زلیخا
زُلِیخا[1] در ادبیات دینی یهودی و اسلامی، نام همسر پوتیفار (وزیر اعظم مصر) بود که بعدها پس از مرگ همسرش، با یوسف پیامبر ازدواج میکند.
او در ابتدا برای حفظ آبرو و موقعیت خود به ناچار یوسف را متهم میکند که قصد تجاوز به او را داشتهاست اما سالها بعد طبق روایت قرآن در حالی که از کردهٔ خویش پشیمان است و خود را مقصر سالها در بند بودن یک جوان بی گناه میداند، در حضور فرعون و همگان پرده از حقیقت ماجرا برداشته و به بی گناهی حضرت یوسف شهادت میدهد.
بدین ترتیب یوسف که بی گناهی اش ثابت شده و خواب فرعون را که همهٔ معبران در تعبیر آن عاجز بودهاند تعبیر کردهاست، از زندان آزاد شده و پس از مرگ پوتیفار، به دستور فرعون وقت عزیز مصر میشود.
بنابر آموزههای اسلامی، روایتها، تفاسیر، آثار ادبی و … زلیخا پس از مرگ همسرش پوتیفار و عزیز مصر شدنِ یوسف، به مرور فقیر و درمانده میشود و جوانی و زیبایی خود را از دست میدهد. او در فراق یوسف رنجهای بسیاری کشیده، خطاهای خود را جبران میکند و به یکتاپرستی روی میآورد. درنهایت زلیخا با معجزهٔ الهی و در حضور کاهنان معبد آمون و فرعون وقت مصر، مجدداً زیبا و جوان شده و با یوسف ازدواج میکند.
در قرآن کریم نیز به ندامت و یکتاپرست شدن زلیخا (بنابر اعترافات و سخنانی که در حضور فرعون میگوید) اشاره شدهاست، در آیات ۵۱، ۵۲ و ۵۳ سورهٔ یوسف، زلیخا میگوید: هماکنون حقیقت آشکار شد، این من بودم که از یوسف کام خواستم و بی شک او از راستگویان است. این اعتراف من به پاکی اش، برای آن بود تا بداند من در غیاب، به او خیانت نکردم و خدا کید و حیلهٔ خائنان را به جایی نمیرساند، و من خود را تبرئه نمیکنم چرا که مسلماً نفس آدمی پیوسته به بدیها امر میکند، مگر آن که پروردگارم رحم کند. همانا پروردگار من آمرزندهٔ مهربان است (اشاره به توبه و یکتاپرست شدن زلیخا)
اما از ازدواج حضرت یوسف و اینکه با چه کسی ازدواج میکند حرفی به میان نیامده (که البته میتوان علت آن را خلاصه و مفید بیان کردن روایتها در سورههای قرآنی دانست، به عنوان مثال حتی از سرگذشت عزیز مصر پوتیفار هم سخنی به میان نیامده و تنها یوسف پیامبر به عنوان جانشین او و عزیز مصر جدید معرفی میشود)
در تاریخ طبری آمده: راعیل (همان زلیخا) پس از مرگ همسرش پوتیفار به دستور فرعون به همسری یوسف در میآید.
پانویس
- تفسیر نمونه، ج ۹، ص ۴۳۶؛ تفسیر المنیر، ج ۱۲، ص ۲۸۱.