربایجانی می‌باشد. در کنار زبان ترکی آذربایجانی، زبان‌های روسی، لزگی، تالشی، و تاتی نیز صحبت می‌شود. ترکی آذربایجانی از نظر تقسیمات زبانی، جزئی از دسته ترکی جنوب باختری یا ترکی اوغوز می‌باشد. ترکی آذربایجانی، ترکی استانبولی و ترکمنی در گروه ترکی جنوب باختری (اوغوز) قرار می‌گیرند.

آذربایجانی‌ها

قوم آذربایجانی که اکثریت مردم این کشور را تشکیل می‌دهند مردمی عمدتاً شیعه‌مذهب، ترک‌زبان و با فرهنگ ایرانی هستند.[79] به نوشته دائرةالمعارف بزرگ اسلامی «در این قوم، عنصر غالبِ ترک که پیامد مهاجرت اقوام ترک - به‌ویژه سلجوقیانِ اُغوز در سدهٔ ۱۱ م/۵ ق - به این سرزمین است، با ساکنان کهن این سرزمین، یعنی ایرانیان و دیگر مردمانی که از روزگار باستان در ماوراء قفقاز می‌زیسته‌اند، ترکیب شده‌است».[80] مطالعات ژنتیکی جدید نشان داده که آن‌ها هم از نظر میتوکندری دی‌ان‌ای، که نسب مادری را نشان می‌دهد و هم از نظر کروموزوم ایگرگ، که نسب پدری را می‌نمایاند، به همسایگان جغرافیایی خود یعنی اقوام قفقازی (گویشوران به زبان‌های قفقازی) شبیه ترند تا به خویشان زبانی خود یعنی اقوام ترک‌تبار در نقاط دیگر دنیا. خصوصیات ژنتیکی قفقازی‌ها نیز در مجموع چیزی بین اروپائی‌ها و ساکنان خاورمیانه‌است که نسب مادری شباهت بیشتری را به اروپائی‌ها و نسب پدری شباهت بیشتری را به خاورمیانه‌ای‌ها نشان می‌دهد. این نتایج ایده جابجایی زبانی آذربایجانی‌ها را تقویت می‌کند و نشان می‌دهد که گروه‌های مهاجر آن قدر کوچک بوده‌اند که سهم ژنتیکی آن‌ها در جمعیت فعلی قابل مشاهده نیست.[81]

براساس سرشماری سال ۱۹۹۹، ۹۰٫۶ درصد از جمعیت جمهوری آذربایجان را آذربایجانی، ۲٫۲ درصد را لزگی (داغستانی)، ۱٫۸ درصد را روس و ۱٫۵ درصد را ارمنی تشکیل می‌دهند؛ البته تقریباً تمامی ارمنی‌ها در منطقهٔ خودمختار قره‌باغ کوهستانی زندگی می‌کنند.[82] براساس سرشماری سال ۱۹۸۹ شوروی، حدود ۲۶۲٬۰۰۰ نفر غیر آذربایجانی از ۹ قومیت مختلف در این کشور زندگی می‌کرده‌اند که از این میان، ۱۷۱٬۰۰۰ نفر لزگی و ۲۱٬۰۰۰ نفر تالش بوده‌اند؛ اما تالش‌ها جمعیت خود را حدود ۲۰۰٬۰۰۰ تا ۳۰۰٬۰۰۰ نفر برآورد می‌کنند.[83]

از جمعیت ۸٬۲۳۸٬۶۷۲ نفری جمهوری آذربایجان، ۵۱ درصد شهرنشین و ۴۹ درصد در روستاها زندگی می‌کنند.[84] نرخ رشد جمعیت در این کشور ۰٫۷۶۲ درصد است. ۹۳٫۴ درصد از مردم جمهوری آذربایجان، مسلمان (۸۵ درصد شیعه[85][86])، ۲٫۵ درصد ارتدوکس روس و ۲٫۳ درصد ارمنی هستند. البته درصد اعتقاد به ادیان در این کشور صوری است؛ چراکه عدهٔ بسیار کمی از مردم عبادت کرده و واقعاً به دین خود وابستگی دارند.[87]

جمهوری آذربایجان به همراه ایران، عراق و بحرین چهار کشوری هستند که در آن شیعیان اکثریت جمعیت را تشکیل می‌دهند.[86] پس از استقلال از شوروی تعصب اسلامی در این کشور رشد داشته‌است[88]

اما آمارهای رسمی این کشور در مورد اقلیت‌های قومی مورد چالش پژوهشگران قرار گرفته‌است و در محافل خصوصی نیز خود آذربایجانی‌ها قبول دارند که تعداد لزگی‌ها، تالش‌ها و کردها بسیار بیشتر است[89]. هم‌اکنون دولت جمهوری آذربایجان سیاست سخت آسیمیله کردن اقلیتهای قومی را پیگیری می‌کند[90] و باعث گردیده‌است که بسیاری از لزگی‌ها، تالش‌ها و کردها در این صدسال اخیر در قوم آذربایجانی ادغام شوند.[91] این در حالیست که بر اساس قانون اساسی جمهوری آذربایجان تمام اقوام ساکن این کشور از حق آموزش به زبان مادری و حفظ فرهنگ بومی برخوردارند.[92] اما این اصل قانون اساسی کشور به درستی توسط دولت به اجرا در نیامده و شورای اروپا نیز در گزارش سال ۲۰۰۹ خود تلاش دولت این کشور را برای حفظ تنوع فرهنگی و فرهنگ‌های قومی کم دانسته‌است.[93]

لزگی‌ها

لزگی‌ها جزو اقوام بومی قفقازی هستند که به یکی از زبان‌های خانواده قفقازی تکلم می‌کنند. برای نمونه پروفسور سوانته کرنل می‌گوید:" این آمارها نشانگر نظرات رسمی دولت هست، ولی در واقعیت شمار لزگی‌ها روشن نیست. هرچند مقامات رسمی آن را صد و هشتاد هزار نفر ذکر می‌کنند اما منابع دیگری تعداد لزگی‌ها را بسیار بیشتر دانسته و آن را در حدود هفتصد هزار نفر می‌دانند.[89] همچنین در آمار اتنولوگ، حدود لزگی‌ها در جمهوری آذربایجان ۳۶۴٫۰۰۰ نفر ذکر شده‌است.[94]

برپایه آمار رسمی جمهوری آذربایجان جمعیت لزگی‌ها ۱۷۸۰۲۱ هزار نفر است.[95]

به قول پروفسور کرنول، نریمان رمضانُف یکی از رهبران سیاسی لزگی می‌گوید که هرچند بسیاری از تالش‌ها، تات‌ها و کردها زبانشان را به خاطر سیاست‌های آسیمیلاسیون باخته‌اند، ولی لزگی‌ها به خاطر روابط با داغستان (که سیاست آسیمیله شدن دولت جمهوری آذربایجان در آن وجود ندارد) توانسته‌اند زبان و فرهنگ خود را بهتر حفظ کنند.[96]

تالش‌ها

طبق دانشنامهٔ ایران، بیشترین تراکم جمعیت روستاییان در این کشور در نواحی واقع در جنوب شرقی آن است که اکثریت این جمعیت را هم تالش‌ها (که آن‌ها نیز ایرانی‌تبارند) تشکیل می‌دهند و بسیاری از آداب رسوم کهن خود را هم حفظ کرده‌اند.[80]

آمار سال ۱۹۲۶ شوروی (در رابطه با کم شمردن این آمار به بخش تات‌ها در همین مقاله بنگرید)، تعداد تالش‌ها را ۷۷٫۰۳۹ نفر ذکر کرده‌است.[97] آمار سال ۱۹۵۹ تالش‌ها را ذکر نکرده و آن‌ها را جزو آذربایجانی‌ها شمرده‌است. سپس در سال ۱۹۹۹ (آمار رسمی جمهوری آذربایجان) تعداد تالش‌ها ۷۶٫۸۰۰ نفر شمرده شده‌است (یعنی کمتر از سال ۱۹۲۶). امروزه نیز مقامات جمهوری آذربایجان تعداد تالش‌ها را همان ۷۶٫۸۰۰ نفر برمی‌شمرند. اما از دیدگاه بسیاری از پژوهشگران تعداد تالش‌ها بسیار بیشتر از این می‌باشد و این ارقام تنها ناشی از کم شماری اقلیت‌های قومی توسط دولت است.[97] پروفسور وارتان گریگوریان این آمار سازی مقامات جمهوری آذربایجان را یک تحریف می‌داند[98].

همچنین پروفسور کرنول می‌گوید که حداقل ۲۰۰٫۰۰۰ تا ۴۰۰٫۰۰۰ تالشی در جمهوری آذربایجان وجود دارد[99]. بر اساس آمار اتنولوگ در سال ۱۹۹۶ تعداد تالش‌ها در این کشور حدود ۸۰۰ هزار نفر، لزگی‌ها ۳۶۴ هزار نفر و کردها ۲۰ هزار نفر بوده‌است.[94] پروفسور وارتان گریگوریان (استاد دانشگاه و رئیس چند دانشگاه آمریکا) مقاله مفصلی در رابطه با آسیمیله کردن تالش‌ها به دست شوروی و مقامات جمهوری آذربایجان نوشته‌است.[98]

در کل دو علت برای کم شمردن تالش‌ها ذکر شده‌است: اول از همه فشار بر هویت تالش در دوران شوروی و دوم حساسیت برانگیختن از اینکه کسی خود را غیر آذربایجانی معرفی کند[100].

تات‌ها

زبان تات‌های قفقاز فارسی است[101] و آن که در ایران، تاتی نامیده می‌شود نیست.

دولت جمهوری آذربایجان در سال ۱۹۹۹ میلادی، جمعیت تات‌های آذربایجان را تنها ۱۰٬۹۲۲ نفر اعلام کرده‌است.[102]

این در حالی‌است که تا قرن بیستم تعداد تات‌زبان‌ها بسیار بیشتر بوده‌است. برای نمونه در آمار سال ۱۸۸۶، شمار تات‌ها ۱۲۰٫۰۰۰ نفر ذکر شده‌است.[103] اما پس از حکومت شوروی، در سال ۱۹۲۶، تعداد تات‌ها به ۲۸٫۵۰۰ تقلیل یافت.[103] بنابر نظر این منبع، تعداد تات‌ها به خاطر سیاست آسیمیله کاهش یافته‌است.

عباس قلیخان باکیخانوف (قرن نوزدهم) نیز زبان «مملکت باکو» به علاوه چند نقطه دیگر را نیز تاتی ذکر کرده‌است[104]. درصفحه ۱۸ کتاب مذکور آمده‌است: هشت قریه در طبرسران که جلقان و روکال و مقاطیر و کماخ و زیدیان و حمیدی و مطاعی و بیلحدی باشد، در حوالی شهری که انوشیروان در محل متصل به دربند تعمیر کرده بود و آثار آن هنوز معلوم است، زبان تات دارند. ایضاً در صفحه ۱۹ کتاب یاد شده آمده‌است: محالات واقع در میان بلوکین‌شماخی و قدیال که حالا شهر قبه‌است، مثل حوض و لاهج و قشونلو در شیروان و برمک و شش پاره و پایین بدوق در قبه و تمام مملکت باکو سوای شش قریهٔ تراکمه، همین زبان تات را دارند… قسم قربی مملکت قبه سوای قریهٔ خنالق که ربانی علی‌حده دارد و ناحیهٔ سموریه و کوره دو محال طبرسران که دره و احمدلو می‌باشند به اصطلاحات منطقه، زبان مخصوص دارند و اهالی ترک‌زبان را مغول می‌نامند.[105]

فرهنگ و هنر

فرهنگ مردم جمهوری آذربایجان بنا به موقعیت جغرافیایی و میراث تاریخی متأثر از فرهنگ‌های مختلف منطقه قفقاز و خاورمیانه از جمله فرهنگ‌های ایرانی، ترکی، روسی و اسلامی است. در سال ۲۰۰۹ باکو از طرف سازمان‌های یونسکو به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام معرفی شد.[49] و امروزه فرهنگ غربی با شدت بسیار رایج می‌گردد. بجز اکثریت آذربایجانی اقوام متفاوتی همچون ارمنی‌ها، کردها و تالشی‌ها در جنوب و شرق و لزگی‌ها و یهودی هاو تات‌ها در شمال به رنگارنگی زبان‌ها و فرهنگ رایج افزوده‌اند. نرخ باسوادی در این کشور ۹۸٪ ذکر شده‌است.[106] برگزاری جشن نوروز و موسیقی مقام نشانه‌های نزدیکی و تأثیر ماندگار و تاریخی به فرهنگ ایرانی هستند. از لحاظ ادبیات نیز شعرایی مانند خاقانی شروانی و نظامی گنجوی از خاک جمهوری آذربایجان فعلی برخاسته‌اند و تأثیرهای اساسی در ادبیات فارسی داشته‌اند.

سینما

سینما در آن منطقه ریشه تاریخی دارد. در واقع سه سال پس از نمایش اولین فیلم در فرانسه، فیلم‌هایی کوتاه دربارهٔ فوران نفت و یک رقص توسط یک مهندس فرانسوی فعال در حوزه صنعت نفت که به امپراتوری روسیه و باکو آمده بود، گرفته شد.[107][108]

موسیقی

جمهوری آذربایجان از لحاظ موسیقی غنی است، انواع موسیقی در این کشور رایج است[109]

مسابقه آواز یورویژن در سال ۲۰۱۲ (به انگلیسی: Eurovision Song Contest ۲۰۱۲)پنجاه و هفتمین دوره سالانه مسابقه یوروویژن است که با برنده شدن آذربایجان در سال ۲۰۱۱ و با ترانه "Running Scared" یاًدوران ترسیده" با اجرای دو هنرمند آذربایجانی اِلدار و نگار این سری مسابقات در جمهوری آذربایجان و در شهر باکو و در تالار نوساز " کریستال " این شهر برگزار گردید. با توجه به تصمیم EBU پایان این مسابقه در ۲۶ مه ۲۰۱۲، برابر با شنبه ۶ خرداد سال ۱۳۹۱ هجری شمسی برگزار گردید.[110] ۴۲ کشور در این نوبت از مسابقه شرکت کرده بودند و ترانه "سرخوشی" از لوریَن از کشور سوئد برنده این مسابقه شد. روسیه با گروه " مادر بزرگها " مقام دوم و صربستان هم مقام سوم را از آن خود کرده آذربایجان هم چهارم شد.

ورزش

در سال ۲۰۱۵ بازی‌های اروپایی در این کشور برگزار شد و همچنین یکی از میزبان‌های مسابقات فوتبال قهرمانی اروپا ۲۰۲۰ می‌باشد.

جستارهای وابسته

نگارخانه

منابع

  1. «نسخه آرشیو شده». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۶ اوت ۲۰۱۵. دریافت‌شده در ۱۶ ژوئن ۲۰۲۰.
  2. «World Population Prospects - Population Division - United Nations». population.un.org. بایگانی‌شده از اصلی در ۱۶ اوت ۲۰۱۵. دریافت‌شده در ۲۰۲۰-۰۶-۱۶.
  3. E. Cornell, Svante (2006). The Politicization of Islam in Azerbaijan. Silk Road Paper. pp. 124, 222, 229, 269–270.
  4. http://books.google.com/books?id=FfRYRwAACAAJ&dq=Russia+and+Iran+in+the+great+game:+travelogues+and+orientalism
  5. King, David C. (2006). Azerbaijan. Marshall Cavendish. p. 27. ISBN 978-0-7614-2011-8.
  6. Houtsma, M. Th. (1993). First Encyclopaedia of Islam 1913–1936 (reprint ed.). BRILL. ISBN 978-90-04-09796-4.
  7. Schippmann, Klaus (1989). Azerbaijan: Pre-Islamic History. Encyclopædia Iranica. pp. 221–224. ISBN 978-0-933273-95-5.
  8. Minahan, James (1998). Miniature Empires: A Historical Dictionary of the Newly Independent States. Greenwood Publishing Group. p. 20. ISBN 978-0-313-30610-5.
  9. Chamoux, François (2003). Hellenistic Civilization. John Wiley and Sons. p. 26. ISBN 978-0-631-22241-5.
  10. Bosworth A.B., Baynham E.J. (2002). Alexander the Great in Fact and fiction. Oxford University Press. p. 92. ISBN 978-0-19-925275-6.
  11. دانش‌نامه‌ی ایرانیکا، ذیل: آتروپاتس-آتروپات
  12. "Azerbaijan: Early History: Iranian and Greek Influences". U.S. Library of Congress. Retrieved 7 June 2006.
  13. Minorsky, V.; Minorsky, V. "Azerbaijan" Encyclopaedia of Islam. Edited by: P. Bearman, Th. Bianquis, C.E. Bosworth, E. van Donzel and W.P. Heinrichs. Brill , 2007. Brill Online.
  14. رضا، عنایت الله، «آذربایجان شوروی»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، جلد ۱، چاپ اول: تهران، ۱۳۶۷ ش، ص۲۳۷–۲۴۳
  15. «حدود و ثغور آذربایجان در دورهٔ اسلامی». www.iranbonyad.ir. دریافت‌شده در ۲۰۲۰-۰۴-۰۷.
  16. آذربایجان کجاست؟، نوشته دکتر جلال متینی، نشریه ایران‌شناسی، پاییز 1368، سال اول، شماره سوم، صص 462-443
  17. I. Ovchinnikov, "The Test is Canceled, History Reminded!", Izvestia, The Current Digest of the Soviet Press, XL, No. 23, 1988, P.22, Moskva, June 10 1988
  18. محسنی، محمدرضا ۱۳۸۹: پان ترکیسم، ایران و آذربایجان، انتشارات سمرقند، ص۳۱
  19. این دو پیمان در مجلهٔ ایران‌شناسی، ج ۱، شمارهٔ ۳، چاپ ۱۹۸۹، رویهٔ ۴۵۸ تحت عنوان «آذربایجان کجاست» توسط جلال متینی چاپ شده‌است.
  20. Atabaki, Touraj (4 September 2006). Iran and the First World War: Battleground of the Great Powers. I.B.Tauris. p. 132. ISBN 978-1-86064-964-6.
  21. Atabaki, Touraj (2000). Azerbaijan: Ethnicity and the Struggle for Power in Iran. I.B.Tauris. p. 25. ISBN 978-1-86064-554-9.
  22. Dekmejian, R. Hrair; Simonian, Hovann H. (2003). Troubled Waters: The Geopolitics of the Caspian Region. I.B. Tauris. p. 60. ISBN 978-1-86064-922-6. Until 1918, when the Musavat regime decided to name the newly independent state Azerbaijan, this designation had been used exclusively to identify the Iranian province of Azerbaijan.
  23. Rezvani, Babak (2014). Ethno-territorial conflict and coexistence in the caucasus, Central Asia and Fereydan: academisch proefschrift. Amsterdam: Amsterdam University Press. p. 356. ISBN 978-9048519286. The region to the north of the river Araxes was not called Azerbaijan prior to 1918, unlike the region in northwestern Iran that has been called since so long ago.
  24. Fragner, B.G. (2001). Soviet Nationalism: An Ideological Legacy to the Independent Republics of Central Asia. I.B. Tauris and Company. pp. 13–32. In the post Islamic sense, Arran and Shirvan are often distinguished, while in the pre-Islamic era, Arran or the western Caucasian Albania roughly corresponds to the modern territory of the Republic of Azerbaijan. In the Soviet era, in a breathtaking manipulation, historical Azerbaijan (northwestern Iran) was reinterpreted as "South Azerbaijan" in order for the Soviets to lay territorial claim on historical Azerbaijan proper which is located in modern-day northwestern Iran.
  25. Atabaki, Touraj (2000). Azerbaijan: Ethnicity and the Struggle for Power in Iran. I.B.Tauris. p. 8. ISBN 978-1-86064-554-9.
  26. دریایی، تورج (۲۰۱۲-۰۹-۱۹). «نامه‌ای به طراح تقسیم ایران». بی‌بی‌سی. بایگانی‌شده از اصلی در ۲ اکتبر ۲۰۱۲. دریافت‌شده در ۲۰۱۲-۱۰-۰۲.
  27. واحدی، الیاس (۱۳۸۲). برآورد استراتژیک آذربایجان. تهران: ابرار معاصر تهران. صص. ۱۷.
  28. Azerbaijan:Biodiversity
  29. The State Statistical Committee of the Republic of Azerbaijan
  30. Azhydromet.com - de beste bron van informatie over az hydro met
  31. Jawbones and Dragon Legends: Azerbaijan's Prehistoric Azikh Cave by Dr. Arif Mustafayev
  32. https://archive.is/20121212005248/lcweb2.loc.gov/cgi-bin/query/r?frd/cstdy:@field(DOCID+az0014)
  33. https://archive.is/20121213090426/lcweb2.loc.gov/cgi-bin/query2/r?frd/cstdy:@field(DOCID+az0015)
  34. http://www.iranicaonline.org/newsite/articles/v1f8/v1f8a022.html%5Bپیوند+مرده%5D Encyclopædia Iranica
  35. http://www.caucasianhistory.org/eng%5Bپیوند+مرده%5D Caucasian Albania
  36. Cyril Toumanoff. Review of C. J. F. Dowsett's "The History of Caucasian Albanians by Movsēs Dasxuranci" , Bulletin of the School of Oriental and African Studies, University of London, Vol. 25, No. 1/3. (1962), p. 366
  37. http://books.google.com/books?id=-eMcn6Ik1v0C&pg=PA7&sig=njHz1tUfPk-uqSpdUzHIbL99wvg#v=onepage&q=&f=false
  38. https://archive.is/20121212025029/lcweb2.loc.gov/cgi-bin/query/r?frd/cstdy:@field(DOCID+az0017)
  39. https://archive.is/20121212001205/lcweb2.loc.gov/cgi-bin/query/r?frd/cstdy:@field(DOCID+az0018)
  40. https://archive.is/20121212060203/lcweb2.loc.gov/cgi-bin/query2/r?frd/cstdy:@field(DOCID+az0018)
  41. Giovanni Guaita (2001). "Armenia between the Bolshevik hammer and Kemalist anvil". 1700 Years of Faithfulness: History of Armenia and its Churches. Moscow: FAM. ISBN 5-89831-013-4. "In March 1920 a terrible pogrom took place in Shushi, organized by Azerbaijanis with the support of Turkish forces. Azerbaijani and Soviet authorities during the decades will deny and try to hush up the mass killings of about 30000 Armenians"
  42. Russian analysts Igor Babanov and Konstantin Voevodsky write that "On March, 1920, during the occupation of Shusha town, 30 thousand Armenians were massacred". / Игорь Бабанов, Константин Воеводский, Карабахский кризис, Санкт-Петербург, 1992
  43. https://archive.is/20121212013641/lcweb2.loc.gov/cgi-bin/query2/r?frd/cstdy:@field(DOCID+az0019)
  44. «نسخه آرشیو شده». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۹ اکتبر ۲۰۱۲. دریافت‌شده در ۱ ژوئیه ۲۰۱۱.
  45. http://www.un.org/russian/documen/scresol/res1993/res853.htm
  46. CIA - The World Factbook - Azerbaijan
  47. «قره‌باغ، مناقشه‌ای که دوباره شعله‌ور شده». خبرگزاری بی‌بی‌سی فارسی. ۱۷ فروردین ۱۳۹۵. دریافت‌شده در ۱۵ خرداد ۱۳۹۸.
  48. http://www.advantour.com/azerbaijan/emblem.htm
  49. «خبر انلاین». بایگانی‌شده از اصلی در ۸ ژوئیه ۲۰۱۱. دریافت‌شده در ۲۲ مه ۲۰۱۱.
  50. "Azerbaijan GDP - Gross Domestic Product 2014". countryeconomy.com. Retrieved 2019-03-10.
  51. Azerbaijan International Monetary Fund
  52. گزارش بانک جهانی: جمهوری آذربایجان در رتبه نخست اصلاحات اقتصادی جهان
  53. «FAOSTAT». www.fao.org. دریافت‌شده در ۲۰۲۰-۰۶-۲۳.
  54. «شبکه اطلاع‌رسانی ساختمان ایران». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۰ ژوئیه ۲۰۱۱.
  55. «پایگاه خبری سبد نیوز». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۰ ژوئیه ۲۰۱۱.
  56. «نسخه آرشیو شده» (PDF). بایگانی‌شده از اصلی (PDF) در ۱۲ ژانویه ۲۰۱۵. دریافت‌شده در ۲ سپتامبر ۲۰۱۴.
  57. Власти Азербайджана обеспокоены состоянием исторических памятников в Нагорном Карабахе (روسی)
  58. Azerbaijan: Short History of Statehood بایگانی‌شده در ۱۸ ژوئیه ۲۰۰۷ توسط Wayback Machine, Embassy of Republic of Azerbaijan in Pakistan, 2005, Chapter 3.
  59. Creation of National Army in 1918 (روسی).
  60. Law of the Republic of Azerbaijan on Armed Forces, No. 210-XII, 9 October 1991 (روسی).
  61. C. W. Blandy Azerbaijan: Is War Over Nagornyy Karabakh a Realistic Option? Advanced Research and Assessment Group. Caucasus Series 08/17. — Defence Academy of the United Kingdom, 2008, p.12 بایگانی‌شده در ۲۳ فوریه ۲۰۱۱ توسط Wikiwix
  62. "CIA World factbook Azerbaijan".
  63. "AxisGlobe.com". AxisGlobe.com. 2009-12-21. Retrieved ۲۰۱۰-۰۶-۳۰.
  64. "Azerbaijani parliament voted in March to double the number of Azerbaijani peacekeepers serving in Afghanistan to 184". eurasianet.org. Retrieved ۲۰۰۷-۰۵-۲۷.
  65. Карабахский детонатор на взводе - В Баку и Ереване все четче звучит воинственная риторика
  66. "Azerbaijan manufacturing arms".
  67. "Azerbaijan to manufacture its own aircraft and helicopters".
  68. "Azerbaijan will produce competitive tanks, aircraft and helicopters in the future".
  69. "Azerbaijan to produce tanks, aviation bombs and pilotless vehicles in 2009".
  70. "State Partnership Program Coordinator Conference Site Oklahoma – Azerbaijan".
  71. - مقامات جمهوری آذربایجان: به دنبال تجزیه ایران هستیم
  72. azerireport.com - Azerbaijan Belongs On Obama's List Of Violators Of Press Freedom
  73. 'فشار بر منتقدان جمهوری آذربایجان زیاد می‌شود' بی‌بی‌سی فارسی، ۳۰ مهر ۱۳۹۳
  74. Statistical Yearbook of Azerbaijan 2006, State Statistical Committee, Baku, table 2.6, p. 69
  75. «The Population of Azerbaijan». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۸ مارس ۲۰۱۸. دریافت‌شده در ۲۷ اوت ۲۰۱۳.
  76. Censuses of Republic of Azerbaijan 1979, 1989, 1999, 2009
  77. سازمان سیا - جمهوری آذربایجان
  78. http://files.preslib.az/projects/remz/pdf_en/atr_din.pdf
  79. «آذَرْبایْجان، جُمْهوری» بایگانی‌شده در ۲۹ اکتبر ۲۰۱۲ توسط Wayback Machine، دانشنامهٔ ایران، وبگاه مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی
  80. http://www.eva.mpg.de/genetics/pdf/Y-paper.pdf
  81. CIA - The World Factbook
  82. Azerbaijan - Population and Ethnic Composition
  83. Intute - World Guide - Azerbaijan
  84. Administrative Department of the President of the Republic of Azerbaijan - Presidential Library - Religion
  85. «نسخه آرشیو شده» (PDF). بایگانی‌شده از اصلی (PDF) در ۱۰ اکتبر ۲۰۰۹. دریافت‌شده در ۱۱ اوت ۲۰۱۰.
  86. CIA - The World Factbook
  87. Azerbaijan: State Hounds Muslim Leaders بایگانی‌شده در ۱۹ اوت ۲۰۱۱ توسط Wayback Machine، بازدید: آوریل ۲۰۱۰
  88. Cornell, Svante E. Small Nations and Great Powers: A Study of Ethnopolitical Conflict in the Caucasus. Richmond, Surrey,, GBR: Curzon Press Limited, 2000. p 262. Where as officially the number of Lezgins registered as such in Azerbaijan is around ۱۸۰٬۰۰۰ the Lezgins claim that the number of Lezgins registerd in Azerbaijan is much higher than this figure, some accounts showing over ۷۰۰٬۰۰۰ Lezgins in Azerbaijan. These figures are denied by the Azerbaijani government, but in private many Azeris acknowledge the fact that the Lezgins – for that matter the Talysh or the Kurdish-population of Azerbaijan is far higher than the official figures... For the Lezgins in Azerbaijan, the existence of ethnic kin in Dagestan is of high importance. Nariman Ramazanov, one of the Lezgin political leaders, has argued that whereas the Talysh, Tats, and Kurds of Azerbaijan lost much of their language and ethnic identity, the Lezgins have been able to preserve theirs by their contacts with Dagestan, where there was naturally no policy of Azeri assimilation. …. The Lezgin problem remains one of the most acute and unpredictable of the contemporary Caucasus. This said, the conditions for a peaceful resolution of the conflict are present. No past conflict nor heavy mutual prejudices make management of the conflict impossible; nor has ethnic mobilization taken place to a significant extent. Hence there are no actual obstacles to a de-escalation of the conflict at the popular level. At the political level, however, the militancy of Sadval and the strict position of the Azeri government give cause for worry, and may prevent the settlement of the conflict through a compromise such as a freetrading zone. The Lezgin problem needs to be monitored and followed in closer detail, and its continued volatility is proven by the tension surrounding a recent Lezgin congress in Dagestan.
  89. Christina Bratt (EDT) Paulston, Donald Peckham (eds.), Linguistic Minorities in Central and Eastern Europe, Multilingual Matters publisher, 1998, ISBN 1-85359-416-4, p. 106 1993 there was an attempt officially to restore the Latin script; very few people advocated the Arabic script. Kryzi and Khinalug speakers, as well as most Tsakhurs, are bilingual and tend to assimilate with the Azeris. The same is true of the Tat speakers, and slightly less about the Talysh. At least there is no official recognition, teaching or publishing in these languages in any form. Lezghins in Azerbaijan are struggling very determinedly for their linguistic revival, but with little success. Generally there is a prevailing policy of forceful assimilation of all minorities, including the Talysh, Tat, Kurds and Lezgins. There is little or no resistance to assimilation from the Kryzi, Khinalug, Tsakhurs or Tat, and not much resistance from the Talysh. There are some desperate efforts of resistance from the Udin, stubborn resistance from the Kurds, and an extremely active struggle from the Lezgins, who want to separate Lezgin populated districts both from Dagestan and Azerbaijan in order to create an autonomous republic with Lezgin as the state language.
  90. Cornell, Svante E. Small Nations and Great Powers: A Study of Ethnopolitical Conflict in the Caucasus. Richmond, Surrey,, GBR: Curzon Press Limited, 2000. p 49. Further, Many Kurds, Lezgins, Talysh in Azerbaijan were assimilated into the Azerbaijani identity
  91. «نسخه آرشیو شده». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۵. دریافت‌شده در ۱۳ ژوئن ۲۰۱۶.
  92. http://ec.europa.eu/world/enp/pdf/progress2009/sec09_512_en.pdf The legislative and institutional framework for the protection of national minorities remains insufficient. Issues of concern include the lack of comprehensive anti-discriminatory legislation and limited possibilities for national minorities to effectively channel their views and concerns to the authorities, as well as reported cases of intolerance faced by persons or organisations advocating minority rights. Some national minorities continue to face discrimination. Like last year, there was no progress towards ratification of the Protocol n° ۱۲ of the ECHR on the general prohibition of discrimination or of the European Charter on Minority Languages.
  93. Ethnologue report for Azerbaijan
  94. 27 فوریه 1999 census of Azerbaijan
  95. Cornell, Svante E. Small Nations and Great Powers: A Study of Ethnopolitical Conflict in the Caucasus. Richmond, Surrey,, GBR: Curzon Press Limited, 2000 pg 259: For the lezgins in Azerbaijan, the existence of ethnic kin in Daghestan is of high importance. Nariman Ramazonov, one of the Lezgin political leaders, has argued that whereas the Talysh, Tats and Kurds of Azerbaijan lost much of their language and ethnic identity, the Lezgins have been able to preserve theirs by their contacts with Daghestan, where there was no natural policy of Azeri assimilation.
  96. Hema Kotecha, Islamic and Ethnic Identities in Azerbaijan: Emerging trends and tensions, OSCE, Baku, July 2006 According to the census of 1926, there were ۷۷٬۰۳۹ Talysh in Soviet Azerbaijan. 1959 and following censuses do not mention the Talysh who became officially Azerbaijanis and this has been the case ever since. Nevertheless, the Talysh language was acknowledged as a mother tongue by ۱۰٬۵۰۰ people in 1959. According to data from 1983, nearly ۱۰۰٬۰۰۰ Talysh live in Iran. Only in 1989 did the census register the Talysh ethnicity. ۷۶٬۸۰۰ in Azerbaijan is the 1999 official population, undoubtedly an under-representation (given the problems with registering as Talysh) and some claim a current population of ۵۰۰٬۰۰۰ living in the southern regions of Azerbaijan.131 (Talysh also inhabit the north-western areas of Iran – Gilan province and some of Ardebil).
  97. مجله ایران‌شناسی دوره۳/(۱۳۷۱) بتسدا(Bethesda)آمریکا/ رویه‌های ۶۰۲ تا۶۱۱/ سرنوشت تلخ تالش‌ها در آذربایجان شوروی-ادغام داوطلبانه! یا تقلب و تزویر/وارتان گریگوریان/ بایگانی‌شده در ۲۶ ژوئیه ۲۰۱۰ توسط Wayback Machine
  98. Cornell, Svante E. Small Nations and Great Powers: A Study of Ethnopolitical Conflict in the Caucasus. Richmond, Surrey,, GBR: Curzon Press Limited, 2000. p 308. In the south there is a substantial community of the Iranian ethnic group, of Talysh, possibly some ۲۰۰٬۰۰۰ –۴۰۰٬۰۰۰ people.
  99. Hema Kotecha, Islamic and Ethnic Identities in Azerbaijan: Emerging trends and tensions, OSCE, Baku, July 2006 pg 8 The suppression of Talysh identity (predominant in the south) during the Soviet period led to a situation in which the Talysh ethnicity is unquantifiable (yet the population with the largest growth rate in the country). This is also partly due to a reluctance to claim Talysh identity (influenced by a stigma against publicly pronouncing non-Azerbaijani identity) and the diminishing use of Talysh language, except in places which are relatively remote and unintegrated. Nationalists seem fairly marginalised.
  100. Gernot Windfuhr, "Persian Grammer: history and state of its study", Walter de Gruyter, 1979. pg 4:""Tat- Persian spoken in the East Caucasus""
  101. http://unstats.un.org/unsd/demographic/products/dyb/dybcensus/V2_table4.xls
  102. “In the nineteenth century the Tats were settled in large homogeneous groups. The intensive processes of assimilation by the Turkic-speaking Azerbaijanis cut back the territory and numbers of the Tats. In 1886 they numbered more than ۱۲۰٬۰۰۰ in Azerbaijan and ۳٬۶۰۰ in Daghestan. According to the census of 1926 the number of Tats in Azerbaijan (despite the effect of natural increase) had dropped to ۲۸٬۵۰۰, although there were also ۳۸٬۳۰۰ “Azerbaijanis”with Tat as their native language. ” (Natalia G. Volkova “Tats”in Encyclopedia of World Culture, Editor: David Publisher, New York: G.K. Hall, Prentice Hall International, 1991-1996).
  103. Abbas Qoli Agha Bakikhanov, a 19th century literary figure from the Caucasia mentions in his Golestan Iram large number of Tats in the area around Baku: There are eight villages in Tabarsaran which are: Jalqan, Rukan, Maqatir, Kamakh, Ridiyan, Homeydi, Mata'i, and Bilhadi. They are in the environs of a city that Anushiravan built near the wall of Darband. Its remains are still there. They speak the Tat language, which is one of the languages of Old Persia. It is clear that they are from the people of Fars and after its destruction they settled in those villages...The districts situated between the two cities of Shamakhi and Qodyal, which is now the city of Qobbeh, include Howz, Lahej, and Qoshunlu in Shirvan and Barmak, Sheshpareh and the lower part of Boduq in Qobbeh, and all the country of Baku, except six villages of Turkmen, speak Tat. it becomes apparent from this that they originate from Fars. (Floor, Willem. and Javadi, Hasan. i(۲۰۰۹), "The Heavenly Rose-Garden: A History of Shirvan & Daghestan by Abbas Qoli Aqa Bakikhanov, Mage Publishers, 2009) Original Persian: درصفحه ۱۸ کتاب مذکور آمده‌است: هشت قریه در طبرسران که جلقان و روکال و مقاطیر و کماخ و زیدیان و حمیدی و مطاعی و بیلحدی باشد، در حوالی شهری که انوشیروان در محل متصل به دربند تعمیر کرده بود و آثار آن هنوز معلوم است، زبان تات دارند. ایضاً در صفحه ۱۹ کتاب یاد شده آمده‌است: محالات واقع در میان بلوکین‌شماخی و قدیال که حالا شهر قبه‌است، مثل حوض و لاهج و قشونلو در شیروان و برمک و شش پاره و پایین بدوق در قبه و تمام مملکت باکو سوای شش قریهٔ تراکمه، همین زبان تات را دارند… قسم قربی مملکت قبه سوای قریهٔ خنالق که ربانی علی‌حده دارد و ناحیهٔ سموریه و کوره دو محال طبرسران که دره و احمدلو می‌باشند به اصطلاحات منطقه، زبان مخصوص دارند و اهالی ترک‌زبان را مغول می‌نامند. (Gulistan-i Iram, Baki Khanuf, “Gulistan-i Iram”, matn-i ilmi - intiqadi bi-sayy va ihtimam: Abd al-Karim Ali-zadah[va digaran],Bakku: Idarah-i intisharat-i Ilm, 1970.)
  104. گلستان-ارم - متن علمی - انتشارات علم (Gulistan-i Iram, Baki Khanuf, “Gulistan-i Iram”, matn-i ilmi - intiqadi bi-sayy va ihtimam: Abd al-Karim Ali-zadah[va digaran],Bakku: Idarah-i intisharat-i Ilm, 1970.)
  105. Ethnologue report for Azerbaijan
  106. The Pre-Soviet Era: Celebrating 100 Years in Film, Not 80-Aydin Kazimzade
  107. «Historical Dictionary of Russian and Soviet Cinema».
  108. «Musiqi - AzeriMusic.Net». بایگانی‌شده از اصلی در ۹ مه ۲۰۰۸. دریافت‌شده در ۱۷ اوت ۲۰۰۸.
  109. http://www.eurovision.tv/page/news?id=35383&_t=the_organisers_of_the_eurovision_song_contest_whats_up. پارامتر |عنوان= یا |title= ناموجود یا خالی (کمک)
  110. 6.3 The Bibi-Heybat Mosque: When Legends Shape Reality

پیوند به بیرون

ویکی‌سفر یک راهنمای سفر برای جمهوری آذربایجان دارد.
در ویکی‌انبار پرونده‌هایی دربارهٔ جمهوری آذربایجان موجود است.
  • پرونده‌های رسانه‌ای مربوط به آذربایجان در ویکی‌انبار 
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.