فتح مکه
فتح مکه به دست پیامبر اسلام و مسلمانان در سال ۶۳۰ میلادی برابر ۲۰ رمضان سال هشتم هجری انجام گرفت.
فتح مکه | |||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
بخشی از جنگ مسلمانان-قریش | |||||||
محمد رسول الله در حال ورود به مکه | |||||||
| |||||||
جنگندگان | |||||||
مسلمانان | قریش | ||||||
فرماندهان | |||||||
محمد رسول الله علی ابن ابوطالب |
ابو سفیان بن حرب | ||||||
نیروها | |||||||
۱۰٬۰۰۰ | نامعلوم | ||||||
تلفات | |||||||
۰ | ۱۱ |
پیشینه
بر اساس قرارداد صلح حدیبیه، بتپرستان قریش و مسلمانان پیرو محمد حق شبیخون زدن به کاروانها و قبایل یکدیگر را نداشتند؛ پس از گذشت هفده یا هیجده ماه از صلح حدیبیه دو قبیله بنیبکر و بنیخزاعه نبرد کردند. گروهی از بنیخزاعه به نزد محمد بن عبدالله رفتند و شبیخون قبیله بنیبکر را با پشتیبانی سران قریش دانستند.
ابوسفیان مکه را ترک کرد و به مدینه رفت؛ تا پیمان صلح حدیبیه را دوباره برقرار کند؛ اما محمد بن عبدالله به وی توجهی نکرد و حتی دخترش رمله همسر محمد بن عبدالله، نیز او را از خود راند.(بر اساس برخی منابع)
محمد بن عبدالله، ارتشی دههزار نفره از مسلمانان ترتیب داد و سرانجام به سوی مکه حرکت کرد؛ مسلمانان در جایی نزدیک مکه فرود آمدند.
اسلام آوردن ابوسفیان
ابوسفیان به همراه عباس پسر عبدالمطلب به نزد محمد بن عبدالله رفت. ابوسفیان از اعتراف به پیامبری محمد بن عبدالله خودداری کرد؛ ولی به اصرار عباس شهادتین گفت. عباس، از محمد بن عبدالله خواست که امتیازی به ابوسفیان داده شود. محمد بن عبدالله در پاسخ گفت:
آن کس که به خانه ابوسفیان پناهنده شود، در امان است. هر که شمشیر خود را بیندازد، در امان است. هر کس که در خانه خود بنشیند و در را ببندد، در امان است. هر کس که به مسجدالحرام درآید و در آنجا بنشیند، در امان است.[1]
ابوسفیان تعهد کرد که قبل از ورود محمد بن عبدالله به مکه، به آن شهر برود.
ورود محمد بن عبدالله به مکه
محمد بن عبدالله، در زمان آمدن به مکه علمی را به دست عبدالله خثعمی سپرد و کسانی را که زیر علم وی گردآیند، در امان دانست. سربازان محمد بن عبدالله، شهر را به تصرف خود در آوردند. محمد بن عبدالله نیز به مسجدالحرام رفت و به طواف کعبه پرداخت. محمد بن عبدالله بت هبل و دیگر بتهای کعبه را شکست. محمد بن عبدالله پس از فتح مکه اقدام به شکستن بتها نمود، به پیشنهاد او، علی روی شانههایش رفت و بتها را یکی پس از دیگری به زمین انداخت [2] پس از شکستن بتها آيه ٨١ سوره اسراء، «قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطل إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً» نازل شد.[3] ماجرای بالا رفتن علی بر شانههای محمد را بسیاری از بزرگان اهل سنت در کتابهای خود روایت کردهاند از جمله: احمد بن حنبل، ابو یعلی موصلی، ابو بکر خطیب در تاریخ بغداد، محمد بن صباغ زعفرانی در «الفضائل»، حافظ ابو بکر بیهقی، قاضی ابو عمر و عثمان بن احمد در کتابهای خودشان، ثعلبی در تفسیرش، ابن مردویه در «المناقب»، ابن منده در کتاب «المعرفة»، طبری در «الخصائص»، خطیب خوارزمی در «الاربعین» و ابو احمد جرجانی در «التاریخ» روایت کردهاند [4] همچنین «ابو عبد اللَّه جعل» و «ابو القاسم حسکانی» و «ابو الحسن شاذان» کتابهایی در اثبات این قضیه تألیف نمودهاند.[4] سپس بلال حبشی را مأمور کرد که بر بام کعبه اذان بگوید. محمد بن عبدالله، اعلام کرد که هر کس در خانه بتی دارد آنرا بشکند یا بسوزاند. محمدبن عبدالله، هیأتهایی را به اطراف اعزام داشت تا بتهایی را که در بین پرستشگاهها و معابد عشایر و قبایل بود، درهم شکنند. محمد بن عبدالله، خالد بن ولید را مأمور شکستن بت عزی، عمرو بن عاص را مأمور ویران کردن بتخانه سواع و همچنین سعید بن زید را مأمور شکست منات کرد.
- شکستن بتها
- محمد بن عبدالله و علی بتهای کعبه را میشکنند
- محمد بن عبدالله و علی بتهای کعبه را میشکنند
عفو عمومی
با ورود محمد بن عبدالله به مکه، بسیاری از سران قریش که در گذشته علیه او میجنگیدند به نزد وي آمدند؛ و از او طلب بخشایش کردند. محمد بن عبدالله در جواب ایشان گفت:
امروز سرزنشی بر شما نیست. خدا شما را میآمرزد و او مهربانترین مهربانان است.[5] بروید و شما آزادشدگانید.[6]
پس از فتح مکه پیامبر اسلام با اعلام عفو عمومی همه قبایل از جمله قریش را به جز چند نفر بخشید. عبدالله بن (هِلال بن) خَطَل اَدْرَمی (از بنی تمیم بن غالب) از جمله افرادی است که مورد عفو عمومی قرار نگرفت و به جرم قتل قصاص شد.[7] مِقْیس بن صُبابه لَیثی نیز به جرم قتل انصار و ارتداد قصاص شد. هند بنت عتبة مورد عفو پیامبر قرار گرفت.[8][9]
پانویس
- الکامل فیالتاریخ، ابن اثیر، ص ۳۲۹
- الطرائف، ابن طاوس، ج۱، ص۸۰
- آیه88 اسراء
- الطرائف، ابن طاوس، ج۱، ص۸۱
- سوره یوسف آیه ۲
- مغازی واقدی ج ۲ ص ۸۳۵؛ ابن کثیر ۳:۲۲
- سیره ابن هشام، ج 4، ص 53.
- بحار الانوارمجلسی. صص. ج ۱۸ ص ۱۷. پارامتر
|first1=
بدون|last1=
در Authors list وارد شدهاست (کمک) - همان، ص53.
منابع
- تاریخ اسلام، دکتر علی اکبر فیاض، مؤسسه انتشارات دانشگاه تهران، سال ۱۳۷۸
- تاریخ تحلیلی اسلام، سید جعفر شهیدی، مرکز نشر دانشگاه تهران ، ۱۳۶۲
- تاریخ سیاسی اسلام، رسول جعفریان، انتشارات دلیل، سال ۱۳۸۰