وجدان
وُجْدان واژهای است عربی، از ریشه وَجَدَ به معنی یافتن و پیدا کردن.[1] اصطلاحا به نیروی درونی در اندیشه هر کس که خوب و بدِ یک رفتار را با آن درمییابد، گفته میشود.[2] وجدان آمادگی، بینش یا داوریای است؛ که در شناسایی درست از نادرست کمک میکند. داوری درباره رفتارها بر پایه ارزشها یا هنجارها (اصول و قواعد) است. از دید روانی وجدان می تواند هنگام دست زدن هر کس به کارهای ناسازگار با رفتار درست، پشیمانی را در او برانگیزد و سرانجام به احساس درستکاری یا رستگاری به هنگام رها کردن چنین هنجارهایی بینجامد. اینکه تا چه اندازه ای وجدان، ترازوی داوری رفتار درست پیش از انجام آن میباشد، پایه و مایه گفتگو در بسیاری از دورانهای تاریخ در میان تاریخ نگاران، دین باوران و فیلسوفان بودهاست.
دیدگاههای دینی درباره وجدان، بیشتر آن را به منش درونی و فطرت خداجو در همهٔ مردمان وابسته میکنند. ویژگیهای آیینی، افسانه ای، باوری، حقوقی، نهادی و دینهای گوناگون می توانند همراه با تجربه، انگیزش های روانی، معنوی یا ژرف اندیشی درباره سرچشمه آفرینش، به بهرهگیری از وجدان یکپارچگی بخشند. دیدگاههای سکولار یا دانشگرا، وجدان را مانند بخشی از یک فرهنگ(مانند زبان) بررسی کردهاند.
یکی از نمادهای امروزی پرکاربرد برای وجدان "روشنایی درونی" میباشد. وجدان، یک مفهوم در قوانین کشوری و جهانی بر پایه شناخت از جهان به مانند یک چیز فراگیر و گسترده است، تا انگیزه ای برای نیکی و نیکوکاری مردم شود. وجدان زمینه بسیاری از نمونههای برجسته ادبیات، موسیقی و فیلم بودهاست.[3]
همچنین وجدان را زیربنا و اساس یک زندگی نیکو وصحیح دانسته اند و روانشناسان نیروی پرقدرت وجدان را محور رفتارهای اخلاقی میدانند. [4] وجدان سازنده رفتار هر فرد است گاهی اوقات هنگام انجام کاری ناسازگار حس عجیبی به انسان دست میدهد که در این مواقع میگویند فرد دچار عذاب وجدان شده است
یکی از راه های تقویت وجدان انجام کار های نیکو و درست است
جستارهای وابسته
منابع
- (فرهنگ عمید، ص 1047) و (قاموس قرآن،ج7،ص182)
- فرهنگ عمید، تهران: امیرکبیر
- ویکیپدیای انگلیسی
- میشل بربا. کلیدهای پرورش هوش اخلاقی در کودکان و نوجوانان:هفت نیکخویی اساسی که به کودکان انجام کار درست را می آموزد. ترجمهٔ فرناز فرود. صابرین.
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به وجدان در ویکیگفتاورد موجود است. |