مسیحیان ایران
در حال حاضر دست کم ۶۰۰ کلیسا و ۵۰۰٬۰۰۰–۱٬۰۰۰٬۰۰۰ مسیحی در ایران هستند.[1]
زبانها | |
---|---|
زبان فارسی، زبان ارمنی، آرامی جدید آشوری | |
قومیتهای وابسته | |
مردم ارمنی، ایرانیان فارسیزبان، آشوریها |
مسیحیان ایران دو شاخهٔ اصلی هستند.
ارمنیان ایران
پیوند ارمنیان و ایرانیان به گذشتههای باستانی بر میگردد؛ درست از آغاز تاریخ ایران، زیرا که ارمنیان از خانواده بزرگ هندواروپایی هستند.
پذیرش مسیحیت توسط ارامنه
با ظهور مسیحیت، ارمنیها دین پرستش خدایان طبیعت و الههها را کنار گذاشتند و با مساعی قدیسی به نام «گریگور روشنگر» مسیحیت در ارمنستان دین رسمی شد. اکثریت مسیحیان ارمنی تابع کلیسای ارتدکس هستند.
آشوریان ایران
بر اساس شواهد و مدارک موجود، آشوریها، قرنها در ایران سکونت داشتهاند، لیکن نمیتوان تاریخ دقیق ورود آنان را به ایران مشخص کرد.
واقعیت این است که آشوریها پس از سقوط امپراتوری در بینالنهرین، جزئی از ملت ایران شده و با مردم این سرزمین سرنوشت مشترک پیدا کردهاند.
پذیرش مسیحیت توسط آشوریها
آشوریها از بدو پیدایش مسیحیت بدین آیین گرویدهاند. اکثریت آنان در قرن اول تا سوم میلادی به این دین روی آوردند.
مسیحیان فارسیزبان
گروههای مسیحیان فارسیزبان ایران از چندین سال قبل (دوره قاجار) و مصادف با ترجمه کتاب مقدس(عهد عتیق و عهد جدید) ایجاد شدند و شروع به رشد نمودند. این گروههای مسیحی که عموماً «پروتستان» هستند، در شهرهای مختلف ایران شروع به ساخت کلیساهایی نمودند. با وقوع انقلاب اسلامی، بسیاری از این کلیساها تخریب یا تعطیل شد و هر گونه فعالیت بشارتی مسیحیان فارسیزبان، غیرقانونی اعلام گردید.
اکنون در تهران هیچ کلیسای فارسیزبانی فعالیت نمیکند، و در شهرهای دیگر ساخت کلیساهای فارسیزبان یا مرمت و دایر کردن مجدد کلیساها، جرم محسوب میگردد.
آزار مسیحیان در ایران
در تیر ماه ۱۳۶۹ کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران طی گزارشی ضمن ابراز نگرانی از آزار مسیحیان در ایران تأکید کرد که حکومت ایران «همچنان به پیگرد قضایی معتقدان به این دین، به ویژه نوکیشان، ادامه میدهد».
براساس این گزارش طی ماههای خرداد و تیر ۱۱ نوکیش مسیحی و یک کشیش آشوری در ایران، جمعاً به ۱۲۵ سال زندان محکوم شدهاند.[2]
ایران بیش از ۱۰۰ مسیحی را در عرض یک هفته دستگیر کردهاست و گروه فعالان مسیحی دربهای باز (Christian advocacy group Open Doors) در تاریخ ۲۰ آذر ۱۳۹۷ گفتهاست که جمهوری اسلامی بی رحمانه پیروان مسیحی را در ایران سرکوب میکند و این افزایش شدید دستگیریها به شدت نگران کنندهاست.[3]
مبلغان مسیحی اروپایی دوره قاجار
۳ گروه از مبلغان مسیحی در عصر محمدشاه وارد ایران شدند؛ لازاریستهای فرانسوی که کاتولیک بودند و دو هیئت پروتستان که یکی انگلیسی و دیگری آمریکایی بود. به سبب رابطه شکرآب ایران و انگلیس در این دوره، هیئت انگلیسی موفقیتی کسب نکرد و اندکی بعد ایران را ترک کرد. اول آمریکاییها وارد ایران شدند. دولت ایران آنان را به گرمی پذیرفت. در ۱۸ ژانویه ۱۸۳۶، نخستین مدرسه خود را تأسیس کردند که تنها ۱۷ دانشآموز داشت. دو سال بعد اولین مدرسه دخترانه هم تأسیس شد که در ابتدا تنها ۴ دانشآموز داشت. در ۱۸۳۹، محمدشاه شخصاً نامهای نوشت و از اینکه «با دقت تمام مشغول تربیت و تعلیم جوانان و نشر علوم میباشید» تشکر کرد. اندکی بعد از آنان خواستند که به کودکان مسلمان هم آموزش دهند، اما آمریکاییها طفره رفتند چون از روحانیون میترسیدند؛ با این حال محمدشاه فرمانی صادر کرد و موضوع حل شد.[4] ورود لازاریستها به ایران در ۱۸۳۸ اتفاق افتاد. اما یک سال پیش از آن، یک جوان فرانسوی کاتولیک به نام اوژن بوره وارد ایران شد.[5] برخلاف آمریکاییان، این اوژن بوره سر ستیز با دین اسلام که به قول او «ضدطبیعت و جامعه» بود، داشت و میخواست با «حربه علوم به جنگش» برود. اولین مدرسه او در ۱۸۳۹ در تبریز به راه افتاد. او در ابتدا تنها ۱۴ دانشآموز داشت که هم مسلمان هم مسیحی بودند.[6]
رقابت میان دو گروه زمانی آغاز شد که بوره از ارومیه بازدید کرد. او از «راهنماییهای غلط» آمریکاییها بیمناک شد و پروتستانها او را «مردی متعصب» یافتند. لایار انگلیسی یکبار شنید که بوره مشغول بدگویی از هموطنانش است و این موضوع باعث برخوردی میان آن دو شد. بوره در پی آن برآمد که کلیساهای اصفهان را از چنگ پروتستانها در بیاورد و خواست خود را با دولت ایران طرح کرد. محمدشاه و آقاسی که خواستار افزایش حضور فرانسه در ایران بودند، به سرعت پذیرفتند.[7] در واکنش به این موضوع، پروتستانها آشوبی در اصفهان به راه انداختند و خواستار اخراج لازاریستها شدند. خبر که به تهران رسید، محمدشاه در حمایت از بوره ۲۰ نفر را به جلفا فرستاد تا اوضاع را آرام کند.[8] روسیه و انگلیس[9] به حمایت از پروتستانها برآمدند. از شاه خواستند که برای آشوبها، لازاریستها را مقصر بداند. محمدشاه فرمان منع تبلیغ داد تا اوضاع را آرام کند.[10] چون تعداد کاتولیکها کمتر بود، این موضوع به سود آمریکاییها بود. اما آمریکاییها قانع نبودند. از کلنل شیل (کاردار سفارت انگلیس) و سپس کنت مدم (سفیر روس که پروتستان هم بود) خواستند که برای اخراج لازاریستها ایران را تحت فشار قرار دهند. آقاسی ابتدا «شرافتمندانه به مدت ۴۰ روز» مقاومت کرد، اما زمانی که کنت مدم پذیرفت تضمین کتبی بدهد که خود به اعتراض فرانسه رسیدگی کند، پذیرفت. گزارشی از تهران ذکر میکند که این «توطئهای برای سرنگونی آقاسی بود.» لازاریستها خواستند حمایت روحانیون را جلب کنند. شیخالاسلام ارومیه نوشت که اینان «تنها به عبادت خدایتعالی اشتغال دارند» و «تهمتها (تبلیغ در میان مسلمانان) نارواست.»[11] سودی نبخشید، داراییهای کاتولیکها را غارت کردند و کشیشانشان گریختند. تنها شخصی به نام کلورل خود را به تهران رساند. آقاسی او را پنهان کرد تا سارتیژ، سفیر جدید فرانسه، به ایران برسد. دارینیس و داوید، دو پادری کاتولیک، کلیساهایشان را به پروتستانها فروختند و سپس در مرزهای ایران مخفی شدند.[12]
سارتیژ، سفیر فرانسه، در ۱۸۴۴ وارد ایران شد. از همان ابتدا فرمان آزادی تبلیغ و بازگشت لازاریستها را از شاه طلب میکرد. کلورل به دیدار سفیر رفت. چون مشخص شد از ایران نرفته، روسها اعتراض کردند اما آقاسی به صراحت تأیید کرد که خود او مانع رفتنش شده بود. از شیخالاسلام ارومیه مجدد نامه گرفتند و او گفت لازاریستها «مردان خدایند و بیتقصیر.» در همان حال، خبر رسید که کنت مدم ایران را ترک خواهد کرد و سفیر جدیدی خواهد آمد. آقاسی به سارتیژ وعده داد «بگذارید سفیر برود، درست خواهم کرد.» اما کنسول جدید انگلیس به حمایت علنی از آمریکاییها برآمد. آقاسی که نمیتوانست میان فرانسه و انگلیس طرف یکی را بگیرد، به سارتیژ توصیه کرد خود «حقشان را از روسها بگیرند.» به هر صورت در دسامبر ۱۸۴۴ محمدشاه فرمان جدیدی مبنی بر آزادی تبلیغ صادر کرد. کنسول روس و انگلیسی به شاه ۸ روز وقت دادند فرمان خود را پس بگیرد، اما نتیجهای نگرفتند. سارتیژ هنوز راضی نبود و فرمان دیگری میخواست؛ او دولت ایران را در برابر روسیه ناتوان خواند که این موضوع آقاسی را رنجاند و صدراعظم نامه مفصلی در پاسخ به او نوشت.[13] بعدها در سال ۱۸۴۸ که همزمان با مرگ محمدشاه هم بود، روسها علیه کاتولیکها بلوایی راه انداختند اما امیرکبیر به حمایت از فرانسویان برآمد.[14]
نگارخانه
- قره کلیسا، ماکو
- کلیسای یونانی مریم عذرا در تهران
جستارهای وابسته
- گریگور روشنگر
- بادیمس
- شمس پهلوی
- گرجیان ایران
- حسین سودمند
- هایک هوسپیان مهر
- جیمز اینترسیسوس
منابع
- Country Information and Guidance "Christians and Christian Converts, Iran" 19 March 2015. p. 9
- «ابراز نگرانی کمپین بینالمللی حقوق بشر از آزار مسیحیان در ایران». دریافتشده در ۲۰۱۷-۱۰-۰۷.
- Christianity CRACKDOWN in Iran: Callous regime detains DOZENS of innocent believers
- ناطق، ایران در راهیابی فرهنگی، ۱۸۶.
- Armajani, Christian Missions in Persia.
- سلطانیان، کارنامه فرهنگی میسیونرهای لازاریست، ۶۸.
- سلطانیان، کارنامه فرهنگی میسیونرهای لازاریست، ۶۷.
- ناطق، ایران در راهیابی فرهنگی، ۱۹۳.
- سلطانیان، کارنامه فرهنگی میسیونرهای لازاریست، ۶۷.
- سلطانیان، کارنامه فرهنگی میسیونرهای لازاریست، ۷۷.
- سلطانیان، کارنامه فرهنگی میسیونرهای لازاریست، ۷۷.
- ناطق، ایران در راهیابی فرهنگی، ۱۹۸.
- ناطق، ایران در راهیابی فرهنگی، ۲۰۲.
- سلطانیان، کارنامه فرهنگی میسیونرهای لازاریست، ۷۸.
مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Christianity in Iran». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۹ اوت ۲۰۱۴.
پیوند به بیرون
- تاریخچه مسیحیت در ایران
- معرفی کتاب سرگذشت مسیحیت در ایران زمین، آرمان رشدی