معجزه

معجزه رویداد یا اتفاقی است که نمی‌توان آن را به روش علمی بررسی و اثبات کرد. معجزه را می‌توان به قدرتی فرا طبیعی مانند جادو و یا به پیامبر یا قدیس نسبت داد.[1] به طور غیر رسمی کلمه معجزه معمولا برای توصیف اتفاقاتی که از نظر احتمالی بعید است، اما مغایر با قوانین طبیعت نیست استفاده می‌شود. مانند زنده ماندن از یک فاجعه طبیعی و یا بهبود یافتن بیماری که زنده ماندنش بعید است.[2] یک معجزه واقعی یک پدیده غیر طبیعی است، و این موضوع باعث می‌شود بسیاری از متفکران معجزه را مغایر با قوانین طبیعت و از نظر فیزیکی غیرممکن بدانند. (برای تایید پذیری نیاز به نقض قوانین فیزیکی است)[3] در اندیشه اسلامی، معجزه امر خارق‌العاده است که از راه علل ماوراء طبیعی با اراده خدا از شخص مدعی نبوت به نشانه صدق ادعای وی، همراه با مبارزه طلبی ظاهر می‌شود.[4] معجزه کلمه ای عربی است و مترادف واژه اعجاز است؛ که از ریشه لغوی عجز به معنی ناتوانی گرفته شده‌است و بنابراین اعجاز به چیزی اطلاق می‌شود، که انسان از انجام آن ناتوان است.

پرتره معجزه برده اثر تینتورتو در سال 1548، مربوط به صحنه ای از زندگی مرقس

در ادیان

اسلام

در اندیشه اسلامی، معجزه امر خارق‌العاده‌ای است که از راه علل ماوراء طبیعی با اراده خدا از شخص مدّعی نبوت به نشانه صدق ادّعای وی، همراه با مبارزه طلبی ظاهر می‌شود.[5]

در کلام قدیم علامه حلی نیز گفته‌است:«و نعنی بالمعجزه ثبوت ما لیس بمعتاد مع خرق العاده و مطابقه الدعوی …» معجزه ثبوت چیزی است که معمول و عادی نباشد یا نفی چیزی است که معمول و عادی نیست بشرطی که همراه خرق عادت و مطابق دعوای نبوت باشد.[6]

در قرآن کنترل تمامی امور به خداوند نسبت داده می‌شود و خدا صاحب قدرت مطلق تمام جهان بشمار می‌آید. جهت فهم اینکه خداوند چگونه طبیعت را کنترل می‌کند و چگونه می‌توان معجزات را فهمید متکلمین و فلاسفه مسلمان در قرون وسطی نظریاتی در مورد ماهیت طبیعت ارائه کرده‌اند. فلاسفه مسلمان (تحت تأثیر سنت فلسفه یونان) بر این باور بودند که طبیعت اساساً از چهار عنصر «آب، باد، خاک و آتش» تشکیل شده و خداوند به هر کدام از این عناصر خواص خاص خود را اعطا کرده‌است. مثلاً علت حرکت یک سنگ به سمت زمین داشتن عنصر خاک فرض می‌شده. اما رقیبان فلاسفه، یعنی متکلمان، با این دیدگاه مخالف بودند و استدلال می‌کردند که حتی اگر بپذیریم که خداوند این خواص را به عناصر داده‌است، این خواص خود علت پیشامدها شده و بدین سان کنترل مستقیم خداوند بر اتفاقات از بین می‌رود. جهت دفاع از قدرت مطلق خداوند در مقابل روابط علت و معلولی ثانویه مستقل، متکلمین (مانند غزالی) نظریه روبرو را تهیه کردند و از آن، جهت دفاع از وقوع معجزات نیز استفاده می‌جستند: مواد در طبیعت از ذره‌های یکنواختی تشکیل شده‌است که وجود آن‌ها و همچنین ویژگی‌هایی که دارند وابسته به آن است که خداوند در هر لحظه آن‌ها را به همراه خواصی مجدداً خلق کند، خواصی که شامل رنگ و شالوده و امکانا خواص دیگر است. جهت افتادن یک سنگ، خداوند در هر لحظه می‌بایست خاصیت سنگینی را در جرم ماده خلق و در لحظه بعد مجدد خلق کند تا زمانی که سنگ به زمین برسد. اما خداوند این اختیار را دارد که خاصیت سبکی به سنگ اعطا کند و باعث بشود که سنگ به بالا برود. از دیدگاه متکلمینی مانند غزالی، قوانین علت و معلولی «ظاهری و نه واقعی» بوده؛ این روال معمول اتفاق افتادن وقایع تنها عادت الاهی می‌باشد. علت مستقیم لحظه‌ای هر چیز خداوند است و نه یک سری قوانین علت و معلولی مستقل بوده و این وقوع معجزه را ممکن می‌سازد.[7]

به عقیده متکلمان شیعه معجزه منافاتی با اصل علیت ندارد. معجزه، کاری برخلاف عادت است که علت آن، یا علت طبیعی ناشناخته است یا علت فراطبیعی یا ترکیبی از هر دو.[8]

قرآن، معجزات بسیاری را از پیامبران نقل کرده که هر یک از آنها متناسب با زمانه ظهور آن پیامبر بوده و برخی از آنها حسی و برخی عقلی می‌باشند؛ مثلاً ناقه صالح، زنده کردن مردگان توسط عیسی، تبدیل عصای موسی به اژدها، ید بیضاء، زنده ماندن ابراهیم در آتش و قرآن.

اعجاز قرآن

اعجاز قرآن از مباحث مهم علوم قرآنی، کلام اسلامی و ادبیات عرب است که به دلایل "معجزه بودن" قرآن می‌پردازد که به اعتقاد متکلمان اسلامی به عنوان روشن‌ترین دلیل پیامبری محمد مطرح است. اعجاز لغتی عربی به معنای عاجز ساختن است و اگرچه در قرآن مستقیما به کار نرفته، اما قرآن "مخالفان را دعوت به آوردن ده و حتی یک سوره مشابه سوره‌های قرآن می‌کند" (تحدی) و تأکید می‌کند که "هرگز کسی نخواهد توانست این کار را انجام دهد.[9]

نظر دانشمندان علوم طبیعی

دانشمندان امروزی جهان احتمالات را پالایش کرده‌اند از این رو ما به جای مشاهده همه حالت‌های ممکن، حالتی را می‌بینیم که از همه محتمل تر است. خروجی یک آزمایش مجموعه‌ای پیچیده از فرایندهای فیزیکی، شیمیایی، بیولوژیکی و کیهانی است که ممکن است به میلیون‌ها یا میلیاردها راه مختلف برود. با این وجود ما همیشه انتظار داریم نتایجی را مشاهده کنیم که بیشترین حد احتمالات را دارند.

بسیاری وقایع هستند که محتمل نیستند (احتمال وقوع شان بسیار بسیار ناچیز است) ولی ممکن هستند. اینکه هوای اتاق هم‌اکنون در مرکز اتاق فشرده و تبدیل به حبابی کوچک شود و کسانی که در اتاق نشسته‌اند خفه شوند ممکن است ولی محتمل نیست. خدای جهان، خدای احتمالات بیشینه است و قواعد علمی نیز تماماً بر همین اساس بنا شده‌اند ولی این خدا در مواردی نادر ممکن است به راه دیگری برود.[10]

نظرات فیلسوفان

امروز تنها قلیلی از فیلسوفان اینکه «خدا در زمان‌هایی در امور زمینی دخالت کند و برخی از قوانین طبیعی را تغییر دهد» را ناممکن می‌دانند. بدیهی است این امر در مورد فیلسوفانی صداق است که قبلاً به وجود خدا اعتقاد داشته باشند.

با این وجود بسیاری از فیلسوفان ضمن قبول امکان وقوع معجزه، پذیرش منطقی هرگونه «گزارش از وقوع معجزه» را زیر سؤال برده‌اند: حتی اگر فرض کنیم که گزارش‌ها ساختگی نیستند، این‌گونه گزارشات صرفاً بر پایه شهادت چند نفر که امکان دارد بی‌طرف هم نباشند بنا شده‌اند در حالی که آگاهی ما از قوانین طبیعی بر پایه شواهد تجربی زیادی بنا شده‌ است؛ بنابراین این گروه از فلاسفه (مانند دیوید هیوم) نتیجه می‌گیرند که منطقی‌ ترین واکنش این است که هرگونه گزارش وقوع معجزه را خطای مشاهده قلمداد کنیم. فلاسفه دیگر اینچنین پاسخ می‌دهند که وجود شکل‌هایی از شواهد یعنی تأیید وقوع ماجرا توسط منابع سرشناس مستقل ممکن است در برخی موارد پذیرش حتی غیرمنتظره‌ترین وقایع را هم منطقی سازد.[11] مخصوصاً این که بسیاری از معجزات مربوط به امری قابل رؤیت نیست. مانند کلامی که شیواییش خرق عادت گویندگان است. همان‌طور که قرآن کتاب مقدس مسلمانان خود را معجزه معرفی کرده و به اصطلاح تحدی می‌نماید.[12] توماس دیکسون می‌گوید که برای کسانی که روش تجربه گرایی دیوید هیوم را می‌پذیرند، اگر چه لزوماً نتایجی که گرفته را نمی‌پذیرند، «تجربه حس مستقیم شخص» قضاوت نهایی را برای او کرده و بر عقاید شخصی، قوانین طبیعی و غیره غالب می‌شود. بزرگ‌ترین مانع برای پذیرش اینکه چنین وقایعی ممکن است روی دهد نداشتن تجربه مستقیم چنین وقایعی است.[13]

مایکل لیواین «بیان اینکه معجزات با قوانین طبیعت در تضاد هستند» را از نظر فلسفی، یا علمی ناصحیح می‌پندارد زیرا قوانین طبیعی قصدش توصیف وقایعی است که علل طبیعی دارند و نه وقایعی که علل فراطبیعی دارند. زمانی که کسی فرض کند که واقعه‌ای علت فراطبیعی دارد، دیگر نمی‌تواند به قوانین طبیعی استناد کند.[14] گروهی دیگر از فلاسفه هم امکان اثبات «تضاد وقوع یک واقعه با قوانین طبیعی» را رد کرده و می‌گویند که تمامی قوانین طبیعی شناسایی نشده‌اند و دانشمندان هیچوقت در موقعیتی نخواهند بود که بتوانند همه آنچه طبیعت ممکن است تولید کند را شناسایی کنند؛ در نتیجه منطقی‌ترین راه مواجهه با چیزهایی که ظاهراً متناقض با قوانین طبیعی هستند، تلاش برای افزایش فهم از قوانین طبیعی می‌باشد.[11]

اسپینوزا

از نظر اسپینوزا جهان صحنه خیمه شب بازی نیست و خدا خیمه شب باز آن که آن را کنترل کند، خود از طریق معجزه قوانین طبیعت رانقض کند و زیر پا بگذارد و در صورت لزوم دوباره آن را به کار گیرد! خدا همان طبیعت است که در برگیرنده تمام علت‌ها و جوهر هاست.

خدا برای اسپینوزا، خدایی نیست که جهان را از نیستی آفریده باشد. جهان ناآفریده‌است. نه آغازی داشته و نه پایانی برای آن در نظر گرفته شده است. جهان برای اسپینوزا، خدای جاودان و به عبارت دیگر صورت پدیداری الوهیت است. برای وی، خدا و طبیعت یکی هستند. این، عالیترین مفهوم متافیزیک اسپینوزاست.[15]

فلسفه اسپینوزا سرشار و اشباع شده از خداست.او در جایی می‌گوید: من خواهان عشق عقلانی به خدا هستم. از این رو نگاه اسپینوزا یک جهان بینی علمی بسیار متعالی و زیباست به حدی که انیشتین را مجذوب خود می‌کند. انیشتین یک دانشمند و متفکر همه خدایی و یک اسپینوزایی بود. از این جهت نگاه ضد دینی اسپینوزا را در می یابید که او مخالف دیدگاه سنتی و ساده لوحانه ادیان ابراهیمی بود و آنان را ساخته ذهن بشر می‌دانست که ادعاهای متافیزیکی آنان مانند وحی (در جایی می‌گوید که پیامبران نسبت به بقیه دارای قدرت وحی نبودند بلکه دارای قدرت تخیل سرشار بودند!)، معجزه‌ها (می‌گوید هیچ‌یک اتفاق نیوفتاده بلکه بزرگ نمایی شده‌اند مثلاً طبق حرف تنخ یهودی، کوه شکافته نشد و چشمه بیرون نیامد بلکه چشمه خود به‌طور طبیعی بیرون آمده و فقط بزرگ نمایی شده و پیروان دین ساده لوحانه این را باور کرده‌اند یا کشتی یعقوب با خدا، شاید چیزی شبیه حمله صرع بوده‌است و… را همگی زیر سؤال برد. او در بخش ذیل از فصل یک کتاب اخلاق خود می‌گوید: هر چیزی علت طبیعی خودش را دارد از این رو باید سعی شود مانند دانشمندان مسائل دریافته شود و نه مانند ادیان که دلیل‌های ساختگی برای آنان می‌آورند.[16] به قول انیشتین: ادیان برای من چیزی جز نماد ضعف و جهل بشر نیست. گرچه به آن و پیروانش احترام می‌گذارم ولی داستان‌های کودکانه اش را قبول ندارم. (در نظر او و بسیاری از دانشمندان بزرگ دیگر که اغلب بی‌دین بوده و این گونه فکر می‌کنند (مثلاً ماری کوری) معجزات دینی با دیگر داستان‌ها و ماجراهای تخیلی مثلاً مانند داستان سفید برفی فرقی ندارند.)[17]

به‌طور خلاصه او خدا به عنوان واجب الوجود یا علت خود را رد می‌کند و آن را پناهگاه جهل می‌نامد مگر این که خدا همان طبیعت تصور شود.[18]

منابع

  1. Miracle
  2. Halbersam, Yitta (1890). Small Miracles. Adams Media. ISBN 1-55850-646-2.
  3. Miracles on the Stanford Encyclopedia of Philosophy
  4. معجزه چیست؟ حوزه نت
  5. «معجزه چیست؟». hawzah.net. دریافت‌شده در ۲۰۲۱-۰۵-۱۵.
  6. Robert G. Mourison, The Portrayal of Nature in a Medieval Qur’an Commentary, Studia Islamica, No. 94 (2002), pp. 116-119
  7. «معجزه با قانون علیت منافات ندارد». hawzah.net. دریافت‌شده در ۲۰۲۱-۰۵-۱۵.
  8. معرفت، محمدهادی. «اعجاز القرآن». دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. ۹. دریافت‌شده در 11/30/۲۰۱۲. تاریخ وارد شده در |تاریخ بازبینی= را بررسی کنید (کمک)
  9. کتاب منطق فازی صفحه ۷۴–۷۶ نوشته بارت کاسکو انتشار و ترجمه توسط دانشگاه علم و صنعت ایران
  10. Basinger, David (1998). Miracles. In E. Craig (Ed.), Routledge Encyclopedia of Philosophy. London: Routledge
  11. سوره طور/سوره۵۲، آیه۳۴–۳۳؛ سوره قصص/سوره۲۸، آیه۵۰–۴۹؛ سوره هود/سوره۱۱، آیه۱۴–۱۳؛ سوره یونس/سوره۱۰، آیه۳۸؛ سوره بقره/سوره۲، آیه۲۳؛ سوره بقره/سوره۲، آیه۲۴.
  12. Thomas Dixon, Science and Religion: A Very Short Introduction, p. 54, Oxford University Press
  13. Michael Levine, Miracles, Stanford Encyclopedia of Philosophy
  14. آشنایی با اسپونوزا(spinoza in 90 minutes) ترجمه شهرام حمزه‌ای نویسنده:پل استراترن (از استادان ریاضی یکی از دانشگاه بریتانیا)، چاپ علامه حلی، چاپ1389
  15. تقریباً تمامی مطالب از دو کتاب رو به آوده شده‌اند: آشنایی با اسپونوزا(spinoza in 90 minutes) ترجمه شهرام حمزه‌ای نویسنده:پل استراترن (از استادان ریاضی یکی از دانشگاه بریتانیا)، چاپ علامه حلی، چاپ1389 مسئله اسپینوزا نوشته اروین د. یالوم، ترجمه حسین کاظمی، چاپ اول
  16. در مورد ماری کوری :از کتاب 6 نظریه‌ای که جهان را تغیر داد نویسنده: پل استراتن،انتشارات مازیار و در مورد انشتین نیز همهٔ این حرف‌ها را در نامه‌ای به دوست مسیحی خود می‌گوید.
  17. اخلاق ترجمه محسن جهان‌گیری، نشر دانشگاهی، بخش ذیل از فصل 1
مجموعه‌ای از گفتاوردهای مربوط به معجزه در ویکی‌گفتاورد موجود است.
در ویکی‌انبار پرونده‌هایی دربارهٔ معجزه موجود است.
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.