دین

آیین، کیش یا دین، در لغت به معنای راه و روش، تعبیر شده[1] که بر این اساس می‌توان آن را به راه و روشی که افراد برای زندگی خود، اختیار می‌کنند تعبیر نمود. همچنین آیین در اصطلاح، یک جهان‌بینی و مجموعه‌ای از باورها است که می‌کوشد توضیحی برای یک رشته از پرسش‌ها که در طول زندگی بشر برای او مطرح می‌شود (مانند چگونگی پدید آمدن اشیا و جانداران و کیفیت آغاز و پایان احتمالی چیزها، و چگونگی زیستن) ارائه دهد.

نوکیش کسی است که آیین و آیین خویش را بنابر احساس، جستجو و پژوهش، به آیینی نو برمی‌گرداند؛ و در بیشتر کشورهای جهان، آسان، محترم و پذیرفتنی است، و این پذیرش، یکی از بن‌مایه‌های آزادی در زمینه اندیشه و دموکراسی است. نوکیشی در فرهنگ ایرانی ویرایش منشور حقوق بشر کوروش بزرگ در موزه بریتانیا.

در فرهنگ و آیین ایرانی، هر کس می‌تواند آیین خود را برگزیند و نیایشگاه خودش را داشته باشد. زرتشت پیامبر ایران باستان و مؤسس آیین زرتشتی می‌گوید: «ای خداوند خرد هنگامیکه در روز ازل جسم و جان آفریدی و از منش خویش نیروی اندیشیدن و خرد بخشیدی. زمانی که به تن خاکی روان دمیدی و به انسان نیروی کار کردن و سخن گفتن و رهبری کردن عنایت فرمودی خواستی تا هر کس به دلخواه و با کمال آزادی راه و کیش خود را برگزیند.» (هات ۳۱ بند ۱۱).

ریشه‌شناسی واژهٔ دین

واژهٔ دین فارسی ریشهٔ ایرانی دارد و در فارسی میانه هم دین (با یای مجهول) بوده‌است. *[2] در سانسکریت و گاتها و دیگر بخش‌های اوستا مکرر واژهٔ «دئنا» آمده دین در گاتها به معانی مختلف کیش، خصایص روحی، تشخص معنوی و وجدان بکار رفته‌است و بمعنی اخیر دین یکی از قوای پنجگانهٔ باطن انسان است[3] واژهای دین از واژه اوستایی دَئِنا ریشه می‌گیرد. خود واژه دئنا به ریشه کارواژه «دا» به معنی اندیشیدن و شناختن می‌رسد. در اوستا واژهٔ دئنا به معنی دین و نیز نیروی ایزدی بازشناسی نیک از بد گزارش شده‌است. در زبان اوستایی و نیز پارسی میانه به همکردها (ترکیب‌ها) یی گوناگونی از این واژه برمی‌خوریم مانند: دین آگاهی، دین بُرداری (نمایش دینی)، دینکرد (کردار دینی)، دین یشت (نام شانزدهمین یَشت از یشتهای بیست و یک‌گانه اوستا) و جز اینها.

البته نظریه دیگری نیز می‌گوید که از واژه دئنا گرفته شده‌است که به معنای وجدان است.[4] عبدالحسین زرین‌کوب در کتاب قلمروی وجدان در مورد دین بحثی می‌کند که دین در اصل همان وجدان انسان‌ها است.

دین مجموعه‌ای از نظام‌های فرهنگی، اعتقادی و جهان بینی‌هایی است که با ایجاد نمادهایی، انسان را به ارزش‌های روحانی و گاه به ارزش‌های معنوی ارتباط می‌دهد. بیشتر ادیان با شرح روایات، الگوها، سنن و تاریخهای مقدسشان قصد دارند که به زندگی معنا دهند یا به هستی‌شناسی بپردازند. آن‌ها مایلند تا اصولی اخلاقی، دینی یا یک سبک زندگی بهتری از ایده‌هایشان را دربارهٔ ماهیت انسان و جهان هستی ارائه دهند.

گاهی اوقات واژهٔ دین با ایمان یا نظام اعتقادی اشتباه گرفته می‌شود، اما دین با باور شخصی که جنبهٔ عمومی دارد متفاوت است. اکثر ادیان رفتارهایی همچون مراحل سلوک روحانی، تعریفی که پیروان یا اعضای همان دین از آن دارند، مجامع عمومی، نشستهای منظم [مذهبی] یا خدماتی که به منظور حل مشکلات یا عبادات [انجام می‌شود] مکان‌های مورد احترام (چه طبیعی باشد یا بنا شده) یا کتاب‌های مقدس سازماندهی می‌شوند. اعمال [مذهبی] یک دین همچنین ممکن است شامل آیین‌ها، مراسم یادبود از نعمتهای یک خدا یا خدایان، قربانیها، جشن‌ها، ضیافتها، بیخودی، تشرّف، مراسم تدفین، خدمات ازدواج و نکاح، مراقبه، موسیقی، هنر، رقص، خدمات عمومی یا دیگر جنبه‌های فرهنگی انسان شود.

توسعهٔ دین فراخور فرهنگ‌های مختلف اشکال مختلفی به خود گرفته‌است. برخی ادیان تأکید را بر باورها قرار داده‌اند در حالیکه ادیان دیگر بر اعمال تکیه دارند. برخی ادیان روی تجربیات دیداری، ایمان فردی تمرکز دارند در حالیکه دیگر ادیان فعالیت‌های جمعی دینی را ارزشمندتر می‌دانند. برخی ادیان ادعا می‌کنند که جهانی هستند، باید به قانون‌ها و جهان‌بینی‌شان اعتقاد داشته باشند، در حالیکه ادیان دیگر فقط بوسیلهٔ یک گروه کاملاً مشخص یا محدود فعالیت‌های خود را انجام می‌دهند. در بسیاری از جاها دین با سازمان‌های عمومی همچون آموزش و پرورش، بیمارستان‌ها، خانواده، حکومت و سلسله مراتب سیاسی آمیخته شده‌است. انسان‌شناسانی مثل جان مونوگان و پیتر جاست اظهار می‌کنند: «واضح به نظر می‌رسد یکی از کمکهایی که دین به ما می‌کند تا انجام دهیم درگیر شدن با مشکلات زندگی انسانی است، مشکلاتی که مهم، پایدار و غیرقابل تحملند. یک روش مهمی که باورهای دینی برای انجام این کارها به ما کمک می‌کنند فراهم آوردن یک دسته از ایده‌ها دربارهٔ چگونگی و چرایی این جهان است که با کنار هم قرار دادن آن‌ها به انسان‌ها اجازه می‌دهد که خود را با نگرانیهایشان سازگار کنند و با بداقبالی‌هایشان روبرو شوند.

برخی مطالعات آکادمیک که این موضوع را مورد مطالعه قرار داده‌اند دین را به سه بخش تقسیم کرده‌اند: ادیان جهانی، یک اصطلاحی است که به فرهنگهای سرتاسری، باورهای ملی اشاره می‌کند: ادیان بومی، که به گروه‌های دینی فرهنگی خاص اشاره می‌کند و جنبشهای مذهبی جدید که به باورهای تازه توسعه یافته اشاره می‌کند. یک نظریهٔ پیشرفتهٔ آکادمیک دین، ساختارگرایی اجتماعی، می‌گوید که دین یک مفهوم جدیدی است که همهٔ اعمال معنوی و عبادی پیروانش را یک مدلی شبیه به دین ابراهیم می‌داند که همانند یک سیستم منظمی به تفسیر واقعیت و دفاع از وجود انسانی کمک می‌کند، بنابراین دین، به عنوان یک مفهوم، برای فرهنگهای غیرغربی که بر پایهٔ چنین سیستمی بنا نهاده نشده‌اند، یا برای سیستم‌هایی که ساختار ساده‌تری دارند به صورت نامناسب بکار برده شده‌است.

دین (از واژهٔ فرانسوی religion به معنای «جامعه دینی» و واژهٔ لاتین religionem (اسم religio) به معنای «احترام به چیزی مقدس، احترام به الهه‌ها»، “تعهد، رابطه بین بشر و الهه ها”) ریشه در واژهٔ لاتین religio دارد، ریشه‌های اصلی آن نامشخص هستند. یک احتمال، ریشه یابی از واژهٔ مشابه le-ligare است، یعنی تفسیر منسوب به سیسرو که Lego «خواندن»، یعنی re (دوباره) و lego در مفهوم «انتخاب کردن»، «دوباره مرور کردن» یا «با احتیاط اندیشیدن» را بهم مرتبط می‌سازد. پژوهشگران معاصر مانند تام هارپور و جوزف کامپ بل ریشه یابی ازLigare «پیوند داشتن، رابطه داشتن» را احتمالاً از واژهٔ پیشوندی re-ligare، یعنی re (دوباره) و ligare «رابطه داشتن» میسر می‌سازند که سِنت آگوستین آن را حائز اهمیت ساخت، که البته پس از تفسیر لاکتانتیوس قرار گرفت. کاربرد قرون وسطایی جایگزین مسلک یا طریقه در تعیین جوامع متحد مانند فرقه‌های رهبانی می‌شود: «در مورد 'آیین' جمع‌آوری پشم‌های طلائی گوسفند نر آسمانی توسط شوالیه در دین آویس می‌شنویم».

زبان‌شناس ماکس مولر معتقد است ریشهٔ واژه انگلیسی "religion"، واژهٔ لاتین religio، در ابتدا تنها در معنای " احترام به خدا و الهه، اندیشهٔ محتاطانه دربارهٔ موضوعات الهی، تقوا"(که بعدها سیسرو آن را ریشه یابی کرد که دلالت بر "پشتکار" داشت) به کار می‌رفت. ماکس مولر اکثر فرهنگ‌های دنیا از جمله مصر، ایران، و هندوستان را در این برههٔ تاریخی دارای ساختار قدرتی مشابه توصیف کرد. آنچه که امروزه دین باستانی نام دارد، "شرع" می‌باشد.

اکثر زبان‌ها دارای واژگانی هستند که می‌توان آن‌ها را «دین» ترجمه کرد، ولی ممکن است کاربردهای متفاوتی داشته باشند، و بعضی زبان‌ها هیچ واژه‌ای برای دین ندارند. مثلاً، واژهٔ سانسکریت dharma، را گاهی «دین» ترجمه کردند که به معنای شرع است. در جنوب آسیای باستان، مطالعهٔ شرع شامل مفاهیمی مانند ریاضت کشیدن برای رسیدن به تقوا و انجام آداب و رسوم تشریفاتی و عملی بود. در ژاپن قرون وسطایی، رابطهٔ مشابهی بین «قانون امپراتوری» و قانون جهانی یا «قانون بودایی» وجود داشته‌است، ولی این قوانین بعدها به منابع مستقلی از قدرت تبدیل گشتند.

در زبان عبری، معادل دقیقی برای "religion" وجود ندارد، و یهودیت بین هویت‌های دینی، ملی، نژادی، یا قومی تمایزی قائل نمی‌شود. یکی از مفاهیم اصلی آن، "halakha" است که گاهی "شرع" ترجمه می‌شود، که راهنمای انجام تکلیف دینی و اعتقاد و اکثر جنبه‌های زندگی روزمره می‌باشد. استفاده از اصطلاحات دیگر مانند اطاعت از خدا یا اسلام نیز بر مبنای تاریخچه‌ها و واژگان خاصی می‌باشد. در واقع دین برنامه زندگی است.

رابطه دین و عقل

مذهب بر پایه کشور
درگاه دین  

می‌توان گفت در بعضی از ادیان بزرگان و عالمان آن دین سعی می‌کنند که بخش‌هایی از دستورات و عقاید دینی را به وسیلهٔ استدلال و برهان عقلی توجیه کنند و از این نظر قابل استناد به عقل بنظر برسند.

بعضی از ادیان نیز فراعقلی اند، یعنی بخش‌هایی از آن مستقل از عقل و بر مبنای عشق و عاطفه و احساسات و اعتقاداتی مبنی بر این امور اند و حتی گاهی بر پایه اعتقاداتی ناشی از تقلید از پدران قبیله و فامیل و اطرافیان است.

شمار دین‌ها در میان انسان‌ها بسیار زیاد است و این ادیان توضیحات بسیار متفاوت و گفتارهای پرشماری را در راه کوشش برای یافتن پاسخ به معماهای یاد شده مطرح می‌کنند.

در باور پیروان ادیان، موجود یا موجوداتی که فراتر از قوانین جاری طبیعت هستند این جهان را آفریده و بر آن فرمان‌روایی می‌کنند و انسان می‌تواند از راه عبادت و پرستش او/آنان از واکنش آن موجود یا آن چند موجود استفاده نماید و به درجه‌ای از حس امنیت و آرامش برسد.[5] دربارهٔ این‌که «موجود آفریننده» مورد نظر ادیان چه خصوصیاتی دارد و تعداد و صفات و اهداف آن‌ها چیست و طول عمر و ابعاد و شمار پیام‌آوران آن‌ها چه تعداد و اندازه‌است در میان ادیان اختلاف نظرهای بسیار زیادی وجود دارد.

مجموعه دین از دو بخش تشکیل شده‌است:

  1. آموزه‌ها و گزاره‌های اعتقادی (هست‌ها /اصول)
  2. دستورهای عملی، اخلاقی و ارزشی که بر پایه آموزه‌های اعتقادی استوار شده‌اند (بایدها /فروع).

در ادیان مختلف، این آموزه‌های اعتقادی تلاش می‌کنند تا پاسخی برای درک معماهای هستی و آنچه درک نشدنی است (بی‌نهایت، مرگ) فراهم کنند.

واژه‌های دیگری مانند کیش و مذهب گاه به همان معنی دین و گاه به معنی زیرشاخه‌هایی از یک دین بکار می‌روند.

دین یا اصطلاحاً «آسمانی» است یعنی پیامبر ی آمده و مدعی این است که هر چه آورده از طرف آنچه وی خدا می‌نامد سرچشمه گرفته یا «آسمانی» نیست یعنی حاصل افکار و عقاید یک انسان می‌باشد. از گسترده‌ترین دین‌های جهان می‌توان از دین‌های ابراهیمی نام برد. دین‌های ابراهیمی که همه از یک ریشه و منطقهٔ خاور میانه سرچشمه می‌گیرند عبارت‌اند از اسلام، مسیحیت و یهودیت. دین‌های بابی و بهائی نیز از این دسته و از ادیان نوین هستند.

از دین‌های بزرگ دیگر در جهان می‌توان از بوداگرایی، هندوگرایی و آیین کنفوسیوسگرایی نام برد. ادیان لزوماً خدامحور نیستند ولی به نظر می‌رسد تمام ادیان معتقد به ماوراء طبیعت باشند.

دین‌های کهن فراوان دیگری نیز وجود دارد مانند زرتشتی‌گری، مانی‌گری، مهرپرستی و جز اینها.

تعریف دین

نماد ۱۶ دین

امیل دورکیم:

دین عبارت است از دسته‌ای همبسته از باورها و اعمال مربوط به امور لاهوتی (مجزا از امور ناسوتی) که این باورها و عقاید و روش‌هایِ ثابت و غیرِ قابلِ تغییرِ همه کسانی را که پیرو آن‌ها هستند در یک اجتماع اخلاقی واحد به نام امت متحد می‌کند.[6]

ویلیام جیمز:

دین عبارت است از احساس، اعمال و تجربه‌های افراد هنگام تنهایی، آنگاه که خود را در برابر هرآنچه الهی می‌نامند می‌یابند.[7]

شلایر ماخر:

دین عبارت است از احساس خداآگاهی.[7]

کانت:

دین عبارت است از شناخت تکالیف ما به عنوان احکام الهی.[8]

اهمیت دین در سطح جهان

خاستگاه‌ها

نظریه‌های زیادی در مورد خاستگاه‌های دین وجود دارد. گِرِگ ام. اپستاین، کشیش رشتهٔ انسانیت در دانشگاه هاروارد، اظهار می‌دارد که "لزوماً اکثر ادیان بزرگ دنیا مبتنی بر این اصل هستند که موجودات و نیروهای الهی می‌توانند نشانهٔ عدالت در ماوراءالطبیعه باشند که در طبیعت قابل رؤیت نیستند. به عقیدهٔ انسان شناسان جان موناگان و پیتر جاست،

به نظر می‌رسد اکثر ادیان دنیا به منزلهٔ نهضت‌های تجدید حیات ظهور کرده‌اند، همان‌طور که بینش پیامبر صاحب کرامت، تصورات افراد را تحریک می‌کند؛ افرادیکه به دنبال پاسخ جامع تری برای مشکلات خود هستند بیش از آنکه احساس کنند اعتقادات روزانه این مشکلات را بوجود آورده‌اند. افراد صاحب کرامت در اکثر زمان‌ها و مناطق دنیا ظهور یافته‌اند. به نظر می‌رسد کلید دستیابی به موفقیت بلند مدت - و اکثر نهضت‌ها با تأثیری تقریباً بلند مدت همراه هستند- ارتباط نسبی با پیامبرانی دارند که با ترتیب حیرت‌انگیز ظهور می‌کنند، ولی بیشتر با افزایش گروهی از حامیانی مرتبط است که می‌توانند نهضتی را رسمیت بخشند.

اساطیر خاستگاه ادیان مختلف

برای آشنایی با دین باید ابتدا با مفهوم اسطوره آشنا شد زیرا چنانچه که می‌دانیم بسیاری از داستان‌هایی که در دین عنوان می‌شوند مثل؛ آفرینش اولین انسان، مرگ و … ریشه در تاریخ و اساطیر یک قوم دارند.

اسطوره کلمه‌ای معرب است که از واژه یونانی هیستوریا (historia) به معنای"جستجو، آگاهی و داستان" گرفته شده‌است. برای بیان مفهوم اسطوره، در زبان‌های اروپایی از واژه "myth" به معنای افسانه و قصد و شرح و خبر استفاده شده‌است. اسطوره را باید داستان و سرگذشتی مربوط به فراسوی جهان مادی و ملموس دانست؛ که معمولاً اصل آن معلوم نیست. در اسطوره وقایع دوران اولیه آفرینش نقل می‌شود. به عبارت دیگر سخن از آنست که چگونه هر چیزی پدید می‌آید و به هستی خود ادامه می‌دهد؟ این دقیقاً یک سؤال فلسفی است اما اسطوره‌ها و افسانه‌ها به این سؤال از طریق تخیلات پاسخ می‌دهند نه از روی منطق. شخصیت‌های اسطوره را موجودات مافوق طبیعی (خدایان) تشکیل می‌دهند و همواره هاله‌ای از تقدس؛ قهرمانان مثبت آن را فراگرفته‌است. اسطوره نماد دوران پیش از دانش و نماد و نشان مشخص روزگاران باستان است. تحول اساطیر هر قوم و ملتی، معرف تحول شکل زندگی، دگرگونی ساختارهای اجتماعی و تحول اندیشه و دانش است. در واقع اسطوره نشانگر یک دگرگونی بنیادی در پویش بالارونده ذهن بشر است. اساطیر روایتی است که از طبیعت و ذهن انسان‌های نخستین ریشه می‌گیرد و برآمدهٔ رابطه دوسویه این دوست.

ناگفته نگذاریم که اسطوره ریشه تاریخی دارد. یعنی اگر از دید ساختاری به اسطوره‌های جوامع مختلف نگاه کنیم یک چیزهایی از آن جوامع را در روزگاران دور منعکس می‌کند. در آیین‌هایی انسان از گیاه خلق می‌شود؛ مثلاً در اوستا، انسان‌های اولیه دو گیاه بودند به نام‌های مشیا و مشیانه؛ این اسطوره مخصوص زمانی است که انسان کشاورزی را می‌شناخته و در واقع رویش گیاه را می‌فهمد که تخم می‌رود زیر خاک، در می‌آید و رویش پیدا می‌شود و گیاهان ایجاد می‌شوند؛ بنابراین فکر می‌کند تشکیل انسان هم در آغاز مثل گیاه بوده‌است. در آیینهایی انسان از گل ساخته می‌شود مثلاً در اساطیر مصر باستان حتی یکی از خدایان، آدم را از گل درست می‌کند و می‌برد در کوره خورشید می‌پزد و آدم را بوجود می‌آورد؛ یعنی در واقع سفال‌گری. یعنی این اسطوره مخصوص دوره سفالگری است. پس یک اسطوره برای دوره کشاورزی است و یکی برای سفالگری. این معنای تاریخی دارد. دیگر اینکه اسطوره روی هوا پیدا نمی‌شود، اسطوره در جامعه پیدا می‌شود، مردمی هستند که اسطوره را خلق می‌کنند، بنابراین اسطوره با آن مردم ارتباط دارد. وقتی با مردم ارتباط دارد یعنی با تاریخ ارتباط دارد، با جامعه ارتباط دارد بنابراین می‌توان به اسطوره معنای تاریخی داد به شرطی که لوازم آن کار در اختیار باشد مثلاً نباید اسطوره را با تاریخ امروز تصویر کرد. یک اسطوره کهن باید جای تاریخی خودش را پیدا کند.

به‌طور خلاصه برای انواع اسطوره‌ها تعاریف زیر موجود است:

  • اسطوره[9] واکنشی است از ناتوانی انسان در مقابله با درماندگی‌ها و ضعف او دربرآوردن آرزوها و همچنین ترس از حوادث است. انسان‌ها همواره در مقابل بسیاری از پدیده‌های طبیعی ضعیف بوده‌اند (به خصوص درگذشته) بنابراین تنها راهی که همیشه آنان را امیدوار نگاه می‌داشته ساختن اسطوره‌ها و خدایان و متوسل شدن به نیروی آنان بوده‌است. البته در برخی از جوامع تعداد انگشت شماری از افراد به جای اکتفا به نیروی اساطیر و خدایان موهوم از نیروی تفکر خود استفاده کردند و به چاره اندیشی منطقی پیرامون پدیده‌ها پرداختند و علم را پایه‌ریزی کرند، اگر بشر امروزه بدین سطح از تمدن و تکنولوژی رسیده‌است نتیجه شک کردن همین تعداد انگشت شمار (در ادوار مختلف تاریخی) در بنیان‌های فکری جامعه و تلاش برای تغییر نگرش خود نسبت به محیط پیرامون بوده‌است.
  • اسطوره داستان و تجسمی از احساسات آدمیان است. تکرار این داستان‌ها که در قالب آداب و رسوم سنتی و مراسم‌های آیینی برگزار می‌شود به آدمیان واقعیت و حقانیت می‌بخشد؛ و در نهایت به او توهم بهترین موجود هستی بودن را می‌دهد.
  • اسطوره نشانه‌ای از عدم آگاهی بشر است. در گذشته انسان به پیروی از تخیل و کنجکاوی خود برای رویدادها علت و انگیزه می‌تراشیدو به این ترتیب، تخیل را با واقعیت‌ها پیوند می‌داد در واقع تمامی اساطیر، افسانه‌ها و ادیان بر پایه همین تخیلات زاده شدند. در یک‌کلام اسطوره تلاشی برای بیان واقعیت‌های پیرامونی با امور فراطبیعی است. انسان در تبیین پدیده‌هایی که به علتشان واقف نبوده، به تعبیرات فراطبیعی روی آورده و این دقیقاً زمانی است که هنوز دانش بشری توجیه‌کننده حوادث پیرامونی اش نیست.

نهضت‌های دینی

در قرن ۱۹ و ۲۰، تحقیق دانشگاهی در مورد دین‌شناسی تطبیقی، اعتقاد دینی را به مقوله‌های فلسفی به نام "ادیان دنیاً تقسیم کرد. با این وجود، تحقیق اخیر تأکید دارد که تمامی ادیان لزوماً با اصول متناقضی از یکدیگر تفکیک می‌شوند و اینکه انتساب تحقیق به فلسفهٔ خاص، یا حتی نهضت دینی معین به جای ماهیت فرهنگی، سیاسی، یا اجتماعی محدود می‌باشد. پژوهش روان‌شناسی فعلی دربارهٔ ماهیت دینداری نشان می‌دهد که بهتر است دین را پدیدهٔ ثابتی ذکر کرد که بایستی متمایز از هنجارهای فرهنگی (یعنی "ادیان") باشد؛ لذا فهرستی از نهضت‌های دینی که در این بخش مطرح گردید، تلاش برای مختصرسازی مهم‌ترین اثرات منطقه‌ای و فلسفی در جوامع محلی است، ولی به هیچ وجه توصیف کاملی از تمامی جوامع دینی نمی‌باشد و مهم‌ترین اصول دینداری فردی را توضیح نمی‌دهد.

نقد دین

بسیاری از بی‌خدایان بر این باور هستند که «برخلاف علم که رازهای ناگشوده را چالشی برای پاسخ‌گویی می‌یابد، دین فقط ناشناخته‌ها را تقدیس می‌کند».[10] ولی این موضوع را دین یاران ادیان مختلف از جمله اسلام رد می‌کنند چون عقیده دارند مسئلهٔ لا ادری‌گری بسیار در میان آن‌ها کم است و دلایل متعددی برای اثبات موضوعاتی که برای آن‌ها تقدس قائلند بیان می‌کنند.[11]

برخی قائلند علت وجود ادیان کوشش دسته‌ای از انسان‌ها برای توجیه پدیده‌هایی که هنوز با عقل و خرد خود توضیحاتی برای آن نیافته‌اند است.[12]

انسان‌ها به منظور حفاظت از خود و هم‌چنین به خاطر درجه‌ای از نیاز، به مراسم، عادت‌ها، دعاها، التماس‌ها و قربانی کردن‌هایی رو می‌آورند که مجموعه آن‌ها دین نامیده می‌شود.[5]

همچنین در تعبیری دیگر دین کوشش انسان برای تماس با «ماوراءالطبیعه‌ای» است که بسیاری آن را فرضی می‌دانند.[5]

جان مناگان و پیتر جاست معتقدند «آشکار به نظر می‌رسد که یکی از چیزهایی که دین به ما کمک می‌کند انجام دهیم کنار آمدن با مشکلات پایدار، مهم و غیرقابل تحمل زندگی انسانی است. یکی از شیوه‌های مهم موفقیت ادیان، در فراهم آوردن مجموعه‌ای از چرایی و چگونگی‌های جهان است که به افراد کمک می‌کند با ناملایمات وفق یابند و با بدبختی‌ها کنار آیند.»[13] آلبرت انشتین می‌گوید: «دانش تنها می‌تواند چیستی را معلوم دارد، اما نه آنچه را باید باشد و انواع قضاوت‌های ارزشی خارج از قلمرو آن باقی خواهد ماند. از جهت دیگر دین تنها افکار و اعمال انسانی را ارزیابی می‌کند، دین نمی‌تواند معقولانه از حقایق و روابط بین آن‌ها سخن گوید… اما اکنون قلمرو علم و دین کاملاً از یکدیگر جدا شده‌است، علی‌رغم اینکه بین آن‌ها روابط دو جانبه و وابستگی‌های قوی وجود دارد. هر چند ممکن است مذهب هدف‌ها را مشخص سازد اما این علم است که به ما کمک می‌کند به این هدف‌ها برسیم.»[13] مهندس جلال الدین آشتیانی در کتاب مدیریت نه حکومت صفحه ۲۴۳ می‌نویسد: دین برای مردم است نه مردم برای دین، لذا آنچه مردم را به بندگی و بردگی یا اطاعت از چون خودی بخواند، ضد دین خواهد بود

شمار پیروان ادیان

نقشه جغرافیای ادیان

یافتن منبع رسمی و کاملاً موثق برای اظهار نظرهای دقیق در مورد شمار پیروان مذاهب در سراسر جهان بسیار سؤال‌برانگیز و دشوار است. نه تنها روش پژوهش متفاوت است، بلکه به‌طور قابل توجهی بسته به وضعیت کشورها بسیار متفاوت است، به عبارتی دیگر فقط از کشورهایی که در آن‌ها آزادی مذاهب به معنای دقیق کلمه وجود دارد نسبتاً می‌توان داده‌های دقیق و مورد اطمینانی بدست آورد. اما حتی در آنجا هم اختلاف‌های بالای آماری در داده‌های مختلف مشاهده می‌شود. به‌طور مثال بسته به اینکه منبع کسب آمار رجوع به‌شمار اعضای یک تشکل دینی باشد یا مصاحبه مستقیم، نتایج آماری متفاوت است. رژیم‌هایی که آزادی مذاهب را محدود می‌کنند یا کشورهایی که رسماً خود را بیخدا می‌نامند، بدست آوردن یک تصویر واقعی از دین را تقریباً غیرممکن می‌سازند. علاوه بر این، در ادیان و جوامع و فرهنگ‌های متفاوت، معیار دیندار بودن یا به عبارتی پیرو یک دین به‌شمار آمدن در گوشه و کنار جهان متفاوت است و ناهمگون، به‌طور مثال، مسیحیت در کشورهای آفریقایی با مسیحیت در بسیاری از کشورهای اسکاندیناوی متفاوت است. در آلمان آمار مسیحیان تنها به پرداخت کنندگان مالیات کلیساها محدود می‌شود، در عربستان سعودی حتی اگر کسی به هیچ وجه هیچگونه عقیدهٔ دینی نداشته باشد، همینکه شهروند عربستانی است جزء آمار شمرده می‌شود، نقص دیگر در صحت آمار ادیان می‌تواند از این موضوع ناشی شود که، کودکان و نوجوانانی که به دین والدین خود نسبت داده می‌شوند، نمی‌توان گفت که همه لزوماً به‌طور کامل خود را متعلق به آن آیین احساس می‌کنند. برخی کشورها با سیستم‌های آماری شناخته شده و معتبر داده‌های دقیق تری ارائه می‌دهند اما چون سیستم‌های آمارگیری در کشورها متفاوت است از این رو نمی‌توان به آسانی از مقایسهٔ داده‌ها هم کسب نتیجه کرد. شایان ذکر است که در این لیست قطعاً نام تمام ادیان موجود وجود ندارد و تنها بر طبق دو پایگاه دادهٔ ذکر شده، ادیان با بیشترین پیروان ذکر شده‌است.

شمار پیروان ادیان (الف)[14]شمار پیروان ادیان (ب)[15]
مسیحیت۲٬۱ میلیارد۲٫۱۹۹٫۸۱۷٫۴۰۰
اسلام۱٬۵ میلیارد۱٫۵۸۷٫۴۵۴٫۵۰۰
سکولاریسم، بی دینان۷۷۶ میلیون

۷۷۶٫۸۲۶٫۰۰۰[16]

هندوییسم۹۰۰ میلیون۹۷۵٫۷۲۶٫۰۰۰
آیین سنتی چینی۳۹۴ میلیون۳۸۵٫۶۲۱٫۵۰۰
بودایی۳۷۶ میلیون۳۸۵٫۶۰۹٫۰۰۰
ادیان قبیله‌ای(۲۶۶٫۴۰۵٫۰۰۰)
ادیان غیر بومی آفریقا۳۰۰ میلیون
ادیان بومی آفریقا۱۰۰ میلیون
آیین‌های نوظهور۱۰۶٫۵۳۳٫۳۰۰
سیک۲۳ میلیون۲۲٫۹۲۷٫۵۰۰
روح گرایی۱۵ میلیون۱۳٫۵۰۸٫۶۰۰
یهودیت۱۴ میلیون۱۴٫۹۵۶٫۰۰۰
بهائیت۷ میلیون۷٫۶۹۷٫۰۰۰
کنفسیوس‌گرایی۶٫۴۴۴٫۳۰۰
جین۴٬۲ میلیون۵٫۲۶۴٫۵۰۰
شینتو۴ میلیون۲٫۸۰۱٫۴۰۰
کائو دای۴ میلیون
زرتشت۲٬۶ میلیون۱۸۰٫۸۰۰
تنریکیو۲ میلیون
بت‌پرستی نوین۱ میلیون
یونیتارین۸۰۰٫۰۰۰
راستافاری۶۰۰٫۰۰۰
ساینتولوژی۵۰۰٫۰۰۰
ادیان دیگر۱٫۲۰۵٫۰۰۰

بی‌دینی در سطح جهان

بی‌دینی در سطح جهان
کشور درصد کسانی که خود را بیدین معرفی کرده‌اند منبع
استونی ۷۵٫۷ Dentsu Communication Institute Inc. , Research Centre for Japan (2006)[17]
آلبانی ۶۰ US Department of State - International religious freedom report 2006[18]

L'Albanie en 2005[19]
Some publications[20]

چین ۵۹–۹۳ Some publications[21]
جمهوری چک ۵۹ (۸٪ هیچ گزینه‌ای را انتخاب نکردند) Czech statistical bureau (2001 census)[22]
ژاپن ۵۱٫۸ Dentsu Communication Institute Inc. , Research Centre for Japan (2006)[17]
روسیه ۴۸٫۱ Dentsu Communication Institute Inc. , Research Centre for Japan (2006)[17]
بلاروس ۴۷٫۸ Dentsu Communication Institute Inc. , Research Centre for Japan (2006)[17]
سوئد ۴۶–۸۵ Zuckerman, Phil. "Atheism: Contemporary Rates and Patterns", Part of The Cambridge Companion to Atheism, Michael Martin, modified by the University of Cambridge

Pres: Cambridge, BK (2005)[23]

ویتنام ۴۶٫۱ Dentsu Communication Institute Inc. , Research Centre for Japan (2006)[17]
هلند ۴۴٫۰ Sociaal en Cultureel Planbureau[24]
مجارستان ۴۲٫۶ Dentsu Communication Institute Inc. , Research Centre for Japan (2006)[17]
اوکراین ۴۲٫۴ Dentsu Communication Institute Inc. , Research Centre for Japan (2006)[17]
لاتویا ۴۰٫۶ Dentsu Communication Institute Inc. , Research Centre for Japan (2006)[17]
کره جنوبی ۳۶٫۴ Dentsu Communication Institute Inc. , Research Centre for Japan (2006)[17]
بلژیک ۳۵٫۴ Dentsu Communication Institute Inc. , Research Centre for Japan (2006)[17]
زلاندنو ۳۴٫۷ (از ۸۷٫۳٪ که به سؤال دلبخواه پاسخ داده‌اند) Statistics New Zealand (2006 census)[25]
شیلی ۳۳٫۸ Dentsu Communication Institute Inc. , Research Centre for Japan (2006)[17]
آلمان ۳۲٫۷ German Worldview Research Group (2004)[26]
لوکزامبورگ ۲۹٫۹ Dentsu Communication Institute Inc. , Research Centre for Japan (2006)[17]
اسلونی ۲۹٫۹ Dentsu Communication Institute Inc. , Research Centre for Japan (2006)[17]
فرانسه ۲۷٫۲ (۲۳٫۹٪ از زنان ۳۰٫۶٪ از مردان) INSEE (2004 survey)[27]
ونزوئلا ۲۷٫۰ Dentsu Communication Institute Inc. , Research Centre for Japan (2006)[17]
اسلواکی ۲۳٫۱ Dentsu Communication Institute Inc. , Research Centre for Japan (2006)[17]
مکزیک ۲۰٫۵ Dentsu Communication Institute Inc. , Research Centre for Japan (2006)[17]
لیتوانی ۱۹٫۴ Dentsu Communication Institute Inc. , Research Centre for Japan (2006)[17]
دانمارک ۱۹ Eurobarometer(2005)[28]
استرالیا ۱۸٫۷ (از ۸۸٫۸٪ که به سؤال دلبخواه پاسخ داده‌اند) Australian Statistics Bureau (2006 census)[29]
ایتالیا ۱۷٫۸ Dentsu Communication Institute Inc. , Research Centre for Japan (2006)[17]
اسپانیا ۱۷ Socialogical Research Centre (2005)[30]
بریتانیا ۱۶٫۸ (از ۹۲٫۷٪ که به سؤال به‌طور دلبخواه پاسخ داده‌اند) UK National Statistics Bureau (2001 census)[31]
کانادا ۱۶٫۲ Kanada 2001 census[32]
آرژانتین ۱۶٫۰ Gallup-Argentina survey, April 2001[33]
آفریقای جنوبی ۱۵٫۱ Güney Afrika 2001 census[34]
آمریکا ۱۵٫۰ (از ۹۴٫۶٪ که به سؤال به‌طور دلبخواه پاسخ داده‌اند، از میان نمونه به تعداد ۵۰٬۲۸۱ خانوار در ۴۸ ایالت مجاور) US-American Religious Classification Research (2001), اداره آمار آمریکا tarafından raporlanmış[35]
کرواسی ۱۳٫۲ Dentsu Communication Institute Inc. , Research Centre for Japan (2006)[17]
اتریش ۱۲٫۲ Dentsu Communication Institute Inc. , Research Centre for Japan (2006)[17]
فنلاند ۱۱٫۷ Dentsu Communication Institute Inc. , Research Centre for Japan (2006)[17]
پرتغال ۱۱٫۴ Dentsu Communication Institute Inc. , Research Centre for Japan (2006)[17]
پورتوریکو ۱۱٫۱ Dentsu Communication Institute Inc. , Research Centre for Japan (2006)[17]
بلغارستان ۱۱٫۱ Dentsu Communication Institute Inc. , Research Centre for Japan (2006)[17]
فیلیپین ۱۰٫۹ Dentsu Communication Institute Inc. , Research Centre for Japan (2006)[17]
ترکیه ۱۰٫۵ Dentsu Communication Institute Inc. , Research Centre for Japan (2006)[17]
هند ۶٫۶ Dentsu Communication Institute Inc. , Research Centre for Japan (2006)[17]
سابق صربستان و مونته‌نگرو ۵٫۸ Dentsu Communication Institute Inc. , Research Centre for Japan (2006)[17]
آذربایجان ۵
ایرلند ۴٫۵ Central Statistics Bureau of Irland 2006 census[36]
لهستان ۴٫۶ Dentsu Communication Institute Inc. , Research Centre for Japan (2006)[17]
ایسلند ۴٫۳ Dentsu Communication Institute Inc. , Research Centre for Japan (2006)[17]
یونان ۴٫۰ Dentsu Communication Institute Inc. , Research Centre for Japan (2006)[17]
رومانی ۲٫۴ Dentsu Communication Institute Inc. , Research Centre for Japan (2006)[17]
تانزانیا ۱٫۷ Dentsu Communication Institute Inc. , Research Centre for Japan (2006)[17]
مالتا ۱٫۳ Dentsu Communication Institute Inc. , Research Centre for Japan (2006)[17]
ایران ۱٫۱ Dentsu Communication Institute Inc. , Research Centre for Japan (2006)[17]
اوگاندا ۱٫۱ Dentsu Communication Institute Inc. , Research Centre for Japan (2006)[17]
نیجریه ۰٫۷ Dentsu Communication Institute Inc. , Research Centre for Japan (2006)[17]
بنگلادش ۰٫۱ Dentsu Communication Institute Inc. , Research Centre for Japan (2006)[17]

فهرست ادیان جهان

پانویس

  1. واژه یاب-واژه دین
  2. دین عربی از آرامی است.
  3. (یادداشت مرحوم دهخدا).
  4. حاشیه ٔ برهان چ معین بنقل از یشتها ج 2 صص 159-166، روز شماری صص و دائرة المعارف اسلام.
  5. The knowledgebook: everything you need to know to get by in the 21st Century. 2009. Washington, D.C. : National Geographic. p.218.
  6. دروکیم ۶۳
  7. عقل و اعتقاد دینی، ترجمه احمد نراقی و ابراهیم سلطانی، طرح نو، ص 18
  8. دین در محدوده عقل تنها، ترجمه صانعی دره بیدی، ص 153
  9. شناخت اسطوره‌های ملل
  10. کتاب پندار خدا، صفحه ۱۵۶ نوشته ریچارد داوکینز
  11. کتاب انسان و ایمان اثر مرتضی مطهری
  12. Grint, Damian, and Birgitta Bouland-de Ruyter. 1979. De mens en zijn goden. Rotterdam: Lekturama.
  13. english wikipedia: http://en.wikipedia.org/wiki/Religion
  14. (Quelle: adherents.com, 9. August 2007)
  15. Quelle: Britannica Online, Mitte 2007
  16. Begriffsdefinition lt. Encyclopædia Britannica: Nonreligious: Persons professing no religion, nonbelievers, agnostics, freethinkers, dereligionized secularists indifferent to all religion.
  17. (ژاپنی) http://www2.ttcn.ne.jp/~honkawa/9460.html
  18. Albania
  19. «نسخه آرشیو شده» (PDF). بایگانی‌شده از اصلی (PDF) در ۱۴ ژوئن ۲۰۰۷. دریافت‌شده در ۳۰ ژانویه ۲۰۱۱.
  20. Adherents.com
  21. Adherents.com
  22. «نسخه آرشیو شده». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۱ اکتبر ۲۰۰۶. دریافت‌شده در ۳۰ ژانویه ۲۰۱۱.
  23. «Pitzer College - Redirect». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۰ ژوئن ۲۰۰۷. دریافت‌شده در ۳۰ ژانویه ۲۰۱۱.
  24. «نسخه آرشیو شده». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۹ مه ۲۰۰۸. دریافت‌شده در ۳۰ ژانویه ۲۰۱۱.
  25. «نسخه آرشیو شده». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۱ ژوئن ۲۰۰۹. دریافت‌شده در ۳۰ ژانویه ۲۰۱۱.
  26. fowid - Forschungsgruppe Weltanschauungen in Deutschland: Home
  27. Insee
  28. "Eurobarometer on Social Values, Science and technology 2005 - page 11" (PDF). Retrieved 5 Mayıs 2007. Check date values in: |accessdate= (help)
  29. 2914.0.55.002 - 2006 Census of Population and Housing: Media Releases and Fact Sheets, 2006
  30. «نسخه آرشیو شده». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۸ ژوئن ۲۰۰۹. دریافت‌شده در ۳۰ ژانویه ۲۰۱۱.
  31. http://www.statistics.gov.uk/cci/nugget.asp?id=293
  32. 96F0030XIE2001015 - Religions in Canada
  33. Table Of Statistics On Religion In The Americas
  34. «نسخه آرشیو شده». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۱ آوریل ۲۰۰۵. دریافت‌شده در ۳۰ ژانویه ۲۰۱۱.
  35. «نسخه آرشیو شده». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۸ اکتبر ۲۰۰۷. دریافت‌شده در ۳۰ ژانویه ۲۰۱۱.
  36. http://www.cso.ie/census/documents/Final%20Principal%20Demographic%20Results%202006.pdf Final Principal Demographic Results 2006

جستارهای وابسته

منابع

  • دورکیم، امیل، صور بنیانی حیان دینی، ترجمه باقر پرهام، نشر مرکز، چاپ اول ۱۳۸۳، شابک ۹۶۴-۳۰۵-۶۹۳-۷

پیوند به بیرون

مجموعه‌ای از گفتاوردهای مربوط به مذهب در ویکی‌گفتاورد موجود است.
در ویکی‌انبار پرونده‌هایی دربارهٔ دین موجود است.
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.