معماری ایرانی

تمامی بررسی‌ها و کاوش‌های باستان‌شناسی حکایت از آن دارد که پیشینهٔ معماری ایران به حدود هزاره هفتم پیش از میلاد می‌رسد. از آن زمان تاکنون، پیوسته این هنر در ارتباط با مسائل گوناگون، توسعه و تکامل یافته‌است.

معماری ایران دارای ویژگی‌هایی است که در مقایسه با معماری کشورهای دیگر جهان از ارزشی ویژه برخوردار است: ویژگی‌هایی چون طراحی مناسب، محاسبات دقیق، فرم درست پوشش، رعایت مسائل فنی و علمی در ساختمان، ایوان‌های رفیع، ستون‌های بلند، و بالاخره تزئینات گوناگون که هریک در عین سادگی معرف شکوه معماری ایران است.

ویژگی‌های معماری ایرانی

پژوهشگرانی نظیر نادر اردلان، هانری استیرلن، داراب دیبا، محمدرضا حائری، و دیگران جایگاه مثبت فضا یا به عبارتی «فضا محوری» معماری ایرانی را در برابر «حجم‌انگاری» برخی دیگر از گونه‌ها، به عنوان مهم‌ترین خصیصه آن برشمرده‌اند.[1]

در معماری ایرانی، با وجود خصایلی چون تناسب و زیبایی سردرها و گنبدها و ایوان‌ها خصلتی که بیشتر شایستهٔ بررسی است گوهر معماری ایرانی و منطق ریاضی و عرفانی آن است. درونگرایی و گرایش معماران ایرانی به سوی حیاط‌ها، پادیاوها، گودال باغچه‌ها، هشتی‌ها و کلاه فرنگی‌ها که شبستان‌ها را گرداگرد خود گرفته‌است، از دیرباز جزء منطق ایرانی بوده‌است.

پیش از این که تخت جمشید ساخته شود، صدها ایوان و شبستان با ستون‌های چوبی و سنگی در سراسر جهان متمدن آن روز ساخته شده بود، ولی نخستین بار در تخت جمشید می‌بینیم که ستون‌ها تا آخرین حد ممکن از هم فاصله گرفته‌اند با این که در بعضی از معابد کهن خارج از ایران (مثلاً مصر) فاصلهٔ دو ستون چیزی نظیر قطر آن‌ها بلکه اندکی کمتر است.

معمار ایرانی توانست وسیع‌ترین دهانه‌ها را با کست افزود پیمون‌ها به وجود بیاورد و آرایش‌های گوناگون و سرگرم‌کننده خلق کند؛ به گونه‌ای که ساختمان دو اشکوب به اندازه‌ای از هم دور شده که گویی اشکوب زیری بعدها بر آن افزوده شده‌است.

از امتیازات معماری ایرانی این است که هرگز از مکان هندسی همگن برای پوشش استفاده نشده و از اصطلاحات و نام چفدها (قوس) و طاق‌ها و گنبدها در زبان فارسی پیداست که بیشتر به شکل بیضی و تخم مرغ و بات (بیز) توجه داشته‌اند.[2]در معماری ایرانی توجه بسیاری به نور وروشنایی شده و تاحد زیادی از تاریکی دوری جسته‌است و همچنین به استفاده از مصالح بومی در ساختمان سازی توجه شده‌است. معمار ایرانی بر استحکام و مقاومت و رعایت اصول سازه تأکید بسیاری داشته و به نظر می رسدکه ساختمان‌ها و ابنیه تاریخی برای کارکرد واستفاده بسیار طولانی بنا شده‌است.[3]

ضرورت پیمون در معماری ایرانی

پیمون نه تنها در نقشه و اندازهٔ پایه‌ها و ستون‌ها در عرض و طول اتاق‌ها و راهروها اثر دارد، بلکه حالت در و پنجره و نسبت بین آن‌ها را نیز معین می‌کند و پس از همه در پوشش درگاه‌ها، ایوان‌ها، طاق‌ها و گنبد خانه‌ها تأثیر دارد. این تأثیر آن جا آشکار می‌گردد که معمار ایرانی می‌تواند با تضمین کافی با کاربرد پیمون کست افزود، طرح و محاسبه و اجرای آن را در آن واحد انجام دهد؛ بدون این که نا استواری به وجود بیاید.[2]

سبک‌شناسی معماری ایران

پیش از اسلام

  • شیوه پارسی تا سده چهارم پیش از میلاد، شامل:
    • شیوه پیش پارسی تا سده هشتم پیش از میلاد، مثال چغازنبیل
    • شیوه مادی سده هشتم تا ششم پیش از میلاد
    • هخامنشیان سده ششم تا سده چهارم پیش از میلاد، که ظهور آن در شهرهای دیدنی که برای مدیریت و سکونت استفاده شد (همانند تخت جمشید، شوش، اکباتان)، (معبدهایی که برای عبادت و همایش‌های اجتماعی ساخته شده‌اند (همانند معابد زرتشتی)، و آرامگاه‌هایی که برای احترام به پادشاهان منقرض شده‌استفاده شده‌است (همانند آرامگاه کوروش کبیر)
  • شیوه پارتی سده چهارم پیش از میلاد تا صدر اسلام، که شامل طرح‌های زیر می‌شود:

پس از اسلام

نمایی از معماری ایرانی حمام سلطان امیر احمد، کاشان.

ویژگی‌های سبک خراسانی: پلان مستطیل شکل فضای شبستانی یا چهل ستونی ساده و بی‌پیرایه (فاقد تزئینات) مصالح اولیه خشت خام و آجر فاقد پوشش و تزئینات یا گاهی پوشش کاهگل استفاده از تک منار منفک با مقطع دایره‌ای در شمال بنا قوس‌های بیضی، تخم‌مرغی، ناری در سبک خراسانی پلان و نقشه مساجد عربی و ساختمان بنا ایرانی است.

ویژگی‌های سبک رازی: پلان مستطیل شکل فضای ایوانی مصالح اولیه آجر ساخت ایوان پلان، ایوان مربع شکل می‌باشد استفاده از طاق‌های جناقی (تیزه دار) ساخت گنبد و متعلقات آن (گوشواره و فیلپوش)، گنبدها بر پشت ایوان جنوبی ساخته می‌شده‌است. ساخت زوج مناره بر ایوان جنوبی استفاده از تزئینات (گچ‌بری، آجرکاری، گره‌سازی، کاشی خشتی)

با ورود مغولان (ایلخانی) این شیوه معماری آغاز گردید و تا زمان صفویه ادامه داشته‌است. چون اولین بناها درتبریز احداث گردید به سبک آذری معروف است. دورهٔ حکومت غازان خان را آغاز سبک آذری می‌دانند. مثال‌ها: سلطانیه، ارگ تبریز، مسجد جامع ورامین، مسجد گوهرشاد، مسجد بی‌بی خانم در سمرقند، مقبره عبدالصمد اصفهانی، گور امیر، مسجد جامع یزد، منارجنبان سبک آذری خود به دو شیوه قابل تفکیک می‌باشد: الف: شیوهٔ اول سبک آذری مربوط به دورهٔ ایلخانی به مرکزیت تبریز با ویژگی‌های زیر: ساخت بناهای سترگ و عظیم توجه به تناسبات عمودی بنا ساخت ایوان با پلان مستطیل شکل تنوع در ایوان سازی استفاده از تزئیناتی چون گچ‌بری، کاشی زرین فام و کاشی نقش برجسته. ب: شیوهٔ دوم سبک آذری مربوط به دورهٔ تیموری به مرکزیت سمرقند با ویژگی‌های زیر: ساخت ساقه (گلوگاه) بین فضای گنبد و گنبد خانه. ایجاد سطوح ناصاف در تمامی بنا. استفاده از تزئینات کاشی معرق (موزاییک کاری) دورهٔ تیموری اوج معماری سبک آذری می‌باشد.

به شیوهٔ معماری دورهٔ صفویه، سبک اصفهانی اطلاق می‌شود. چون اولین بنا در شهرهای اصفهان ساخته شده و به سبک اصفهانی معروف است. دورهٔ حکومت شاه عباس را عصر طلایی سبک اصفهانی می‌دانند. مثالچهل ستون، عالی قاپو، مسجد آقابزرگ، کاشان، مسجد شاه، مسجد شیخ لطف‌الله، ویژگی‌های سبک اصفهانی (تزئینی‌ترین سبک معماری ایرانی) پلان مستطیل شکل و چند ضلعی ساده پلان ایوانی مصالح مرغوب و بادوام در تزئینات بناها از کاشی خشتی، هفت‌رنگ، مقرنس کاری، یزدی‌بندی، کاربندی یا رسمی بندی استفاده شده‌است.

از شش شیوهٔ معماری ایران، دو شیوهٔ پارسی و پارتی مربوط به پیش از اسلام و چهار شیوهٔ دیگر مربوط به دورهٔ اسلامی است. غربی‌ها برای شیوه‌های اسلامی نام‌هایی را به‌کار می‌برند، مانند شیوه‌های اموی و عباسی.

پرهیز از بیهودگی

اگر در کشورهای دیگر، هنرهای وابسته به معماری مانند نگارگری (نقاشی) و سنگتراشی، پیرایه (آذین) به‌شمار می‌آمده، در کشور ایران هرگز این‌گونه نبوده‌است. گره‌سازی با گچ و کاشی و خشت و آجر و به گفته خود معماران، آمود و اندود، بیشتر بخشی از کار بنیادی ساختمان است. اگر نیاز باشد در زیر پوشش آسمانه (سقف) پنام (عایق) ی در برابر گرما و سرما ساخته شود یا افراز بنا که ناگزیر پرپیمانه است و نمی‌تواند به دلخواه معمار کوتاهتر شود، تنها با افزودن کاربندی می‌توان آن را کوتاهتر و باندام و مردم‌وار کرد. اگر ارسی و روزن با چوب یا گچ و شیشه‌های خرد و رنگین گره‌سازی می‌شود برای این است که در پیش آفتاب تند و گاهی سوزان، پناهی باشد تا چشم را نیازارد و اگر گنبدی از تیزه (معماری ایرانی) تا پاکار با کاشی پوشیده می‌شود تنها برای زیبایی نیست. وانگهی باید واژه زیبا را به معنای زیبنده بودن و تناسب داشتن که ریشه در معنای هستیانه هنر دارد گرفت و نه قشنگی و جمال کور و برخاسته از احساسات شرطی شده.[4]

اصول پویا در معماری گذشته ایران

معماری ایران'معماری در ایران بیش از ۶۰۰۰ سال تاریخ پیوسته دارد، دست کم از ۵۰۰۰ق. م معماری هر چه باشد سازنده و سامان دهندهٔ فضای زیست انسان است. مقصود ادراک گذشته و آموختن آن گوهر اساسی معماری گذشته، یعنی فضاست، چیزی که دیگر زمان نمی‌شناسد و فضای شهری واجد همین گوهر اساسی است.

گرایش اجتماعی و معماری

عامل اصلی وحدت و هماهنگی معماری گذشته ایران در گرایش و اعتقادهای مذهبی نهفته‌است. گرایش‌های مذهبی که محور اصلی آن احدیت و وحدانیت است.

فرهنگ اصول حاکم و پویا

فرهنگ در برهان قاطع به معنی علم و دانش و عقل، ادب و بزرگی و سنجیدگی آمده‌است. هیچ هنرمند مسلمانی از میراث پیشینیان بی‌بهره نمانده‌است. سخن از سنت، سخن از اصول تبدیل ناپذیری است با منشأ آسمانی و سخن از کاربردشان در مقاطع مختلفی از زمان و مکان.[5]

اصل نظم و وحدت

نظم جهان هستی الهام بخش معماران ایران زمین بوده و معماری اصیل سعی داشته به فضای زیست انسان نظم دهد.[6] معماری ایران تجلی وحدت در کثرت و تلاش برای رسیدن به یک وحدت در عالم کثرت است و با اتخاذ اجزاء بر اساس نظم صورت می‌گیرد.[7]

اصول ورودیها

فضای ورودی به عنوان یک عنصر کل نسبت به سایر فضاهای معماری گذشته ایران از اصول و ویژگی‌های خاصی برخوردار است. کارکرد و نقش اصلی در ورودی هر فضای محصور، تأمین یک ارتباط قابل کنترل میان درون و بیرون آن فضاست و لذا متناسب با خصوصیات کارکردی و کالبدی آن طراحی ساخته شود. گاهی سردر و فضای ورودی برخی از بناهای بزرگ عمومی نقش نشانه و نماد شهری را پیدا می‌کرد. (سردر ورودیِ مسجد جامع یزد)[8]

حیاط (فضای باز)

حیاط، فضایی مرکزی با انتظام هندسی، درون‌نگر مرتبط با فضاهای اطراف، محور سازمان‌دهی، سرگشوده، برگرفته از باغ که تعاملی تنگاتنگ با اقلیم دارد.[9] جایگاه حیاط مرکزی همواره تجسم‌بخش اصول نظم فضایی و وحدت‌آفرین است. قدمت معماری سنتی ایران به حدود هزاره هفتم پیش از میلاد بازمی‌گردد و طی گذشت سالهای متمادی دست‌خوش تغییرات بسیار زیادی شده تا اینکه به شکل کنونی رشد پیدا کرده‌است، معماری سنتی ایران، تجلی نمادین جهانی ابدی و ازلی است؛ در معماری سنتی برخی ویژگی‌ها توسط معماران و سازندگان، بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرد به عنوان مثال تعهد به حفظ پیوند با سبک‌های پیشین معماری ساختمان، استفاده مجدد از مصالح یا طراحی خانه‌ها و ساختمان‌هایی که با طرح ساختمان‌ها در منطقه سازگار و یکپارچه است.[10]

نیارش و هندسه

در این معماری پیمون با عنایت به جانگداز و فضاهای مقصود، وسیله تنظیم ابعاد و اندازه‌هاست و هندسه راهنمای معماری در تأمین تناسب و هماهنگی اصولی.[11] در تمام مراحل مربوط به تکوین یک اثر معماری، رابطه. همیاری تنگاتنگ نیارش، هندسه، پیمون و گز نقش اساسی دارد. هندسه و نیارش با استفاده از پیمون و عنایت به نیاز، عامل تعیین و کنترل ابعاد و اندازه‌ها و راهنمای دستیابی به نتیجه‌ای مطلوب است.[11]

اصل گنبدسازی

گنبد نه تنها رسالت پوشاندن ابعاد بزرگی از فض را از نظر ایستایی دارد بلکه یکی از مهم‌ترین نمادهای معماری ایرانی به‌شمار می‌رود. از مهم‌ترین خصوصیات گنبد در ایران اینکه «گنبدهای ایرانی بی هیچ چوب بست و قالب ساخته می‌شد.»[12]

اصل طبیعت

هماهنگی با طبیعت و استفاده از انرژی پایدار آن همانند نور و باد… و عناصر اصلی آن مثل آب و خاک و گیاه… به نحو شایسته در معماری گذشته به خدمت فضای زیست گرفته شده‌است. معماری ایران پاسخ معمارانه به طبیعت و اقلیم داده‌است. در همه دوره‌ها آسایش فضا مطرح بوده‌است.[13]

فناوری‌های جدید و معماری ایرانی

با به وجود آمدن تکنولوژی‌های جدید و مصالح ساختمانی نوین تناقضاتی در طراحی معماری و سازه ساختمان به وجود آمد که پیاده‌سازی این‌گونه معماری را در ساختمان‌های جدید با مشکل روبه رو ساخت. در حال حاضر مدل‌سازی اطلاعات ساختمان به عنوان یک رویکرد جدید به عنوان مدل سه بعدی پارامتریک از خصوصیات ساختمان امیدها را برای بکارگیری این نوع معماری در ساختمان‌های نوین و کاهش چالش‌های طراحی و پیاده‌سازی آن زنده کرده‌است.[14]

واژگان

  • آسمانه: سقف
  • آشکوب: طبقه. به سقف هم گفته می‌شود. آشکُب و آشکو هم خوانده می‌شود
  • آمود: آنچه به تن سازه و نه جان سازه افزوده می‌شود. کارکرد آن در نمای سازه است.
  • آوان: ایوان
  • آوگون: خمیدگی درون‌سوی پای تاق یا گنبد. این سبک را در چَفد سروک می‌توان دید
  • تاق آهنگ: گونه‌ای تاق که به شکل گهواره بر روی دو دیوار موازی ساخته می‌شود. نام دیگر آن تاق گهواره است.
  • اَزج یا اَزغ: عربی شده واژه سَغ. آشکوب (سقف) خمیده در برابر آشکوب تخت.
  • اُستوان: ستون با مقطع گرد
  • اِسپر: تکیه‌گاهی ست که در تاق‌های به روش آجرچینی ضربی برای لنگر رج اول به کار می‌رود. نیز به هر دیوار غیرباربر گفته می‌شود. نگ تیغه
  • اَفزیر: استخوان بندی بنا یا اسکلت ساختمان
  • اوزیر: همان افزیر است.
  • ایوارگاه: بخشی از تاق در زاویه °۶۷٫۵ درجه که نقطه اوج فشارهای درون‌سو است و در اثر آن فشارها چَفدهای ناپیمون به درون می‌چاکند.
  • بام: بالاترین بخش بیرونی سازه. سطح زیرین بام آشکوب یا سقف است.
  • بَروار: راهروهای دو سوی یک دهانه بزرگ مانند راهروهای دوسوی یک شبستان یا ایوان یا شاه‌نشین
  • بَستو: تاق یا گنبدی مازه‌دار که خیز چَفد آن بسیار زیاد باشد. به آن چفد مازه‌دار تیز هم می‌گویند (بیضی ایستاده تیز)
  • بیز: تاق یا گنبدی مازه‌ای که خیز چَفد آن کمتر از بَستو ولی همچنان زیاد است. به آن «هلوچین تند» هم می‌گویند
  • بَهر: یکای اندازه‌گیری طول برابر با ۳٫۳ سانتیمتر است. هر دو بَهر یک گِرِه می‌شود
  • بِشکَم: پیش‌آمدگی در نمای ساختمان مانند بالکن و ایوان. بَشکَم نیز گفته می‌شود
  • بُلُندین: نعل درگاه که در زیر آن قرار می‌گیرد. سَفت نیز گفته می‌شود. بُلُند= واداشته
  • بَندروغ: تخته‌های آب‌بند که جلوی آب را سد می‌کنند
  • پیل‌پا: ستونی که بار آسمانه یا سقف روی آن است.
  • پاراسته: پست‌ترین بخش تاق یا گنبد که از روی دیوار -پاکار- تا نقطه‌ای از تاق را که هنوز چفد (قوس) آغاز نشده دربرمی‌گیرد
  • پَرگِره: سبکی در اجرای پوشش بیرونی گنبد به شکل طوقه چینی که در بالاترین بخش بیرونی گنبد انجام می‌شود
  • پَرگَر: همان پَرگره
  • پالگانه: در مشبک کوچکی که از آن برای پاییدن بیرون مانند پنجره بهره می‌برند. تفاوتش با پنجره در این است که آهنین است و پنجره چوبی. بالکانه نیز خوانده می‌شود
  • پَنام: عایق در سازه مانند جِرز یا کُناله و هر ساخت دیگری که سازه را هرچه بهتر در برابر تغییر دما نگه دارد.
  • پالانه: تاقی که به روش چند لایه اجرا شده‌است. لایه‌هایی سبک و تیغه‌ای که روی هم می‌نشینند. تاق جهازه هم خوانده می‌شود
  • پاتوپا: روشی در آجرچینی تاق یا دیوار، نیز نام یک جور چَفد است.
  • پادیاب: نگ پادیاو
  • پادیاو: گودالی که برای باغچه کنده می‌شده و از خاک آن برای ساختمایه (مصالح) سازه بهره برده می‌شده‌است. گاه از این گودال برای ساخت وضوخانه و حوضخانه بهره برده می‌شده‌است.
  • پانیذ: نوعی تاق با چفد بسیار کم خیز و خفته که در دهانه‌هایی که جرز دیوارهای پاکار ستبری بیشتری داشته مانند اشکوب‌های کم پهنا و همچنین تاق‌هایی که بار به نسبت کمتری را متحمل می‌شدند ساخته می‌شده‌است.
  • پَروَر کردن: اصطلاحی برای جای گرفتن آجر در تاق ضربی
  • پَردی: چوب‌های باریک و کوتاهی که روی دو تیر اصلی سقف‌های نهاده می‌شوند تا رویشان را بوریا انداخته و سپس از خاک و گل پر کنند
  • پرواز: همان پَردی
  • پادیر: نگ پالار
  • پالار: ستون بزرگ و اصلی سازه که بیشترین بار بر روی آن است.
  • تاژ: نوعی تاق که چهار بخشی است.
  • تیغه: دیواری بسیار نازک که ناباربر است و برای جدا کردن فضاها ساخته می‌شود. معمولاً با باریک‌ترین بخش آجر یا خشت (قسمت نَر) برای ساخت آن بهره گرفته می‌شود
  • توفال: تخته بسیار نازک و سبک که به زیر سقف کوبند و سپس روی آن را گل یا گچ می‌اندایند. کاری که اکنون با راویس انجام می‌شود
  • تاوه: نوعی تاق با چفد بسیار کم خیز
  • تیرگُم: نوعی سقف تخت تیردار که تیرهای آن را با روشی از نگاه پنهان می‌کنند. این تاق استواری کمتری دارد
  • جهازه: در «جهازه چاغ کردن» پوشش چند لایه آجری بر روی تاق را گویند که به روش چپیله‌ای آجرچینی می‌شود و چون بسیار نازک و کم خیز است برای همین روی چهارچوب‌های چوبی بنا می‌شود. از آنجا که در روش چپیله‌ای آسمانه نازک می‌شود ازینرو این تاق‌ها را به روش لاپوش که چند لایه آجر روی هم هم است می‌سازند. این تاق پالانه هم خوانده می‌شود
  • جِناغی: تاقی که چفد آن تیزه دار باشد. نام دیگری برای تاق‌های تیزه دار در برابر تاق‌های مازه دار
  • چارسوق: بخشی از بازار که دو راسته همدیگر را بریده و چهار راهی را پدیدآورند
  • چَپری: نعل درگاهی که به شکل سه گوش باشد
  • چَمانه: گونه‌ای چَفد جناغی یا تیزه‌دار است که دارای خیز بلندی ست و توان باربری بالایی دارد.
  • چَفد: در معماری ایرانی به هر نوع خمیدگی و قوس در سازه گفته می‌شود.
  • چَپیله: نوعی روش آجرچینی در اجرای تاق است. بافتی که از این روش به دست می‌آید معمولاً نازکترین است. ازینرو تاق‌های با این روش آجرچینی همانند تاق پالانه یا جهازه ناباربر بوده و کارکردهای آمودی یا بر روی چارچوب‌های چوبی داشته‌اند.
  • چَمله: نوعی چفد در تاق که کارایی باربری نداشته و بیشتر در نعل درگاه‌ها از آن‌ها بهره گرفته می‌شود. این چفد بسیار نزدیک به نیم دایره است.
  • خاگی: پوشش بیضوی شکل تاق یا گنبد. تاق‌ها معمولاً بیضی هستند خواه به صورت شلجمی یا بیضی ایستاده یا به صورت معروف به بیضوی که بیضی خوابیده‌است یا حالتی نزدیک به دایره. از آنجا که ساختار دایره کمترین نیارش و پایداری را در سازه داشته در گذشته هیچ تاقی به صورت دایره کامل ساخته نمی‌شده‌است.
  • خاگار: ابزاری برای کشیدن بیضی. این ابزار در معماری ایرانی بیشتر نخ چنبر و دو میخ بوده‌است. در معماری کاربرد خاگار به ویژه در رسم چفدها برای تاق‌ها و گنبدها فراوان بوده‌است. در پیمون به دلایل آزمون و خطایی طولانی یا دلایل شهودی در طول تاریخ معماران به این نتیجه رسیده بودند که بیضی ساختار پایدار تری را در رسم چفد برای تاق و گنبد ایجاد می‌کند. برای همین خاگار کاربرد به مراتب بیشتری از پرگار داشته‌است.
  • خَرپشته: پوشش‌های شیب دار که امروز شیروانی گفته می‌شوند. به برجستگی بخشی از بام نیز گفته می‌شود
  • خیمه پوش: نوعی پوشش تاق است که چارسویه است.
  • خوانچه پوش: نوعی تاق آمودی است که در میان تویزه‌های باربر ایجاد می‌شود که در سبک کردن سازه و ایجاد راه رفت‌وآمد از میان تویزه‌ها را برای نمونه در کمرپوش‌ها کارایی دارد.

جستارهای وابسته

پانویس

  1. گلستانی, حجت & سعدوندی 2018, pp. ۲۹–۴۴.
  2. پیرنیا، محمدکریم (۱۳۹۲). آشنایی با معماری اسلامی ایران. سروش دانش.
  3. حسین یاوری. اشنایی با هنرهای سنتی۱. دانش جهانگردی. از پارامتر ناشناخته |نوبت چاپ= صرف‌نظر شد (کمک)
  4. سبک‌شناسی معماری ایرانی - محمد کریم پیرنیا
  5. زمینه فرهنگ‌شناسی/روح الامینی، محمود.
  6. حس وحدت/اردلان، نادر.
  7. قواعد و معیارهای طراحی فضای شهری/توسلی، محمود.
  8. فضاهای ورودی /خانه‌های قدیمی/سلطان‌زاده، حسین.
  9. آشنایی با معماری اسلامی ایران/پیرنیا، محمدکریم.
  10. تجلی نظم جهانی و نشانه‌برداری از آن در معماری سنتی اسلامی/عکاش، سمیر.
  11. هنجار مشکل‌یابی معماری اسلامی ایران/ابوالقاسمی، لطیف.
  12. تحقیق در معماری گذشته ایران/پیرنیا، محمد کریم.
  13. آبادی/حائری/محمدرضا.
  14. ستوده بیدختی، امیرحسین، 1394، پتانسیل بکارگیری مدل‌سازی اطلاعات ساختمان در معماری ایرانی-اسلامی، https://www.researchgate.net/publication/284448022_________-

منابع

  • سبک‌شناسی معماری ایران
  • جزوه معماری ایران دوره اسلامی مهندس زهره بزرگمهری ۱۳۸۶
  • معماری ایران دوره اسلامی
  • قدمت معماری ایرانی ++
  • وب سایت رسمی معماری معاصر ایران
  • سومین کنگره تاریخ معماری و شهرسازی ایران/آیت الله‌زاده شیرازی، دکتر باقر
  • گلستانی, سعید; حجت, عیسی; سعدوندی, مهدی (2018-02-20). "جستاری در مفهوم پیوستگی فضا و روند تحولات آن در مساجد ایران". نشریه هنرهای زیبا- معماری و شهرسازی. 22 (4): 29–44. doi:10.22059/jfaup.2018.65695. ISSN 2228-6020. Retrieved 2018-09-04.
در ویکی‌انبار پرونده‌هایی دربارهٔ معماری ایرانی موجود است.
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.