شافعی
شافعی نام یکی از مذاهب چهارگانه اهل سنت و جماعت از دین اسلام است؛ و از مذاهب فقهی و پیرو ابوعبدالله محمد ادریس شافعی و از پیشوایان چهارگانه اهل سنت و جماعت است. شافعی بین سالهای۱۴۶ تا ۱۵۰ قمری در غزه به دنیا آمد و در سال ۲۰۴ وفات یافت. وی با ادغام کردن مذاهب حنفی و مالکی روشی نوین را بنا نهاد که از حدیث در آن بهره میجست.
بخشیاز مجموعه مقالات: |
---|
ارکان دین اسلام |
سعید بن زید · زبیر · طلحه |
مبانی فقه |
صحیح بخاری · صحیح مسلم · سنن نسایی |
مکانهای مقدس |
مکه · مدینه · بیتالمقدس |
دیدگاه
در کلام پیرو ابوالحسن اشعری:
را قبول داشت و قائل به استدلال بود ولی به استحسان و مصالح مرسله اعتناء نداشت و آن را مردود میشمرد.
ایمان در عقیده شافعیه دارای سه شرط عمدهاست:
- اقرار با زبان
- ایمان قلبی
- عمل به دستورات و برنامهها
شافعی نخستین کسی است که مسائل اصول فقه را تدوین و تألیف کرد در کتابی بنام الرساله.
مطالب این کتاب عبارتاند از:
منابع استنباط شافعی عبارتاند
کتاب
او همانند دیگر فقیهان قرآن را در صدر همه منابع قرار میدهد و آن را نخستین منبع فقهی میداند و به ظواهر آن استدلال میکند مگر زمانی که دلیلی حاکی از آن که مقصود از آیه چیزی جز ظاهر آن است اقامه شود.
سنت
شافعی از خبر واحد و عمل به آن بشدت دفاع کردهاست مشروط به این که راوی ثقه و ضابط و حدیث به رسول خدا (ص) متصل باشد. او بر حنفیه خرده گرفتهاست که قیاس را بر خبر واحد مقدم داشتهاست. نیز شرایطی را که حنفیه و مالکیه برای عمل به خبر واحد گذاشتهاند معتبر ندانسته، بر این باور است که در صورت اثبات صحت سنت و روایت پیروی از آن همانند پیروی از قرآن، واجب است. البته شافعی برای عمل به حدیث مرسل شرایطی گذاشت، مثلاً این که از احادیث مرسل سعید بن مسیب باشد.
اجماع
وی به این دلیل که آگاهی یافتن از اتفاق نظر همگان ناممکن است اجماع را به معنای آگاهی نیافتن از نظر مخالف دانست و نظریه استاد خود مالک مبنی بر ارجعیت اجماع مردم مدینه را رد کرد و گفت: اجماع درجه نخست اجماع صحابه است.
مناطق شافعی پیروان این مذهب اکثراً در جنوب غربی آسیا هستند.
گفته صحابی
شافعی در فتاوی قدیم خود به گفته صحابه عمل کردهاست اما در فتاوی جدیدش، چنانکه بسیاری از اصحابش میگویند به گفته صحابه استناد نکردهاست دلیلش این است که وی گفتههایی از صحابه نقل کرده و سپس با آنها به مخالفت پرداختهاست. با این همه از گفتار او در کتاب الام برمیآید که وی گفته صحابی را تا زمانی که مخالفی برای آن پیدا نشود، حجت میدانستهاست.
شکل کلی فقه شافعی
- گرایش فقهی او میانه گرایش اهل حدیث و اهل رای است، چرا که وی گرایش ابوحنیفه را با گرایش مالک درآمیخت، یعنی از طرفی با اصول و مبانی ابوحنیفه تا حدی موافقت کرد و از طرف دیگر در بها دادن به حدیث با مالک همراه شد، تا آن جا که در عراق و خراسان به اهل حدیث شهره شد و مردم بغداد نام (یاور سنت) بر او نهادند.
- شافعی هنگامی که اختلاف میان دو شیوه حجاز و عراق [حدیث و رای] را دید تصمیم گرفت موضع خود را در این باره دقیقاً مشخص کند و شیوهای خاص خویش برگزیند.
به همین دلیل برنامهای روشن در استدلال کردن با حدیث و برخی از منابع تبعی در پیش گرفت و به دفاع از این برنامه برخاست و مخالفان برنامه خود را، خواه عراقی یا حجازی، مورد حمله قرار داد.
- شافعی در فهم متون کتاب و سنت، مسلکِ معتبر دانستن ظاهر را برگزید و از ظاهر فراتر نرفت. زیرا وی بر این عقیده بود که مبنا قرار دادن چیزی جز ظاهر این متون مبنا گرفتن گمان و و وهم است که خاستگاه نادرستیهای بسیار و درستیهای اندک است و از طرف دیگر باید احکام براساس برهانهایی که نتایجشان همیشه درست خواهد بود استوار گردد نه براساس استدلالهای ضعیف.
- اصول و منابع استنباط شافعی دارای جهتگیری عملی و نظری توامان است.
او به مسائل فرضی اهمیتی نمیدهد و تنها از احکام و امور واقعی که وجود خارجی دارند بحث و جستجو میکند و به همین دلیل در فقه او مسایل فرضیِ اندکی مییابیم.
- در گفتههای شافعی میان آرای قدیم و جدید او اختلاف بسیاری است و گاه در یک مسئله سه نظر دادهاست.
همین اختلاف پویایی و حیات فقه شافعی را پدیدآورده و مجتهدان پس از او را در برابر آرای گوناگونی قرار داده تا هر کدام را مطابق شرایط و اوضاع، به پذیرش و اجرا سزاوارتر یافتند برگزینند.
منابع
- دکتر: الشکعة، مصطفی. (الأئمة الأربعة) ، دارالکتاب اللبنانی، چاپ بیروت، سال انتشار ۱۹۸۵ میلادی به (عرب).