زبان‌های کردی

زبان‌های کردی یک زنجیره گویشی از زبان‌های هندواروپایی در شاخهٔ زبان‌های ایرانی غربی هستند که کردها هم اینک با آن‌ها سخن می‌گویند.[11][12] زبان‌های کردی از زبان‌های ایرانی شاخه شمال غربی هستند که با زبان فارسی و بلوچی خویشاوندی دارند.[13][14][15][16][17] تعریف یک زبان به عنوان «کردی» همواره دستخوش عوامل غیر زبان‌شناختی به‌ویژه عوامل سیاسی، و فرهنگی است.[18] در واقع زبان کردی زبان واحدی نیست و زبان واحدی به نام کردی وجود ندارد، زبان کردی به معنای یک زبان با یک شکل استاندارد و مرز و تعریف مشخص نیست، آنچه هست زبان‌های مستقلی (سورانی، کرمانجی، کلهری و …) است که مجموعاً کردی نامیده می‌شوند[18][19] و امروزه به طیفی از زبان‌های ایرانی شمال غربی اطلاق می‌شود که گاه به هم نزدیک و گاه نسبت به هم از نظر زبان‌شناسی دور هستند. این زبان‌ها عبارتند از: کردی شمالی (کرمانجی)، کردی جنوبی:کرماشانی،ایلامی، کلهری میباشد. بزرگترین ایل در میان کردها ،ایل کلهر میباشد و پایتخت و مرکز ایل کلهر نیز شهرستان گیلانغرب میباشد.در گویش کلهری لهجه گیه لانی کمترین تغییرات زبانشناسی و گفتاری از نظر شکل ادای کلمات و وام واژه ها داشته است،در این گویش (کلهری) در ابتدای بیشتر افعال حرفی وجود ندارد و افعال بدون پیشوند است و در ابتدای فعل‌های لهجه اردلانی «ئه» /a/و در گویش سورانی و در گویش کرمانجی «د» /d/در ابتدای فعل وجوددارد. مثال: کرمانشاهی: چم (می‌روم) اردلانی: ئه‌چم (می‌روم)، و سورانی (ده روم) و کرمانجی: ده‌چم (می‌روم) و کردی مرکزی(سورانی). به لحاظ زبان شناختی گورانی و زازا را نمی‌توان کردی شمرد. این زبان‌ها جز شاخه زازا-گورانی از زبان‌های ایرانی شمال غربی‌اند.[20][21][22][23][24] کردها و گورانی‌ها مایلند زبان گورانی را گویشی از زبان‌های کردی بشمارند[25][26][27][28] و برخی زبان‌شناسان (مانند فردیناند هنربیخلر،[29] شیهاالسلامی،[30] حسن‌پور،[31] ارانسکی[32] و خزنه‌دار[33]) هم این دیدگاه را تایید می‌کنند؛ ولی تفاوت‌های زبان‌های زازا-گورانی و زبان‌های کردی بسیار زیاد است و برخی زبانشناسان گورانی را به عنوان گویشی کردی طبقه‌بندی نمی‌کنند.[28] به ویژه مک‌کنزی از طرفداران این دیدگاه به شمار می‌رود.[34] برخی هم، مانند چمن‌آرا، با رد دیدگاه مک‌کنزی آن را نه زبانی برای گفتگو بلکه زبان ادبی برساخته ساکنان زاگرس می‌دانند.[35][36][37]

زبان‌ کُردی
کوردی، Kurdî
زبان بومی در ایران
 ترکیه
 عراق
 سوریه
 ارمنستان
 جمهوری آذربایجان
 گرجستان
منطقهایران، کردستان، آناتولی، خراسان
قومیتکرد
شمار گویشوران
[1]
گویش‌ها
کردی شمالی (کرمانجی)
کردی میانی (سورانی)
کردی جنوبی (کرمانشانی)
وضعیت رسمی
زبان رسمی در
 عراق[2]
 کردستان[3]
 کردستان سوریه[4][5]
زبان اقلیت
شناخته‌شده در
 ارمنستان[6]
 جمهوری آذربایجان (Educational language of a recognized national minority)[7]
 گرجستان (Educational language of a recognized national minority)[8][9]
کدهای زبان
ایزو ۱–۶۳۹ku
ایزو ۲–۶۳۹kur
ایزو ۳–۶۳۹kur – کد همگانی
کدهای اختصاصی:
ckb  سورانی
kmr  کرمانجی
sdh  کردی جنوبی
گلاتولوگkurd1259[10]
زبان‌شناسی58-AAA-a (کردی شمالی از جمله کورمانجی & کورمانجیکی) + 58-AAA-b (کردی مرکزی از جمله Dimli/Zaza & Gurani) + 58-AAA-c (کردی جنونی از جمله Kurdi)
توزیع جغرافیایی کردی و دیگر زبان های ایرانی گویشی توسط کردها


نقشه گویش های زبان کردی
بخش‌های کردنشین

عبارت «کِرمانجی» اصطلاحی است که به زبان قاطبهٔ کردها داده می‌شود. این زبان دارای سه گویش اصلی، یعنی کورمانجی یا کرمانجی شمالی، سورانی یا کرمانجی مرکزی و کرماژی یا کرمانجی جنوبی می‌باشد. از آن جا که اکثر کردها به زبان کرمانجی صحبت می‌کنند معمولاً در متون علمی این زبان را «کُردی» می‌خوانند.

زبان‌های کردی شباهتهایی به زبان‌های بلوچی، گیلکی، تالشی، گورانی و زازاکی نیز دارند، این زبان‌ها نیز متعلق به زیرگروه شمال غربی زبان‌های ایرانی هستند. از دیگر زبان‌های مشابه به زبان‌های کردی که زیرگروه جنوب غربی زبان‌های ایرانی به‌شمار میایند، فارسی و لری هستند؛ که هرکدام در مناطق وسیعی تکلم می‌شوند.

گویش‌های مختلف عمدتاً در بخش‌هایی از ایران، عراق، سوریه و ترکیه مورد استفاده قرار می‌گیرد. جمعیتهای پراکنده کرد همچنین در جمهوری آذربایجان، ارمنستان، لبنان و کشورهای اروپایی به ویژه آلمان و انگلستان نیز زندگی می‌کنند.[38]

وضعیت کنونی دانش زبان‌شناسی در مورد زبان کردی تقریبی است، دانش زبان‌شناسی اجازه می‌دهد مرزهای تقریبی مناطقی را که هسته اصلی قومی سخنرانان گویشهای معاصر کرد شکل گرفته‌است، را ترسیم کند. نظریهD.N.Mackenzie، پیشنهاد شده در اوایل دهه ۱۹۶۰ (مکنزی ۱۹۶۱) است. مکنزی در آفرینش ایده‌های (P. Tedesco) (۱۹۲۱: ۲۵۵) و در مورد ویژگی‌های آوایی، مورفولوژیکی فونیکی مشترک که کردها، فارسی و بلوچی به اشتراک گذاشته‌است، مکنزی به این نتیجه رسید که سخنرانان این سه زبان ممکن است یک بار در زمان‌های گذشته در تماس با هم و نزدیک به هم بوده‌اند. وی کوشیده‌است وحدت زبانی ادعایی فارسی-کرد-بلوچی را که احتمالاً در مناطق مرکزی ایران بوده، بازسازی کند. مطابق نظریه مکنزی، پارس‌ها (هخامنشیان) استان فارس را در جنوب غربی اشغال کردند (براساس این فرض که هخامنشیان به فارسی صحبت می‌کردند)، بلوچ‌ها (پرتو بلوچ‌ها) در مناطق مرکزی غرب ایران و ساکن بودند کردها (پرتو کردها) در شمال غربی لرستان و اصفهان زندگی می‌کردند.[39]

ارتباط زبان اوستایی، پارسی، مادی و پهلوی با زبان‌های کردی

در سال‌های اخیر تصور نادرستی در بین عوام از ارتباط زبان اوستایی و کردی ایجاد شده‌است. زبان اوستایی یک زبان ایرانی شرقی است و زبان‌های کردی جزو شاخه غربی زبان‌های ایرانی اند و به طبع نمی‌توانند بازمانده یک زبان ایرانی شرقی (اوستایی) باشند. همانندی‌های فارسی، کردی، بلوچی و هر زبان ایرانی دیگر با اوستایی بدین دلیل است که همه این زبان‌ها ایرانی اند و از یک نیای مشترک زبان نیا-ایرانی منشعب شده‌اند.

از زبان مادی نیز تنها واژگان انگشت شماری در آثار دیگر زبان‌ها به جای مانده و به طبع بر اساس چند واژه معدود نمی‌توان هیچ زبانی را بازمانده زبان مادی دانست. همچنین زبان اوستایی و مادی متعلق به دوره کهن یا باستانی زبان‌های ایرانی اند و هیچ بازمانده شناخته شده‌ای در دوره میانه زبان‌های ایرانی ندارند. همه زبان‌های کردی متعلق به دوره نوین زبان‌های ایرانی اند و نیای مستقیمی در دوره میانه ندارند.

زبان پهلوی ساسانی که نام دانشگاهی آن پارسی میانه است و پارسیگ نامیده می‌شده، نیای زبان فارسی است و طبیعتاً مانند فارسی، یک زبان ایرانی جنوب غربی است. زبان پهلوی اشکانی (زبان پارتی) یا پهلوانی یک زبان ایرانی شمال غربی است و از این نظر با تالشی، گیلکی، زازایی، گورانی هم خانواده است[22][23][40][41][42][43]

زبان کردی متعلق به شاخه ایرانی خانواده هندو اروپایی است. زبان شناسان معمولاً زبان کردی را به عنوان زبان‌های شمال غربی ایران و بعضی محققان این زبان را به عنوان میانجی بین شمال غرب (اشکانی) و جنوب غربی (پارسی باستان) ایران طبقه‌بندی می‌کنند. مارتین ون براینسنن یادآور می‌شود که «کردی ویژگی و عنصر زبانی قوی جنوب غربی (پارسی هخامنشی) را دارد»، در حالی که «زازا و گوران متعلق به گروه شمال غربی (اشکانی _ مادی) ایران هستند»

لودویگ پولس معتقد است که کردی به نظر می‌رسد زبان اصلی شمال غربی ایران است. اما اذعان می‌کند که ویژگی‌های مشترک بسیاری با زبان‌های جنوب غربی ایرانی مانند پارسی باستان دارد، که ظاهراً به دلیل تماس‌های طولانی مدت و زیاد تاریخی می‌باشد.

ولادیمیر مینورسکی خاورشناس و دیپلمات روسی معتقد است اقوام کردها بازماندهٔ مادها هستند، ولی هیچ ادعا و اثبات زبانشناختی مبنی بر ارتباط زبان‌های کردی امروز با زبان مادی ارائه نداده‌است و فقط از دید تاریخی به مسئله نگریسته‌است. همان‌طور که گفته آمد، زبان مادی متعلق به دوره کهن یا باستانی زبان‌های ایرانی اند و هیچ بازمانده شناخته شده‌ای در دوره میانه زبان‌های ایرانی ندارند. همه زبان‌های کردی متعلق به دوره نوین زبان‌های ایرانی اند و نیای مستقیمی در دوره میانه ندارند و از زبان مادی نیز تنها چند واژه در نوشته‌های دیگر زبان‌های باستانی به جای مانده‌است.

در سال ۱۹۵۱ یکی از شاگردان معروف مینورسکی بنام دی.ان. مک کنزی که جزو سرشناس‌ترین متخصصین فارسی میانه (پهلوی) و زبانهای کردی شمرده می‌شود، مقاله‌ای با عنوان «ریشه‌های زبان کردی» نوشت. او در این نوشته اظهار تعجب کرد که چرا باوجود آنکه استاد مینورسکی به بسیاری ادعاهای مبالغه آمیز و مبهم دربارهٔ «ریشه کردها» جواب داده‌است، هنوز «موضع کردهای معاصر به تاریخ از یک انگیزه بسیار ساده سرچشمه می‌گیرد و آن هم نیاز به اجداد قهرمان است و از آنجا که دوره امپراتوری مادها هنوز به اصطلاح صاحبی ندارد، کردهای معاصر پنهان نمی‌کنند که می‌خواهند مادهای باستان را در این نقش ببینند.[44]

مک کنزی پس از بررسی بسیاری از گونه‌های زبان‌های ایرانی درمقاله معروفش بنام «ریشه‌های زبان کردی» می‌نویسد: «وظیفه نخست من باید تعریف زبان کردی از طریق تعیین مشخصاتی باشد که آن را از دیگر لهجه‌های ایرانی متمایز می‌کند. متأسفانه باید در ابتدای این بحث اعتراف کنم که نتایجی که به آن رسیده‌ام، عموماً منفی هستند، زیرا تقریباً در برابر هر مشخصه ویژه زبان کِردی، یک مشخصه مشابه در دستکم یک لهجه دیگر ایرانی وجود دارد» آنگاه او در ادامه این مقاله به تحلیل و مقایسه خصوصیات دستوری و صرفی (مورفولوژیک) کردی با دیگر زبان‌های ایرانی می‌پردازد، تا با نمونه‌های مختلف نظر خود را ثابت کند که کردی نیز مانند دیگر شاخه‌های خانواده زبان‌های ایرانی، یکی از این زبان هاست – مانند بلوچی یا لُری، تاتی – آذری یا گیلکی. بنظر مک کنزی و ویندفور کُردی از نزدیک‌ترین زبان‌های ایرانی به پارسی باستان (هخامنشی) است و حتی در دوره ای تحت تأثیر زبان پارتی بوده‌است که می‌دانیم ریشه اش در شرق دریای کاسپین بوده و در زمان اشکانیان زبان پارتی تقریباً همه گونه‌های زبان‌های ایرانی از جمله فارسی، کردی، تاتی، زازاکی و بلوچی و گورانی را تحت تأثیر خود قرار داده‌است[45]

جدول مقایسه تحولات آوایی زبانهای ایرانی با زبان کردی

پارسی زبان کردی بلوچی زبانهای مرکزی زبانهای خزری سمنانی تالشی زازایی آذری کهن گورانی پهلوی اشکانی IE
h/d s/z s/z s/z s/z s/z s/z s/z s/z s/z s/z k/*g*
-z- -ž- -j- -j- j,ž,z j,ž -ž- -j- -ž- -ž- -ž- k(u)pal*
z ž j j,ž,z j(z) žj ž j (ž(y ž ž (g(u)(h*
S S ? esb S esb asb esp isb sip ? KW*
S S S r r h)r) (h(r hi)r) h)r) ya)r) hr tr/*tl*
d d (?)d b b b b b b b b *d(h)w
L/L L/L L/L L/L(r,z) L/L L/L(r,z) r/rz r/rz r/rz Lr/rz rδ)/rz) oIr)*rd/*rz)
(x(u (x(w v x(u),f,v (x(u (x(u h w h w wx sw*
h h h (h(u h h h w u u f tw*
-j -j -j (-j-(y -j -j -j -j -y -y -y -y*

در مقابل، گارنیک آساتریان نیز معتقد است که تنها بازمانده زبان مادی شاید تاتی در آذربایجان و زبان‌های مرکزی کاشان باشد».[46] صحت این نظریه را دیاکونف شرق‌شناس شهیر و زبان‌شناس برجسته روسی نیز مورد تأیید قرار داده‌است. چنان‌که وی در اثر مشهورش موسوم به «تاریخ ماد» می‌نویسد:

«هنوز در زمان حاضر هم تاتها و تالشی‌ها و مازندرانیها به لهجه‌هایی سخن می‌گویند که از بقایای زبان هند و اروپایی می‌باشد که در آغاز زبان مادهای شرقی بوده‌است. امتیاز ویژه این لهجه‌ها، کهنگی و مهجوری اصوات می‌باشد که در بسیاری موارد با زبان فارسی تفاوت داشته و با مادی و پارتی و اوستایی مشابهت دارد»[47]

گویش‌ها

در برخی دسته‌بندی‌ها کردی به سه دسته اصلی شمالی، جنوبی و میانه تقسیم شده که خود شامل بیست و دو نوع گویش می‌باشد و هر گویش نوع نگارش و تلفظ خاصی دارد.[48] تلاش برای یک زبان استاندارد برای کردی نتوانسته به موفقیت‌های چشمگیری برسد.[48]

گویش‌ها و لهجه‌های زبان‌های کردی‌تبار
  1. گویش کرمانجی شامل شکاکی، خراسانی و …
  2. گویش سورانی شامل اردلانی، موکریانی و …
  3. گویش جنوبی شامل کلهری، لکی و …
شاخه گویش گویش لهجه‌ها و مناطق زندگی گویشوران
کردی شمالی

(Kurdiya Bakûr)

کورمانجی

(Kurmancî)

بُوتانی یا «بُختی» (Botanî یا Botî یا Boxtî)

  1. سَرحَدی یا «سَرحَدکی» (serhedî یا serhedkî)
  2. تُوری (Torî)
  3. خَرزی (Xerzî)
  4. سِلیوانی یا سِلیوی یا «فارقینی» (Silîvanî یا Silîvî یا Farqînî)
  5. قَرَژداخی (Qerejdaxî)
  6. آمَدی (Amedî) (لهجه معیار کردی کورمانجی در کردستان ترکیه)

بادینانی یا «بهدینانی» (Badînanî یا Badînî یا behdînanî یا behdînî)

  1. حَکاری یا «شَمذینانی» (Hekarî یا Şemzînanî)
  2. سورچی (Surçî)
  3. شِنگالی یا «سَنجاری» (Şingalî یا Şingarî یا Senjarî)
  4. هَرکی (Herkî)
  5. شِکاکی (Şikakî)
  6. بایزیدی
  7. جودیکانی

کورمانجی روژاوا (Kurmanciya Rojava)

  1. دیرسِمی یا «دیرسِمکی» (Dêrsimî یا Dêrsimkî)
  2. شادِلی (Şaddilî)
  3. شینَمِلی (Sînemilî)
  4. کورمانجکی (Kurmanckî)
  5. رَشُویی یا «رَشوانی» (Reşoyî یا Reşwanî)
  6. شیخ‌بِزِنی یا «شیخ‌بِزِنکی» (Şêxbizinî یا Şêxbizinkî)
  7. اورفی یا «رِحایی» (Urfî یا Rihayî)
  8. عَفرینکی (Efrînkî)

کورمانجی خراسان و دیلمان (Kurmanciya Xoresan û Deylaman)

  1. عمارلویی یا «آمَرانلویی» (Ameranlûyî)
  2. قُوچانی (Qoçanî)
  3. بجنوردی (Bocnûrdî)
  4. جان‌بَگی یا مُدانلویی (Canbegî یا Modanlûyî)
  5. عبدویی یا «آبدویی» (Abdûyî)

کورمانجی آناتولی (Kurmanciya Anatolyayê)

  1. |-
کردی میانی

(Kurdiya Navîn)

سُورانی

(Soranî)

  1. سُورانی مُوکریانی یا «مهابادی» (Mukrî یا Mukriyanî)
  2. سُورانی اربیلی یا «سُورانی» (Hewlêrî یا Soranî)
  3. سُورانی خُوشناوی (Xoşnawî)
  4. سُورانی گَرمیانی یا «سُورانی کرکوکی» (Germiyanî یا Kerkûkî)
  5. سُورانی پِشدَری (Pişderî)
  6. سُورانی بابانی یا «سُورانی سلیمانیه‌ای» (Babanî یا Silêmanî)
  7. وارماوایی‌ «Warmawayî»
  8. جافی (Cafî)
  9. سُورانی کرمانشاهی (Soraniya-Kirmaşanî)
  10. سُورانی خانقینی (Soraniya-Xaneqînî)
  11. اردلانی یا «سنندجی» (Erdelanî یا Sîneyî)
  12. گَروسی یا «بیجاری» (Gerrûsî)
کردی جنوبی

(کوردی باشووری)

' کلهری '(که‌لهوری)
  1. کُولیایی (Kulyayî)
  2. سَنجابی (Sencabî)
  3. کَلهری (Kelhurî)
  4. فَیلی یا «ایلامی» ( Feylî )
  5. لَکی ( Lekî )
زازا-گُورانی

(Zaza-Goranî) | زازاکی «دِمِلی یا کِرمانجکی» ( Zazakî یا Dimilî یا kirmanckî)

هَورامانی

(Hewramanî)

  1. هَورامی-لُهوُنی یا «پاوه‌ای» (Hewramî-Luhonî)
  2. هَورامی-تَختی (Hewramî-Textî)
  3. هَورامی-ژاوَرودی (Hewramî-Javerudî)
  4. هَورامی-بیسارانی (Hewramî-Bêsaranî)
  5. هَورامی-شیخانی (Hewramî-Şayxanî)
  6. هَورامی-حلبچه‌ای (Hewramî-Helebceyî)
  7. هَورامی-کَندوله‌ای (Hewramî-Kendûleyî)
گُورانی

(Goranî)

  1. باجلانی (Bacalanî)
  2. شَبَکی (Şebekî) (پیرو آیین یارسان یا اهل حق)
  3. کاکایی یا کاکی‌ای (Kakaî یا Kakêyî) (پیرو آیین یارسان یا اهل حق)
تقسیم‌بندی گویشهای زبان کردی

شاخه‌های اصلی زبان‌های کردی عبارتند از:[49][50][51][52][53]

زبان کردی مرکزی در عراق زبان رسمی است[55] در حالی که در کشور سوریه ممنوع است. تا اوت ۲۰۰۲ در ترکیه محدودیت‌های شدیدی بر آن (کردی کرمانجی) اعمال می‌شد گرچه هنوز کاربرد آن در ترکیه محدود است.[56] در ایران نیز کاملا آزاد است و در رسانه‌ها امکان استفاده از آن وجود دارد در حالی که استفاده از آن در نظام آموزشی دولتی هنوز صورت نپذیرفته‌ و قطعی نشده است.

اشتراکات زبانی میان کردی و پارسی باستان و پارسی میانه (پارسیگ)

بسیاری از واک‌های موجود در فارسی باستان و میانه که بعدها تحت تأثیر الفبا و دستور زبان عربی متروک شدند در کردی امروز زنده‌اند. از جمله تفاوت‌هایی که میان واژگان هم ریشهٔ کردی و فارسی امروز وجود دارد جابجایی حروف و قلب و تبدیل هاست که در این گونه موارد غالباً صورت مورد استفاده در کردی به صورت کهن واژه نزدیک تر است. این تغییرات در زبان فارسی را امروزه تحت عناوین زیر بررسی می‌کنند.

۱- یاء و واو مجهول: در فارسی باستان بیش از یک نوع یائ و واو وجود داشته که امروزه تنها صورت باقی مانده در فارسی را یاء و واو معلوم و دیگر گونه‌ها را مجهول می‌خوانند. یاء معلوم چون: تیر، جاوید، رهی، بید و واو معلوم چون: تموز، آهو، توت. صورت مجهول واو و یاء (که در فارسی افغانستان و تاجیکستان همچنان رواج دارد) در کردی با علامت «ێ» و «ۆ» از شکل معلوم آن‌ها متمایز می‌شوند و در واژگانی چون: شێر، دلێر، زۆر، شۆر و… وجود دارند.

«بعد از اسلام که خط پهلوی به عربی بدل شد و در حروف هجای عربی برای تلفظ واو و یاء مجهول حروف خاصی موجود نبود به مرور زمان تفاوت میان آنها از میان برخاست و همه معروف خوانده شدند.» (جهانگیر، ۱۳۸۵: ۲۱)

۲ - ابتدا به سکون: در زبان‌های ایرانی باستان گروه‌های صامت، یعنی اجتماع دو صامت در آغاز کلمه وجود داشته‌است اما بعدها از میان برخاسته است (خانلری، ۳۵۱:۱۳۶۵) این تغییر نیز باز به دلیل نفوذ و تأثیر دستور زبان عربی اتفاق افتاده که در آن ابتدا به ساکن محال است؛ بنابراین کلماتی که دارای چنین ترکیبی بودند به دو صورت تغییر کردند:

الف- افزودن مصوت میان دو صامت آغازی

Barardar-----brad(ar)---------bratar (برادر)

ب- الحاق مصوت به آغاز کلمه

(a)bru------brug-----bru (ابرو)

در کردی کلمات با همان سیاق باستانی و با صامت آغازین به کار می‌روند

Bra, bro,fra, dro

ج- تبدیل صامتها:

۱- صامت j=ج در آغاز کلمات در فارسی مرحلهٔ باستان، میانه و جدید به ز= z تبدیل یافته، همین واژگان در کردی بدل به ژ =zh شده‌اند.

زن jan = zan = زیستن jiv = ziwistan = در کردی:

(در واژهٔ ژه نیار به معنای نوازنده) ژه ن = jan = zhan

ژین/ ژیان = jiv =zhiwan

۲- صامت نفسی ه=h که در آغاز کلمات مرحلهٔ باستانی قرار داشته در فارسی میانه باقی مانده و در جدید ساقط شده

انجمن hanjamana= hanjaman= در کردی این شکل از کاربرد ه همچنان زنده است و در برگردان به فارسی حذف می‌شوند

هه و راز hawraz = اوراز به معنای فراز

هه و رامان hawraman= اورامان به معنای محل برآمدن خورشید

هه ور hawr = ابر

۳- صامت و=v آغازی هرگاه پس از آن مصوت i قرار داشته در مرحلهٔ میانه همچنان وجود داشته و در مرحلهٔ جدید به گُ = go تبدیل شده (خانلری۳۴۶:۱۳۶۵)

گشتاسپ = vishtaspa=wishtasp

گزارد = vicard = wizard

در کردی همین تبدیل در برخی موارد دیده می‌شود اما هم شکل نخستین امروز کاربرد دارد و هم شکل تغییر یافته:

Vitn(وتن) یا گوتن به معنای گفتن

هم وتن و هم گوتن در معنای گفتن به کار می‌رود که در اولی v باستانی به کار رفته و در دومی تبدیل شدهٔ آن به go. این go در کردی به o بسیار خفیف تلفظ می‌شود که بیشتر شبیه سکون است. به نظر می‌رسد در فارسی هم چنین بوده باشد و بعدها به دلیل پرهیز از ابتدای به سکون اینo واضح تر شده باشد.

۴- دال در بسیاری از کلمات فارسی قدیم ذال بوده و مثل ذال تلفظ می‌شده و به مرور زمان تلفظش تبدیل شده و دال شده (جهانگیر، ۱۳۸۵ :۱۵)

گنبذ = گنبد در کردی گمذ

۵گروه صامت fr= ف ر در میان کلمه به رف= rf قلب شده‌است.

برف = vafr =wafr

در کردی وه فر wafr عیناً تلفظ دورهٔ میانه است.

۶- مصوت میانی o یا auh در فارسی دورهٔ جدید به صامت خ بدل شده (خانلری، ۳۴۵:۱۳۶۵) و در کردی به همان صورت باقی مانده.

تخم = tauhm = tom

در کردی:

توم = tom

۷- مصوت آغازی هو=hu یا u در فارسی جدید به خ بدل شده (خانلری، ۳۴۲:۱۳۶۵)

خشک = ushk= hushk

درکردی:

وشک = hushk=ushk=wshk

۸-تبدیل صامت s س به ه h

ask=aho=آهو

Masi=mahi=ماهی

Asen=ahen=آهن

زبان کردی لهجه‌های متعدد دارد مانند: مکری، سلیمانیه‌ای، اردلانی، کرمانشاهی، بایزیدی، عبدویی، ملکشاهی و... .[57][58] زبان کردی با دسته شمالی لهجه‌های ایرانی غربی بعض مشابهات دارد، و از زبان‌های مهم دسته غربی بشمار می‌رود و صاحب اشعار و تصانیف، قصص و سنن ادبی است.[57][58]

جنوبی (کرمانشانی) و مرکزی (سورانی)

گویش جنوبی:شامل لهجه‌های: کلهری، ایلامی و… است که جغرافیایش در ایل‌های کرد ایران شامل استان‌های ایلام، کرمانشاه، کردستان، شمال و غرب لرستان در حریم کردستان (جنوب کردستان) در شهرهای چون: خانقین، مندلی، زرباطیه، بدره، جسان، جلولا و دیگر مناطق پیوسته به آن می‌باشد.
گویش مرکزی:
شامل ته لهجه‌های: سورانی، مکری، بابانی، گروسی، اردلانی و جافی است؛ و جغرافیای آن در حوزه حضور ایلات گویشور آن یعنی در کردستان عراق در استان‌های اربیل، سلیمانیه، کرکوک و شهرهای پیرامون آن‌ها و در ایل‌های کرد ایران در استان‌های آذربایجان غربی و استان کردستان و شهرهای شمالی استان کرمانشاه (روانسر، جوانرود، ثلاث باباجانی، پاوه) می‌باشد. لهجه‌های مکریانی و بابانی از ته لهجه‌های کردی سورانی، شکل استاندارد گویش سورانی هستند که در منطقهٔ بوکان و سلیمانیه رایج است. در حالی که لهجه اردلانی تفاوت‌های لغوی و دستوری با سورانی دارد.[59]

گورانی-زازاکی

گورانی و زازاکی[60] از نظر زبان‌شناسی زبانی مستقل از کردی و بخشی از زبان های کاسپی (پهلوی یا طبری) به حساب می آیند.[20][21][22][23][61] اما در طول سال‌ها تأثیرات متقابلی بین این دو زبان وجود داشته‌است.[62] دانشوران اروپایی معتقدند که گورانی از کردی جدا است و کردی مترادف با گروه کرمانجی‌زبان (کرمانجی شمالی، مرکزی و جنوبی) است، در حالی که کردها معتقدند که زبان کردی هر یک از زبان‌های منحصربه‌فرد یا گویش‌هایی که توسط کردها گویش می‌شود و توسط گروه‌های قومی همسایه گویش نمی‌شود را در برمی‌گیرد که بحثی اجتماعی سیاسی است و چندان به زبان‌شناسی مرتبط نمی‌باشد.[63]

زبان گورانی (که شامل اورامی می‌شود) اغلب به عنوان بخشی از شاخه زازا-گورانی زبان‌های کاسپی (پهلوی یا طبری) ایرانی و هندوایرانی (آریایی) طبقه‌بندی می‌شود.[64][65][66][67] اما زبان زازاکی که در قسمت‌های شمالی کردستان گویش می‌شود، هم از نظر دستوری و هم از نظر واژگان متفاوت است و به‌طور کلی توسط گویشوران گورانی قابل فهم نیست اما مرتبط با گورانی در نظر گرفته می‌شود. تقریباً همه جوامع زازاکی‌زبان،[68] و نیز گویشوران یک زبان از نزدیک مرتبط دیگر به نام شبکی که در بخش‌هایی از کشور عراق گویش می‌شود دارد[69][70][71][72][73][74]

مقایسهٔ واژگان زبان‌های کردی با زبان فارسی

جنوبی (کرمانشانی) میانی (سورانی) لَکی
شمالی (کرمانجی) فارسی
var êware êware îware Ivār
bra bra bra bira barādar
te, tu to, tu ti to
hesin asin asin asin āhan
erd herd zoiw zemi Zamin
êre êre êre êre inja
hingiv hengwín hangewin hesell/engoiîn angabin
Kurt kurt kull kull kutāh
lêv lêw lêw liç,liu lab
havi mang mang mang māh
nav naw naw nûm nām
na na ne ne na
nú, nuh nwê nûw now
neh no nôě noh
pardêz perdê behesht behesht pardis
spenax espenax sfenaj ? esfanāj
stêr estêre esare asare setāre
Kiç Kiç dot dit doxtar
dlop dlop dlop tillp/tike -

دبیره

در گذشته، زبان کردی تنها با نویسه عربی نوشته می‌شد؛ اما پس از جنگ جهانی اول و در پی جایگزینی نویسه عربی در ترکیه با نویسه لاتین، کردی نیز در این کشور با نویسه لاتین نوشته شد. غیر از این، کردهای ساکن در شوروی سابق نویسه سیریلیک به‌کار می‌بردند. هم‌اکنون در ایران و عراق کردی با نویسه عربی نوشته می‌شود.[75][76]

واژگان کردی

بخش اصلی واژگان زبان‌های کردی از ریشه‌های کهن ایرانی است. پس از هجوم اعراب علی‌رغم گسترش اسلام و به زعم آن فرهنگ و ادبیات عربی در بخش وسیعی از کردستان همچون دیگر مناطق خاورمیانه، به دلایل مختلف از جمله کوهستانی و منزوی بودن محیط زیست کرد زبانان، زبان کردی توانست خود را از سیل وام‌واژه‌های زبان‌های مجاور از جمله عربی به ویژه در زمینه نوشتار حفظ بنماید. در کردی نوشتاری کمترین درصد واژگان عربی در مقایسه با دیگر زبان‌های خاورمیانه که تحت تأثیر زبان عربی قرار گرفته‌اند وجود دارد و البته بیشتر آن تعداد واژگان دخیل نیز لغات مذهبی است.

آواها

زبان کردی دارای ۸ حرف صدادار است:

کردیaeêiîouû
فارسیآ (مثل آرام)ا مثل اشکا مثل امروزای کوتاه (در فارسی معادل ندارد)ای (مثل ایلام)أ (مثل أردک)او کوتاه (در فارسی معادل ندارد)او (مثل دوست)

و نیز دارای ۲۳ حرف بی‌صدا است:

کردیbcçdfghjklmnpqrsştvwxyz
فارسیبجچدفگهژکلمنپقرسشتو «ڤ در نگارش جدید عربی (توجه: ف با سه نقطه روی آن» ، [مثل very یا violin])و (به گونه‌ای که در عربی تلفظ می‌شود) (مثل window)خی (مثل یاور)ز

ساختار

ضمیرهای شخصی

کورمانجی سُورانی فارسی
ez min man
tu to to
ew ew u
em ême
hûn êwe şoma
ew ewan ioin
min min mi(n)
te to
ew io
ew io
me ême îme
we êwe hûme
wan ewan ioin /yioin

ضمیرهای اشاره

ضمیرهای اشاره

آلمانی کورمانجی سُورانی کَلهری پارسی زازاکی
نام‌ها
.dieser, diese, diese pl ev em ev ye, yioine/ioine in, işān / inhā ı)no, (ı)na, (ı)nê)
آلمانی کورمانجی سُورانی کَلهری پارسی زازاکی
حالت‌ها
diesem em ev ye in ı)ney)
dieser em ev ye in ı)naye)
diese, diesen van em ev yioine/ioine işān / inhā ı)ninan)

ضمیرهای پسوندی

در سورانی و کلهری ضمیرهای پسوندی مانند فارسی هستند. آن‌ها در انتهای کلمه قرار گرفته و دو کلمه را به هم پیوند می‌دهند. مثلاً:

فارسی سُورانی کرمانشانی لَکی
Xane Mal Mal Mal
Xaneam Malem Malem Malem

ضمیرهای پسوندی:

فارسی سُورانی و کلهری کرمانشانی اردلانی
قطعی پس‌آوا نامعین معین نامعین معین
am- em- m- ekem- ekêm- ekem- ekem-
at- et- t- eket- ekêt- eket- eket-
ash- î- y- ekî- ekêy- ekeîş- ekey-
man- man- man- ekeman- ekêman- ekeman- ekeman-
tan- tan- tan- eketan- ekêtan- eketan- eketan-
shan- yan- yan- ekeyan- ekêyan- ekeişyan- ekeyan-

نمونه‌هایی برای حالت مفرد ("Kur" در کردی یعنی پسر):

فارسی سُورانی و کَلهری کرمانشانی اردلانی
قطعی نامعین معین نامعین معین
Pesaram Kurem Kurekem Kurrekêm Kurekem Kurekem
Pesarat Kuret Kureket Kurekêt Kureket Kureket
Pesarash Kurî Kurekî Kurekêy Kurekeîş Kurekey
Pesarman Kurman Kurekeman Kurekêman Kurekeman Kurekeman
Pesartan Kurtan Kureketan Kurekêtan Kureketan Kureketan
Pesarshan pl. Kuryan Kurekeyan Kurekêyan Kurekeişyan Kurekeyan

نمونه‌هایی برای حالت جمع:

فارسی سُورانی و کَلهری کرمانشانی اردلانی
قطعی نامعین معین نامعین معین
Pesaranam Kuranem Kurekanem Kurekanêm Kurekanem Kurekanêm
Pesaranat Kuranet Kurekanet Kurekanêt Kurekanet Kurekanêt
Pesaranash Kuranî Kurekanî Kurekanêy Kurekanîş Kurekanêy
Pesaranman Kuranman Kurekanman Kurekanêman Kurekanman Kurekanêman
Pesarantan Kurantan Kurekantan Kurekanêtan Kurekantan Kurekanêtan
Pesaranshan pl. Kuranyan Kurekanyan Kurekanêyan Kurekanişyan Kurekanêyan

اضافه

در کردی هم مانند دیگر زبان‌های ایرانی «اضافه» وجود دارد.

آلمانی کورمانجی سُورانی کرمانشانی فارسی
Haus Mal Mal hin hên Mal
Mein Haus Mala min Malî min hin mi Male man

شکل اضافه در کردی بسیار شبیه فارسی است؛ تنها در گویش کرمانجی هنگامی که اضافه مفرد باشد، بسته به اینکه اضافه مذکر باشد یا مؤنث به ترتیب پس از آن «ê» یا "a" می‌آید.

شکل‌های «اضافه» در زبان کردی:

کورمانجی سُورانی کرمانشانی
حالت‌ها مفرد مذکر مفرد مؤنث جمع مفرد مذکر مفرد مؤنث جمع مفرد مذکر مفرد مؤنث جمع
پسوند اضافه -a -ên -anî -anî

در مثال‌های زیر پسوند اضافه پررنگ آورده شده‌است. در زبان کردی خواندگار به معنی شاگرد و مامُستِه به معنی آموزگار است.

کورمانجی سُورانی کرمانشانی معنی
xwendekar-ê mamoste xwendekar-î mamoste xwendekar-î mamoste shagerd-e amuzgar
xwendekar-a mamoste - - shagerd-e amuzgar
xwendekar-ên mamoste xwendekar-anî mamoste xwendekar-anî mamoste shagerd-ane amuzgar
xwendekar-ên mamoste-yan xwendekar-anî mamoste-yan xwendekar-anî mamoste-yan shagerd-ane amuzgar-an

همان‌طور که مشاهده شد در همهٔ گویش‌ها کلمه آموزگار بی‌جنسیت بود و تنها در گویش کرمانجی هنگامی که شاگرد مفرد بود، جنسیت آن تعیین‌کنندهٔ پسوند پس از آن بود.

مثال‌هایی دیگر:

کورمانجی سُورانی کرمانشانی معنی
Xwendekar-ê mamoste baş e Xwendekar-î mamoste baş e Xwendekar-î mamoste xas e Shagerd-e amuzgar xub ast
Ew xwendekar-ê mamoste dibîne Ew xwendekar-î mamoste debîne Ewe xwendekar-î mamoste wînûd U shagerd-e amuzgar (ra) binad
Bide Xwendekar-ê mamoste Bide Xwendekar-î mamoste Bide Xwendekar-î mamoste Bede shagerd-e amuzgar
Xwendekar-ê mamoste bide Xwendekar-î mamoste bide Xwendekar-î mamoste bide shagerd-e amuzgar bede

گذشته

در کرمانجی بر خلاف دیگر زبان‌های هندواروپایی، شکل گذشته فعل بستگی به این دارد که فعل لازم است یا متعدی. در این نمونه با توجه به اینکه «دیدن» متعدی است و «رفتن» لازم شکل گذشتهٔ آن‌ها در گویش کرمانجی با هم تفاوت دارد.

کورمانجی سُورانی اردلانی کرمانشانی فارسی
Min tu dîtî Min to dîtim men tom Mi ti dîtim Mi nim dî Man to (ra) dîdam
کورمانجی سُورانی کرمانشانی فارسی
Ez çûm Min çûm Mi çûm Man raftam

حال

در زبان کردی در گویشهای کرمانجی و سورانی زمان حال با پیشوند «د» ساخته می‌شود؛ مانند فارسی پس از «د» ریشه فعل و پس از آن پسوند شخصی می‌آید (مثلاً مانند زبان فارسی برای اول شخص پسوند «م» می‌آید). در گویش جنوبی -همچنین در چندین لهجه از گویش‌های مرکزی و شمالی- پیشوند «د» نادیده انگاشته تواند شد، در گویش اردلانی پیشوند «ا» برای فعلها استفاده می‌شود که در پارسی باستان و تعداد زیادی از فعلهای پارسیگ ساسانی نیز استفاده می‌شد.

برای نمونه فعل رفتن که ریشه آن در زبان‌های کردی‌تبار «ç» است، چنین صرف می‌شود:

نمونه‌های دیگری از اول شخص مفرد در پی می‌آید. زیر ریشه فعل‌ها خط کشیده شده‌است.

کورمانجی سُورانی کرمانشانی اردلانی فارسی
Ez dikim Min dekim Mi mekim men akam Man konam
Ez dixwm Min dexom Mi mexwm men axwm Man xoram
Ez digirim Min degirim Mi girim men aigrm Man guyam
Ez dizanim Min dezanim Mi zanim men azanm Man danam
Ez dêm Min dim Min têm men têm Man ayam
Ez dikujim Min dekujim Mi kujim men aikujem Man kusham
Ez dimirim Min demirim Mi mirim men amrem Man miram
Ez dim Min dem Mim men ajim Man ziyam
Ez digrîm Min degrîm Migrîm men agerim Man geryam

استثنائاً از آنجا که تلفظ «de-ê-im» دشوار است، «têm» تلفظ می‌شود.

در گویش کلهری واژه jin وجود ندارد و تبدیل به (زنی) زنده شده‌است البته در پارسی باستان واژه jīvā به معنی زندگی وجود داشته که در سورانی و اردلانی ژیا، ژین žia, žina و همچنین معادل پارسیگ ساسانی زنده (زندگ) آن در کرمانجی زندی (zindi)، در سورانی زیندو(zindu)، در اردلانی زندگ یا زنگ zindg می‌باشد.[77]

در گویش سورانی خوشه آوایی xw به صورت xo تلفظ می‌شود

فرمان دادن

در زبان کردی مانند پارسی با پیشوند «ب» دستور داده می‌شود. در آغاز پیشوند ب می‌آید و سپس ریشه فعل:

کورمانجی سُورانی فارسی
Bike! Bike! bekon
Bixw! Bixw! bexor
Bigire! Bigire! Begu
Biçe! Biçe! bero
Bizane! Bizane! bedan
Bê! Bê! bia
Bikuje! Bikuje! bekosh
Bimire! Bimire! bemir
Bi! Bi! be
Bigrî! Bigrî! begery

مقایسه زمان‌ها در گویش‌های مختلف کردی

Erkewazî Ardalanî Kermanshani Soranî Kurmancî Hewramî English
me hatim men hatm mi hatim min hatim ez hatim - I came
me xwem/xwerim men aexwm mi xwem/dixwem min exwem/dexom ez dixwim min meweru I eat
mi nan xwardim men nanm xward min nanim xward min nan xwardm min nan xward - I ate the meal
mi nan xwem men nan axwm min nan dexwim min nanê dixwim ez nanê dixwim - I am eating the meal
me nan xwardisim men nanm xward mi nan xwardêam min nan dexwardm min nan dixward - I was eating the meal
me hatimow men hatma mi hatime min hatûme ez hatime - I have come
me hatüm men hatüm mi hatüm min hatibûm ez hatibûm - I had come

کد زبانی

  • کد ISO-۶۳۹/۱ زبان کردی KU،
  • کد ISO-۶۳۹/۲ آن KUR
  • کد DIN ۲۳۳۵ آن KU است.

طبقه‌بندی

زبان کردی عضوی از شاخه شمال‌غربی زبان‌های ایرانی است که خود شاخه‌ای از زبان‌های هندوایرانی است و آن نیز به نوبه خود شاخه‌ای از زبان‌های هندواروپایی است.

روز زبان کردی

روز ۱۵ مه برابر با ۲۵ اردیبهشت به عنوان روز زبان کردی تعیین شده‌است. در این روز نخستین شماره از مجلهٔ کردی زبان هاوار توسط جلادت بدرخان در شهر دمشق منتشر شد. هاوار نخستین نشریهٔ کردی زبان تا زمان خود به‌شمار می‌آمد.[78]

پراکندگی

پراکندگی در کشورهای مختلف بدین شرح است:[79]

ردیفمنطقهنام کردیوسعت (کیلومتر مربع)جمعیت (۲۰۱۹)اطلاعات بیشتر
۱ کردستان ترکیهBakurê Kurdistanê (North Part of West Kurdistan)۳۰۰٬۰۰۰ (۳۵٪)۱۵٬۰۰۰٬۰۰۰–۲۰٬۰۰۰٬۰۰۰ (۲۵٪)کردها در ترکیه
۲ کردستان ایرانRojhilatê Kurdistanê (Eest Kurdistan)۸۰٬۰۰۰ (۵٪)۶٬۰۰۰٬۰۰۰–۸٬۰۰۰٬۰۰۰ (۱۰٪)کردها در ایران
۳ کردستان عراقBaşûrê Kurdistanê (South Part of West Kurdistan)۷۰٬۰۰۰ (۱۵٪)۷٬۰۰۰٬۰۰۰–۹٬۰۰۰٬۰۰۰ (۲۵٪)کردها در عراق
۴ کردستان سوریهRojavaya Kurdistanê (West Part of West Kurdistan)۵۰٬۰۰۰ (۲۵٪)۲٬۰۰۰٬۰۰۰–۳٬۰۰۰٬۰۰۰ (۱۰٪)کردها در سوریه
Total کردستان بزرگکردستان۵۰۰٬۰۰۰۳۰٬۰۰۰٬۰۰۰–۴۰٬۰۰۰٬۰۰۰کردها
۵  اتحادیه اروپا--۱٬۰۰۰٬۰۰۰–۲٬۰۰۰٬۰۰۰جمعیت کردها
۶  اتحاد جماهیر شوروی--۲۰۰٬۰۰۰–۴۰۰٬۰۰۰جمعیت کردها
۷ بقیه جهان--۲۰۰٬۰۰۰–۴۰۰٬۰۰۰جمعیت کردها
Total کردها-۵۰۰٬۰۰۰۳۵٬۰۰۰٬۰۰۰–۴۵٬۰۰۰٬۰۰۰پراکندگی کردها

رده‌بندی

  • هندواروپایی
    • هندوایرانی
      • ایرانی
        • ایرانی غربی
          • ایرانی شمال غربی
            • زبان‌های کردی‌تبار

جستارهای وابسته

پانویس

  1. Only very rough estimates are possible. SIL Ethnologue gives estimates, broken down by dialect group, totalling 31 million, but with the caveat of "Very provisional figures for Northern Kurdish speaker population". Ethnologue estimates for dialect groups: Northern: 20.2M (undated; 15M in Turkey for 2009), Central: 6.75M (2009), Southern: 3M (2000), Laki: 1M (2000). The Swedish Nationalencyklopedin listed Kurdish in its "Världens 100 största språk 2007" (The World's 100 Largest Languages in 2007), citing an estimate of 20.6 million native speakers.
  2. "Iraq's Constitution of 2005" (PDF). p. 4. Retrieved 14 April 2019.
  3. "Kurdistan: Constitution of the Iraqi Kurdistan Region". Retrieved 14 April 2019.
  4. "Social Contract - Sa-Nes". Self-Administration of North & East Syria Representation in Benelux. Archived from the original on 22 March 2019. Retrieved 22 March 2019.
  5. ""Rojava could be a model for all Syria"". Salih Muslim. Nationalita. 29 July 2014. Retrieved 22 March 2019.
  6. Pavlenko, Aneta (2008). Multilingualism in post-Soviet countries. Bristol, UK: Multilingual Matters. pp. 18–22. ISBN 978-1-84769-087-6.
  7. "Təhsil" (به Azerbaijani). Retrieved 6 May 2019.
  8. "Minority Language Education in Georgia". 15 August 2016. Retrieved 6 May 2019.
  9. "Report on the implementation of state strategy for civil equality and integration and 2016 action plan" (PDF). Retrieved 6 May 2019.
  10. Nordhoff, Sebastian; Hammarström, Harald; Forkel, Robert; Haspelmath, Martin, eds. (2013). "Kurdish". Glottolog 2.2. Leipzig: Max Planck Institute for Evolutionary Anthropology.
  11. https://www.ethnologue.com/subgroups/kurdish-1
  12. دکتر محرم رضایتی کیشه خاله. «مقایسة گویش کرمانجی رودباری با گویشهای کرمانجی خراسان».
  13. وبگاه تخصصی زبانشناسی اتنولوگ. «زبان کردی».
  14. دانشنامه ایرانیکا. http://www.iranicaonline.org/articles/kurdish-language-i. پارامتر |عنوان= یا |title= ناموجود یا خالی (کمک)
  15. «ساخت ارگتیوو فروپاشی آن در گویش کرمانجی خراسان» (PDF). دانشگاه فردوسی مشهد.
  16. (PDF). Jagiellonian university http://www.kurdishstudies.pl/files/Fritillaria%20Kurdica%2001.pdf. پارامتر |عنوان= یا |title= ناموجود یا خالی (کمک)
  17. http://www.iranicaonline.org/articles/kurdish-language-i Encyclopaedia Iranica بایگانی‌شده در ۱۳ فوریه ۲۰۲۰ توسط Wayback Machine، سرواژهٔ Kurdish language
  18. بنیاد مطالعات ایران، بازدید: مه ۲۰۰۹.
  19. J. N. Postgate, Languages of Iraq, ancient and modern, British School of Archaeology in Iraq, [Iraq]: British School of Archaeology in Iraq, 2007, p.  138.
  20. راهنمای زبان‌های ایرانی، جلد دوم (به لاتین: Compendium Linguarum Iranicarum) با نام اختصاری CLI اثر ۱۷ زبان‌شناس برجسته به سرپرستی رودیگر اشمیت، ترجمه توسط ۴ نفر (زیر نظر حسن رضایی باغ‌بیدی)
  21. http://www.iranicaonline.org/articles/kurdish-language-i
  22. http://www.britannica.com/topic/Iranian-languages
  23. A history of persian literature, VOL XVIII, Oral Literature of iranian languages,p2
  24. Kehl-Bodrogi, Krisztina. "Syncretistic religious communities in the Near East: Collected Papers of the International Symposium, Alevism in Turkey and Comparable Syncretistic Religious Communities in the Near East in the Past and Present”, Berlin, 14–17 April 1995
  25. Ozoglu, Hakan. "Kurdish notables and the Ottoman state." Albany: State University of New York Press, 2004
  26. Romano, David. "The Kurdish nationalist movement: opportunity, mobilization, and identity." Cambridge. Cambridge University Press, 2006.
  27. Izady, Mehrdad R. (1992). The Kurds: A concise Handbook. London: Taylor and Francis. p. 170.
  28. Hennerbichler, Ferdinand (2012-05-30). "The Origin of Kurds". Advances in Anthropology. 2 (2): 64–79. doi:10.4236/aa.2012.22008.
  29. Sheyholislami, Jaffer (2011). "Kurdish Identity, Discourse, and New Media". doi:10.1057/9780230119307.
  30. Hassanpour, Amir; Sheyholislami, Jaffer; Skutnabb-Kangas, Tove (2012-01-13). "Introduction. Kurdish: Linguicide, resistance and hope". International Journal of the Sociology of Language. 2012 (217): 1–18. doi:10.1515/ijsl-2012-0047. ISSN 1613-3668.
  31. ارانسکی. ای ام، مقدمه فقه اللغة ایرانی، ترجمه کریم کشاورز، انتشارات پیام، ١٣٥٨، ص ٣٣١.
  32. خزانه دار، معروف (2002). تاریخ ادبیات کرد، جلد دوم، اربیل: نشر آراس،
  33. MacKenzie, D. N. (1966). The dialect of Awroman (Hawrāmān-ī Luhōn): Grammatical sketch, texts, and vocabulary. E. Munksgaard.
  34. چمن آرا، بهروز (١٣٩٥). شانامهٔ کوردی: ڕووسه‌م و زووراو. مانگ. صص. ۲۱-۲۲. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۷۷۴۸-۶۹-۵.
  35. «چمن آرا، ب، درآمدی بر ادب حماسی و پهلوانی کُردی با تکیه بر شاهنامه کُردی، جستارهای ادبی سال چهل و چهارم بهار 1390 شماره 172».
  36. Chaman Ara، Behrooz (۲۰۱۵). The Kurdish Shahnama and its Literary and Religious Implications. CreateSpace Independent Publishing Platform; Auflage. شابک ۱۵۱۱۵۲۳۴۹۲.
  37. کرد و پراکندگی او در گستره ایران زمین - ح. بهتویی - ۱۳۷۷ - تهران.
  38. . doi:Professor Garnik Asatrian (Yerevan University) (2009)."Prolegomena to the Study of the Kurds", Iran and the Caucasus, Vol.13, pp. 1-58, 2009 Published in 2009, Iran and the Caucasus, 13, pp.1-58. مقدار |doi= را بررسی کنید (کمک). پارامتر |عنوان= یا |title= ناموجود یا خالی (کمک)
  39. راهنمای زبانهای ایرانی، رودیگر اشمیت
  40. http://www.britannica.com/topic/Kurdish-language
  41. http://www.britannica.com/topic/Parthian-language
  42. http://www.iranicaonline.org/articles/kurdish-language-ii-history-of-kurdish-studies
  43. [= http://parsianjoman.org/?p=5586 «=http://parsianjoman.org/?p=5586»] مقدار |نشانی= را بررسی کنید (کمک). پیوند خارجی در |title= وجود دارد (کمک)
  44. «http://parsianjoman.org/?p=5586». پیوند خارجی در |title= وجود دارد (کمک)
  45. en:Kurdish language
  46. دیاکونف، ا.م. «تاریخ ماد»، ترجمه کریم کشاورز.
  47. جلیلیان، عباس: جستاری در باب علل رکود ادبیات کردی. در: نشریه: «گوهران»، تهران: بهار ۱۳۸۶ - شماره ۱۵. ص۱۰.
  48. Ethnologue report for Kurdish
  49. دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، جلد دهم، تهران ۱۳۸۰، ص. ۵۴۸–۵۴۹
  50. Rüdiger Schmitt: Die iranischen Sprachen in Gegenwart und Geschichte. Wiesbaden (Reichert) 2000,.
  51. Rüdiger Schmitt (Hg.): Compendium Linguarum Iranicarum. Wiesbaden (Reichert) 1989,
  52. Kurdish language - Britannica Online Encyclopedia
  53. دستور زبان کردی کرمانشاهی، وحید رنجبر، انتشارات طاق بستان، ۱۳۸۸
  54. «Full text of Iraq constitution - Conflict in Iraq- msnbc.com». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۷ نوامبر ۲۰۲۰. دریافت‌شده در ۱۴ ژانویه ۲۰۰۶.
  55. «Special Focus Cases». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۰ مه ۲۰۰۵. دریافت‌شده در ۱۲ آوریل ۲۰۰۶.
  56. محمد معین فرهنگ فارسی (متوسط) شش جلدی، انتشارات امیرکبیر، تهران ۱۳۶۲
  57. احسان یارشاطر: زبان‌ها و لهجه‌های ایرانی: مقدمه لغتنامه دهخدا. تهران ۱۳۳۷
  58. «نسخه آرشیو شده». بایگانی‌شده از اصلی در ۵ مارس ۲۰۱۷. دریافت‌شده در ۴ مارس ۲۰۱۷.
  59. http://www.iranicaonline.org/articles/kurdish-tribes
  60. Edmonds, Cecil. Kurds, Turks, and Arabs: politics, travel, and research in north-eastern Iraq, 1919-1925. Oxford University Press, 1957.
  61. Philip G. Kreyenbroek, "On the Kurdish Language", a chapter in the book The Kurds: A Contemporary Overview.
  62. Edmonds, Cecil. Kurds, Turks, and Arabs: politics, travel, and research in north-eastern Iraq, 1919-1925. Oxford University Press, 1957. Oxford University Press, 1957
  63. J. N. Postgate, Languages of Iraq, ancient and modern, British School of Archaeology in Iraq, [Iraq]: British School of Archaeology in Iraq, 2007, p. 138.
  64. http://www.zazaki.net/haber/the-zazas-a-kurdish-sub-ethnic-group-or-separate-people-1131.htm
  65. http://members.tripod.com/~zaza_kirmanc/research/paul.htm
  66. https://www.quora.com/Kurdistan/Is-the-zaza-people-in-Turkey-actually-kurds
  67. «نسخه آرشیو شده» (PDF). بایگانی‌شده از اصلی (PDF) در ۱۵ اکتبر ۲۰۱۵. دریافت‌شده در ۵ مه ۲۰۱۲.
  68. Abd al-Jabbar, Falih. Ayatollahs, sufis and ideologues: state, religion and social movements in Iraq. University of Virginia 2008.
  69. Sykes, Mark. The Caliphs' last heritage: a short history of the Turkish Empire
  70. Kaya, Mehmet. The Zaza Kurds of Turkey: A Middle Eastern Minority in a Globalised Society. ISBN 1-84511-875-8
  71. O'Shea, Maria. Trapped between the map and reality: geography and perceptions of Kurdistan. ISBN 0-415-94766-9.
  72. Library Information and Research Service. The Middle East, abstracts and index
  73. Meiselas, Susan. Kurdistan: in the shadow of history. Random House, 1997.
  74. «نویسه کردی». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۴ مه ۲۰۰۸. دریافت‌شده در ۱۰ ژوئیه ۲۰۱۶.
  75. «مقایسهٔ نویسه‌ها». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۵ مه ۲۰۰۸. دریافت‌شده در ۱۰ فوریه ۲۰۱۲.
  76. «lrc.la.utexas. /eieol/aveol/ معنی واژگان و افعال پارسی».
  77. خبرگزاری فرات، مراسم‌های جشن زبان کُردی در ۷ شهر شمال کردستان برگزارشد، ۱۵ مه ۲۰۱۳؛ بازدید در ۱۵ مه ۲۰۱۴.
  78. https://www.institutkurde.org/en/info/the-kurdish-population-1232551004

منابع

  • کردها نوادگان مادها - و. مینورسکی - ۱۳۸۲ نشر: ژیار
  • مکالمات روزمره زبان کردی. مصطفی خرم دل. سال چاپ: ۱۹۸۱ نشر: انتشارات کردستان
  • (برگرفته از کتاب «قاموس زبان کردی»، تألیف عبدالرحیم ذبیحی، چاپ ۱۹۸۸)
  • وبسایت کردستان به آدرس: www.sorankurdistani.com
  • فرهنگ کردی-کردی-فارسی (هه نبانه بورینه۹-عبدالرحمان شرفکندی (هه ژار)-انتشارات سروش
  • Nikitine, Basil: Les Kurdes, Paris, 1956
  • Ahmad, J. R. : Dirasat Kurdiyah fi bilad Subartu ('Kurdish Studies in the Country of Subartu') -- in Arabic - Baghdad, 1984
  • Ahmad, Jemal Rashid: Tarikh el-Kurd el-Qadim (`The Ancient History of the Kurds') -- in Arabic - publication of the Saladin University, Hawler, 1990
  • Driver, G.K. : The Name Kurd and its Philological Connections; JRAS, 1923
  • Driver, G.K. : The Dispersion of the Kurds in Ancient Times, Journal of the Royal Asiatic Society of Great Britain and Ireland (JRAS) 1921,Part Four, pp. 563–572

پیوند به بیرون

فرهنگ‌های کردی–فارسی

خودآموزی زبان کردی:

فرهنگها:

This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.