تاریخ دموکراسی در ایران باستان
ایرانیان اولیه شوراهای محلی انتخابی خودشان را داشتند. در دوره مادها، دولت شهرها با روشهای دموکراتیک اداره میشدند.
در دوره هخامنشیان، در مباحثهای که برای تأسیس نظام سیاسی ایران شکل گرفته بود، اوتانس به نفع نظام دموکراسی استدلال کردهاست اما به هر صورت نتوانست موفق شود. او پنج ویژگی برای نظام دموکراسی برشمرده است که عبارتند از: ۱- برابری حقوق همه مردم؛ ۲- رد قدرت مطلقی که معمولاً توسط شاهان شرقی اعمال میشد؛ ۳- انتصاب افراد بیشتر به مسئولیتهای اداری ۴- مسئولیت در ادارهها ۵- مشورت عمومی و قانونگذاری در مجامع عمومی.
در دوره اشکانیان، انتصاب پادشاهان از راه انتخابات در پارلمان اشکانی، مجلس مهستان، صورت میگرفت. با این روش شاه به عنوان نماینده همه ملت محسوب میشد.
ایرانیان اولیه
در جوامع هندوایرانی اولیه وجود شوراهای منتخب منطقهای ثبت شدهاست.[1]
در کتاب گاتهای زرتشت آمدهاست که به منظور ایجاد صلح، ثبات، پیشرفت و شادی برای زندگی در جهان، مردم فقط باید افراد شایسته را انتخاب کنند.[1] سرود شانزدهم گاتها به موضوع انتخاب شایسته اختصاص دارد و نشان میدهد که یک دولت ایدهآل باید انتخابی باشد.[1]
در نماز اهوناور (به معنای انتخاب خداوند)، به زرتشتیان آموزش داده میشود که رهبر آنها باید با استفاده از روان نیک و بر حسب حقوق فردی انتخاب شود، این امر بنیادهای یک دموکراسی سیاسی را در چهار هزار سال پیش بنیاد گذاشته است.[2]
پیامبر ایرانیان زرتشت به مردم توصیه میکرد به سخنان همه طرفها گوش دهند تا بهترین آنها را انتخاب کنند. او میگفت (یسنا ۳۰، بند ۲): «ای مردم، به دیگران گوش دهید و بهترین آنها را انتخاب کنید، و آنها را با اندیشهای روشن و ژرف بسنجید. هر مرد و زنی باید خودش مسیر خوب و بد را انتخاب کند».[3][4][5] باید خاطر نشان کرد که وی در این باره میان زن و مرد تفاوت و تبعیضی قائل نمیشد.[5] در یسنا ۳۰، او میگوید: «به بهترین سخن و مشاوره گوش بسپارید، دربارهٔ آنها با داوری روشنگرانه تأمل کنید. اجازه دهید هر فردی عقیده اش را با آن آزادی انتخابی که هر فردی باید در رخدادهای بزرگ داشته باشد برگزیند».[6]
مادها
دیودور (تاریخنگار یونانی) اشاره میکند که پس از حکومت پانصد ساله آشوریها بر آسیا، مادها سرزمین آنها را فتح کردند و پس از آن برای چند نسل پادشاه مدعی قدرتمندی ظهور نکرد بلکه دولت شهرها هر یک نظامهای سیاسی خود را داشتند و بر اساس روشهای دموکراتیک اداره میشدند.[7]
هرودوت مینویسد: بعد از ۵۲۰ سال حکومت آشوریها بر آسیا، مادها اولین کسانی بودند که علیه آنها طغیان کردند. آنها شجاعت خود را در مبارزه با آشوریان برای به دست آوردن آزادی ثابت کردند، از بردگی دوری کرده و آزادی را به دست آوردند. پس از آن بود که دیگر کشورها نیز این کار مادها را تکرار کردند. همه کسانی که در آن سرزمین بودند دیگر مردان آزدای محسوب میشدند؛ اما آنها بار دیگر تحت حکمرانی حکومتهای پادشاهی قرار گرفتند». هرودوت نقل میکند که در میان مادها فردی باهوش بنام دیاکو پسر فرورتیش بود. در یک دورهٔ بیقانونی در ماد، دیاکو تلاش کرد تا عدالت را در دهکدهٔ خود اجرا کند و اعتبار و حسن شهرتی را به عنوان یک قاضی بیطرف بدست آورد. به این ترتیب حوزهٔ فعالیت او گسترش یافت و مردم روستاهای دیگر نیز به وی مراجعه میکردند تا اینکه سرانجام او اعلام کرد این جایگاه برای وی دردسرساز شدهاست و حاضر به ادامهٔ کار نیست. در پی این کنارهگیری، دزدی و اغتشاش فزونی یافت و مادها گرد هم آمدند و این بار وی را بهعنوان پادشاه برگزیدند.[8] به این ترتیب از این راه مردم شاه خود را انتخاب کردند.[8]
هخامنشیان
هرودوت تأکید فراوانی بر پیشنهادهای مربوط به تأسیس یک نظام دموکراسی در ایران دارد. هرودوت در کتاب تاریخ خود گزارش مباحثهای با موضوع تصمیمگیری دربارهٔ نوع حکومت ایران را در سال ۵۲۲ قبل از میلاد ذکر میکند که در آن مباحثه، اوتانس به نفع دموکراسی، اصل برابری در مقابل قانون، و دولت پاسخگو استدلال میکند.[9] اوتانس یکی از هفت نفری بود که گئومات را سرنگون کردند.
در آن بحث اوتانس دربارهٔ ضررهای حکومت پادشاهی نیز سخن میگوید. او اشاره میکند که حکومت دموکراتیک هیچیک از ظلم و ستم حکومت استبدادی را در خود ندارد.[10][11]
وی توصیه میکرد که مدیریت امور عمومی باید به همه ملت واگذار شود. وی حکومت دموکراسی را ذاتاً حکومتی عادلانه تر میدانست و در این باره میگفت: «حکومت افرادِ بسیار منصفانه تر از بقیه حکومتهایی است که دربارهٔ عدالت سخن میگویند» و معتقد بود که حکومت مردمی، حکومت میانهرو را تضمین میکند. پیشنهاد اوتانس در واقع پیشنهادی برای تغییر شکل سنتی حکومت در ایران و نقض سنتهای موجود در جامعه اش بود. اما در واقع اوتانس بازگشت به سنتهای برابری و آزادی در جوامع اولیه ایرانی را دنبال میکرد.[12]
با وجود اینکه اوتانس در سخنانش از واژه دموکراسی استفاده نمیکند، اما تأکید وی بر برابری در برابر قانون، انتخابات همگانی، و تصمیمگیری جمعی روشن میکند که وی دیدگاه دموکراتیک را نمایندگی میکرده است.[13] برخی از محققان معتقدند نه تنها دیدگاه اوتانس دموکراتیک است بلکه وی بر شکلی بسیار رادیکال از دموکراسی تأکید دارد.[14]
اشکانیان
در دوره پارتیها، شاهان توسط مجلس مهستان انتخاب میشدند. نمایندگان این مجلس دو گروه بودند: دانشمندان و مغها از سراسر کشور و گروه دوم اعضای خانواده سلطنتی. در این روش شاه نماینده همه کشور محسوب میشد.[15] استرابو مینویسد: «شورای پارتیها، براساس نظر پوسینیدوس، شامل دو گروه اعضای خانواده سلطنتی، و مردان خردمند و مغ میشد که پادشاه از سوی هر دو گروه انتخاب میشد». تعداد دانشمندان از تعداد مغها در مجلس بیشتر بود.[16] مجلس مهستان نخستین پارلمان ایران بود.[17][18] میتوان گفت که پارلمان پارتها نتیجه دستاوردهای تمدنهای گذشته به ویژه هخامنشیان و یونانیها بودهاست.[19] ژوستین تاریخنگار رومی از این مجلس با عنوان سنا یاد کردهاست.[20][21]
برخی پژوهشگران معتقدند که اشکانیان دارای سه مجلس تصمیمگیری بودهاند: شورای سلطنتی مرکب از سران ۷ خاندان بزرگ قوم پارت، شورای روحانیون متشکل از روحانیون و ریش سفیدان، و مجلس مهستان که مجموعه ۲ مجلس مذکور بوده و در امور مهم کشوری تشکیل میشده است.[22]
اولین جلسه مجلس مهستان در نوروز سال ۱۳۷ قبل از میلاد تشکیل شد که در آن مهرداد یکم، شاه وقت، شخصاً حضور داشت.[15] اولین مصوبه مجلس مهستان انتخابی کردن شاه بود. از اختیارات این مجلس میتوان به انتخاب ولیعهد از میان شاهزادگان، اعلان جنگ و پیشنهاد صلح، بسیج نیرو، تغییر نظام مالیاتها و صدور دستور ضرب سکه با تصویر تازه، تعیین شاهان ارمنستان، تأیید تشریفاتی شاهان پارسی تبار (از دودمان هخامنشیان) سرزمین پنتوس (منطقه ساحلی جنوب دریای سیاه در آناتولی به پایتختی شهر سینوپ) و انتصاب فرمانده کل ارتش برای یک دوره معین یا مدیریت جنگ اشاره کرد. مهستان در موارد متعدد شاهان اشکانی را جابجا کرد و در عین حال حامی سنتهای بومی مناطق مختلف ایران بود. این مجلس با معیارهایی همچون خیانت به کشور، ضعف و نیز جنون، بیماری سخت و از کار افتادگی اختیار عزل شاه را داشت.[22]
میتوان گفت که پادشاهی اشکانیان استبدادی نبود و در آن پارلمانی وجود داشت که مسائل مهم در آن حل و فصل میشد.[19][23] شاه همواره با مجلس مشورت میکرد در حالی که اعضای مجلس توسط شاه انتخاب نمیشدند و به این ترتیب قدرت شاه از سوی ملت محدود شده بود.[24]
ژوستین یکی از دلایل فروپاشی پادشاهی اشکانی را قدرت نامحدود این مجلس و اقدامات تندروانه اعضای آن میداند.[25]
پانویس
- «"ZOROASTRIAN RELIGION AND DEMOCRACY"».
- «"Zoroastrian sacred text: the holy book of avesta"».
- «AVESTA: YASNA: Sacred Liturgy and Gathas/Hymns of Zarathushtra».
- یسنا 30، بند 2.
- «اشوزرتشت نخستین پیامآور دموکراسی و حقوق بشر در جهان». بایگانیشده از اصلی در ۲۹ اکتبر ۲۰۱۶. دریافتشده در ۱۵ اکتبر ۲۰۱۹.
- اهنود گات، یسنای 30.
- «"Diodorus Siculus, Library, Fragments of Book 9, Chapter 20"».
- «"دموکراسی در تاریخ کهن ایران"».
- Höffe، Otfried (۲۰۰۳). Aristotle SUNY series in Ancient Greek Philosophy. SUNY Press. صص. ۱۷۸. شابک ۹۷۸۰۷۹۱۴۵۶۳۴۷.
- «"تاریخچه نوروز باستانی از نگاهی دیگر"».
- «"Herodotus, Politics and Athenian Democracy"» (PDF). بایگانیشده از اصلی (PDF) در ۲۲ اکتبر ۲۰۱۶. دریافتشده در ۳۰ اکتبر ۲۰۱۶.
- Butler، Clark (۲۰۱۶). The Archaic Smile of Herodotus. Purdue University Press. صص. ۵۴. شابک ۹۷۸۱۵۵۷۵۳۴۸۰۴.
- «"Freedom and Power in Classical Athens"» (PDF).
- Cartledge، Paul (۲۰۱۶). Democracy: A Life. Oxford University Press. شابک ۹۷۸۰۱۹۰۴۹۴۳۲۲.
- «"مهستان، نخستین مجلس رسمی ایرانیان"».
- Strabo, Geographica, book 11, chapter 9, section 3.
- Pirnia, Hassan. Tarikh-e Iran-e Bastan (Volume 3). Tehran: Majles. p. 2234.
- «نگاهی به تاریخچه مجلس در ایران».
- «"نگاهی به مجلسهای ایران در دوران اشکانی"».
- «"واژه (مهستان) یادگاری از مجالس باستان"».
- کریستنسن، آرتور (۱۳۸۸). ایران در زمان ساسانیان. تهران: راستی نو. صص. ۳۶.
- «"مهستان، مجلس دوهزار ساله ایران"».
- پیرنیا، حسن (۱۳۰۶). ایران باستان (ج ا). تهران: مجلس. صص. ۲۵۷.
- پیرنیا، حسن (۱۳۰۶). ایران باستان (ج 1). تهران: مجلس. صص. ۲۲۳.
- «"مقایسه مجلس مهستان دوره اشکانی با مجلس اول مشروطه"». جام جم آنلاین. بایگانیشده از اصلی در ۲۲ اکتبر ۲۰۱۶. دریافتشده در ۵ نوامبر ۲۰۱۶.