زبان تالشی
زبان تالشی نام یک گروه زبانی، از زبانهای ایرانی شمال غربی است. زبان تاتی نزدیکترین زبان از زبانهای ایرانی شمال غربی، به زبان تالشی است؛ به گونهای که برخی منبعهای زبان شناسی، مانند اتنولوگ، این دو را یک گروه زبانی دانستهاند.[2]
تالش | |
---|---|
tolışə zıvun толышә зывон تولشه زِوون | |
زبان بومی در | ایران جمهوری آذربایجان |
منطقه | غرب و جنوب غربی دریای کاسپین |
شمار گویشوران | ۲۳۵٫۰۰۰[1] (بدون تاریخ) |
الفبای فارسی در ایران | |
وضعیت رسمی | |
تنظیمشده توسط | فرهنگستان زبان و ادب فارسی |
کدهای زبان | |
ایزو ۳–۶۳۹ | tly |
زبانشناسی | 58-AAC-ed |
میللر معتقد است که با دلایل روشن میتوان گفت که تاتی و تالشی ادامه زبانی است که دست کم هم زمان با آغاز زبان فارسی میانه بدان سخن میگفتهاند؛ هر چند، نشانههایی نیز از پیشینه این زبانها در دوران پیش از فارسی میانه دیده میشود. این شواهد و نشانهها همان اندازه که وجه اشتراک این گویشها را با زبان پهلوی پارتی نشان میدهد گویای پیوندهای خیلی نزدیک آنها با مادی و اوستایی نیز هست. زیرا که تفاوت زبان پهلوی با زبانهای دیرین مانند مادی واوستایی به همانگونه است که تشابه و تفاوت تاتی و تالشی باآن زبانها.[4]
مقایسه تالشی و دیگر زبانهای ایرانی
تاتها، تالشها و مازندرانیها به زبانهایی سخن میگویند که در بسیاری موارد با زبان فارسی تفاوت داشته و با مادی، پارتی و اوستایی مشابهت دارد.[5] زبان تالشی مشابهت با زبانهای لری، اوستایی و کردی دارد.[6][7][8] از این رو، همه این گروههای زبانی کاملاً نزدیک را در دسته زبانهای ایرانی شمال غربی جای دادهاند. اما زبان فارسی، به دلیل تفاوت هایش، در دسته زبانهای ایرانی جنوب غربی جای داده میشود.[2].با این وجود زبان تالشی با زبان مردم جنوب ایران (زبان اچمی) که خود از شاخه جنوب غربی ایران است، نیز بسیار قرابت دارد.
تالشی و دیگر زبانهای ایرانی شمال غربی
زبان تالشی در کنار زبانهای زیر، دسته زبانهای ایرانی شمال غربی را میسازد:[9]
- گروه زبانی تالشی-تاتی
- گروه زبانی کردی
- گروه زبانی زازا-گورانی
- گروه زبانی سمنانی
- گروه زبانی مرکزی ایران
- گروه زبانی کاسپین
- گروه زبانی اورموری-پراچی
- گروه زبانی خلج
پراکنش جغرافیائی زبان تالشی
تالش زبانان بهطور عمده از قوم تالش هستند. ایشان در بخش باختری استان گیلان، پنج روستای شهرستان نمین (عنبران-میناباد-جید-میرزانق-گلشن) در استان اردبیل، و نیز مناطق آستارا-لریک-لنکران-ماساللی-یاردیملی-جلیل آباد در جنوب جمهوری آذربایجان زندگی میکنند.
گویشها و لهجههای زبان تالشی
بررسیهای موردی در مناطق تالشنشین شهرستانهای صومعهسرا و فومن نشان میدهد که روستاهای گیلکنشین همسایه از واژگان تالشی یا نزدیک به آن که با گیلکی متفاوت است بهره میگیرند. حمدالله مستوفی، در مورد مردم گیلان و نزدیکی آن با زبان پهلوی نیز اشارهای دارد. وی در وصف مردم تالش چنین میگوید: «مردمش سفید چهرهاند بر مذهب امام شافعی، زبانشان پهلوی به گیلانی باز بستهاست.»
در میان تالشان گونهگونی زبانی – به نسبت تأثیرپذیری از دیگر زبانها- به شدت وجود دارد. در تالش شمالی مشخصاً پنج گویش آستارایی، لنکرانی، ماسالی و لریکی عنبرانی دیده میشود. در تالش جنوبی، مناطق پیرامون آستارا یک گویش تالشی آمیخته با ترکی رواج دارد و در مناطق ماسال تا روستاهای پیرامون، ماکلوان، ماسوله کچا و تالش دولاب با زبان تالشی اصیلتری تکلم میشود که البته به دلیل نزدیکی به مناطق گیلکنشین از آنان تأثیر گرفته و اصیلترین گویش مربوط به منطقه تالش مرکزی یا تالشدولاب است چون مردم آن در زمانهای نزدیک زندگی همیشگی در کوه داشتند و در کمترین ارتباط با اقوام دیگر بودند. . تنها زبان موجود میان تالشان که همریشه با زبانهای شمال غربی نیست و به محدوده زبان تالشی رخنه کرده و به شدت به تنوع آن موجب شده زبان ترکی است. این مسئله در تالش شمالی و در آستارای ایران به شدت مشاهده میشود.
مردم تالش را میتوان به دو بخش تقسیم کرد:
- مردم یکجانشین که در روستاها و شهرها زندگی میکنند و پیشهشان کشاورزی است و به آنها «تالش» میگویند.
و تالشانی که در طول زندگی خود به مهاجرت از قشلاق به ییلاق و از ییلاق به قشلاق میپردازند و شغل آنها از زمانهای بسیار قدیم دامداری بوده و است اما با این حال بیشتر تالشان کشاورز هستند همچنین آثاری در دست است که در سفرنامه مریتون کاخال روسی که در قرن ده به تالشستان سفر کرده بود از تالشان آرتاویل(اردبیل) سخنانی به میان امده و همچنین قشر تات و تالش در تبریز در آن زمان که به مرور زمان از میان رفتند و آذری زبانان جای آنان را به خود اختصاص دادند.
زبان تالشی در تالش گشتاسبی
در تالش گشتاسبی، تالشان شوروی سابق در سالهای ۳۵–۱۹۳۱ براساس حروف لاتین برای خود الفبایی وضع کردند و با استفاده از آن الفبا به زبان خود برای نخستین بار نشریه، تألیفات، آثار هنری و کتب درسی منتشر کردند و به همین خط و زبان در مدارس خود تدریس نمودند. حتی در لنکران شعبهٔ تالشی دانشگاه پداگوژی (دانش آموزش و پرورش) وجود داشت. اما در سالهای پس از ۱۹۳۵ ضمن تحولات سیاسی آن دوره، به فعالیتهای میهنی و فرهنگی تالشان نقطهٔ پایان گذاشته شد. از انتشار کتاب و نشریه به زبان تالشی جلوگیری به عمل آمد. آموزش عالی و مدارس تالشی تعطیل گردید و روشنفکران تالشی را به قزاقستان و دیگر جمهوریهای شرقی تبعید کردند. در سالهای ۵۲–۱۹۴۹ ضمن سرکوب مجدد و تجزیهٔ تالشان، هزاران خانواده از آنها را به مغان کوچاندند.[10]
واژگان
English | شمالی (لنکران و لوندویل) | تالشی مرکزی | جنوبی (خوشابر/ شاندرمن) | تاتی (کلور/ گلوزان) | فارسی |
---|---|---|---|---|---|
big | yul | yâl | yâl | pilla | bozorg |
boy, son | zoa, zua | zôa, zue | zu'a, zoa | zâ | Pesar |
bride | vayü | vayu | gēša, vayu | vayu, vēi | arus |
cat | kete, pišik, piš | peču | peču, pešu, piši | pešu | gorbe, piši |
cry (v) | bamē | beramestē | dad karde,beramē | beramesan | geristan |
daughter, girl (little) | kina, kela | kilu, kela | kina, kel(l)a | kille, kilik | doxtar |
day | rüž, ruj | ruz | ruz, roz | ruz | ruz |
eat (v) | hardē | hardē | hardē | hardan | xordan |
egg | uva, muqna, uya | âgla | agla,merqona | xâ, merqowna | toxme morq |
eye | čâš | čaš, čam | čēm | čašm | čašm |
father | dada, piya, biya | dada | dada | pē | pedar |
fear (v) | purnē, târsē | târsinē, tarsestē | tarsē | tarsesan | tarsidan |
flag | filak | parčam | parcham ,beydoo | ? | parčam, derafš |
food | xerâk | xerâk | xerâk | xuruk | xorâk |
go (v) | šē | šē | šē | šiyan | raftan (šodan) |
house/room | ka | ka | ka | ka | xâne |
language; tongue | zivon | zun | zavon | zuân | zabân |
moon | mâng, uvešim | mâng | mang | mung, meng | mâh |
mother | mua, mu, nana | nana | nana,dede | mâ, dēdē, nana | mâdar, nane |
mouth | qav, gav | ga, gav, ga(f) | qar | gar | dahân, kak |
night | šav | šaw | šav | šav | šab |
north | kubasu | šimâl | shimal | ? | šemâl |
rice | berz | berz | berj,berz | berenj | berenj |
say (v) | votē | vâtē | vâtē | vâtan | goftan |
sister | huva, hova, ho | xâlâ, xolo | xâ,khala | xâv, xâ | xâhar |
small | ruk, gada | ruk | ruk | velle, xš | kučak |
sunset | šânga | maqrib | maghreb | ? | maqreb |
sunshine | haši | âftâv | aftav | ? | âftâb |
water | uv, ôv | âv | âv | âv | âb |
woman, wife | žēn | žēn, žen | yen, žen | zanle, zan | zan |
yesterday | zina | zir, izer | zir, zer | zir | diruz, di |
پانویس
- Evans, Lisa (15 April 2011). "Endangered langues: the full list". The Guardian. London. Retrieved ۵/۰۸/۲۰۱۱. Check date values in:
|accessdate=
(help) - Ethnologue report for Talysh
- شباهت ها و تفاوت هاي تالشي گيلكي و مازندراني , Jahad Daneshgahi. (in Persian)
- رابینو, ه. ل. ولایت دارالمرز ایران: گیلان. رشت: رشت، طاعتی، 1374.
- دیاکونف، ا.م. تاریخ ماد، ترجمه کریم کشاورز
- «زبان تالشی و خویشاوندی آن با زبان کردی». بایگانیشده از اصلی در ۱۸ اوت ۲۰۱۶. دریافتشده در ۱۲ مه ۲۰۰۹.
- دائرةالمعارف بزرگ اسلامی جلد ۱۴ مدخل تالش. علی عبدلی
- علی عبدلی، فرهنگ تطبیقی تالشی - تاتی - آذری، تهران، ۱۳۸۰.
- Northwestern Iranian Languages on Ethnologue
- عبدلی، علی: واژهنامه دانشآموزی تالشی - ترکی. در: مجله «آینده». سال نوزدهم، دی تا اسفند ۱۳۷۲ - شماره ۱۰–۱۲. (از صفحه ۱۰۴۰ تا ۱۰۴۲).
منابع
- مستوفی، حمدالله به اهتمام دکتر محمد دبیرسیاقی، نزه القلوب، تهران، ص. ۱۰۷
- بر پایهٔ کتاب: تالشان (از دوره صفویه تا پایان جنگ دوم ایران و روس) نوشته حسین احمدی، مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی، تهران ۱۳۸۰.
- بر پایهٔ کتاب: تاریخ گیلان پس از اسلام نوشته قربان فاخته
جستارهای وابسته
پروژهٔ ویکیپدیا تالشی آزمایشی در ویکیمدیا انکوباتور موجود است. |
الگو:کد زبانهای معرفیشده در ایزو ۶۳۹–۳ که حرف اول عنوان بینالمللی آنها حرف T است