کردستان

کردستان به منطقه‌ای تعریف‌شده به صورت تقریبی از نظر جغرافیایی و فرهنگی گفته می‌شود که بیشتر ساکنین آن کرد هستند[9] و فرهنگ، زبان و آداب و رسوم کردی در آن بنا شده‌است.[10] کردستان منطقه‌ای را از شمال غربی زاگرس تا شرق توروس را دربردارد.[11] این منطقه حدود ۵۰۰ هزار کیلومتر مربع مساحت و ۴۰ تا ۴۵ میلیون نفر جمعیت دارد.[12][13][14][15][16][17]

کُردستان

نقشهٔ کردستان بزرگ در سال ۱۹۹۲[1][2]
موقعیت جزیره (میان‌رودان)[3] و زاگرس[4]
بخش‌ها کردستان ترکیه
کردستان عراق
کردستان ایران
کردستان سوریه
شهرهای بزرگ آمَد
اربیل
کرمانشاه
حسکه
زبان زبان‌های کردی
زبان‌های زازا-گورانی
مساحت حدود ۵۰۰٬۰۰۰ کیلومترمربع[5][6][7]
جمعیت ۳۶ تا ۴۵ میلیون (سال ۲۰۱۶)[8]
مناطق کرد نشین

کردستانات از چهار بخش کردستان ایران (کردستان شرقی)، کردستان ترکیه (کردستان شمالی)، کردستان عراق (کردستان جنوبی) و کردستان سوریه (کردستان غربی) تشکیل شده‌است. تمامی این سرزمین‌ها بخشی از ایران صفوی بود که طی جنگ چالدران در سال ۱۵۱۴ میلادی، بخش بزرگی از آن (حدود ۸۰٪ کل کردستانات) به دولت عثمانی واگذار شد. امپراتوری عثمانی در اوایل قرن بیستم فروپاشید و در نتیجه در حال حاضر بخش‌هایی از این سرزمین علاوه بر ایران، در سه کشور ترکیه، عراق و سوریه نیز وجود دارد.[18]

در تاریخ اولین اشاره به کردستان در زمان سلطان سنجر سلجوقی و به نواحی سنندج و کرمانشاه بوده‌است.[12]

جغرافیا

شهر آمَد (دیاربکر)، مرکز کردستان ترکیه

سرزمین ناحیه زیست کردزبان‌ها عمدتاً کوهستانی است که از شرق به دامنه‌های شرقی کوه‌های زاگرس منتهی می‌شود. از این قسمت به طرف جنوب و حد فاصل همدان و سنندج امتداد می‌یابد. در طرف جنوب هم کرمانشاه، ایلام و بخش‌هایی از لرستان و از طرف دیگر به کرکوک و موصل ختم می‌شود. از شمال به طرف ماردین، ویران‌شهر و اورفه امتداد یافته، آنگاه از شمال به طرف ملاطیه و حوزه رود فرات می‌رود تا به کمالیه می‌رسد. در قسمت‌های شمالی کردستان محدود به کوهستان‌های مرگان‌داغ و هارال‌داغ است که به طرف ارزنجان و ارزروم امتداد می‌یابد. البته در تمام مناطق ذکر شده بسیاری اقوام غیر کردزبان نیز زندگی می‌کنند. کوه‌های این منطقه در زمستان‌ها پوشیده از برف است و در تابستان‌ها با آب شدن برف‌ها به مانند فرشی سبز رنگ از زیباترین مناطق دیدنی جهان می‌شود. چراگاه‌های آن که در دوران‌های دور پرورش دهنده اسب‌های مادی بوده‌اند امروزه نیز برای چرای رمه‌ها و دام‌های ایل‌های کرد ایران از اهمیت به سزایی برخوردارند. مناطق کردستان اگر چه کوهستانی است اما همین مناطق کوهستانی دارای دره‌های وسیع و حاصلخیزی نیز است.

حدود نادقیق سرحدات کردستان از تخمین دقیق مساحت آن جلوگیری می‌کند. دانشنامه بریتانیکا، طول کردستان را ۶۰۰ مایل (۹۶۰ کیلومتر) و پهنایش را ۱۵۰ مایل (۲۴۰ کیلومتر) تخمین می‌زند. قاموس العالم، استانبول ۱۸۹۶ که دربارهٔ ولایات کرد عثمانیست طول آن را ۹۰۰ کیلومتر و پهنایش را بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ کیلومتر می‌نویسد. در حال حاضر، استان‌های مختلف کردستان ۱۹۰۰۰۰ کیلومتر مربع را در ترکیه، ۱۲۵۰۰۰ کیلومتر مربع را در ایران، ۶۵۰۰۰ کیلومتر مربع را در عراق، و ۱۲۰۰۰ کیلومتر مربع را در سوریه در بر می‌گیرند. کل مساحت کردستان حدوداً ۳۹۲۰۰۰ کیلومتر تخمین زده می‌شود.[5]

ادمونس در کتاب خود بنام «کردها، عرب‌ها و ترک‌ها» می‌نویسد: شمال کردستان به وسیلهٔ خطی بین ارزروم و ارزنجان مشخص است. پس از آن خط قهرمان‌مرعش را دور زده و به طرف جنوب می‌رود و عثمانیه را دور زده و از غرب به دریای مدیترانه می‌رسد. در جنوب غرب به جبله و بعد به حلب می‌رسد. در جنوب غربی از تپه‌هایی که در جهت رود دجله قرار دارند گذشته و به طرف رشته‌کوه حمرین متمایل می‌شود و تا شرق از کرمانشاه و ایلام گذشته و با عبور از سنندج و سقز در جنوب آذربایجان غربی پایان می‌یابد.[19]

در زمان سلطان احمد سنجر سلجوقی، ایالتی با پایتختی شهر بهار ایجاد شد که امروزه در شمال شرقی همدان قرار دارد. این ایالت که بین آذربایجان و لرستان قرار داشت شامل ناحیه‌ای از همدان، دینور، کرمانشاه و سنه (سنندج) در شرق زاگرس و در غرب استان ایلام پشتکوه، شهرزور و خفتیه در زاب می‌شد. حمدالله مستوفی در نزهةالقلوب کردستان را به ۱۶ بخش تقسیم کرده‌است و از الانی، الیشتر، بهار، خفتیان، دربند تاج‌خاتون، دربند زنگی، دزبیل، دینور، سلطان‌آباد چمچمال، شهرزور، کرمانشاه، کرند و خوشان، کنگور، مایدشت، هرسین، و وسطام به عنوان شهرهای آن یاد کرده‌است.[20] به هر روی محدوده نامی‌کردستان در قرن‌های مختلف متغیر بوده‌است. شرف‌الدین بدلیسی در شرفنامه فصول سوم و چهارم کتاب اول مردم لر را جزو کردستان می‌آورد. همه مؤرخین عربی همه چیز را در ایالتی که جبال می‌خوانند می‌آورند. اولیا چلبی جهانگرد ترک، در سیاست نامه‌اش ۹ ولایت را که در زمان او کردستان را تشکیل می‌دادند برمی‌شمرد: ارزروم، وان، حکاری، دیاربکر، جزیره، احمدیه، موصل، شهرزور و اردلان که پیمودنش ۱۷ روز زمان می‌برده‌است. رقابت بین سلاطین عثمانی و شاهان ایران این یگانگی را شکست.[5]

امروزه کردستان را اغلب با عنوان جمع مناطقی با اکثریت قومی‌کرد، توصیف می‌کنند. بر اساس اطلاعات‌نامه جهان ۳۰ میلیون کرد در جهان وجود دارد.[21] برخی منابع مانند، مؤسسه کردی پاریس جمعیت آن‌ها را بین ۳۶ تا ۴۵ میلیون برآورد می‌کنند.[22] البته آمارهای بیشتر از این مقدار هم منتشر شده‌است.[23] جمعیت زیادی از کُردها نیز در خارج از مناطق کردنشین در شهرهای استانبول، تهران، آنکارا، کرج و کشورهای آلمان، سوئد، نروژ و اسرائیل سکونت دارند.

پراکندگی کردها در کشورهای مختلف بدین شرح است:[24]

ردیفمنطقهنام کردیوسعت (کیلومتر مربع)جمعیت (۲۰۱۷)مرکزاطلاعات بیشتر
۱ کردستان ترکیهBakurê Kurdistanê (کردستان شمالی)۲۳۰٬۰۰۰ (۲۹٪)۱۵٬۰۰۰٬۰۰۰–۲۰٬۰۰۰٬۰۰۰ (۱۹–۲۵٪)دیاربکرکردها در ترکیه
۲ کردستان ایرانRojhilatê Kurdistanê (کردستان شرقی)۸۰٬۰۰۰ (۵٪)۱۰٬۰۰۰٬۰۰۰–۱۲٬۰۰۰٬۰۰۰ (۱۳–۱۷٫۵٪)کرمانشاهکردها در ایران
۳ کردستان عراقBaşûrê Kurdistanê (کردستان جنوبی)۷۰٬۰۰۰ (۱۵٪)۸٬۰۰۰٬۰۰۰–۸٬۵۰۰٬۰۰۰ (۲۵–۲۷٪)اربیلکردها در عراق
۴ کردستان سوریهRojavaya Kurdistanê (کردستان غربی)۵۰٬۰۰۰ (۲۵٪)۳٬۰۰۰٬۰۰۰–۳٬۶۰۰٬۰۰۰ (۱۲٫۵–۱۵٪)حسکهکردها در سوریه
Total کردستان بزرگKurdistan۴۳۰٬۰۰۰۴۴٬۱۰۰٬۰۰۰–۳۶٬۰۰۰٬۰۰۰دیاربکرکردها
۵  اتحادیه اروپا--۱٬۲۰۰٬۰۰۰–۱٬۵۰۰٬۰۰۰-جمعیت کردها
۶ کشورهای پساشوروی--۴۰۰٬۰۰۰–۵۰۰٬۰۰۰-جمعیت کردها
۷ بقیه جهان--۲۰۰٬۰۰۰–۴۰۰٬۰۰۰-جمعیت کردها
Total کردها-۴۳۰٬۰۰۰۳۷٬۸۰۰٬۰۰۰–۴۶٬۵۰۰٬۰۰۰دیاربکرجمعیت کردها

تاریخچه

پیدایش

بر اساس اسناد تاریخی مردم کُرد از اقوام آریایی‌تباری هستند که علاوه بر ایران کنونی در بخش‌های دیگری از خاورمیانه (ترکیه، عراق، سوریه) و بخش‌هایی از قفقاز نیز زندگی می‌کنند. تمام مناطق کردنشین از آغاز شکل‌گیری ایران بزرگ (که سرزمین فعلی ایران بخشی از آن است) تا واقعهٔ جنگ چالدران، یکی از ایالات مهم ایران بوده‌است. منطقه کردستان از سال ۶۱۲ قبل از میلاد تا قرن ۱۵ پس از میلاد یعنی چیزی در حدود ۲۰۰۰ سال بخشی جدانشدنی ایران بود.[12]

کرد و کردستان از دید جغرافی‌دانان، مورخان و تبارشناسان:

«استرابون» جغرافیدان و مورخ یونان باستان در چند قرن پیش از میلاد دربارهٔ چگونگی تربیت و پرورش بدنی جوانان کرد می‌نویسد: «جوانان ایرانی را چنان تربیت می‌کنند که در سرما و گرما و بارندگی تاب و توان داشته، ورزیده باشند. اینها را کردک (kardak) گویند.

یکی از قدیمی‌ترین اخباری که دربارهٔ کردها در دست است، کتاب «Anabasis» یا سفرنامه جنگی گزنفون (xenephon) سردار لشکر، جغرافی‌دان و مورخ یونان باستان است که رویارویی کردهای ایرانی را در قالب سپاه اردشیر دوم هخامنشی) ۴۰۱–۴۰۰ پیش از میلاد مسیح (با یونانیان باستان در منطقه اربلا (اربیل یا هولیر امروزی) شرح می‌دهد که منجر به شکست ارتش ده هزار نفری یونان شد.

در دوره‌های تاریخ، منطقهٔ کردستان بخشی از امپراتوری‌های ماد، هخامنشی، سلوکی، اشکانی و ساسانی گشت. در زمان ساسانیان منطقهٔ امروزی عراق به عنوان بخشی از ایران بزرگ به عنوان منطقه سورستان یا دل ایرانشهر نامیده می‌شد و طبق تقسیمات کشوری ایران آن زمان، منطقه دل ایرانشهر به دوازده استان و شصت شهرستان تقسیم شده بود که منطقه امروزی کردستان عراق در استان شادپیروز ایران قرار داشت و شمال غربی کردستان عراق هم استان بالا نام داشت. شهرهای بزرگ آن دوره استان شادپیروز (کردستان عراق امروزین) عبارت بودند از؛ اربلا (اربیل یا همان هولیر امروزی)، گرمیان (کرکوک امروزی) و آشب (عمادیه امروزی).

پروفسور ان لمبتون در تاریخ ایلات ایران از قول ابن بلخی می‌نویسد «کردان زبدگان لشکر ساسانی بودند…»

رشید یاسمی” می‌نویسد: «در حصول پیشرفت‌های دولت ایران در زمان مادها در فتح نینوا و در زمان هخامنشیان در غلبه بر یونان و در دوران اشکانیان و ساسانیان در دفع رومیان و در بعد از اسلام در جلوگیری از مهاجمان و هزاران موقع سخت دیگر بعد از آن، افواج کردان را در صف مقدم سپاه ایران می‌بینیم که برای حفظ استقلال ایران می‌جنگند.

برخی منابع از قبیل نولدکه آورده‌اند که طوایف کردی که در نواحی مرکزی و جنوب ایران وجود داشتند در خلال دوره شاهنشاهی ساسانی به علت فتوحات ایران و حرکت جمعیت به طرف شمال غربی مهاجرت کرده و در سرزمین کردو (KURDU) ساکن شده و با کردهای آنجا مخلوط شده‌اند و نام آنها را قبول کرده‌اند این مردم که قبلاً به نام مرتی‌ها شناخته می‌شدند در جنگهای مداوم ساسانیان و اشکانیان با رومی‌ها شرکت داشته‌اند. اینان در قرن چهارم میلادی از طرف رومی‌ها به نام کرچخ شناخته می‌شدند. امروز در نزدیکی دیاربکر شهر تاریخی persus (پرسوس) و شهر دارا در کردستان ترکیه یادگاری مهاجرت ایران در زمان ساسانیان به آنجاست.

به موجب تاریخ شرفنامه بدلیسی، قدیمی‌ترین قبایل کرد باجناوی‌ها و بوتی‌ها هستند که این نام‌ها به دلیل سرزمین باجان و بوتان بر آنها نهاده شده‌است.

بنا بر نظر غالب پژوهشگران و محققان غیرایرانی، کردها که از قوم ماد هستند، همواره در طول تاریخ به عنوان قومی آریایی از فرهنگ، نژاد و زبان مشترکی با دیگر ایرانیان برخوردار بوده‌اند و زبان کردی به عنوان یکی از کهن‌ترین گویش‌های ایران باستان شناخته شده‌است. هویت قوم کرد هم همواره با ملیت ایرانی عجین شده‌است.

در مورد گستره مناطق کردنشین تعریف‌های بسیار متفاوت و متعددی وجود دارد و موضوع این گستره بسیار قابل مناقشه است. در برخی بخش‌ها اکثریت جمعیت و در برخی دیگر فقط بخشی از مردم ساکن این بخش‌ها کرد هستند و دیگر اقوام نیز در آن بخش‌ها ساکن هستند.[25][26][27]

پیشینه تاریخی و حدود کردستان در میان مورخین اسلامی:

واژه کرد به صورت (کورت) در متون پارسی میانه دیده می‌شود و از پارسی میانه به زبان عربی به صورت «کرد» انتقال یافته‌است. بعضی را عقیده بر این است که واژه کردستان نخستین بار در قرن ۱۲ میلادی در زمان فرمانروایی سلطان سنجر دیده شده‌است. از دوران سلجوقیان، مناطق وسیع کوهستانی غرب فلات ایران کردستان نام می‌گیرد.

آغاز حملات اعراب مسلمان به رهبری عمربن خطاب در سالهای (۶۳۴–۶۴۲م) نواحی اربیل، موصل و نصیبین را که نواحی کردنشین بودند به تصرف مسلمانان درآمد بعد از عمربن خطاب، در دوره جانشین وی عثمان ابن عفان نیز مناطق شمالی کردها و مناطق قفقاز به تصرف درآمد که عدم دخالت مسلمانان باعث شد تا کردها به دین اسلام بگروند و مسلمان شوند. در همین ایام روسای کرد در حالی که می‌کوشیدند اقتدار خود را حفظ کنند در فتوحات مسلمین شرکت فعال داشتند. در دوره عباسیان که به کمک سردار ایرانی ابومسلم خراسانی و ایرانیان به خلافت رسیدند.

مثلاً محمد بن جریر طبری می‌نویسد: «... در همین روز خبر رسید که «موصل» بشوریده و کردان در آن‌جا پراکنده‌اند. مُسَیب‌بن زُهیر، حاکم کوفه، که دوست یحیی‌بن خالد برمکی بود، به منصور خلیفه عباسی پیشنهاد کرد که کار خواباندن شورش کردان را به خالد برمکی واگذارد که «او برای خواباندن آن شورش تواناست». منصور این پیشنهاد را پذیرفت و خالد را به حکومت موصل برگماشت…»

به علت رقابت امین و مأمون پسران هارون‌الرشید قدرت خلفا در نواحی کردستان تضعیف شد. در این زمان لفظ کرد کم‌کم برای توصیف نژادی قبایل ایرانی که با سامی‌ها و ارمنی‌ها اختلاط کرده بودند به کار رفت. هم‌زمان با روی کار آمدن ترکان سلجوقی و پادشاهی سلطان سنجر برای اولین بار ایالتی به نام کردستان تأسیس گردید. به گفتهٔ مرحوم رشید یاسمی در کتاب کرد و پیوستگی نژادی، حمدالله مستوفی در کتاب نزهةالقلوب در سال ۷۴۰ هجری نخستین کسی بود که اسم کردستان و شانزده ایلات آن را آورده‌است. او آورده‌است: کردستان و آن شانزده ولایت است و حدودش به ولایات عرب و خوزستان و عراق عجم و آذربایجان و دیاربکر پیوسته‌است. آلانی، الیشتر، بهار، خفتیان، دربند، تاج خاتون، دربند رنگی، دزبیل، دینور، سلطان آباد، چمچمال، شهر زور، کرمانشاه (قرمیسین) هرسین، وسطام.

در قرن دهم میلادی (۹۵۹) حسنویه (حسن به زری کانی) که رئیس یکی از قبایل کرد بود خود را به فرمانروایی کردستان شرقی رسانید و دینور و همدان و نهاوند را فتح کرد. فرزند او ناصرالدین (۹۷۹–۱۰۱۴)و نوه‌اش ظهیران هلال ابن بدر (۱۰۱۵–۱۰۱۴) می‌باشند اینان از اسماً از آل بویه اطاعت می‌کردند. آل بویه هیچ‌گاه به‌طور مستقیم در قلمرو حسنویه اعمال نفوذی نکردند تا زمان شمس‌الدوله دیلمی که ظهیرالدین را از حکمرانی انداخت و قلمرو او را مطیع خویش ساخت. فرزندان بویه ماهیگیر متصرفات خود را بین هم تقسیم کردند رکن‌الدوله دیلمی نواحی شمالی را تصاحب شد؛ که شامل قسمت‌های کردنشین نیز بود. در سال ۹۹۰ میلادی به هنگام مرگ کردباد حکمران انتصابی خلیفه برادرزاده اش ابوعلی مروان، حکمران نواحی دیاربکر، میافارقین، آمیدنی (آمید) و نصیبین را به دست آورد. این مناطق بعد از مرگ عضدالدوله دیلمی از دست ال بویه خارج شده بود. اینان که به مروانیان معروف شدند بعدها از خلیفه عباسی روی گردان و به فاطمیان گرویدند. مروانیان و حسنویه از لحاظ نژادی کرد بودند.

اما از دوره صلاح‌الدین که از سرداران کرد است کردها توانستند فراتر از منطقه‌های کردنشین قدرت خود را بسط دهند صلاح‌الدین در سال ۱۱۳۶ میلادی در تکریت واقع در ساحل دجله و شمال سامره متولد شد. او فعالیت خود را در خدمت اتابک نورالدین زنگی از سلاجقه سوریه شروع کرد که بعدها در حلب جانشین وی گردید. فرزند اتابک زنگی یعنی نورالدین پس از مدتی صلاح‌الدین را به همراهی عمویش شیرکو عازم مصر گردانید تا متحد اولین فرمانروای مصر را که شاهوار نام داشت در مقام خود حفاظت نماید که به وسیله یکی از رقبای خویش در مصر طرد شده بود مصر در این زمان تحت فرمانروایی یکی از خلفای فاطمی به نام ابو محمود عبدالله بود شیرکوه و صلاح‌الدین مجبور بودند که با او حسن سلوک داشته باشند. از طرفی صلیبیان فهمیده بودند که اتحاد مصر و سوریه برای آن‌ها خطرناک خواهد بود به همین خاطر به سوریه حمله بردند که صلاح الدین آن‌ها سخت به عقب راند و شکست داد. بعد از مرگ نورالدین زنگی، صلاح‌الدین حاکم سوریه شد و آغاز به بسط قدرت خود نمود او حکومت خود را تا مصر گسترش داد و حجاز و الجزیره را نیز به تصرف درآورد در حرکت بعدی اورشلیم را از دست قوای صلیبی بیرون آورد. صلاح‌الدین شجاعانه در نبردی با ریچارد شیردل آن‌ها را مجبور به ترک تمام خاک فلسطین نمود. این سردار دلیر بعد از سال‌ها مبارزه و مقاوت در برابر تمامی دشمنان در سال ۱۱۹۳ میلادی در دمشق وفات یافت؛ و بعد از مرگش امپراتوری او میان فرزندانش تقسیم گردید. افضل به حکومت دمشق رسید. عزیز در قاهره و ظهیر در حلب حکومت کردند بعداً حکومت آن‌ها به روسای محلی منتقل شد. تنها حلب تا سال ۱۳۹۰ در اختیار خاندان ایوبی قرار داشت.

هم‌زمان با روی کار آمدن ترکمن‌های سلجوقی در سال ۵۱۲ هجری قمری (۱۱۱۸ میلادی) و پادشاهی سلطان احمد سنجر، برای اولین بار ایالتی به نام کردستان در محدوده ایالت جبال (کوهستان) به مرکزیت شهر کرمانشاه تأسیس و نام «کردستان» برای نخستین بار استفاده شد.[28][29][30][31][32] این نام در منابع تاریخی از سال ۱۱۵۱ میلادی برای محدوده‌ای در غرب خاورمیانه آن زمان کاربرد داشته‌است.

اتابکان ترک نیز مدت مدیدی قلمرو کردها را زیر قدرت خود داشتند؛ که تعدای از آن‌ها بر این مناطق حکومت کردند از قبیل: ۱) نوادگان سبکتکین (۱۱۴۴–۱۲۳۲) در اطراف اربیل که اولین آن‌ها زین الدین علی پسر کوچک سبکتکین است. ۲) اورتوکی‌ها (۱۱۰۱–۱۳۱۲) که اولین حکمران آن‌ها ارتوک است؛ که بر دیار بکر و مدتی بر حلب و ماردین حکومت می‌کردند. ۳) شاهان ارمنی (۱۱۰۰–۱۲۰۷) که موسی لهنا لقمان قبطی است. در این دوره تعدادی از اینان به دلیل مراوده با اعراب، عرب شده بودند ولی متأسفانه کردها تلاشی برای از بین بردن آن‌ها انجام ندادند ولی با این وجود زبان خویش را حفظ کردند. بعد از حمله مغولان به ایران، به دنبال جنگ و زدوخورد جلال الدین خوارزمشاه با آن‌ها و فرار او به مناطق شرقی و سپس ورود به ایران وآمدن به مناطق کردنشین، مغولها سراسر ایران برای از بین بردن جلال الدین درهم نوردیدند. سلطلانجلال الدین مدتی در غرب ایران حکومت کرد که با روسای محلی و اتابکان درگیر شد از آنجا که بعضی از این سران کرد بودند و در سال ۱۲۱۳ میلادی سلطان جلال الدین خوارزمشاه توسط یک کرد در منطقه دیاربکرکشته شد. هلاکوخان مغول نیز بعد فتح نواحی مرکزی ایران و قلاع اسماعیلیه از طریق همدان و کرمانشاه به بغداد رفت و آخرین خلیفه عباسی را اسیر و به طرز فجیعی مقتول کرد. در این زمان دیگر مناطق کردنشین از خطر مغول در امان نبودند. در سال ۱۲۵۹ میلادی دو لشکر از سه لشکر مغول تمام نواحی کردنشین را در هم درنوردیده و به طرف دریاچه وان رهسپار شدند. در این درگیری‌ها غیر از میافارقین که یکی از ایوبی‌ها به نام کامل محمد مقاومتی به خرج داد بقیه مناطق بدون خونریزی شدید به دست مغول‌ها افتاد.

در سال ۱۲۹۷ م کردها اربیل را محاصره نمودند و به لشکر مغول حمله کردند. بعد از مسلمان شدن ایلخان مغول به نام محمد خدابنده کردها به دلیل مسلمان بودن با او همکاری بیشتری نمودند. با ضعیف شدن ایلخانان مغول امیران مغولی: امیر چوپان و حسن بزرگ قدرت را تا مدتی در دست داشتند که عاقبت ایلخانان در سال ۱۳۴۹ میلادی منقرض شدند. آمدن و رفتن فرمانروایان ادامه داشت تا اینکه قدرت به جلایریان رسید که بعدها مناطق کردنشین به بایزید رسد. بعد از خاندان جلایری قراقویونلوها حکومتی در کردستان تشکیل دادند که بعدها توسط آق قویونلوها از این مناطق به عقب رانده شدند.

با ظهور تیمور گورکانی مناطق دیاربکر و ماردین به تصرف تیمور لنگ افتاد. در حملات تیمور به دلیل اینکه کردها چادرنشین بودند و به کوهستان‌ها پناه برده بودند کمتر آسیب دیدند؛ بنابراین تا دروره صفویان سرزمینی که امروزه به کردستان مشهور است یک قسمت آن را جزیره و قسمت دیگر را اردلان می‌نامند. گاه تحت حکومت جلایریان گاه آق قویونلوها و گاه قراقویونلوها بوده‌است؛ که اینان خود به دست صفویان از بین رفتند.

در دوره صفویان با روی کار آمدن شاه اسماعیل اولین کاری که کرد رسمی‌کردن مذهب شیعه‌گری بود که این مسئله باعث شد کردها که اکثراً سنی مذهب بودند به ایران بی‌اعتماد و به عثمانی مطمئن و متکی گردند. سلطان سلیم با شکست دادن شاه اسماعیل در جنگ چالدران کردها را وارد عرصه نوینی کرد به طوری که پس از شکست شاه اسماعیل ۲۵ حکمران کرد به دولت عثمانی گرویدند و از این زمان مسئله مرزها جزء عوامل اختلاف ایران و عثمانی بود. کردها در این زمان که دو دولت عثمانی و ایران به آن‌ها نیاز اساسی داشتند بیشتر پی به اهمیت سیاسی خود بردند و این بود گاه به دلیل ظلم وستم و سنگینی مالیات علیه یکی از حکومت‌ها شورش کرده و به آن طرف مرز رفتند و با دیگر کردها در کمین فرصت شدند تا به مناطق خود برگردند. شرف‌الدین بدلیسی حدود کردستان را در روزگار صفوی و در کتاب شرف نامه خود ذکر می‌کند و در شرفنامه سرزمین کردستان و حکام کرد را برمی‌شمارد.[26][27]

بخش عمده سرزمین کردستان بر اثر حمله امپراتوری عثمانی به دولت صفوی در جنگ چالدران در سال ۱۵۱۴ میلادی از تحت تصرف دولت صفوی ایران جدا شد و امروزه به نام کردستان ترکیه، کردستان عراق و کردستان سوریه ضمیمه خاک کشورهای ترکیه، عراق و سوریه شده‌اند. پس از جنگ چالدران نیز مناطق جدا شده، بارها بین ایران و عثمانی دست به دست شده‌اند و هر دو طرف قیام‌های کردها برای خودمختاری را سرکوب کردند.

جنگ چالدران پیوندهای هزاران ساله بخش بزرگی از کردستان را با سرزمین آبا و اجدادی خود ایران قطع کرد. بر اثر شکست حکومت صفویه در جنگ با امپراتوری عثمانی در سال ۱۵۱۴ میلادی بخش بزرگی از کردستان از ایران جدا و به امپراتوری عثمانی الحاق گردید. نبرد چالدران بین شاه اسماعیل صفوی و سلطان سلیم پادشاه عثمانی در حالی صورت گرفت که ارتش صفوی طی جنگی نابرابر از نظر تکنیک‌های نظامی، غافلگیرانه شکست خورد و این گونه بود که بخش‌های وسیعی از بیست امارت کردنشین (که دو سوم کل مناطق کردنشین ایران را تشکیل می‌دادند) به ویژه حاکم‌نشین بدلیس در قلمرو عثمانی قرار گرفت. کردستان ترکیه، کردستان عراق و کردستان سوریه هم‌اکنون جزئی از خاک سه کشور ترکیه، عراق، و سوریه می‌باشند، این سه کشور پس از جنگ جهانی اول و فروپاشی عثمانی با توافق انگلستان، در سال ۱۹۲۳ تأسیس شدند.[26][33]

کردستان در حدود سال‌های ۱۷۰۰ تا ۱۷۲۰ میلادی در غرب ایران مشخص است

تاریخ مشترک کردها با ترک‌ها پس از جنگ چالدران و پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی با ترک‌ها و عرب‌ها و ایرانیان ادامه یافت. امپراتوری عثمانی سال‌ها بر بخش جدا شده سرزمین کردستان از دولت صفوی فرمان‌راند تا اینکه با پایان جنگ جهانی اول و نابودی امپراتوری عثمانی متصرفات آن: سرزمین کردستان، سرزمین‌های عربی، آسیای کوچک و بالکان به دست پیروزمندان جنگ جهانی اول، امپراتوری بریتانیا و جمهوری سوم فرانسه تقسیم شدند.[34]

زبان و ویژگی‌های جسمانی

به نظر دانشمندان زبان‌شناس و شرق‌شناس قبایل ماد و پارس همزبان بوده و هر دو به یک گویش سخن می‌گفته‌اند. مادها در سال ۶۱۲ پیش از میلاد مسیح امپراتوری بزرگ ماد را بنیان نهادند و بدین ترتیب زبان مادی به زبان رسمی بدل شد. از آن زمان تا هنگام انتشار اسلام در کردستان، سیزده قرن سپری شده‌است. در این مدت طولانی سرزمین ماد بزرگ و کوچک و سرزمین‌های دیگری که به سرزمین ماد ملحق شده‌اند؛ از حیث نظامی و سیاسی بسیار دست به دست شده‌اند؛ و قدرت سیاسی به دست افراد مختلفی - که زبان آن‌ها با زبان مادها متفاوت بوده‌است - افتاده‌است. هر حکومتی هم که برسر کار آمده زبان خود را به عنوان زبان رسمی تحمیل کرده‌است. در اوضاع واحوال آن روزگاران، که تمامی بنیادهای اجتماعی کم رنگ شده و رو به افول نهاده بوده‌است، این جابه جایی درقدرت نمی‌تواند از تأثیر نهادن بر این بنیادها برکنار بوده باشد. تاریخ، برخی رویدادها را ثبت کرده‌است که طی آن، سلطه سیاسی بریک سرزمین، تغییرات نژادی بنیادی و ایستایی زبان را در آن سرزمین باعث شده‌است. امروز ردپای تأثیر جابه جایی در قدرت را در شرق قلمرو امپراتوری ماد به وضوح می‌توآن دید. به عکس در بخشی از غرب سرزمین ماد، بنیادها همچنان دست نخورده مانده‌است. بلکه تسلط مادها وضعیت نژادی و زبانی برخی از سرزمین‌هایی را که بعداً به قلمرو مادها ملحق شد، تغییر داده و به مسیر توسعه مادی کشانده‌است و به موازات بخش غربی قلمرو خود، آن‌ها را توسعه داده‌است. بیشتر تاریخ شناسان پر آوازه بر این باورند که زبان پارتی (پهلوانیک یا گورانی)، که به نظر زبان شناسان همراه با زبان مادی در زمره زبان‌های شمال غربی، خانواده زبان‌های ایرانی جای می‌گیرند؛ بیش از دیگر زبان‌ها بر زبان کردی تأثیر نهاده‌است و امروزه رد پای این تأثیرات در گویش آیینی زبان کردی، و آواز (گورانی) دیده می‌شود.[27]

هم‌زمان با سقوط و فروپاشی امپراتوری ساسانی و حمله اعراب به ایران در ایران، وقفه تازه‌ای برای زبان کردی آغاز شد. «از دیدگاه زبانشناسی، امروز زبانهای کردی ادامه زبان مادی حساب نمی‌شوند و چنین دیدگاهی امروز میان زبانشناسان رایج نیستولادمیر مینورسکی، که نخست پشتیبان چنین فرضیه-ای بود، در دانشنامه اسلام (چاپ لیدن) می‌گوید: هیچ سند قاطعی وجود ندارد که ریشه زبان کردی مادی باشددربارهٔ زبان کردی زبان شناسان و شرق شناسان غربی گفته‌اند که: این زبان از زبان‌های هندواروپایی و خانواده‌های هند و ایرانی و در زمره زبان‌های ایرانی است وبا زبان پارسی باستان قرابت نزدیکی دارد»

«گرنوت وینفوهر بیشتر کردی را نزدیک به زبان پهلوی اشکانی می‌داند»

«هنری فیلد» در کتاب «مردم‌شناسی ایران» می‌نویسد: «کردها از حیث زبان و خصوصیات جسمانی، ایرانی هستند و به عنوان شعبه‌ای از نژاد ایرانی از حیث زبان، اخلاق، عادت و شیوه معیشت با سایر ایرانیان دارای جهات اشتراک هستند.

«دانیلو» نویسنده غربی نیز در این باب نوشته‌است: «کردهای ترکیه هم از حیث زبان و خصوصیات جسمانی ایرانی هستند».

«لردکرزن» هم گفته که: «زبان کردها، لرها و بختیاری‌ها شبیه زبان فارسی است و چندان تفاوتی با هم ندارند.

«درکتاب کرد و کردستان ترجمه جواد هاتفی آمده‌است» کردها از اصیل‌ترین نژاد ایرانی هستند که قرن‌ها از کرانه‌های بین‌النهرین و کشور عراق و ترکیه تا مرزهای شوروی که بخشی از ایران بوده‌است زندگی می‌کنند وآنان در فلات ایران به کشاورزی و دامداری مشغولند و زبانشان بخشی از زبان ایرانیان باستانی است که هویت خود را پس از حمله سپاه اسلام حفظ نموده‌اند.

شرف الدین بدلیسی کردها را بر اساس شیوه زندگی و اجتماعی نزدیک، به چهار نوع بر اساس زبان تعریف می‌کند: کلهر، گوران، لر و کرمانج، اما او مردمان رعیت که چنین شیوه زندگی را نداشتند یا جزو قبیله ای نبودند را کرد حساب نمی‌کند. مینورسکی نیز در رابطه با این عبارت شرف الدین بدلیسی بر این نظر است که تنها کرمانجی و شاید کلهری را امروز بتوان جزو زبانهای کردی دانست، اما لری و گورانی از زبان کردی جدا هستند، آنچه که روشن است، تحول واژه کرد از یک معنی اجتماعی و شیوه زندگی گروه‌های مختلف ایرانی‌تبار به معنی قومی امروز آن بسیار طول کشید.

«در دائرةالمعارف کلمبیا و ایکنیک دسک آمده‌است» :کردها بخشی از نژاد ایرانی هستند برخی چادرنشین هستند و برخی شهرنشین. مردمی دلاور، جنگجو و قوی دارد.

«در کتاب ایرانشهر نوشته شاپور راسخ و جمشید بهنام از انتشارات یونسکو آمده‌است»: اگر کردان را از حیث نژادی نسبت به دیگر اقوام ایرانی مقایسه کنیم از لحاظ جسمانی و چهره‌ای و نیرومندی به ایرانیان باستان بسیار نزدیک هستند.

«زبان کردی بسیار متنوع (بادینی، کرمانجی، سورانی، لکی، زازا…) بوده و لهجه‌های متعدد دارد مانند: هرکی، مکری، شکاک، سلیمانیه‌ای، اردلانی، کرمانشاهی، بایزیدی، عبدویی، زندی، زبان کردی با دسته شمالی لهجه‌های ایرانی غربی بعض مشابهات دارد، و از زبانهای مهم دسته غربی بشمار می‌رود وصاحب اشعار و تصانیف، قصص و سنن ادبی است».

ریشه نام

اسم کُرد بارها در کتیبه‌های سومر، آشور و بابل آورده شده‌است. فردیناند هنر بیشلر ریشهٔ اسم کرد را سومری می‌داند.

نام کُرد مشتق شده از نام گوتی است، نه‌تنها گوتیوم در کردستان معاصر واقع شده‌است، بلکه خود نام «کُرد» توسط محققان به عنوان تنها شکل تغییر یافته از واژهٔ کهن ایرانی «گوتی» مشاهده شده‌است. پروفسور هوورت موافق با اشتقاق کُردستان از گوتیوم بوده، و لغت باستانی برای کُردها، «کاردوخی» یا «کاردو» بابلی‌ها برای کُردها را، با کلمهٔ «گوتی» یکسان می‌داند.

هونیگمن به همین ترتیب نام «کرد» را از کلمهٔ «گوتی» مشتق می‌کند: “کردها بومی، افراد غیر عرب که برای هزاران سال در خاورمیانه زندگی می‌کرده‌اند. نامشان از گوتی باستان (گوتی-گورتی-کوردی)، فاتحان بابل مشتق شده‌است. ته لک بر این عقیده است که: ” دست کم دو خط از تبار قابل مشاهده است، که در برگیرنده تمام شاخه‌های خود را در منطقه اصلی در حال حاضر از کُردها هستند.

اکثریت قریب به اتفاق محققان از زمینه‌های مختلف تاریخ، مردم‌شناسی، مردم نگاری و زبانشناسی کُردهای معاصر را به عنوان بازماندگان گوتین‌های باستانی سومر بازشناخته‌اند.

نام‌های محلی شواهد فراوان در حمایت از ارتباط بین کُردها وگوتیَن‌ها بیشتر به وسیله نام‌های مکانی کُردستان فراهم شده‌است. در واقع، نام محلی کوه جودی و قبیله کُردزبان جودیخانلو بقایای فسیلی نام پر هیبت پشت سر گذاشته توسط “گوتی هاًهستند.

استرابون تاریخنگار و جغرافی‌دان یونانی در کتاب جغرافیای مناطق تحت کنترل هخامنشیان از سرزمین کوردستان به عنوان گوردیان نام برده‌است که شباهت زیادی به اسمه کرد کنونی و گرد ایرانی دارد

ای.ام. ارانسکی زبانشناس روسی در کتاب فقه اللغه ایرانی می‌نویسد ارمنیها به کردها کردوک و سریانیها نیز قردو می‌گفتند. در کتیبه‌های توکولتی نینورا پادشاه آشور بارها از مردمانی به اسم گوتی و گاهی کورتی نام برده شده‌است در متون پارسی میانه نیز بارها به اسم کورت خطاب به مردمان کرد برمی‌خوریم که این اسم بعد از حملهٔ مسلمانان و تسلط زبان عربی بر ایران به (کورد) تغییر یافت

جرارد رایور در کتاب الکرد فی المصادر القدیمیه نوشته‌است در طول تاریخ از کردها به اسمهای مختلفی از جمله کاردو، کوردوئینی، کوردیایوس، کوردیایا و کورتی نام برده شده‌است.

دکتر ادریسیان در کتاب کرد و کردستان از وجود اسم سرزمین کارداکا در کتیبه‌های سومری نام می‌برد و اسمهای گوتی، کورتی و کاردو را یکی می‌داند که توسط زبانهای مختلف دیگر ملل هربار به یک نحو از آنها نام برده شده‌است.

گزنفون و آریستوبولوس از سرداران یونانی مردمان کرد را کاردو و کاردوخی نامیده‌اند که تمدن کوردوئنه را در شمال میانرودان تشکیل دادند. دانشنامه کلمبیا این ارتباط را ذکر کرده‌است. برخی از دانشوران قرن نوزدهم نظیر جرج رولینسن کردوئنه و کاردوخی را با کردهای امروزی یکی دانستند و اظهار کردند کاردوخی معادل لغوی باستانی کردستان است. «حشمت الله طبیبی» در خصوص واژه کرد می‌نویسد:

«آنچه اکثر محققین و نویسندگان قدیم و جدید بر آن اتفاق نظر دارند این است که قبل از آمدن قبایل کرد ایرانی به ناحیهٔ کردستان، قوم کرد نژاد دیگری به نام (کاردو) در این سرزمین ساکن و دارای تمدن بالنسبه مهمی بوده‌اند که با مهاجرین هم نژاد خود در هم آمیخته و در هم مستحیل شدند و در نتیجه مهاجرین نیز به همان نام نامیده شدند.»

ابن خلدون از کردها به عنوان قومی مستقل نام برده‌است که با عمر ابن خطاب خلیفهٔ دوم مسلمانان جنگیده‌اند. همچنین می‌توان به اشارهٔ ابن وحشی به الفبای زبان کردی در کتاب شوق المستهام فی معرفه الاقلام اشاره کرد که سخن از مستقل بودن قومی به اسمه کرد می‌زند که الفبای زبانی داشته‌اند.

تمامی طوایفی که در طول تاریخ از آن‌ها به عنوان طوایف کرد نام برده شده نه تنها غیر کرد نبوده‌اند بلکه از ایلات مهاجر کرد بودند همچون کردان فارس، کردان سیستان، کردان ساسون و غیره که اشاره به کردتباری آن‌ها دارد که اکنون نیز در این نواحی سکونت دارند و با یکی از گویش‌های زبان کردی تکلم می‌کنند.

در کارنامهٔ اردشیر بابکان چنین آمده‌است: «و ساسان شپان پاپک بود و همواره با گوسپندان بود و از تخمهٔ دارای دارایان و اندرش خدایی الاسکندر بگریز و نهان روشی بود و با کرد شپانان بسر می‌برد …» بنابراین منظور از این عبارت «کرد شپانان»، یعنی شپانانی که از تبار کرد بوده‌اند است اگر کرد به معنی شبان و رمه گردان است چرا این دو کلمه به صورت مضاف و مضافٌ‌الیه و همچنین صفت و موصوف بیان شده‌است استقلال این دو کلمه به راستی چه انگاره ایی را در ذهن متبلور می‌کند بجز اینکه این کلمات از هم مستقلاً و کرد می‌تواند به چیزهای دیگر هم اطلاق شود مثلاً جنگجویان کرد و کشاورزان کرد؛ و مسلماً منظور از واژهٔ «کرد» در متن‌های سدهٔ سوم هجری به بعد نیز چیزی غیر از نژاد کردی نیست.

در همین رابطه «لمبرت» به نقل از ابن بلخی می‌گوید: «کردهای پارس بزرگترین پشتیبان قدرت نظامی و جنگی ساسانیان بودند.

در خصوص اسم کرد می‌توان به شاهنامهٔ فردوسی و اشعار مولوی و رودکی اشاره کرد که از کرد به عنوان قومی مستقل نام برده‌است.

بدون شک معنای واژهٔ کرد نمی‌تواند شبان یا کوچ‌نشین باشد و معنای آن ساده‌تر و روانتر از آن چیزی است که ما ذهن خود را با آن درگیر ساخته‌ایم و با جستجو کردن و کنکاش در چندین منبع تاریخی قبل و بعد از اسلام، می‌توان به راحتی به معنای حقیقی آن دست یافت.

می‌توان واژهٔ کرد را به عنوان قومی مستقل معنا و تفسیر کرد. هرچند در این زمینه پژوهش‌هایی قبلاً به عمل آمده و در آن پژوهش‌ها واژهٔ کرد را به دلیر و پهلوان تعبیر کرده‌اند، اما متأسفانه در این پژوهش‌ها نه تنها هیچگونه نقدی بر واژهٔ شبان و کوچ‌نشین که برای واژهٔ کرد توسط تاریخ‌نویسان قدیم و جدید در نظر گرفته شده‌است به عمل نیامده، بلکه حتی به آن نیز اشاره‌ای نشده‌است.

همچنین واژهٔ ''کورد'' در اصل از طرف یکجانشینان به طوائف و اجتماعاتی که کوچرو بودند اطلاق می‌شده‌است. واژهٔ کردستان می‌تواند از دگرگون شدن واژهٔ پارس یا پارت به وجود آمده باشد(Pars/purs/kurs). هنوز هم کردهای استان‌های کردستان و کرمانشاه واژه کردستان را به صورت کورسان تلفظ می‌کنند که جمع واژه کورس (kurs) با (ان) واژه کورسان را می‌سازد.

جاذبه‌های گردشگری

دریاچه زریبار

در بین جاذبه‌های فراوان کردستان، دریاچه زریبار به عنوان بزرگترین چشمه آب شیرین جهان، از زیبایی خاصی برخوردار است. دریاچه زریبار یا به عبارت بهتر تالاب آب شیرین زریبار، دریاچه‌ای با آب شیرین و از نوع دریاچه‌های زمین‌ساخت صفحه‌ای (تکنونیکی) است و به دوره نوزیستی سوم زمین‌شناسی (سنوزوئیک) بر می‌گردد. این دریاچه با جاذبه منحصر به فرد، مهم‌ترین تالاب استان کردستان به‌شمار می‌رود. دریاچه زریبار در فاصله ۲ کیلومتری شمال‌غربی شهر مریوان و در ارتفاع ۱۲۸۵ متری از سطح دریا و در طول جغرافیایی ′۸°۴۶ و عرض جغرافیایی ′۳۲°۳۵ قرار گرفته‌است، که شرق و غرب آن را دو رشته کوه پوشیده از جنگل‌های بلوط و دار مازو دربر گرفته‌است. در شمال و جنوب آن نیز، دشت‌های سرسبز بیلو و مریوان واقع شده‌اند.[35]

چشم‌اندازی از دریاچهٔ زریبار، بزرگترین چشمهٔ آب شیرین دنیا

غار کرفتو

غار کَرَفتو (به کردی: ئه‌شکه‌وتی که‌ره‌فتوو، Eşkewti Kereftû)، غاری در ۳۱ کیلومتری شمال غرب شهر دیواندره[36] در استان کردستان ایران است. این غار، یک غار آهکی است که در دوران سوم زمین‌شناسی شکل گرفته‌است.[36] بخش‌هایی از این غار، دست‌کَند است و کتیبه‌هایی از دوران پیش از تاریخ دارد.[37] آثار تاریخی موجود در این غار مربوط به سده ۳ (میلادی) هستند.[38] این غار، در بخش کرفتو از توابع دیواندره واقع شده و در تاریخ ۲۰ بهمن ۱۳۱۸ با شماره ثبت ۳۳۰ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است.[39] کتیبه‌ای یونانی بر سردر یکی از اتاق‌های طبقه سوم این غار وجود دارد که از این غار به عنوان معبد هراکلیوس نام برده‌است.[36]

دژ قمچقای

دژ یا قلعه قمچقای (دره شاهان) مربوط به هزاره سوم (پیش از میلاد) و هزاره اول (پیش از میلاد) است. این دژ در شهرستان بیجار، روستای قمچقای واقع شده و در تاریخ ۴ آبان ۱۳۶۵ با شماره ثبت ۱۷۲۱ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است.

دژ قمچقای در فاصله ۶۰ کیلومتری شمال بیجار و یک کیلومتری شمال روستای قم چقا و داخل منطقه حفاظت‌شده بیجار قرار دارد. به نظر کارشناسان، سنگ‌نبشته موجود در دژ تاریخی قمچقای بیجار با نقش هیروگلیف و به خط هراتیک، جزو قدیمی‌ترینسنگ‌نبشته‌های نیمه تصویری ایران قلمداد شده و کتیبه آن با خط میخی سومری قابل مقایسه است. ارتفاع دیواره‌های این دژ به ۲۰۰ متر می‌رسد و تنها راه ارتباطی دژ با خارج، گذرگاه باریکی است که ساخته و پرداخته دست صاحب هنری است که یک نفر به دشواری می‌تواند از آن عبور کند. گستره دژ بیش از ۵۰۰۰ متر مربع با مخازن متعدد آب است که در سنگ کنده شده و پناهگاه زیرزمینی آن با عمق ۴۱ پله به صورت تونلی از سنگ کنده شده و به زیر دژ هدایت می‌شود. از دژ بزرگ قمچقای در دوران پارت‌ها و شاهنشاهی ساسانی نیز استفاده شده که هم‌زمان با محاصره آتشکده آذرگشسپ در تخت سلیمان (۱۰۰ کیلومتری شمال همین دژ) به وسیله هراکیلوس امپراتور روم شرقی، موجبات تخریب آن فراهم شده‌است. این دژ از نظر قدمت بسیار بااهمیت است و در برهه‌های گوناگون مورد استفاده اقوام مختلفی واقع شده‌است؛ بنابراین دژ قمچقای یکی از دژهای با ارزش و تاریخی شناخته شده ایران است. بعضی احتمال می‌دهند که جام مارلینگ در آنجا مدفون است.

غار و تپه قلایچی

همچنین آثار تاریخی شهرستان بوکان از جمله غار قلایچی و تپه قلایچی که به عقیده بسیاری از مورخان و باستان شناسان ایرانی و خارجی ۳٬۰۰۰ سال قدمت دارد و پایتخت حکومت منائیان بوده‌است.[40][41]

سنگ‌های کرمانشاه

کاوش در منطقه «حجیج» در شمال غرب استان کرمانشاه علاوه بر کشف دست ساخته‌های سنگی با قدمت ۴۰ هزار سال، با نمایان شدن نشانه‌هایی از دوره فراپارینه‌سنگی نیز همراه بود. نتایج اولیه برنامه پژوهشی شناسایی و کاوش در مکان‌های پارینه‌سنگی منطقه حجیج در شمال غرب استان کرمانشاه نشانه‌ای از وجود آثار سکونت انسان‌های نخستین در این منطقه است.[42] انجام این کاوش در چند پناهگاه صخره‌ای در نزدیکی روستای حجیج، منجر به شناسایی بقایای فرهنگی دوره پارینه‌سنگی میانی شده‌است. تا پیش از این، شناخت باستان‌شناسان از دوره‌های پارینه‌سنگی این منطقه بسیار محدود بوده و این کاوش‌های باستان‌شناختی علاوه بر جنبه حفظ، ثبت و ضبط روشمند اطلاعات این مکان‌ها، نقش بسزایی در افزایش آگاهی از زندگی و محدوده پراکنش انسان‌های دوره پارینه‌سنگی در منطقه حجیج و شمال غرب کرمانشاه دارند. همچنین چند مکان با آثار دوره پارینه‌سنگی در اورامان شناسایی شده‌اند که قدیمی‌ترین آن‌ها در نزدیکی حجیج قرار دارد و متعلق به دوره پارینه‌سنگی میانی است.[42]

یافته‌های بدست آمده از یکی از این مکان‌ها عمدتاً دست ساخته‌های سنگی مانند سنگ مادرهای شعاعی تراشه و خراشنده‌اند که کم و بیش نشان دهنده ویژگی‌های ابزارسازی صنعت «موستری» زاگرس و تا حدودی نیز متفاوت و دارای ویژگی‌های خاص محلی هستند.[42]

محدوده قومی

مناطق کرد نشین

مردم کرد از از اقوام اصیلی هستند[43] که در بسیاری از نقاط ایران[44][45][46] و نیز در بخش‌های دیگری از خاورمیانه و آسیای مرکزی زندگی می‌کنند. روشن است که محدوده تاریخی و سیاسی کردستان با محدوده قومی واقعی آن منطبق نیست؛ بنابراین محدوده هریک از سرزمین‌های مورد نظر باید کم و بیش، حدودی تعریف شوند.

در حالی که کردهای بسیاری در خارج از کردستان قومی زندگی می‌کنند، بسیاری از غیر کردها هم در کردستان زندگی می‌کنند. در کردستان ترکیه، ترک‌ها همه جا هستند ولی در شمال، برخی اوست‌ها و چرکس‌ها و در جنوب برخی مسیحیان سیریاک و یاکوبی هم زندگی می‌کنندو ارامنه نیز کاملاً محو شده‌اند. در ایران، در غرب دریاچه ارومیه و در عراق در منطقه دهوک-زاخو و کرکوک برخی کلدانی‌ها و آشوریان و در شهرهای اندکی ارامنه زندگی می‌کنند. یهودیان که زمانی حضور زیادی داشتند از ۱۹۴۸ همگی مهاجرت کرده‌اند. در کرکوک برخی ترکمن‌ها زندگی می‌کنند.[5]

کردستان ترکیه

مناطق کردنشین ترکیه

در ترکیه، کردها در سرتاسر ناحیه شرقی کشور زندگی می‌کنند. بنا بر تروتر، حد محدوده‌شان به شمال خط دیویغی-ارزروم-قارص بود. در ناحیه ارزروم خصوصاً در شرق و جنوب شرق یافت می‌شوند. کردها همچنین شیب‌های غربی کوه آرارات، باشندگان اصلی بخش‌های کاقیزمان و توزلوجا‌اند. در غرب، آن‌ها در کمربند پهنی ماورای فرات و در ناحیه سیواس، بخش‌های کانغالی و دیوریغی حضور دارند. کل منطقه شامل نواحی شرق و جنوب شرقی این حدود می‌شود. برخی گروه‌های مهم کرد در هیمنه و در شهرهای بزرگ استانبول، آنکارا و ازمیر هستند. به اختصار از ۸۱ استان ترکیه، کردها در ۲۱ استان زندگی می‌کنند؛ که در شمال شرقی، استان‌های ارزنجان، ارزروم و قارص، در مرکز، از غرب به شرق و شمال به جنوب استان‌های ملطیه، تونج‌ایلی، الازیغ، موش، کاراکوزه (اغری)، سپس آدیامان، دیاربکر، سعرد، بیتلیس، و وان، نهایتاً استان‌های جنوبی شانلی‌اورفه، ماردین و چلامریک (حکاری) هستند.[5]

همچنین جمعیت شایان توجهی از کردها در سراسر فلات آناتولی تا کرانه‌های دریای مدیترانه پراکنده‌اند. این جمعیت که بیش‌تر کردهای آناتولی مرکزی خوانده می‌شوند بیش‌تر باشندگان برخی استان‌های مرکزی آناتولی چون استان قونیه را شکل می‌دهند. بیشتر جمعیت کردهای ترکیه سنی‌مذهب هستند، اما جمعیت قابل توجهی از آنان را نیز علوی‌ها تشکیل می‌دهند.[47][48][49]

پیش‌تر، در نشریات آماری و مکاتبات رسمی دولت ترکیه از کردهای ساکن ترکیه به عنوان «ترک‌های کوهستانی» ؟!، نام برده می‌شدند. اکنون نیز در آمارهای رسمی دولت ترکیه، ارقام واقعی مربوط به جمعیت کردها، منتشر نمی‌گردد و در بیشتر نشریات آماری ترکیه، نام «کرد» به چشم نمی‌خورد.

کردستان ایران

مردم کُرد، اقوام آریایی تباری هستند که در تاریخ کهن ایران زمین، با توجه به پیشینه غنی تاریخی فرهنگی، بخشی پراهمیت و انکارناپذیر از تاریخ کهن ۸۰۰۰ ساله سرزمین ایران ویج را تشکیل داده‌است، کردها در سراسر ایران در استان‌های کردستان، ایلام، کرمانشاه، آذربایجان غربی، همدان، لرستان، خراسان شمالی، خراسان رضوی، گیلان، مازندران و استان‌های البرز، قم، قزوین، زندگی می‌کنند.

در ایران، کردها در تمام استان کردستان و استان کرمانشاه؛ استان آذربایجان غربی در شهرهای پیرانشهر، مهاباد، اشنویه، نقده، سردشت، بوکان، شاهین‌دژ و تکاب؛ استان ایلام در شهرستان‌های ایلام، دهلران، آبدانان، بدره، ایوان، ملکشاهی، مهران، سیروان و چرداول؛ و در استان همدان در شهرهای اسدآباد، (ایل چهاردولی)؛ زندگی می‌کنند.

همچنین در گروه‌های جداگانه دیگری از کردها در خراسان نظیر بجنورد، قوچان، درگز، کلات، شیروان، فاروج، مانه و سملقان، اسفراین و در استان فارس مانند آباده و کرمان نیز زندگی می‌کنند. کردهای زیادی در کلانشهرهای بزرگی چون حومه تهران و مشهد زندگی می‌کنند. در شرق و خارج از ایران، ایل مهم کردی در بلوچستان یافت می‌شود.[5][50][51][52][53][54] شهر کرمانشاه پرجمعیت‌ترین شهر کردنشین ایران است.[55]

طوایف کرد در ایران[27]

فهرستی از ایل‌ها و طوایف ساکن و غیر کوچ گرد کرمانج، گوران، کرد و … که تحت نام کلی کرد جمع‌بندی می‌شوند در زیر می‌آید:

کردهای آذربایجان غربی: کردهای ماکو و خوی: ایل میلان، شیخکانلو، بلخکانلو، ایل جلالی، حیدرلو، و مامش طایفه‌های ایل شکاک در سلماس و غرب ارومیه (مامدی، عبدویی، اطمانی، ایوری بیگ‌زاده، کردهای منطقه مرگور و ترگور ایل هرکی و…) کردهای منطقه اشنویه: ایل زرزا، ایل هرکی، ایل سادات کردهای منطقه پیرانشهر: پیران، مامش و منگور کردهای منطقه مهاباد: ایل‌ها و طایفه‌های گورک، منگور، دهیکری، عثمان بیگی و… کردهای منطقه سردشت: ایل‌ها و طایفه‌های باسک کوله، بریاجی، پیشدری، کلاسی و ایل مکری و…

کردهای خراسان: ایل های کردهای خراسان بیشتر در شمال خراسان واقع است که شامل ایل های زعفرانلو، ایل کرد افشار، ایل مرادخانی، ایل توپی‌ها، ایل مژدکانی‌ها، ایل زعفرانی‌ها، ایل ملکشاهی، ایل شوهان، ایل زنگنه هستند.

کردهای کردستان: کردهای بانه: طایفه‌های شهیدی، بهرام بیگی، احمدی، توکلی، لطف‌الله بیگی و… کردهای منطقه سقز: فیض الله بیگی، گورک، تیله کوهی، جاف، سقز، کلالی و افشار و… کردهای منطقه سنندج: طایفه‌های اردلان، حبیبی، کلماسی، زند، آصف، اردلان، شاه ویسی، بابان، وکیل، صادق وزیری مسعود وزیری، معتمد وزیری، آصف وزیری، مردوخی و… کردهای منطقه کامیاران: طایفه‌های کمانگر، لطف‌الله بیگی، شهیدی، کشککی احمدی. کردهای ایلام: ایل ارکوازی، ایل کرد، ایل ملکشاهی، شوهان، ایل خزل، ایل زرگوش، ایل ناصرعالی و ایل کلهر و طوایف ماسپی، علی شروان، دهبالایی و ریزه وند.

کردهای کرمانشاه: ایل‌ها و طایفه‌های زنگنه، سنجابی، کلهر، گوران، قبادی، چوپان، کاوه، باباخانی، ولدبیگی، مصطفی سلطانی، کانی سانی. کردهای منطقه جوانرود: عناقی، امامی، رستم بیگی، باباخانی و…

کردهای لرستان:ایل و طایفه‌های حسنوند، کاکاوند، کولیوند، یوسفوند، دلدوند، تاج وند، مظفروند، باریکوند.

کردهای همدان تا ملایر: طایفه‌های زنگنه، زند، لک و بهتونی (بتونی) و…

کردستان عراق

در عراق کردها در شمال و شمال شرقی کشور در استان‌های اربیل، سلیمانیه، دهوک و قسمت‌هایی از استان‌های نینوا، دیاله، کرکوک و صلاح‌الدین حضور دارند. سمچر و شیخان مردمی یزیدی دارند. لواهای کرکوک اربیل و سلیمانی تماماً کرد و لوای دیاله، ناحیه‌های خانقین و مندلی که در آن کردهای ایران از غرب زاگرس همسایه‌اند. کردهای در بغداد و موصل پرشمارند.[5]

جدا از اشتراکات دیرینه تاریخی و فرهنگی کهن میان ایرانیان و کردهای عراق، مانند اسطوره‌ها و آئین‌هایی چون نوروز، حکومت‌های معاصر ایران نیز ارتباط خوبی با کردهای عراق داشته‌اند. پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران جمهوری اسلامی ارتباط خود با دو حزب مهم کردی عراق حزب دموکرات کردستان عراق و اتحادیه میهنی کردستان حفظ کرده‌است. بسیاری از زخمی‌های خیزش شعبانیه در سال ۱۹۹۱ میلادی در بیمارستان‌های ایران درمان شدند. بسیاری مردم عادی (برای کار) و رهبران کرد (به خاطر مسائل سیاسی) در ایران زندگی کرده‌اند. برای نمونه، مسعود بارزانی متولد مهاباد است. در جنگ ایران و عراق نیز کردهای مبارز علیه صدام، همکاری‌های وسیعی با ایران داشتند. در دهه ۱۹۹۰ میلادی در جریان درگیری میان دو حزب عمده کرد، ایران و آمریکا میانجیگر صلح بین آن‌ها بودند.[56]

کردستان سوریه

در سوریه آن‌ها در سه بخش شمال کشور و در جنوب اتوبانی که سرحدی را شکل می‌دهد حضور داشته و با همتایانشان در ترکیه در تماس مستقیم هستند. کمربندی ۴۰ کیلومتری در داغ کرد؛ گروهی در محدوه ۶۰x۴۰ کیلومتری در شرق فرات در نزدیکی جرابلس و نهایتاً کمربندی ۲۵۰ کیلومتری در ۳۰ کیلومتری در جزیره بین خابور حضور دارند. دمشق، حمات و حلب هزاران کرد دارند.[5]

قفقاز

در ماوراء قفقاز، هنوز کردهایی زندگی می‌کنند. در ارمنستان در رایون‌های اپران، بسرگچر، هوکتمبریا تالین و اچمیادزین، در جمهوری آذربایجان ۲۵ روستا در رایون‌های کلباجان، لاچین و کوباتلی هستند. کردهایی در باکو، ایروان و تفلیس زندگی می‌کنند.[5]

آداب و رسوم

جشن نوروز ۹۸ در استادیوم سنندج

کردها همچون دیگر ایرانیان از اعتقادات اصیلی همچون احترام به پاکیزگی آب، خاک و آتش برخوردار بوده‌اند وآیین‌های ایرانی، مانند نوروز، مهرگان، و سده، میان کردان با شکوه بی‌مانندی برپا می‌گردد و از تقدسی ویژه برخوردار است تا امروز هم در میان گروه‌های بزرگی از کردان که به فرقه‌های کهن دینی این سرزمین منسوبند، ردپای بسیاری از باورهای «مغانی»، «مزدکی»، «زروانی» و «مانوی» دیده می‌شود که نمادی از اعتقاد مشترک باستانی آنان با کیش‌های ملی ایرانی می‌باشد؛ که هم‌اکنون نیز بسیاری از رسوم کهن ایرانی همچون جشن‌های نوروز وچهارشنبه‌سوری با شکوه منحصر به فرد در مناطق کردنشین پاس داشته می‌شود. بوکه باران، از آداب و رسوم باران خواهی در کردستان است که در ایام خشکسالی یا سال‌هایی که میزان بارندگی آن کم است برگزار می‌شود. بوک به معنی عروسک است. دختران نوجوان روستا با استفاده از دو تکه چوب عروسکی ساخته و لباسی از پارچه‌های رنگی بر تن آن عروسک می‌پوشانند و برای آن سربندی درست می‌کنند. سپس آن عروسک را در دست می‌گیرند و در حالی که شعر می‌خوانند در کوچه‌ها می‌گردند. هنگام عبور «بوکه باران» از کوچه‌ها اهالی بر آن عروسک آب می‌پاشند به نیت این که باران و گندم در آن سال فراوان باشد. اهالی هدایایی مانند تخم مرغ، پول یا گردو به دختران می‌دهند. دختران پس از گذراندن بوک (عروسک) از همه کوچه‌ها آن را به قبرستان یا زیارتگاه موجود در روستا می‌برند، سپس آن را می‌سوزانند یا به آب می‌اندازند و هدایای جمع‌آوری شده را بین خود تقسیم می‌کنند. اهالی روستای هشمیز از دهستان ژاورود شرقی، بخش مرکزی شهر سنندج در منطقه ای سرد و خشک در ۳۶ کیلومتری جنوب غرب سنندج به این عروسک «وه وی چووینه»(vaviâcuwina) گویند و آن عروسک چوبی را در گهواره ای گذاشته و می‌چرخانند. این دختران هنگام چرخاندن عروسک در کوچه‌ها اشعاری را آواز وار و آهنگین و به صورت دسته جمعی می‌خوانند.[26][33]

رشید یاسمی” می‌نویسد: «کردها در اصل از نسل مادها هستند که پس از فروپاشی امپراتوری ماد همواره علیه امپراتوری‌های غیر کرد حاکم بر کردستان قیام کردند . تمام سرزمین کردنشین تا سال ۱۵۱۴ میلادی یکی از ایالات ایران بودند. کردها در سراسر ایران[44][45][57] و نیز در بخش‌های دیگری از خاورمیانه و آسیای مرکزی زندگی می‌کنند. کردها دارای تاریخ درهم تنیده با دیگر ایرانیان هستند و به گویش‌ها و لهجه‌های مختلف از زبان کردی سخن می‌گویند.

نامدارترین فرد کرد، صلاح‌الدین ایوبی فاتح جنگ‌های صلیبی و فرمانروای مصر است. توان قدرت و خصوصیات جنگی صلاح‌الدین او را به عنوان یکی از قهرمانان افسانه‌ای جهان اسلام درآورد به طوری که کردها به داشتن چنین فرزندی افتخار می‌کنند. از شاعران کلاسیک نامدار کرد مستوره اردلان و مولوی کرد را می‌توان نام برد. امیرنظام گروسی دانشمند و سیاست‌مدار دوره ناصرالدین شاه قاجار و همچنین سردار عزیزخان مکری وزیر جنگ ناصرالدین شاه قاجار و میرزا رضا کلهر خطاط و پدیدآورنده خط نستعلیق از مردم کُرد بوده‌اند. درودگری، قالی و جاجیم و گلیم بافی (به ویژه قالی بیجار) و فرش و قالیچه سنه (سنندج) از صنایع دستی عمده کردها است و گره قالی سنه (سنندج) که به گره نامتقارن یا گره سنه (گره فارسی) مشهور است و بر خلاف گره فرش ترکی (متقارن) است بافته می‌شود.[26][27]

دین در کردستان

در راب با دین کُردها تا قبل از آمدن مسیحیت و اسلام اطلاع دقیقی در دست نیست. نمی‌توان گفت که کردها به کیش زرتشتی اعتقاد داشته‌اند یا اینکه سنت‌های دینی دیگر ازجمله مهرپرستی را در درون خود حفظ کرده‌بوده‌اند یا اینکه تحت تأثیر ادیان همسایگان آشوری و بابلی خود قرار داشته‌اند. در دوره‌ای مسیحیت در جغرافیای کنونی کردستان رشد داشته‌است. همچنین ادیان مانوی و مزدکی در مردم کُرد تأثیرگذار بوده‌اند. با آغاز حملات اعراب مسلمان در سال‌های (۶۳۴–۶۴۲م) نواحی اربیل، موصل و نصیبین که کردنشین بودند به تصرف مسلمانان درآمد پس از عمر ابن خطاب، در دوره جانشینش عثمان ابن عفان نیز مناطق شمالی کردها و مناطق قفقاز به تصرف درآمد که عدم دخالت مسلمانان باعث شد تا بخش اعظم کردها به دین اسلام بگروند و مسلمان شوند.

از نظر دین و مذهب، در کردستان مذاهب متعددی وجود دارد. بیشتر کُردها مسلمان سنی (عمدتاً شافعی) و جمعیت قابل توجهی نیز از طایفه اردلان که خود را کرد می‌دانند یا شیعه شده‌اند یا از قبل شیعه بودند ولی اردلان‌های سنی اصیل در سنندج نیز وجود دارند. جمعیت قابل توجهی از کُردها پیروی ادیانی نظیر علوی، یارسان، ایزدی و شبک هستند که به صورت ویزه در کردستان پدید آمده‌اند. علاوه بر این اقلیتی از کردها نیز پیروی ادیان مسیحی، یهودی و بهایی هستند. در رابطه با کُردهای بدون اعتقاد مذهبی آمار و اطلاعاتی در دست نیست.[5]

نگارخانه

جستارهای وابسته

پیوند به بیرون

پانویس

  1. «Kurdish lands». اطلاعات‌نامه جهان. ۶ نوامبر ۲۰۱۹.
  2. «The Kurdish lands». Library of Congress, Washington, D.C. 20540 USA. ۶ نوامبر ۲۰۱۹.
  3. Hakan Özoğlu (۲۰۰۴). Kurdish Notables and the Ottoman State: Evolving Identities, Competing Loyalties, and Shifting Boundaries. ص. ۱۲۱.
  4. Michael M. Gunter. Historical Dictionary of the Kurds. ص. ۳۱۰.
  5. "Kurds, Kurdistān." Encyclopaedia of Islam, Second Edition. volume 7. Reference. 1986 <http://referenceworks.brillonline.com/entries/encyclopaedia-of-islam-2/kurds-kurdistan-COM_0544>
  6. https://www.nationalia.info/profile/27/kurdistan
  7. https://www.jstor.org/stable/40971614?seq=1
  8. «The Kurdish population». Fondation-Institut kurde de Paris. ۲۰ دسامبر ۲۰۱۶.
  9. Zaken، Mordechai (۲۰۰۷). Jewish Subjects and Their Tribal Chieftains in Kurdistan: A Study in Survival. Leiden, The Netherlands: BRILL. صص. ۱–۲. شابک ۹۷۸۹۰۰۴۱۶۱۹۰۰. Kurdistan was never a sovereign state, though the area with an ethnic and linguistic majority of Kurdish population is defined as Kurdistan.
  10. M. T. O'Shea, Trapped between the map and reality: geography and perceptions of Kurdistan, 258 pp. , Routledge, 2004. (see p.77)
  11. Kurdistan, دانشنامه بریتانیکا.
  12. «حوزه هنری استان کردستان». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۹ مارس ۲۰۱۹. دریافت‌شده در ۲۹ مارس ۲۰۱۹.
  13. https://www.institutkurde.org/en/info/the-kurdish-population-1232551004
  14. https://dckurd.org/2020/03/03/kurdistans-weekly-brief-march-3-2020/
  15. https://icds.ee/en/a-hundred-years-of-attempts-to-create-an-independent-kurdistan/
  16. https://www.nationalia.info/profile/27/kurdistan
  17. https://www.jstor.org/stable/40971614?seq=1
  18. http://akharinkhabar.ir/book/3740725
  19. حقیقت رفیع، عبدالرفیع (۱۳۷۶). فرهنگ تاریخی و جغرافیایی شهرستانهای ایران. کومش.
  20. مستوفی، حمدالله، نزهةالقلوب، تهران: دنیای کتاب، به اهتمام و تصحیح گای لیسترانج، چاپ یکم، ۱۳۶۲، ص ۱۰۹–۱۰۷.
  21. World Factbook (Online ed.). Langley, Virginia: US Central Intelligence Agency. 2015. ISSN 1553-8133. Retrieved 2 August 2015. A rough estimate in this edition has populations of 14.3 million in Turkey, 8.2 million in Iran, about 5.6 to 7.4 million in Iraq, and less than 2 million in Syria, which adds up to approximately 28–30 million Kurds in Kurdistan or adjacient regions. CIA estimates are تا تاریخ اوت ۲۰۱۵ – Turkey: Kurdish 18%, of 81.6 million; Iran: Kurd 10%, of 81.82 million; Iraq: Kurdish 15%-20%, of 37.01 million, Syria: Kurds, Armenians, and other 9.7%, of 17.01 million.
  22. «A people without a voice: Syrian Kurds and The future of the middle east». mesop. ۲۲ مرداد ۱۳۹۴. دریافت‌شده در ۱۳ اوت ۲۰۱۵.
  23. «turkey». ekurd. دریافت‌شده در ۵ جولای ۲۰۱۵.
  24. https://www.institutkurde.org/en/info/the-kurdish-population-1232551004
  25. «Kurdish History Timeline». www.infoplease.com. ۲۸ فوریه ۲۰۱۷.
  26. نیکیتین، واسیلی (۱۳۷۸). کرد و کردستان "بررسی از دیدگاه سیاسی، جامعه‌شناسی و تاریخی". ترجمهٔ محمد قاضی.
  27. مردوخ روحانی، بابا (۱۳۶۴). تاریخ مشاهیر کرد. تهران: انتشارات سروش.
  28. Kurdish Globe بایگانی‌شده در ۱۳ ژانویه ۲۰۱۲ توسط Wayback Machine, accessed: 1 March 2010.
  29. Who Are the Kurds?
  30. لسترنج، سرزمینهای خلافت شرقی، ص208
  31. جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی، دکتر حشمت الله طبیبی،انتشارات دانشگاه تهران، آذرماه1371
  32. «Kurdish_history». www.academia.edu.
  33. «گاهشمار؛ سرگذشت کردستان از جنگ‌جهانی اول تا امروز». بی‌بی‌سی فارسی. ۳۰ شهریور ۱۳۹۶.
  34. هفته‌نامهٔ امرداد، یکشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۱، سال سیزدهم، شمارهٔ ۲۸۹، ص ۳.
  35. «غار کرفتو». اطلس تاریخ ایران از ابتدا تا اسلام. دریافت‌شده در ۲۹ مهر ۱۳۹۰.
  36. «تهیه پرونده ثبت جهانی غار کرفتو». جام‌جم آنلاین. ۶ اردیبهشت ۱۳۹۰. بایگانی‌شده از اصلی در ۲۵ نوامبر ۲۰۱۵. دریافت‌شده در ۲۹ مهر ۱۳۹۰.
  37. «غار کرفتو». وبگاه رسمی فرمانداری شهرستان بم. دریافت‌شده در ۲۹ مهر ۱۳۹۰.
  38. «دانشنامهٔ تاریخ معماری و شهرسازی ایران‌شهر». وزارت راه و شهرسازی. بایگانی‌شده از روی نسخه اصلی در ۶ اکتبر ۲۰۱۹. دریافت‌شده در ۱۰ اکتبر ۲۰۱۹.
  39. «غار قلایچی باعمیق‌ترین چاه ایران». غارنوردی ایران. بایگانی‌شده از اصلی در ۱۶ سپتامبر ۲۰۱۵. دریافت‌شده در ۱۳ اوت ۲۰۱۵.
  40. «گزارش ششمین گردهمایی غارنوردان درغار قلایچی "عمیق‌ترین چاه ایران». انسان‌شناسی و فرهنگ. ۱۶ مرداد ١٣٨٩. بایگانی‌شده از اصلی در ۱۶ سپتامبر ۲۰۱۵. دریافت‌شده در ۱۳ اوت ۲۰۱۵.
  41. http://www.isna.ir/fa/news/94040804310/کشف-سنگ-ساخته-های-40-هزار-ساله-در-کرمانشاه
  42. Bois, Th. ; Minorsky, V. ; Bois, Th. ; Bois, Th. ; MacKenzie, D.N. ; Bois, Th. "Kurds, Kurdistan." Encyclopaedia of Islam. Edited by: P. Bearman, Th. Bianquis, C.E. Bosworth, E. van Donzel and W.P. Heinrichs. Brill, 2009. Brill Online
  43. کرد و پراکندگی او در گستره ایران زمین - ح. بهتویی - ۱۳۷۷ - تهران.
  44. ایل‌ها و طایفه‌های عشایری کرد ایران. علی میرنیا. ناشر نسل دانش. ایران. ۱۳۶۸.
  45. آیت محمدی. سیری در تاریخ سیاسی کرد. انتشارات پرسمان. ۱۳۸۲
  46. سعیدیان، عبدالحسین، سرزمین ومردم ایران،انتشارات علم وزندگی، تهران1377، شابک:7_7_90052_964
  47. دانشنامه دانش گستر، تهران مؤسسه علمی فرهنگی دانش گستر
  48. ایرج افشار سیستانی، تاریخ تمدن اقوام آریایی،انتشارات نگارستان، چاپ اول، زمستان1387
  49. طرح بررسی و سنجش شاخص‌های فرهنگ عمومی کشور (شاخص‌های غیرثبتی){گزارش}:استان ایلام/به سفارش شورای فرهنگ عمومی کشور؛ مدیر طرح و مسئول سیاست گذاریی:منصور واعظی؛ اجرا:شرکت پژوهشگران خبره پارس -شابک:۳–۴۰–۶۶۲۷–۶۰۰–۹۷۸ *وضعیت نشر:تهران-موسسه انتشارات کتاب نشر ۱۳۹۱ *وضعیت ظاهری:۲۹۶ ص:جدول (بخش رنگی)، نمودار (بخش رنگی)
  50. علیرضایی، کرم، بونگ‌های مادرانه، تهران: پازینه، ۱۳۸۶.
  51. «شهر الکترونیک ایلام». شهرداری ایلام. بایگانی‌شده از اصلی در ۹ اکتبر ۲۰۱۱. دریافت‌شده در ۲۸ مارس ۲۰۱۰.
  52. فرهنگ تطبیقی گویش کردی ایلامی با زبان ایرانی میانه (پهلوی اشکانی و پهلوی ساسانی) به انضمام تاریخ و زبان استان ایلام قبل از اسلام. علیرضا اسدی. ایلام: انتشارات جوهر حیات، ۱۳۹۱. ص۱۰۶.
  53. طرح بررسی و سنجش شاخص‌های فرهنگ عمومی کشور (شاخص‌های غیرثبتی){گزارش}:استان ایلام/به سفارش شورای فرهنگ عمومی کشور؛ مدیر طرح و مسئول سیاست گذاری:منصور واعظی؛ اجرا:شرکت پژوهشگران خبره پارس -شابک:۳–۴۰–۶۶۲۷–۶۰۰–۹۷۸ *وضعیت نشر:تهران-موسسه انتشارات کتاب نشر ۱۳۹۱ *وضعیت ظاهری:۲۹۶ ص:جدول (بخش رنگی)، نمودار (بخش رنگی)
  54. "کرمانشاه؛ پرجمعیت‌ترین شهر کردنشین ایران". خبرگزاری مهر. 23 March 2012.
  55. رضا علیجانی-تحلیلگر سیاسی (۲۵ مهر ۱۳۹۶). «ایران و کردهای عراق». بی‌بی‌سی فارسی.
  56. آیت محمدی. سیری در تاریخ سیاسی کرد. ا نتشارات پرسمان. ۱۳۸۲

منابع

  • منشأ کرد نوشته فردیناند هنر بیشلر
  • جغرافیای استرابون سرزمین‌های تحت کنترل هخامنشیان
  • فقه اللغه ایرانی نوشته‌ای. ام. ارانسکی
  • الکورد فی المصادر القدیمیه نوشته جرار درایور
  • کرد و کردستان نوشته محمد امین زکی بیگ
  • کرد و کردستان نوشته آیت‌الله مردوخ
مجموعه‌ای از گفتاوردهای مربوط به کردستان در ویکی‌گفتاورد موجود است.
در ویکی‌انبار پرونده‌هایی دربارهٔ کردستان موجود است.

الگو:حماسه‌های منظوم جهان

This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.