امپراتوری آشور
آشور نام دولتی باستانی است كه در شمال میانرودان قرار داشت.حدود چهار هزار سال پیش این دولت به وجود آمد و مدت هزار و سیصد و پنجاه سال دوام آورد.این پادشاهی بر سرزمینهای فنیقیه، فلسطین ، مصر ، بابل ، ایلام و باختر فلات ایران تا خلیج پارس حكمرانی میكرد. در سال 600 م دولتهای ماد و بابل دولت آشور را شكست دادند. شهرت آشوریها به جنگیدن ، خونریزی، ساخت سلاح ، سنگتراشی، ساخت جاده و پست است.آشوریها بر همسایگان خود تاثیرات زیادی گذاشتند.[1]
امپراتوری آشور | |||||||||||||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
۱۹۰۶ پیش از میلاد–۶۰۹ پیش از میلاد | |||||||||||||||||||
نقشهٔ امپراتوری آشور و متصرفاتش | |||||||||||||||||||
پایتخت | شهر آشور شوبات_انلیل کالح دور شاروکین نینوا | ||||||||||||||||||
زبان(های) رایج | زبان آرامی | ||||||||||||||||||
دین(ها) | دین آشوری-بابلی | ||||||||||||||||||
حکومت | پادشاهی | ||||||||||||||||||
پادشاه | |||||||||||||||||||
• ۱۸۶۷–۱۹۰۶ پیش از میلاد | اریشوم یکم (نخستین) | ||||||||||||||||||
• ۶۱۲–۶۰۹ پیش از میلاد | آشوراوبالیت دوم (واپسین) | ||||||||||||||||||
دوره تاریخی | عصر آهن | ||||||||||||||||||
۱۹۰۶ پیش از میلاد | |||||||||||||||||||
۶۱۲ پیش از میلاد | |||||||||||||||||||
• نبرد مگیدو | ۶۰۹ پیش از میلاد | ||||||||||||||||||
|
پادشاهی آشور کهن
دولت آشور دولت مهمی بود که در خاورمیانه قدیم تشکیل شد و در آغاز تابع بابل بود. در سال ۱۸۰۰ پ.م فرمانروایان اولیه آشوری شهرهای آشور، اربلا (اربیل) و آراپخا (کرکوک) را یکپارچه کردند و سلسلههای پادشاهی آشور بعد از سال ۱۴۲۰ پ.م شکل گرفتند. آشور حدود هزار سال دوام کرد. آشوریها چون سرزمینشان مانند بابل حاصلخیز نبود باجگیری و دست اندازی به سرزمینهای دیگر را در پیش گرفتند. نتیجتاً دولت آشور یک دولت حرفهای جنگجو و متجاوز شد. بزرگترین پادشاه این دوره اریشوم یکم میباشد. اما پس از مدتی بابل دوباره موفق شد آشور را مطیع خود کند.[2] از رویداد های مهم این دوره پیدا شدن قومی صحراگرد و تازهنفس از شرق رود اردن و دریای مرده بود که آشور و بابل را تحت فشار قرار دادند، این مردمان در تاریخ به آرامیها مشهور هستند.[3]
پادشاهی آشور میانه
شهر آشور اولین پایگاه آشوریها بهشمار میآید و توسعه قدرت آنان از همین شهر آغاز شد، بهطوریکه امپراتوری آشور میانه را بنیاد نهادند و گستره توان آشوریها در زمان فرمانروایی توکولتینینورتای یکم (۱۲۰۷–۱۲۴۴پ. م) به بیشینه اوج خود رسید و آشوریها حاکم مطلق سراسر میانرودان شدند؛ و حدود کشور از خاور و باختر توسعه یافت و لبنان و سوریه و فلسطین و مصر امروزی در تصرف آشوریان بود.
بزرگترین پادشاه این دوره آشور-ناصیر-پال دوم است که توانست مرزهای آشور را تا حدود پادشاهی تیگلت پیلسر یکم گسترش بدهد.[4]
اگر چه آشور در این دروه نیرومند ترین حکومت باختر آسیا بود اما پس از مدتی قومی شمالی (ساکن ارمنستان کنونی) بر دولت آشور قیام کردند و دولت آرارات یا وان را پایهگذاری کردند، پس از این شورش اقوام دیگر تحت حکومت آشور از اطاعت دولت آشور سرباز زدند و در نهایت شورشی در آشور این دوره را به پایان رسانید.[5]
پادشاهی آشور نو
پس از پادشاهی «میانه آشور» قدرت آشوریها رو به سستی گذاشت، بهطوری که تا دو یا سه سده پس از پادشاهی «آشور میانه» توسط اقوام بیتمدن مورد دست درازی و غارت قرار گرفتند، تا اینکه به مرور به خودباوری رسیدند و جان دوباره گرفتند و درست در همین زمان بود که عظمت و شکوه گذشته شکوفا شد و تمدن میانرودان شکل گرفت. بزرگترین پادشاه این دوره تیگلت پیلسر سوم است که ابتدا به بابل لشکرکشی کرد که موفق شد بابلیها و کلدانی ها را شکست بدهد، سپس به قسمتهای شمالی لشکرکشی کرد که توانست قسمتهای جنوبی سرزمین آرارات را ضمیمه آشور بکند ولی موفق به فتح پایتخت آن نشد.[6]
ویل دورانت در تاریخ تمدن خود میگوید: حکومت آشور بانی پال که بر منطقه وسیع آشور، بابل، ارمنستان، سرزمین ماد، فلسطین، سوریه، فنیقیه، سومر، عیلام و مصر سایه انداخته بود، بدون تردید یکی از بزرگترین سازمانهای اداری بود که جهان مدیترانه یا خاور نزدیک تا آن زمان به خود دیده بود و تنها حمورابی و توتمس سوم بودند که قبل از آن بدینگونه دستگاه اداری، آن هم نه شبیه به آن، نزدیک شده بودند و تنها پس از آن، دستگاه اداری هخامنشی پیش از حمله اسکندر بود که توانست با آن برابری کند.
سرانجام پادشاهی قدرتمند آشور در ۶۱۲ پ. م با هجوم ماد سقوط کرد و قدرت از آشور به نینوا منتقل شد؛ و سپس در نینوا امپراتوری آشور در ۶۱۴ پ. م با هجوم متحد ماد و بابل سقوط کرد و نابود شد و برای همیشه از صفحه تاریخ محو گردید، نابودی آشور آغاز صعود پادشاهی ماد به شاهنشاهی ماد بود.
ارابه آشوری
یکی از رموز کامیابی سپاه آشور، استفاده مؤثر از ارابههای جنگی بود. این جنگافزار متحرک در طی سدههای سیزدهم و دوازدهم ق. م در دشتهای شمالی (بینالنهرین) به کار گرفته میشد و سپس با استفاده از اسبهای چابکتر که برای کار با این ارابه پروش مییافتند، و بهبود خود ارابه توسعه یافت. ارابههای قرن نهم گاه با چهار اسب کشیده میشد، اما عدم چابکی و آسیبپذیری اسبها باعث شد که دیگر از آنها به عنوان وسیله جنگی استفاده نشود. تغییرات در فناوری آهنگری برای طراحی وسیله نقلیه سبکتر با یک قالب چوبی که بر روی یک وسیله فرود فلزی کار گذاشته میشد همراه با حرکت محور چرخ به عقب از مرکز، این را به را بهبود بخشید.نتیجه کار، قابل مانور بودن بیشتر ارابه در اثر اصطکاک کمتر چرخ بود. ارابه ران خود را در جلوی حفاظ محکم نگاه میداشت ضمن آن که مال بند را، که در آغاز بیضی شکل و سپس مستقیم شد، محکم به دست میگرفت و بدین ترتیب کنترل دو یوغ اسب آسانتر میشد. شکل ارابه مستطیلیتر شد تا استفاده از زره و خدمه را راحت کند. با نزدیک شدن زمان نبرد یک اسب اضافی یا یدکی نیز به عقب آن بسته میشد. ارابه سبک معمولاً دو خدمه داشت، یکی راننده و دیگری کماندار یا نیزه افکن، اما پس از قرن نهم فرد سومی نیز با یک یا دو سپر برای تقویت عقب ارابه افزوده شد. این ارابهها تکان و شوک شدیدی در مرکز حمله ایجاد میکرد، تاکتیکی که ارزش حمله پیادهنظامی در نبرد باز را کاهش میداد، یا در جناحین در مانورهای محاصره هماهنگ با سواره نظام به کار میرفت.[7][8]
ویژگی آشوریها
از ویژگی آشوریها بی رحمی و سنگ دلی آنها نسبت به دشمنان بود. علت آن را باید دو چیز دانست، آشوریها باور داشتن بیرحمی و سنگدلی با دشمنان مورد رضایت خداوند است و ثواب دارد، چنانچه یکی از پادشاهان آشور به دست خود اسرا را کور میکرد و این کار را مورد پسند خدایان میدانست. آشوریها چون جمعیت کمی داشتند برای از دست ندادن سرزمینهای تحت حاکمیت شان که بعدها وسعت زیادی پیدا کرد متوسل به کارهایی میشدند که ملل شکست خورده را ناتوان و در برخی موارد نابود میکردند.[9]
سالشمار
- ۶۳۹ پیش از میلاد آشوربانیپال شاه آشور، ایلام را شکست داد و شوش را غارت کرد. پس از این جنگ، عیلام هرگز به عنوان یک قدرت مستقل ظاهر نگردید.[10]
- ۶١٢ پیش از میلاد نینوا، پایتخت دولت آشور به دست نیروهای متحد مادی و بابلی تصرف و دولت آشور سقوط میکند.
- ۵٣٩ پیش از میلاد اشغال بابل پایتخت دولت امپراتوری بابل نو توسط کوروش بزرگ و سقوط دولت بابل و در پی آن الحاق سرزمین آشور به شاهنشاهی هخامنشی .
- ۱۴۱ پیش از میلاد مهرداد یکم اشکانی وارد میانرودان میگردد و شهر سلوکیه را آزاد مینماید.
- ۱۱۵ میلادی: اشغال آشوریه، میان رودان (بینالنهرین) و تیسفون توسط تراژان.[10]
- ۱۱۷ میلادی : مرگ تراژان. عقبنشینی هادریانوس از ارمنستان و میانرودان.
- ۲۸۳ میلادی : کاروس امپراتور روم، میانرودان را فتح میکند اما سپاهیانش پس از مرگ او بلافاصله آن سرزمین را ترک میکنند.
- ۲۹۷ میلادی : گالریوس امپراتور روم، نرسه ساسانی را شکست میدهد. بنا بر پیماننامه نصیبین، نرسه از ارمنستان و میانرودان عقبنشینی میکند.
جستارهای وابسته
- آشور
- جنگهای ایلام و آشور
- شاهان آشور
- آرامی
- سارگون بزرگ
- سارگون دوم
- آشوراوبالیت یکم
- حماسه گیل گمش
- شلمنسر یکم
- شلمنسر سوم
- سنخریب
- اسرحدون
- آشور بانیپال
- آشوریان ایران
- اتحادیه جهانی آشوریها
منابع
- پیرنیا، حسن (۱۳۹۱). تاریخ ایران باستان. تهران: موسسه انتشارات نگاه. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۵۱-۱۹۲-۰.
- {{https://iranatlas.info/other/as ur.htm}}
- پیرنیا، حسن (۱۳۹۱). تاریخ ایران باستان. تهران: موسسه انتشارات نگاه. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۵۱-۱۹۲-۰.
- پیرنیا، تاریخ ایران باستان، ۱: ۱۱۷.
- پیرنیا، تاریخ ایران باستان، ۱۱۸.
- پیرنیا، تاریخ ایران باستان، ۱۱۷.
- پیرنیا، تاریخ ایران باستان، ۱۱۷.
- کتاب آشورشناس د. ج وایزمن به نام جنگ در جهان باستان
- کتاب امپراتوری ایران، دان ناردو، مرتضی ثاقب فر
- پیرنیا، تاریخ ایران باستان، ۱۱۵.
- CHRONOLOGY OF IRANIAN HISTORY PART 1 iranicaonline.org
- assyria
- Ancient Assyria
- Middle East
- مرتضی راوندی، تاریخ اجتماعی ایران. (جلد ۱) - ۱۸۸–۱۸۳
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ امپراتوری آشور موجود است. |