تیسفون

تیسپون یا تیسفون نام یکی از پایتخت‌های باستانی ایران است که در کشور عراقِ امروزی جای گرفته‌است. این شهر در دوران اشکانیان به عنوان پایتخت غربی ایران در منطقهٔ میان‌رودان ساخته شد، و در دوران ساسانی ارزش خود را به عنوان مرکز نیروی سیاسی و اقتصادی نگهداشت. پس از حمله اعراب به ایران، شهر تیسفون به تاراج رفت و رفته‌رفته متروکه گشت. در اصل شهر تیسفون دارای هفت شهر در خود بود. شهرها عبارت بودند از: ۱. تیسفون ۲. اسپانبر ۳. وه اندیو خسرو ۴.سلوکیه یا ویه اردشیر ۵. درزنیدان ۶. ساباط یا بلاش آباد ۷. ماحوزا

تیسفون
مدائن (in Arabic)
تیسفون یا مدائن
Shown within عراق
تیسفون (خاور نزدیک)
موقعیتسلمان پاک، استان بغداد، عراق
منطقهمیان‌رودان
مختصات۳۳°۵′۳۷″ شمالی ۴۴°۳۴′۵۰″ شرقی
نوعSettlement
تاریخ
ساخته‌شدهبین سال‌های ابتدایی قرن اول میلادی
رهاشدهقرن هفتم میلدی
فرهنگ‌هامردمان ایرانی
اطلاعات بیشتر
تاریخ‌های کاوش1928–1929, 1931–1932, 1960s–1970s
باستان‌شناسانOscar Reuther, Antonio Invernizzi, Giorgio Gullini
وضعیتویرانه
مالکیتعمومی
دسترسی عمومیبله

تیسفون نزدیک به ششصد سال پایتخت ایران بود و از گودرز دوم (حک: ۴۱–۵۱ میلادی) تا اردوان پنجم (حک: ۲۵۹–۲۲۶ میلادی) در دورهٔ اشکانیان، و از اردشیر یکم (حک: ۲۲۶–۲۴۱ میلادی) تا یزدگرد سوم (حک: ۱۱–۳۱/ ۶۳۲–۶۵۱) در دورهٔ ساسانیان در تیسفون شهریاری کردند. پس از اسلام سلمان فارسی در روزگار فرمانروایی عمر شهریار تیسفون شد.[1] کاخ با شکوه ساسانیان را که هنوز آثار آن در جانب خاوری دجله نمایان است، اعراب ایوان کسری نام دادند. این ایوان چنان‌که یعقوبی گوید در شهر اسپانبر واقع بود. ساختمان مهم دیگری نیز بود که کاخ سفید نامیده می‌شد و در یک مایلی شمال شهر کهنه دیده می‌شد ولی این ساختمان از آغاز سده ۴ ه‍. ق چنان رو به ویرانی و رُمبش رفت که اثری از آن نماند و از این روی است که تاریخ‌نویسان پس از آن، کاخ سفید و ایوان کسری، هر دو را با نام طاق کسری دانسته‌اند و آن، یگانه جامانده ایست که تا امروز از بناها و کاخهای پادشاهان ساسانی در آن جایگاه پایدار مانده‌است.

سالشمار

پیشینه

بازماندهٔ طاق کسری در تیسفون سال ۱۹۳۲ (میلادی)

تیسفون در زمان اشکانیان بنیاد گذاشته شد. این شهر پایتخت شاهنشاهی اشکانیان و سپس ساسانیان تا پیروزی اعراب بر ایران بود.[3]

نمایشگاه تیسفون در موزه ملی آلمان در برلین.
نقش طاق کسری در تیسفون روی یک تمبر عراقی

تیسفون پایتخت زمستانی ساسانیان بود.[3] در تیسفون در زمانی که پایتخت پادشاهان اشکانی بود گویا زبان پارتی، زبان شاه و درباریان و مردم پایتخت بوده‌است. هنگامی که تیسفون پایتخت پادشاهان ساسانی شد پارسی میانه زبان دربار و تا اندازه‌ای زبان مردم شهر شد.[4]

پس از گرفتن شهر به دست عرب‌ها، سلمان پارسی، به فرمانداری این شهر به دست عمر بن الخطاب برگزیده شد. از آنجا که تیسفون پایتخت بزرگ‌ترین فرمانروایی آن دوران بود، دارایی فراوانی در آن گرد آمده بود، به همین روی فرستادن جنگ آوردها (غنائم) چند ماه به درازا انجامید. در آینده یعنی در دوره عباسیان شهر ویران و از تکه‌های کاخ‌ها و ساختمان‌های شهر در ساخت شهر نوینی در همان نزدیکی به نام بغداد بهره گرفته شد.

هنگامی عرب‌ها بر تیسفون دست پیدا کردند، پس از این که پردهٔ گوهر نشان و فرش زربفت آن را با نام غنیمت تکه‌تکه کرده میان سربازان بخش کردند به ساخت مایه‌های آن نیز چشم دوختند. نخستین خلفای عباسی پس از این که تکه‌های بزرگ سنگ مرمری را که نمای بیرونی ساختمان را می‌پوشاند برای برپا کردن کاخ‌های نوینشان از آن جا به جای‌های دیگری بردند، دستور دادند که از آجرهای آن نیز به کار گرفته شود، ولی پس از چندی پی بردند که این کار خود دارای هزینه فراوانی است و از آن چشم پوشی کردند.

سعد و پیروزی وی بر مدائن

پس از پیروزی (مسلمانان) در جنگ قادسیه، زمین‌های بارور سواد (عراق) در برابر اعراب بی پشتیبان ماند. دو ماه بعد سعد به دستور خلیفه آهنگ مدائن و تیسفون، پایتخت پر آوازهٔ ساسانیان کرد. مدائن چنان‌که از نامش پیداست، گروهی شهرهای نزدیک به هم، مانند تیسفون و سلوکیه بود که از روزگار پارتیان وارث نقش باستانی بابل بوده‌است. به گفته دیگر مدائن از هفت شهر کنار هم که در دو جانب دجله جای داشتند سازمان می‌یافت. گرد این شهرها را پرچینهای بلند کشیده بودند و دروازه‌هایی روبروی هم در آن‌ها پیش‌بینی کرده بودند. در کران غربی دجله شهرهای ویه‌اردشیر (بهرسیر)، سلوکیه، درزیجان، ساباط و ماخوزه بود و تیسفون، آسانبر، رومیه که ویه اندیو خسرو (بهتر از انطاکیه خسروان) نیز نام داشت، در کران شرقی رود جای داشتند. پادشاه در کاخ سفید تیسفون می‌زیست، و ایوان مداین که پذیرایی‌ها و جشن‌ها در آن جا برپا می‌شد در آسانبر جای داشت. پس از جنگ قادسیه، نخستین کنش سعد محاصره کردن بخش‌های غربی این شهرها بوده‌است. در برخی گزارش‌ها از درازی زمان محاصره سخن می‌رود، بر آن که اعراب در این زمان دو بار خرمای تازه خوردند و دو بار قربان کردند. در این میان در مداین نایابی افتاد و مردم شهر در تنگنای سختی درافتادند، چنان‌که سرانجام خانواده ساباط به درخواست از اعراب آغاز کردند، و به پذیرفتن پرداخت باج تن دردادند. مردم ویه‌اردشیر شهر را رها کردند و هنگامی که عربان به شهر درآمدند، در ویه‌اردشیر کاخ سفید تیسفون از دور پدیدار بود و دیدار آن بانگ تکبیر از اعراب برآورد. بهارگاه بود و دجله جوشش داشت. ایرانیان پل‌ها را بریدند، اما با این همه، اعراب‌گذاری یافتند و آرام از آب گذاره کردند. نگهبانان تیسفون چون تازیان را نزدیک دروازه‌های شهر دیدند بانگ برآوردند که دیوان آمدند. پیش از درآمدن تازیان به مداین، یزدگرد سوم با برداشتن چند هزار تن از کسان و یاران و گنج و خواسته‌ای که در گنجینه خویش داشت، شهر را فروگذاشته بود. خره‌زاد فرخزاد، برادر رستم فرخزاد پس از زدوخوردی اندک و ناامیدانه، شهر را که یزدگرد بدو سپرده بود رها ساخت و به سوی کوه‌های زاگرس به شاد فیروز (که عرب‌ها آن را حُلوان نامیدند) که یزدگرد نیز بدان جا رفته بود گریخت. دروازه‌های تیسفون به روی اعراب گشوده گشت، و سربازان بدوی از دیدن جنگ آوردهای بسیار که بنابر گزارش بلاذری از فرش‌ها، جامه‌ها، جنگ‌افزارها، گوهرها و مانند آن بود چشمشان خیره ماند. گویند که شمار سپاه سعد بن ابی وقاص در این هنگام به شصت هزار تن رسیده بود، و سپاهیان هر یک دوازده هزار درهم از جنگ آوردها بهره برداشتند. با آن که باید در پذیرفتن این شمارگان جانب احتیاط نگه داشت، با این همه، جای سخن نیست که بهرهٔ جنگ‌جوی عرب از جنگ آوردها تیسفون بسیار بوده‌است.

سعد چون به کاخ خسروان درآمد، به جای سپاسگزاری پیروزی هشت رکعت نماز گزارد و آیه کم ترکوا من جنات و عیون برخواند. او در کهندز تیسفون مسجدی برآورد و برای مدتی پایتخت چهارصد سالهٔ ساسانیان لشگرگاه این عربها بود.

کاوش‌های باستان‌شناسی در تیسفون

در سال ۱۹۳۲ باستان شناسان آلمانی و آمریکایی در منطقه تیسفون به حفاری پرداختند. بخشی عمده آثار کشف شده در موزه پرگامون در برلین نگهداری می‌شود.[5]

جستارهای وابسته

پیوند به بیرون

در ویکی‌انبار پرونده‌هایی دربارهٔ تیسفون موجود است.

منابع

  1. <دانشنامهٔ جهان اسلام بایگانی‌شده در ۲۹ آوریل ۲۰۱۵ توسط Wayback Machine، سرواژهٔ تیسفون
  2. CHRONOLOGY OF IRANIAN HISTORY PART 1 iranicaonline.org
  3. کتاب جغرافیای تاریخی سرزمین‌های خلافت شرقی، بین‌النهرین، ایران و آسیای مرکزی از زمان فتوحات مسلمین تا ایام تیمور، ۱۳۳۷ خورشیدی، گای لسترنج ترجمه: محمود عرفان، ناشر فارسی: بنگاه ترجمه و نشر کتاب صفحهٔ ۲
  4. ژیلبر لازار: ریشه‌های زبان فارسی ادبی. در: مجله «ایران‌نامه»، پاییز ۱۳۷۲ - شماره ۴۴. (از صفحه ۵۶۹ تا ۵۸۴).
  5. <نمایشگاه تیسفون، میراث ساسانیان و حذف نام خلیج فارس، بی.بی. سی
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.