حدیث منزلت
حدیث منزلت حدیثی معروف نزد علمای اسلام است که پیامبر اسلام در این حدیث مقام و منزلت علی را نسبت به خودش همانند مقام و منزل هارون نسبت به موسی معرفی میکند جز آنکه پس از وی پیامبری نیست.
این حدیث نزد شیعیان از جمله براهین برتری علی بن ابیطالب بر سایر صحابه و از دلایل اثبات امامت و خلافت او شمرده میشود. اما اهل سنت بر این باورند که این حدیث ربطی به خلافت و امامت علی ندارد چون پیامبر حرفی در مورد خلافت یا امامت علی در این حدیث نزده است. همچنان هارون در زمان حیات موسی فوت نمود و جانشین موسی شخص دیگر بود. در حالیکه شیعیان بر این باورند که به غیر از دو منزلت یعنی نبوت و برادری نسبی، دیگر منزلتهایی که هارون نسبت به موسی داشتهاست علی نیز به پیامبر اسلام داشتهاست. منزلتهای یاد شده عبارتند از وجوب اطاعت، وزارت و حمایت، و محبوبیت و برتری بر دیگران. از سوی دیگر تشیع بر این باور است که منزلتهای یاد شده عمومیت دارند.[1][2]
اهمیت
این حدیث یکی از احادیث مشهور نبوی است. از یک سو مورد قبول هر دوی عالمان شیعه و سنی قرار گرفتهاست. اهمیت این حدیث از جهات متعددی است. این حدیث به نسبت علی با محمد پرداخته و جایگاه علی و برتری او بر سایر اصحاب را توضیح میدهد؛ لذا یکی از جهات اهمیت این حدیث، علم کلام است. از جهات مهم دیگر این حدیث میتوان به ضرورت جانشینی پیامبر بر اساس این حدیث اشاره کرد.[3][4]
پیش زمینه تاریخی
وقتی پیامبر اسلام از سفر حجه الوداع بازمیگردد آگاه میشود که دشمنان مسلمانان قصد آن دارند تا به شهر مدینه حمله کنند. محمد سپاهی را در فصل گرما آماده میکند و به آنها میگوید که عازم کجا هستند این خلاف رویه معمول پیامبر اسلام بودهاست چرا که معمولاً مقصد جنگ را اعلام نمیکردهاست. پیامبر اسلام مقصد جنگ را تبوک اعلام میکند و علی را به جای خودش در مدینه منصوب میکند. برخی همچون عبدالله ابن ابی از این ماجرا آگاه میشوند و این شایعه را رواج میدهند که یا پیامبر اسلام نخواسته که علی به زحمت بیافتد یا این که صحنه جنگ برای علی سخت و دشوار است. برخی شایعهها هم مبتنی بر این بود که رابطه پیامبر اسلام و علی دچار تیرگی شدهاست. علی با شنیدن این خبر سریعاً خود را به پیامبر اسلام میرساند و پیامبر اسلام در پاسخ به وی حدیث منزلت را نقل میکند با این عنوان که "آنها دروغ میگویند، برگرد و در مدینه بمان، مگر تو دوست نداری که برای من چنان باشی که هارون برای موسی بود جز این که بعد از من پیغمبری نیست و دیگر این که مدینه صلاحیت جز من و تو را ندارد.[5]
ویژگیها
یکی از ویژگیهای این حدیث مربوط به محتوا و نقلهای مختلفی است که از آن میشود. علیرغم نقلهای مختلفی که از این حدیث شدهاست و تعابیر در قرائتهای آن اندکی اختلاف دارند با وجود این همگی دارای مضمون و محتوای واحدی هستند. این مضمون مشترک آن است که جایگاه و منزلت علی نسبت به پیامبر اسلام همچون جایگاه هارون نسبت به موسی است.[4][6]
نزد خاورشناسان
خاورشناسان این حدیث را کاملاً نقل نکردهاند بلکه برخی مطالب آن را به صورت گذرا اشاره کردهاند.[7]
نزد اصحاب
به نقل از میلانی،برخی از اصحاب که این روایت را نقل کردهاند،به ترتیب زیر معرفی می کند: عبدالله بن العباس. جابر بن عبدالله الأنصاری. عبدالله بن مسعود، سعد بن أبی وقّاص، عمر بن الخطّاب، أبو سعید الخدری، البراء بن عازب، جابر بن سمرة، أبو هریرة، مالک بن الحویرث، زید بن أرقم، أبو رافع، حذیفة بن أسید، أنس بن مالک، عبدالله بن أبی أوفی، أبو أیّوب الأنصاری، عقیل بن أبی طالب، حُبشی بن جنادة، معاویة بن أبی سفیان. همچنین برخی از اصحاب زن که این حدیث را روایت کردهاند میتوان به اشخاص ذیل اشاره کرد:
نزد مورخان
ابن عبد بر دربارهٔ این حدیث گفتهاست که این حدیث از ثابتترین احادیث و صحیحترین آن هاست. او همچنین عدهای از اصحاب را معرفی میکند که این حدیث را نقل کردهاند و سپس اشاره میکند که اسم این جماعت بسیار طولانی است اگر بخواهد ذکر شود. المزی نیز ترجمه گفتار علی را در تهذیب الکمال آوردهاست. ابن عساکر در تاریخ دمشق نیز ترجمه امیرالمؤمنین را آوردهاست و به این حدیث و سندهای آن که بیش از بیست نفر از اصحاب را شامل میشود اشاره میکند. ابن حجر عسقلانی در شرح بخاری نیز برخی از این اصحاب را ذکر میکند. این حدیث نزد امامیه از احادیث متواتر است.[9][10]
نزد تشیع
در حالیکه شیعیان بر این باورند که به غیر از دو منزلت یعنی نبوت و برادری نسبی، دیگر منزلتهایی که هارون نسبت به موسی داشتهاست علی نیز به پیامبر اسلام داشتهاست. منزلتهای یاد شده عبارتند از: وجوب اطاعت، وزارت و حمایت، و محبوبیت و برتری بر دیگران. از سوی دیگر تشیع بر این باور است که منزلتهای یاد شده عمومیت دارند.[2] علاوه بر آن که این حدیث نزد تشیع دلالت بر جایگاه و منزلت والای اهل بیت و علی در اسلام و میان مسلمانان نیز دارد.[11][12]
نزد اهل سنت
این حدیث نزد اهل سنت نیز حدیثی متواتر است. حاکم نیشابوری دربارهٔ این حدیث گفتهاست که این حدیث در حد تواتر است. حافظ سیوطی و علی المتقی به پیروی از وی این حدیث را آوردهاند و آن را از اخبار متواتر دانستهاند. از جمله کسانی که به تواتر انی حدیث اعتراف کرده میتوان به شاه ولیالله دهلوی محدث هندی اشاره کرد که در کتاب خود «ازاله الخفاء فی سیره الخلفاء» به این قول اشاره کردهاست. برخی دیگر از افراد مشهوری که در قرون مختلف و در کتب مختلف این حدیث را ذکر کردهاند میتوان به افراد زیر اشاره کرد:
- محمد ابن اسحاق صاحب السیره
- سلیمان بن داود الطیالیسی ابو داود الطیالسی در مسند
- محمد ابن سعد در طبقات
- ابوبکر ابن ابی شیبه در المنصف
- احمد ابن حنبل در مسند
- بخاری در صحیح
- مسلم در صحیح
- ابن ماجه در صحیح
- ابوحاتم ابن حبان در صحیح
- ترمذی در صحیح و دیگر منابع اهل سنت.[13]
منابع حدیث
پیامبر اسلام به مناسبتهای مختلف علی را نسبت به خود در منزلت و مقام هارون برای موسی معرفی نموده و بدو فرمودهاست:
أنت منّي بمنزلة هارون من موسی إلّا إنّه لا نبيّ بعدي.
(ترجمه: تو برای من در مقام و منزلت هارون از موسی هستی جز اینکه بعد از من پیغمبری نخواهد بود.)
برخی منابع که این حدیث در آن یاد شده عبارتاند از:
- «فضائل الصحابة»، صحیح البخاری، ۳۵۰۳: «حدثنی محمد بن بشار حدثنا غندر حدثنا شعبة عن سعد قال: سمعت إبراهیم بن سعد عن أبیه قال: قال النبی صلی الله علیه وسلم لعلی: أما ترضی أن تکون منی بمنزلة هارون من موسی.»
- «کتاب فضائل الصحابة»، صحیح مسلم، ۲۴۰۴: «قال رسولالله صلی الله علیه وسلم: لعلی أنت منی بمنزلة هارون من موسی إلا أنه لا نبی بعدی»
- «کتاب المناقب»، سنن الترمذی، حدیث ۳۷۲۴، ۳۷۳۰، ۳۷۳۱.
- «کتاب المقدمة»، سنن ابن ماجه، الحدیث ۱۲۰ و ۱۲۶.
- مسند، احمد ابن حنبل، ۱/۱۷۹ و ۳/۳۳۸؛
- مناقب، ابن حنبل، حلیة الاولیاء، حافظ ابو نعیم اصفهانی، ۷/۱۹۵؛
- تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، ۱/۳۲۴، ۴/۲۰۴، ۹/۲۹۲؛
- کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال، متقی هندی، ۱۲/۱۱۵۵ به بعد.
بهعنوان نمونه هنگامی که پیامبر اسلام برای جنگ تبوک از مدینه حرکت میکردند، علی را برای رسیدگی به کارهای مسلمانان بهجای خود گماشت. علی به محمد گفت: «مرا میان زنان و کودکان میگذاری؟» و محمد بدو پاسخ داد: «آیا راضی نیستی که برای من بهمنزله هارون برای موسی هستی؟»
حدیث منزلت که قطعیت صدور آن مورد اعتراف بزرگان علمای اسلام و ثقات محدثین شیعی و سنی است نزد شیعیان بر تقدم و افضلیت علی بر سایر صحابه دلالت میکند.[14] به اسناد معتبر از علی و عمر بن الخطاب و سعد بن ابی وقاص و معاویه و ابوسعید خدری و ام سلمه و اسماء بنت عمیس و سایر یاران پیامبر اسلام روایت شده و در صحاح و مسانید عمده چون صحیح بخاری و صحیح مسلم و صحیح ابن ماجه و سنن بیهقی و… ثبت است.
منابع
- دانشنامه کلام اسلامی نویسنده: جمعی از محققین جلد: 1 صفحه: 77، علی ربانی گلپایگانی
- http://lib.eshia.ir/23021/1/77/منزلت
- علی آقا نوری، حدیث منزلت، دانشنامه جهان اسلام، ج 12، 1393ش
- http://rch.ac.ir/article/Details/9527
- حکیمی، دین محمد؛ ضرورت جانشینی پیامبر اعظم و دیدگاه خاورشناسان، مجله سخن تاریخ، صص21-22، پاییز 1388ش
- http://lib.eshia.ir/23019/1/5884
- حکیمی، دین محمد؛ ضرورت جانشینی پیامبر اعظم و دیدگاه خاورشناسان، مجله سخن تاریخ، صص23-22، پاییز 1388ش
- السیّد علی الحسینی المیلانی، حدیث المنزلة، مرکز الأبحاث العقائدیة، صص9-14
- http://lib.eshia.ir/27115/1/9
- السیّد علی الحسینی المیلانی، حدیث المنزلة، مرکز الأبحاث العقائدیة، صص11-12
- حکیمباشی، حسن، اهل بیت و اسباب نزول، پژوهشهای قرآنی، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (شعبه خراسان رضوی) - مرکز پژوهشهای علوم اسلامی و انسانی ،1374، مشهد، ص 5
- http://lib.eshia.ir/10254/1/5/حدیث_منزلت
- http://lib.eshia.ir/27115/1/11
- الاستیعاب به نقل سید محسن امین در اعیان الشیعة، ۱/۳۷۱