زبان آسی
آسی (به زبان آسی: Ирон ایرُن، یا ирæтты ӕвзаг ایرَتّی اَوژاگ (به معنی زبان مردم آسی) os:Ирон ӕвзаг) یکی از زبانهای ایرانی شاخهٔ شرقی است که امروزه در قفقاز در منطقهای میان روسیه و گرجستان صحبت میشود. آسی و تاتی تنها زبانهای ایرانی هستند که به صورت بومی در بخشی از قاره اروپا رایجاند.[3]
آسی | |
---|---|
Ирон ӕвзаг (ایرُن اَوژاگ) | |
زبان بومی در | روسیه (اوستیای شمالی-آلانیا), اوستیای جنوبی (partially recognized), گرجستان، ترکیه |
قومیت | مردم آسی |
شمار گویشوران | e18 |
گونههای نخستین | زبان سکایی باستان
|
گویشها | |
الفبای سیریلیک خط گرجی (c. 1820–1954) الفبای لاتین (۱۹۲۳–۱۹۳۷) | |
وضعیت رسمی | |
زبان رسمی در | روسیه اوستیای جنوبی |
کدهای زبان | |
ایزو ۱–۶۳۹ | os |
ایزو ۲–۶۳۹ | oss |
ایزو ۳–۶۳۹ | oss |
گلاتولوگ | osse1243 [2] |
زبانشناسی | 58-ABB-a |
Ossetian text from a book published in 1935. Part of an alphabetic list of proverbs. Latin script. | |
گویندگان این زبان قسمتی در جمهوری اوستیای شمالی-آلانیا و قسمتی در جمهوری گرجستان که ناحیه خودمختار اوستیای جنوبی خوانده میشود، سکونت دارند. گویشی که بیشتر جنبه ادبی دارد «ایرُنی» است. زبان آسی را دنباله زبان سکائی باستان میشمارند. شماره گویشوران به این زبان، در حدود ۷۰۰ هزار نفر است که عمدتاً در آلان سکونت دارند. همچنین شماری از گویشوران زبان آسی در کشور ترکیه بهسر میبرند. زبان آسی وامواژههایی از زبانهای گرجی و روسی در درون خود دارد.
آسی، زبانی از خانوادهٔ هندو-اروپایی و متعلق به شاخه سکایی از زبانهای ایرانی شمال شرقی است. این زبان از مناطق شرقی ایران به قفقاز رفته و با زبان سغدی که آثار آن در آسیای میانه و ترکستان چین به دست آمده و با زبان یغنایی که امروزه در نواحی شرقی سمرقند رایج است و نیز با زبان خوارزمی مربوط است.[4]
گویشها
دو گویش اصلی زبان آسی، گویش ایرونی در خاور اوستیا و دیگوری (دیغوری) در باختر آن میباشند. بیشتر آسها به گویش ایرونی سخن میگویند که گویش ادبی هم بهشمار میآید. غیرازاین دو گروه یک لهجه آسی دیگر هم در مجارستان وجود داشته که بدان یاسی (jassic) میگفتهاند. زبان یاسی اگرچه از میان رفته اما یاسیها هنوز در مجارستان زندگی میکنند. بطور کل شمار گویشوران آسی زبانِ لهجه ایرونی بیش از لهجه دیگوری است و از این رو لهجه معیار آسی نیز بهشمار میآید. اخیراً آثار و نوشتههایی نیز به گویش دیگوری ترجمه شدهاست. گویشوران دیگوری اغلب در غرب اوستیا زندگی میکنند و ایرونی لهجه شرقیتر این زبان است.
گویش دیگوری به لحاظ تغییرات زبانی نسبت به همتای خود تا اندازهای قدیمی تر و کهنتر بنظر میرسد. تفاوتها حتی در نظام شمارشی بیستگانه دیگوری در مقایسه نظام دهگانی ایرونی وجود دارد و اختلافهایی در صرف و نحو افعال نیز دارند با این حال هردو گویشهایی از یک زبان واحد شمرده میشوند و خود نیز بر این اعتقاد هستند.
تاریخچه
نیاکان آسها را در قرون وسطی «آلان» و «الآن» و در دوران باستان «سَرمَت» نامیدهاند. این زبان اکنون زبان آسهای اُستیای شمالی (در فدراسیون روسیه) و اُستیای جنوبی (در گرجستان) است. به علاوه در برخی نقاط دیگر چون کابارده بالکار و استاوروپول نیز عدهای به زبان آسی تکلم میکنند. سرزمین آسیزبانها در دو سوی سلسله جبال قفقاز واقع شدهاست. زبان آسی در اصل یک زبان ایرانی است، ولی به سبب تأثیر زبان مردم قفقاز، تغییراتی در آن روی داده و از این جهت آن را یک زبان دو جنبهای و شامل عناصر ایرانی و غیر ایرانی میدانند. بیرونی در مقدمهٔ تحدید نهایت الاماکن مینویسد که زبان قوم آلان و آس، آمیختهای از خوارزمی و بجناکی است.[4]
از زبان آسی در دورهٔ باستان اثری در دست نیست. در دورهٔ کلاسیک و میانه از زبان سکایی غربی جدا میگردد. نزدیکی این زبان با پشتو و یغنابی این رااثبات میکند. اولین اثر به جای مانده از این زبان در دورهٔ کلاسیک نبشتار سنگ قبری در قفقاز است که به خط یونانی. این زبان تنها زبان ایرانی جدید است که از زبان فارسی تأثیر نپذیرفتهاست. آسی زبانان نماینده امروزی زبان قدیم اسکیتها محسوب میشوند. این زبان که از زبانهای ایرانی شرقی بهشمار میرود با زبانهای پامیری و زبان پشتو نزدیکی فراوان دارد. زبان آسی به همراه زبانهای آذری، تاتی، تالشی و کردی زبانهای ایرانی رایج در قفقاز محسوب میشوند. آسیها را بازماندگان ماساژتها و سرمتیها نیز دانستهاند که همگی تیرههای سکایی بودهاند. در دورههای متاخر آثاری از زبان آسی میانه به خط لاتین یا یونانی بدست آمدهاست که همگی تحت تأثیر زبان یونانی بودهاند. همچنین مطالعه آثار میانه آسی نشان میدهد که این زبان آموزه دارای دگرگونی آواشناسی شدهاست و آواهای این زبان تحت تأثیر زبانهای قفقازی تا حد زیادی تغییر یافتهاند. همچنین آسیهای مهاجر در مجارستان نیز آثاری به این زبان خلق کرده و گویشی ویژه برای خود داشتند.
ویژگی
زبان آسی در عین حال که از تأثیر زبان فارسی به دور مانده، ولی بسیاری از ویژگیهای زبانهای باستانی ایران (مانند صرف اسم در حالات چندگانه و کاربرد پیشوندهای متعدد برای افعال و غیره) را نگهداشتهاست.[4]
ادبیات و نگارش
این زبان از آنجا که از خانوادهٔ زبانهای ایرانی است شباهتهایی با فارسی دارد. ابایف زبانشناس شوروی سابق بیان داشته باوجود شباهتهای موجود میان آسی با زبانهای قفقازی در اثر ممارست در طول تاریخ، زبان آسی ویژگی خود را به عنوان یک زبان ایرانی نگاه داشتهاست؛ و این در ریشهیابی واژهها و ساخت دستوری به چشم میآید.[5]
خط در این زبان هم سرگذشت طولانی ندارد. عنوان شد که در قرون میانه سنگ قبری آسی با الفبای یونانی بهدست آمد. پس از غلبه روسها در قفقاز الفبای روسی در آنجا گسترش یافت. نخستین کتاب آسی با الفبای سیریلیک در سال ۱۷۹۸ به نام توضیح المسائل پدر روحانی گای در مسکو منتشر شد. در ابتدای قرن نوزدهم ایوان یالغوزیژه متون کهن کلیسایی را از گرجی به آسی ترجمه نمود و به خط گرجی با اندکی تغییرات به چاپ رساند.[6] اولین نشریه آسی به نام ایرون گازت به سال۱۹۰۶ در ولادی قفقاز به چاپ رسید. در همان دوران ادبیات نوین آسی در روسیه پایهگذاری شد. بنیانگذار ادب آسی کاستاختاگوروف میباشد.[7] تا پیش از فروپاشی اتحاد شوروی دو نشریه روزانه آسی چاپ میشد: ۱- راست زیناد (راستی) در شمال و ۲- خورزرین (بهمعنی: خورشید زرین یا آفتاب طلایی یا رنگینکمان) که در کل به داستانها و اشعار معاصر اوستی علاقه نشان میدهند.
کهنترین اثر مکتوب زبان آسی، سنگنبشته زِلنچوک است که به ۹۴۱ میلادی تعلق دارد. این نوشته که سنگ قبری در ۲۱ سطر و به خط یونانی است، در ۱۸۸۸ میلادی در کرانهٔ راست رودخانهٔ زلنچوک، یعنی در سرزمین باستانی آلانها، کشف شدهاست، اما رسم نگارش این زبان به خط یونانی بر اثر عوامل مختلف تاریخی از جمله هجوم تاتارها از میان رفتهاست. زبان آسی روزگاری به خط فارسی (عربی) نیز کتاب میشدهاست.[8]
خط
خط آسی در سال ۱۷۹۸ میلادی توسط مبلغان مسیحی بر اساس خط کلیسایی اسلاوی ساخته شد. در ۱۸۴۴ میلادی آندره شِگرِن (۱۷۹۴–۱۸۵۵ م) الفبایی بر پایه خط سریلیِ غیر دینی وضع کرد و سپس و. میللر خطی بر مبنای الفبای لاتین برای زبان آسی طرح نمود. از سال ۱۹۲۳ میلادی تا ۱۹۳۸ میلادی برای زبان آسی شمالی و جنوبی از الفبایی که بر اساس خط لاتین طرحریزی شده بود، استفاده میشد.[8]
در ۱۹۳۸ میلادی خط جدیدی بر اساس الفبای روسی برای زبان آسی وضع شد، که تاکنون معمول و مورد استفاده است. گرچه در سدههای ۱۸ و ۱۹ کسانی بودهاند که به زبان آسی شعر میگفتند، اما کُستا ختاگوروف (۱۸۵۹–۱۹۰۶ میلادی) شاعر ملی و بنیانگذار ادبیات آسی بهشمار میرود، سرودههای او در ترقی و تکامل این زبان سهم مهمی داشتهاست. داستانهای مربوط به قهرمانان «نَرت» از ادبیات ملی این زبان است که اکنون ضبط شده و به صورت مکتوب، موجود است و در ادبیات آسی اهمیت خاصی دارد.[8]
لهجهها
زبان آسی دارای ۲ لهجه است: لهجهٔ ایرون در شرق و لهجهٔ دیگور در غرب. لهجهٔ ایرون در بخش وسیعی گسترش یافته و ۷۵ درصد آسها به آن لهجه تکلم میکنند و مبنای زبان ادبی آسی است. ایرون یک لهجهٔ فرعی نیز دارد که «توالی» خوانده میشود. لهجهٔ دیگور که در بخش غربی و در امتداد رودخانههای اوروخ و اورسدن رواج دارد، یک لهجهٔ مهجور است ولی ویژگیهای مراحل قدیمی این زبان را بیشتر در خود حفظ کردهاست.[8]
آواشناسی
در آواشناسی این زبان، ۷ مصوت و ۲۸ صامت وجود دارد، و اسم و فعل در آن صرف میشوند. اسمها مفرد و جمع و نکره و معرفه دارند و در ۹ حالت صرف میشوند. اعداد در زبان آسی دارای ۴ طبقهاند: وصفی، ترتیبی، توزیعی و کسری.[8]
واژگان
واژگان زبان آسی به دلیل اینکه از گروه زبانهای ایرانی شمال شرقی میباشد بیش از هر زبان دیگری شبیه گویشهای مختلف پامیری و یغنابی و نیز پشتو میباشد. وامواژههای زبانی دیگر و تغییرات آوایی به دلیل همجواری با زبانهای غیر ایرانی در واژهشناسی آسی دخیل بودهاست اما از نظر واژگان همچنان ویژگی ایرانی خود را حفظ نمودهاند. زبان آسی مانند زبان فارسی فاقد جنس و تثنیه میباشد. ضمائر مالکی مانند گویشهای کناره دریای خزر در ایران پیش از اسم و مضافٌالیه پیش از مضاف میایستد. گاهی جملات با گروههای اسمی همراه میشود.
فارسی | ایرِنی | دیگُوری |
---|---|---|
پیل | pil | pil |
پیغمبر | paxumpar | paxompar |
زندان | zindon | zindon |
نمد | nimat | nimad |
نشان | nishan | nisan |
آدم | adam | adan |
سر | sar | sar |
گوش | gus | gush |
دندان | dandaq | dandaq |
انگشت | anguzh | anguz |
خدا | khushani | khusai |
خورشید | khur | khur |
خوردن | kharan | kharun |
خوش | khorsh | khors |
معنی | آتش | ماه | نو | مادر | خواهر | شب | بینی | سه | سرخ | زرد | سبز | گرگ |
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
ترجمه به زبانهای دیگر | ||||||||||||
آسی | арт art | мæй mæj | нæуæг næwæg | мад mad | хо xo | æхсæв æxšæv | фындз fênz | æртæ ærtæ | сырх šêrx | бур bur | цъæх ts'æx | бирæгъ biræğ |
سنسکریت | agni/atar | māsa | nava | matar | svasā | rātri | nāsa | traya | rudhira | peeta | vrkis | |
پشتو | اور or | میاشت mjāšt | نوی nəwai | مور mōr | خور xōr | شپه špa | پوزه pōza | دری drē | سور sur | ژړ žəṛ | شین šin | لیوه lewə |
هندی | āg | mahīna | nayā | mā | behn | rāt | nāk | tīn | lāl | pīlā | harā | bheyrryā |
کردی | ئاگر
āgr |
مانگ/ مه
māň/mah |
نهو/نه
naw/nah |
دالگ/دایک
dālg/dāyik |
خوهیشگ
xwašeg |
شهو
šaw |
لوت
lüt |
سهse | سوور/سۆر
sûr/sōr |
زهرد
zard |
سهوز/کهسک
sawz/kask |
گور/گورگ
gor/gurg |
انگلیسی | fire | month | new | mother | sister | night | nose | three | red | yellow | green | wolf |
آلمانی | Feuer | Monat | neu | Mutter | Schwester | Nacht | Nase | drei | rot | gelb | grün | Wolf |
لاتین | ignis | mēnsis | novus | māter | soror | nox | nasus | trēs | ruber | flāvus, gilvus | viridis | lupus |
فرانسه | feu | mois | nouveau | mère | sœur | nuit | nez | trois | rouge | jaune | vert | loup |
ایتالیایی | fuoco | mese | nuovo | madre | sorella | notte | naso | tre | rosso | giallo | verde | lupo |
اسپانیایی | fuego | mes | nuevo | madre | hermana | noche | nariz | tres | rojo | amarillo | verde | lobo |
کاتالان | foc | mes | nou | mare | germana | nit | nas | tres | roig / vermell | groc | verd | llop |
رومانیایی | foc | luna | nou | mamă | soră | noapte | nas | trei | roşu | galben | verde | lup |
یونانی | φωτιά fotiá | μήνας minas | νέος neos | μητέρα mitera | αδελφή adhelfi | νύχτα nihta | μύτη miti | τρία tria | ερυθρός erithros | κίτρινος kitrinos | πράσσινος prassinos | λύκος likos |
لیتوانیایی | ugnis | mėnuo | naujas | motina | sesuo | naktis | nosis | trys | raudona | geltona | žalias | vilkas |
بلغاری | огън ogən | месец mesets | нов nov | майка maika | сестра sestra | нощ nosht | нос nos | три tri | червен cherven | жълт zhălt | зелен zelen | вълк vălk |
روسی | огонь ogón’ | месяц miesyats | новый novyi | мать mat' | сестра siestra | ночь noch' | нос nos | три tri | красный، рыжий krasnyi, ryzhyi | жёлтый zholtyi | зелёный zielionyi | волк volk |
طبری (مازندرانی) | تَش
taš |
مونگ
muŋ |
نو
Nu |
مار
mār |
خواخِر
xaxer |
شو
šu |
فِنی
feni |
سه
se |
سِرخ
serx |
زَرد
zard |
سوز
sūz |
وِرگ
verg |
پرسشواژهها
- чи (چی) - کی؟، چه کسی؟
- цы (تسێ) - چه؟
- кæд (کَد) - کِی؟
- кæм (کَم) - کجا؟
- цæмæн (تسَمَن) - چرا؟
- куыд (کوێد- Kwid) - چطور؟
- куыд æгъдауæй (کوێد اَغداوَی- Kwid əğdawəy) - چگونه؟
- цал (تسال) - چند؟
- кæцы (کَتسێ) - کدام؟
پیشینه آسیشناسان
تحقیق در زبان آسی را ایرانشناسان روس (آ. شِگرِن، پ. لِرخ، ک. زالمان) مقارن نیمهٔ قرن نوزدهم شروع کردند، اما بزرگترین افتخار در این زمینه نصیب آکادمیسین و.ف. میلِر شد که یک سلسله تحقیقات بسیار مهم دربارهٔ آسی از خود به جا گذاشته و بهطور قعطی نشان دادهاست که این زبان، دنبالهٔ گویشهای سکایی ادوار باستان است. وی دستور تاریخی زبان آسی را که در Grundriss چاپ شده و تا این زمان اهمیت خود را حفظ کردهاست و نیز یک فرهنگ آسی-روسی-آلمانی تألیف کرده که پس از مرگش به چاپ رسیدهاست. در دوران شوروی تحقیق در زبان آسی دنبال شد و امروز نیز در لنینگراد و مسکو (الکساندر آرنولدویچ فریمان، واسیلی آبایف)، در تفلیس (گ.س. آخولدریانی) و در اُرجونیکدزه ادامه دارد. در دهههای اخیر آثار متعددی منتشر شدهاند که جنبههای آواشناسی، دستور، واژگان و تاریخ زبان آسی را عمق میبخشد. مهمترین تحقیقات را آبایف انجام دادهاست.[10]
پانویس
- Windfuhr 2013.
- Nordhoff, Sebastian; Hammarström, Harald; Forkel, Robert; Haspelmath, Martin, eds. (2013). "Ossetian". Glottolog 2.2. Leipzig: Max Planck Institute for Evolutionary Anthropology.
- Dorren, Gaston, and Jenny Audring. 2012. Taaltoerisme: feiten en verhalen over 53 Europese talen. Schiedam: Scriptum.
- فکرت، محمدآصف (۱۳۶۷). «زبان آسی». دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. ۱. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. ص. ۳۷۰. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۷۰۲۵-۰۴-۱. دریافتشده در ۱۰ اوت ۲۰۱۷.
- Abaev, V. I. A Grammatical Sketch of Ossetic translated by Stephen P. Hill and edited by Herbert H. Paper, 1964
- رودیگر اشمیت. راهنمای زبانهای ایرانی. ص۷۴۶.
- تاریخ زبان فارسی. دکترابولقاسمی. تهران. نشرسمت. ۱۳۷۳
- فکرت، محمدآصف (۱۳۶۷). «زبان آسی». دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. ۱. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. ص. ۳۷۱. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۷۰۲۵-۰۴-۱. دریافتشده در ۱۰ اوت ۲۰۱۷.
- کاظمزاده، محمد (۱۳۸۸). «اوستها: میراث داران ایران فرهنگی در قفقاز». فصلنامه مطالعات ملی (دوم): ۱۷۱.
- ارانسکی، زبانهای ایرانی، 124-125.
منابع
- ارانسکی، یوسف م (۱۳۸۶). زبانهای ایرانی. ترجمهٔ علی اشرف صادقی. تهران: انتشارات سخن. شابک ۹۶۴-۶۹۶۱-۲۴-X.
- رودیگر اشمیت. راهنمای زبانهای ایرانی. جلد دوم. ترجمه حسن رضایی باغ بیدی و همکاران. تهران. نشر ققنوس. چاپ دوم. ۱۳۸۷
برای مطالعه بیشتر
- Thordarson, Fridrik (2009). "OSSETIC LANGUAGE i. History and description". Encyclopædia Iranica. Retrieved 10 September 2017.
- Cheung, J.T.L (2013). "Ossetic Loanwords in Hungarian". Encyclopædia Iranica. Retrieved 10 September 2017.
- Encyclopædia Britannica, Ossetic language