زبان سمنانی
زبان سِمنانی (به سمنانی: سِمَنی زِفون)، یکی از زبانهای ایرانی است. زبان سمنانی از شاخهٔ زبانهای ایرانی شمال غربی است[1] و در عین حال زبان انتقالی میان زبانهای ایران مرکزی و کویش های کاسپینی به شمار میآید.گروه زبان های کاسپین به دو گروه گیلکی و مازنی(طبری) تقسیم می شود و همچنین مشتمل است بر زبان تالشی که در غرب دریای کاسپین در هر دو سوی مرز ایران و جمهوری آذربایجان گویشور دارد و همچنین زبان تاتی که در نواحی جنوب و جنوب غرب قزوین و نواحی از آذربایجان ایران و زبان تاتی جمهوری آذربایجان و داغستان گویشور دارد[2].ناصر خسرو میگوید که سمنانیها فارسی را با «لهجه دیلمی» تلفظ میکنند[3] به اعتقاد گیتی شکری و بهروز محمودیبختیاری، زبان سمنانی با زبان تاتی و زبان تالشی پیوند دارد[4][5]
این زبان با برخی واژههای متداول در خانواده زبانهای ایرانی، خود زبانی مستقل و کم وبیش خودکفا میباشد. در گروهبندی زبانهای ایرانی نو، زبان سمنانی متعلق به گروه زبانهای مرکزی ایران است.[6] این زبان دارای لهجههای گوناگونی است که هیچکدام کار یک لهجه را یکسره تمام نکردهاند.[7]
کریستن سن که در حدود سال ۱۹۱۴ دربارهٔ این زبان پژوهش نموده، میگوید:[6]
زبان سمنانی به قدری با سایر لهجههای ایرانی نظیر مازندرانی و گیلکی و غیره اختلاف دارد که خود ایرانیها میگویند، بدون اینکه این زبانها را فرا گرفته باشیم، درک میکنیم ولی زمانیکه دو سمنانی با هم صحبت میکنند، هرگز زبان آنها را نمیفهمیم.
سمنانی زبانی انعطافناپذیر است. واژههای بیگانه را به سختی میپذیرد و حتی به نظر میرسد که تا حدود یکی دو سال گذشته در مقابل ورود واژههای فارسی نیز مقاومت به خرج داده باشد. همچنین خاصیت ترکیبپذیری و ساخت واژههای جدید در این زبان در مقایسه با فارسی بسیار ضعیف است.[8]
ثبت ملی زبان سمنانی
زبان سمنانی در بهمن ۱۳۹۴ از طرف سازمان ميراث فرهنگی، صنايعدستی و گردشگری، در فهرست ميراث معنوی کشور ایران ثبت ملی شد.[9]
دستور زبان
برخی از این دستورات بر این پایهاند:[7]
دستورات جمع
- نامهایی که آخر آنها در مفرد حرف «یا» بیاید در جمع تغییری نمیکنند: کُنجی (مفرد)-کُنجی (جمع)= کنجد.
- نامهایی که آخر آنها حرفی صامت بیاید در جمع «یا» به آخر آنها افزوده میگردد: غَلیف (مفرد)-غَلیفی (جمع)= کماجدان.
- نامهایی که آخر آنها مصوت کوتاه است، در جمع مصوت کوتاهشان تبدیل به «اِی» میشود: رَجه (مفرد)-رَجِی (جمع)= بندی که بر آن رخت پهن کنند.
- نامهایی که آخر آنها مصوت بلند باشد نیز در جمع مصوت بلندشان تبدیل به «اِی» میشود: اَستا (مفرد)-اَستِی (جمع)= هسته.
دستورات مؤنث و مذکر
- سوم شخص مفرد فعل ماضی، مؤنث و مذکر دارد: ژوبِشا (مذکر)-ژینبِشیا (مؤنث)= او رفت.[10]
- افعالی که آخر آنها در ریشه زمان گذشته حرف صامت «دال» باشد، صرف مذکر و مؤنث آنها یکسان است: ژوهاکرد (مذکر)-ژینهاکرد (مؤنث)= خاو کرد.
- افعالی که آخر ریشه زمان گذشته آنها حرف صامت «ت» باشد در مؤنث مصوت کوتاه «-َ» به کلمه اضافه میشود: ژوبُخُت (مذکر)-ژینبُخُتَه (مؤنث)= خوابید.[11]
- سوم شخص فعل بودن در مذکر و مؤنث یکسان نیست: ژوگوزَه (مذکر)-ژینگوزِه (مؤنث)= او بزرگ است.
- صفات با اسامی مذکر و مؤنث، تذکیر و تأنیث پیدا میکنند و با اسناد فعل بودن در سوم شخص تذکیر و تأنیث آنها آشکار میشود: دِزار اِسبیَه= دیوار (مذکر) سفید است.
- عدد «یک» تذکیر و تأنیث دارد. عدد یک مذکر با معدود مفرد مذکر و عدد یک مؤنث با معدود مفرد مؤنث میآید: آی وَشکا= یک پسر - اییَه دترَه= یک دختر.
- صفت اشاره مفرد برای اشاره نزدیک با نامهای مذکر و مؤنث مفرد حالت تذکیر و تأنیث پیدا میکند: اِن کوتَر= این کبوتر نر - اِنَه کوتَرَه= این کبوتر ماده.
- صفت اشاره مفرد برای اشاره به نزدیک با نامهای جمع مذکر و مؤنث تغییری نمیکند و مفرد مذکر آن با این نوع اسمی بکار میرود: اِن شیلِّکی تُرشیَن= این زردآلوها ترش هستند.
- نامهایی که از زبانهای دیگر وارد میشوند، گروهی مذکر و پارهای جزء اسامی مؤنث طبقهبندی میگردند: ماشین و دیپلم= مذکر - صَندلیَه و کُمُدَه= مؤنث.
گویشهای ناحیه سمنان
چندین گویش در اطراف سمنان رواج دارند که شامل سرخهای، لاسگردی، افتری، سنگسری و بیابانکی میباشد.[12]
ضمایر شخصی | مفرد:١ | ٢ | ٣ | جمع:١ | ٢ | ٣ |
---|---|---|---|---|---|---|
سرخهای فاعلی | ā | tā | ū | ham | huž | žin |
غیر فاعلی | mun | tā | žu | ham | huž | žin |
لاسگردی فاعلی | a | to | žo | ham | hōž | žon |
غیر فاعلی | am, mo | to,ta | žo | ham | hōž | oya |
سنگسری فاعلی | a | tö | nā مؤنث / nö مذکر | ham | xā | anun |
غیر فاعلی | ma | ta | nī مؤنث / ne مذکر | ham | xā | anun |
بیابانکی فاعلی | a | tu | un | hamā | šamā | un(a)hā |
غیر فاعلی | mu | ta | žu | hamā | šamā | žun |
افتری فاعلی | a | tu | u | hēm | hūy | yūn |
غیر فاعلی | mu(n) | ta |
منابع
- منبع: اُرانسکی، یوسیف م. زبانهای ایرانی، ترجمه دکتر علی اشرف صادقی، تهران، انتشارات سخن ۱۳۷۸.
- Semnānī, spoken east of Tehrān, forms a transitional stage between the central dialects and the Caspian dialects. The latter are divided into two groups, Gīlakī and Māzandarānī (Tabarī). Also closely related is Tālishī, spoken on the west coast of the Caspian Sea on both sides of the border with Azerbaijan. To this northwestern group belong the so-called southern Tātī dialects spoken south and southwest of Qazvīn, as well as the scarcely known dialects of Harzan and Galinqaya spoken northwest of Tabriz. The name Tātī is usually applied to the dialects spoken in Russian Dagestan and northeastern Azerbaijan., Ronald Eric Emmerick, “Semnānī language,” The Editors of Encyclopaedia Britannica
- BOSWORTH,C.E. , encyclopedia of islam,2ed ed,vol 9,"SIMNAN",LEIDEN,BRILL,1997,pp 613-614
- شکری، گیتی، دانشنامه جهان اسلام، جلد ۶، مدخل "تات" بایگانیشده در ۶ مارس ۲۰۱۲ توسط Wayback Machine
- محمودیبختیاری، بهروز، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، جلد ۱۴، مدخل "تاتی"
- پناهی، ۶
- ستوده، یک-شانزده.
- پناهی، ۱۴–۱۳
- خبرگزاری مهر: زبان سمنانی در فهرست ميراث معنوی كشور ثبت شد، نوشتهشده در ۳ بهمن ۱۳۹۴؛ بازدید در ۲۷ مهر ۱۳۹۸.
- در فعل چاییدن این قاعده صدق نمیکند: ژومِچا (مذکر)-ژینمِچِی (مؤنث)= میچایید
- در فعل گفتن این قاعده صدق نمیکند: ژوبات (مذکر)-ژینبات (مؤنث)= گفت
-
اشمیت، رودیگر (١٣٨٣). راهنمای زبانهای ایرانی. دوم. ترجمهٔ آرمان بختیاری. به کوشش حسن رضایی باغبیدی. عسکر بهرامی، نگین صالحی. تهران: ققنوس. ص. ۵۱۱-۵۰۹. شابک ۶-۳۹۰-۳۱۱-۹۶۴ مقدار
|شابک=
را بررسی کنید: checksum (کمک).
- ستوده، منوچهر (۱۳۴۲)، فرهنگ سمنانی، سرخهای، لاسگردی، سنگسری، شهمیرزادی، تهران: دانشگاه تهران
- پناهی، احمد (پناهی سمنانی) (۱۳۶۶)، فرهنگ سمنانی شرح حال و نمونه آثار محلی شاعران در گویش سمنانی، تهران