صنعت نفت ایران
ایران در زمینهٔ انرژی یک ابرقدرت جهانی بود و صنعت نفت ایران نقش اساسی در آن داشت.[2][3][4] هر ساله بخش قابل توجهی از درآمدهای دولت ایران از طریق صنعت نفت آن بدست میآید. در سال ۲۰۰۱ ایران چهارمین تولیدکنندهٔ بزرگ نفت خام جهان بود.[5] طبق برآوردهای مجلهٔ نفت و گاز، تا ژانویهٔ ۲۰۱۱ ذخایر قطعی نفت ایران در حدود ۱۳۷ میلیارد بشکه بود، که حدود ۱۰٪ از مجموع ذخایر جهان را به خود اختصاص دادهاست، همچنین ایران دارای ۱٬۰۴۵ تریلیون فوت مکعب ذخایر گاز طبیعی میباشد، که حدود ۱۶٪ از ذخایر گاز زیرزمینی جهان است.[6] تولیدات نفت و گاز ایران شامل گاز مایع، نفت کوره، گازوئیل، نفت سفید، بنزین و نفتا میشود.[7]
هماکنون وزارت نفت ایران وظیفهٔ نظارت بر تولید و فروش محصولات هیدروکربنی ایران را برعهده دارد، که از طریق چهار شرکت تابعهٔ خود، این صنعت را راهبری مینماید. شرکت ملی نفت ایران به عنوان بزرگترین زیرمجموعهٔ وزارت نفت، متولی بخش بالادستی صنایع نفت و گاز کشور میباشد. این شرکت با در اختیار داشتن شرکتهای زیرمجموعه، وظیفهٔ تولید نفت خام، گاز طبیعی و میعانات گازی را در کلیهٔ میادین مستقر در ایران، برعهده دارد. شرکت ملی گاز ایران در زمینهٔ توزیع و انتقال گاز طبیعی در مرزهای داخلی کشور فعالیت میکند. شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران در زمینهٔ تولید محصولات پتروشیمی فعالیت مینماید و شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران نیز وظیفهٔ مدیریت بر پالایشگاهها و پالایش فرآوردههای نفتی، سپس توزیع و فروش این محصولات در مرزهای داخلی کشور، از طریق جایگاههای سوخت را برعهده دارد.
پیشینه
دربار | |
نخستوزیران | |
احمد قوام | |
چهرههای مهم | |
محمد مصدق کاترین لمبتون | |
احزاب و گروهها | |
سیا | |
وقایع مهم | |
صنعت نفت ایران | |
امتیاز دارسی
اولین بار در سال ۱۹۰۱م/۱۲۸۰ش]] امتیاز بهرهبرداری از نفت ایران به یکی از اتباع انگلیسی به نام دارسی واگذار شد. این امتیاز که به «قرارداد دارسی» معروف است در اوایل کار از سوی طرفین قرارداد چندان جدی تلقی نشد و حتی پس از چند سال که از اقدامات بینتیجه اکتشافی آن میگذشت امتیازداران درصدد برآمدند از ادامه کار صرفنظر کنند. اما بر اثر مساعدت و جسارت برخی از مدیران و مهندسان دارسی، پس از تلاشهای گسترده سرانجام در سال ۱۹۰۸م/ ۱۲۸۷ش در منطقه مسجدسلیمان یکی از چاهها به نفت رسید و این آغاز تحولی جدید در عرصه سیاسی، اقتصادی ایران و حتی جهان شد. پس از آن صاحبان امتیاز با قاطعیت بیشتری عملیات اکتشافی خود را ادامه دادند و با کشفیات جدید نفت سرمایهگذاریهای گستردهتری در این باره ضرورت یافت.
نفت ایران هنگامی اهمیت بیشتری پیدا کرد که دولت انگلستان در پی محاسبات کارشناسان اقتصادی–سیاسی این کشور درصدد برآمد بهطور مستقیمتری در این پروژه عظیم مشارکت نماید و آن خرید سهام دارسی بود این هدف تا جنگ جهانی اول حاصل شد و پس از آن دولت انگلستان خود مالک بیرقیب منابع نفتی عظیم ایران در بخشهای جنوب و جنوب شرقی شد. از نقش قاطعی که نفت ایران در سراسر دوران جنگ اول جهانی در تأمین انرژی و سوخت لازم جهت ناوگان دریایی انگلستان داشت آگاهی داریم، بهویژه پس از جنگ اول جهانی بود که انگلستان درصدد برآمد نفوذ خود را در حوزههای نفتی ایران بیش از پیش مستحکمتر سازد و از ورود هر کشور یا شرکت نفتی خارجی به این مناطق ممانعت به عمل آورد. با توجه به ثروت عظیمی که از کشف و صدور نفت ایران عاید انگلیس میشد خیلی زود بر محافل داخلی کشور آشکار شد که قرارداد پیشین دارسی نمیتواند حقوق اقتصادی دولت ایران را تأمین نماید، بنابراین زمزمههایی به وجود آمد تا در مفاد این قرارداد تجدیدنظرهایی صورت بگیرد. مسئله دیگر به کشورها و شرکتهای نفتی مربوط میشد که با توجه به نتایج اکتشاف دولت انگلیس در حوزههای نفتی ایران، که پس از این با نام شرکت نفت ایران و انگلیس از آن یاد خواهد شد، درصدد برآمده بودند سهمی از این غنایم به دست آورند.
شرکتهای نفتی آمریکایی از جمله این موارد بودند که، به ویژه از اواخر دوره سلطنت قاجارها در ایران فعالیتهایشان را در این زمینه آغاز کرده بودند. اما تلاش دولت شوروی در این باره اهمیت بیشتری پیدا کرده بود. این کشور که در سراسرهای شمالی با ایران هممرز بود در یک روند رقابتآمیز با دولت انگلیس خواهان نفوذ در حوزههای نفتی ایران بود. هرچند هدف اصلی دولت شوروی به دست آوردن امتیاز بهرهبرداری از نفت شمال ایران بود، اما از طرف دیگر نفوذ و تسلط بلامنازع رقیبش دولت انگلیس را در حوزههای مهم نفتی ایران در جنوب کشور نیز برنمیتابید و پیوسته درصدد بود از دامنه اقتدار این کشور بر آن مناطق بکاهد؛ بنابراین تا دهه اول سلطنت رضاشاه، افکار عمومی داخلی و خارجی به دلایل عدیده یادشده و غیره درصدد کاستن از شدت تسلط و تملک انگلیس بر منابع نفتی ایران برآمده بودند. در واقع در پی چنین واکنشهایی بود که رضاشاه درصدد برآمد برای انحراف اذهان عمومی هم که شده باشد، قرارداد اولیه دارسی را بیاعتبار دانسته و ملغی اعلام دارد. پس از مذاکراتی چند در سال ۱۳۱۲ش/ ۱۹۳۳ میلادی، میان دولت ایران و دولت انگلیس قرارداد دارسی با تغییراتی جزئی و نه چندان با اهمیت بار دیگر تجدید و تمدید شد و با توجه به اینکه این قرارداد پیش از آنکه آراء معترضین بر قرارداد پیشین دارسی را برآورده سازد به حفظ و استحکام هرچه بیشتر منافع دولت انگلیس معطوف بود، بنابراین از دید مخالفان، این قرارداد بیش از یک مانور سیاسی – اقتصادی تلقی نشد.
اعتراضهای داخل
بدین ترتیب از موضع مخالفتآمیز کشورهای ذیعلاقه به نفت ایران نسبت به قرارداد جدید دارسی در سال ۱۳۱۲ش/ ۱۹۳۳م که بگذریم اعتراضات و مخالفتهای محافل داخلی در بستر جدیدتری شکل گرفت. اما با توجه به جوّ سرکوب و خفقانآوری که بر ایران عصر رضاشاه حاکم بود این مخالفتهای داخلی مجال چندانی برای ابراز نیافت. مضافاً اینکه دولت انگلیس در موازات حکومت رضاشاه با بهرهگیری از یاری مأموران اطلاعاتی بومی و خارجیاش در سرکوب مخالفان داخلی قرارداد تجدیدنظر شده دارسی سود میجست. بدین ترتیب این روند که بیشتر به نوعی آتش زیر خاکستر شباهت داشت تا پایان سلطنت رضاشاه تداوم یافت و دقیقاً پس از عزل وی از سلطنت و جانشینی فرزندش محمدرضا پهلوی بود که آن خشم درونی نجات یافته از جو خشونتآمیز پیشین به ناگهان شعلهور شد و برنامههای گوناگون حکومت پیشین را به باد انتقاد گرفت که از مهمترین این موارد مخالفت با فعالیت شرکت نفت ایران و انگلیس و غارت ثروت طبیعی کشور توسط دولت انگلستان بود. با این حال تا هنگامی که نیروهای اشغالگر متفقین و در رأس آنها انگلستان در ایران حضور داشتند مخالفتهای داخلی چندان تزلزلی در فعالیت شرکت نفت ایران و انگلیس در حوزههای نفتی جنوب ایجاد نکرد، هرچند اعتراضات وجود داشت. از سوی دیگر کشورهای شوروی و آمریکا نیز هر یک به نوعی درصدد رخنه کردن در حوزههای نفتی ایران در بخشهای مختلف کشور برآمدهبودند و به ویژه فعالیتهای گسترده نفتی انگلستان در جنوب ایران را مستمسک ورود خود و شرکتهای نفتیشان در حوزههای دیگر نفتی ایران قرار میدادند و از آنجایی که نفوذ انگلیس در ایران سد راهی عظیم جهت ورود آنها به ایران بود درصدد بودند از هر وسیله ممکن منافع این کشور در ایران را محدود سازند. این دو کشور برای رسیدن به این هدف حداقل از دو شیوه پیروی کردند که راه اول همان تلاش برای سهیم شدن در دیگر حوزههای نفتی ایران، به استثنای حوزههای نفتی مربوط به شرکت نفت ایران و انگلیس بود. اما از آنجایی که این روش در شرایط تسلط انگلیس و شرکت نفت ایران و انگلیس بر بخشهای مختلف ایران چندان کارایی نشان نداد از روش دومی بهره گرفتند و آن توسل جستن به نیروهای بومی و ایرانی بود. بیشترین موضعگیریها در قبال مسئله نفت ایران و حوادثی که پیش روی آن قرار داشت در مجلس شورای ملی رخ نمود؛ هر چند در خارج از مجلس نیز آرایش نیرو و جناحبندیهای متعدد سیاسی، اقتصادی در حال شکلگیری بود که هر یک از جریان سیاسی مورد علاقه خود پیروی میکردند.
پس از سقوط رضاشاه، مجلس شورای ملی از شکل فرمایشی پیشین فاصله گرفتهبود و تا حدّی آزادی عمل داشت. از جمله دلایل این امر شکسته شدن جوّ دیکتاتورمنشانه پیشین و موضعگیری جدّی کشورهای خارجی علاقهمند در امور سیاسی، اقتصادی ایران در مقابل همدیگر بود؛ بنابراین هر یک از این کشورها درصدد پیشی گرفتن بر رقیب بودند. از سوی دیگر مجلس شورای ملی پس از سقوط رضاشاه، دیگر فرزند و جانشین وی محمدرضا پهلوی را چندان مهم تلقی نمیکرد و جایگاه او را به حد فردی که لازم است فقط سلطنت کند، نه حکومت، تنزل داده بود.
بنابراین مهمترین ابزار اعمال سلطه انگلیس در شئون مختلف کشور، یعنی شخص شاه، قدرت در خور توجهی نداشت. به همین دلیل این کشور جهت تحکیم موقعیتش در ایران به قدرتیابی فائقه شاه در مقابل دیگر نیروهای دارای نفوذ و اقتدار داخلی نظیر هیئت دولت و بهویژه مجلس شورای ملی نیاز مبرم احساس میکرد. اما در مجلس شورای ملی که در واقع مرکز ثقل اصلی تحولات کشور بهشمار میرفت و تصمیمات مهم و کلان کشور نظیر مسئله نفت در آن مکان حل و فصل میشد، نمایندگان آرایش یکدستی نداشتند. گروهی بدون وابستگی به کشورهای خارجی گرایشهای صرف استقلالخواهی و وطنپرستانه را دنبال میکردند. گروهی از سیاستهای شوروی در ایران پشتیبانی میکردند. گروه سوم به سیاست انگلیس گرایش داشتند و از اهداف مختلف سیاسی، اقتصادی این کشور در ایران پشتیبانی مینمودند. با این حال هیچیک از گروههای سهگانه اخیر برتری قاطعی در مجلس نداشت و در صورت ائتلاف دو گروه ضد دیگری آرایش و تعادل نیروها به هم میخورد. غیر از این گروهها عدهای نیز هرچند گرایشهای استقلالخواهی داشتند اما جهت کاستن از نفوذ قدرتهای خارجی بالاخص شوروی و انگلیس بی میل نبودند که پای قدرت دیگری مانند آمریکا نیز به میان کشیده شود تا در فشارهای این دو قدرت بر شئون مختلف کشور اندکی تخفیف حاصل آید. با توجه به موضعگیری هر یک از این جناحها و احزاب در مجلس میشد ارزیابی کرد که ائتلاف گروههای استقلالخواه با طرفداران شوروی و مدافعان تز ورود قدرت ثالث (آمریکا) به ایران، برای مقابله با انگلستان چندان دور از ذهن نمینماید. بدین ترتیب به نظر میرسید ائتلافی، هرچند بدون هماهنگی و نامتعارف، ضد انگلستان در عرصه سیاسی – اجتماعی ایران در حال شکلگیری است. در چنین شرایطی بود که به ویژه مجلس شورای ملی طی سالهای۱۳۲۳–۱۳۲۷ قوانینی در جلوگیری از واگذاری امتیازات نفتی به کشورهای خارجی تصویب کرد و در همان حال دولت انگلستان که به درستی بر این باور قرار گرفتهبود که منافع (البته نامشروع) عظیم نفتیاش در جنوب و غرب ایران با خطرهای جدی مواجه شدهاست، درصدد چارهجویی برآمد. قرارداد الحاقی نفت (که اندکی بعد با نام قرارداد گس-گلشائیان هم مشهور شد) مهمترین طرحهای بریتانیا برای حفظ و تحکیم موقعیتش در سرپلهای عظیم نفتی ایران در جنوب و غرب کشور بود.
قرارداد ۱۹۳۳
قرارداد ۱۹۳۳، یا قرارداد ۱۳۱۲ (خورشیدی)، قراردادی بین دولت ایران و شرکت نفت ایران و انگلیس بود که در دوره رضاشاه پس از الغای قرارداد دارسی و عملاً برای تمدید مدت آن قرارداد منعقد شد.
شخص رضاشاه پس از مذاکره با سر جان کدمن، رئیس شرکت نفت ایران و انگلیس، و هور سفیر بریتانیا درایران این قرارداد را قبول کرد و مقامات دولت را وادار به تصویب آن کرد. مجلس شورای ملی نیز به اتفاق آرا آن را تصویب کرد.
در این قرارداد شرکت نفت ایران و انگلیس همچنان به اکتشاف و استخراج و فروش منابع نفتی ایران، بدون هیچ الزامی به ارائه صورت عملکرد به دولت ایران، ادامه میداد. مدت قرارداد ۶۰ سال تعیین شد.
قانون ملی شدن نفت که در سال ۱۳۲۹ تصویب شد این قرارداد را باطل کرد ولی پس از کودتای ۲۸ مرداد در سال ۱۳۳۲ قرارداد کنسرسیوم جانشین آن شد.
قرارداد گس-گلشائیان
قرارداد گس-گلشائیان یا «قرارداد الحاقی»، قراردادی است که در تاریخ ۲۶ تیر ۱۳۲۸ بین دولت ایران و نمایندگان شرکت نفت انگلیس و ایران به عنوان ضمیمه قرارداد ۱۹۳۳ امضا شد. بر اساس این قرارداد شرکت نفت تعدیلاتی در مبالغ پرداختی به ایران را میپذیرفت.
نام قرارداد از نام دوتن از مذاکره کنندگان یعنی سر نویل گس (از مقامات شرکت) و عباسقلی گلشائیان (وزیر دارائی ایران) گرفته شدهاست.
این قرارداد به تصویب مجلس شورای ملی نرسید و به جای آن قانون ملی شدن نفت ایران تصویب شد.
قرارداد کنسرسیوم
قرارداد کنسرسیوم قراردادی است که پس از کودتای ۲۸ مرداد بین دولت ایران و کنسرسیومی از شرکتهای نفتی بینالمللی برای بهرهبرداری از منابع نفتی ایران بسته شد.
در این قرارداد که به «قرارداد امینی-پیج» نیز معروف شدهاست برخلاف قانون ملی شدن نفت ایران باز هم اکتشاف و استخراج و فروش نفت به دست شرکتهای خارجی سپارده شد و ایران به دریافت حقالامتیاز (با نام مبهم «پرداخت اعلام شده») اکتفا کرد.
این قرارداد براساس اصل کلی پنجاه-پنجاه طرح شد. مذاکرهکننده اصلی ایران در مسائل مربوط به این قرارداد علی امینی وزیر دارائی کابینه سپهبد زاهدی بود. بر اساس این قرارداد شرکت نفت ایران و انگلیس ۴۰٪، شرکتهای آمریکایی نیز ۴۰٪، شرکت شل ۱۴٪ و شرکت فرانسوی ۶٪ در منافع کار سهیم بودند.
در ۲۹ اسفند ۱۳۳۲ خورشیدی اعلام شد تولید نفت خام در ایران در سال ۱۹۵۳ میلادی، ۹/۸۰۰/۰۰۰ بشکه و درآمد ایران از نفت خام ۱۰۰/۰۰۰ لیره بودهاست.[8]
قراردادهای مشارکتهای نفتی و ایجاد کنسرسیومهای نفتی موازی
طی ده سال بعد از زمان عقد قرارداد کنسرسیوم چون عدهای از کارشناسان نفتی از قرارداد الحاقی شماره ۱۰ خرسند نبودند و انعقاد قراردادهایی به این شکل را منطقی نمیدانستند لذا راهحل جدیدی پیشنهاد دادند که بتوان به موجب آن از چهارچوب قراردادهای سنتی امتیازی عبور کرده و به گونه جدید قرار دادی بنام «مشارکت» رسید در اینگونه «قراردادهای مشارکت» برخلاف قراردادهای امتیازی سابق که سرمایهگذار تمامی هزینهها را تقبل میکرد و مخازن نفت و گاز، تولید، اکتشاف، بهرهبرداری، حاکمیت و فروش آن متعلق به همان سرمایهگذار در طول مدت امتیاز بود و در اجرای موارد فوق شرکت عاملی به وجود میآورد که عملیات امور نفت را در اختیار آن شرکت قرار میدهند ولیکن دولت امتیاز دهنده هیچگونه اختیاری نداشت، اما در این نوع قراردادهای مشارکت، حقوق مالکانه متعلق به دولت میگردد و شرکت خارجی مکلف به پرداخت مالیات بوده، آموزش نیروی انسانی نیز به عهده او میباشد و در حقیقت هزینههای عملیات اکتشافی را طرف دوم یعنی شرکت عامل میپردازد لذا در صورت رسیدن به میادین نفتی که قابلیت بهرهبرداری تجاری و توسعه را داشته باشد جزء آورده وی محسوب میشود. «در قرارداد مشارکتی به تدریج کشور میزبان کنترل و فعالیتهای اکتشافی را در حوزه حاکمیت خود بدست میآورد یعنی در این نوع قراردادها، دولت به مثابه مالک ذخایر نفتی پروانه بهرهبرداری در تولید را به شرح وشرایط خاصی که در قرارداد ذکر شده بنام شرکت نفتی سرمایهگذار صادر میکند و مقصود این میباشد که مخازن نفت و گاز متعلق به کشور صاحب مخزن باشد ولی تولید متعلق به شرکت عامل نفتی خارجی است؛ لذا در این نوع قراردادها همچون قرارداد امتیازی آنها به سرمایهگذاری در کلیه عملیات تولید، بهرهبرداری میپردازند و حاصل تولید به نسبتی که در قرارداد معین شدهاست میان دولت و سرمایهگذار تقسیم میگردد.»[9]
شرکت نفتیSIRIP
اولین قرارداد نفتی خارج از کنسرسیوم میان شرکت نفت ملی ایران NIOC با شرکت نفتی ایتالیا AGIP منعقد شد و پس از امضا قرار شد یک شرکت سرمایهگذاری مشترک SIRIP اکتشاف و بهرهبرداری نفت را بر عهده بگیرد. زمینه این قرارداد توسعه و تولید نفت از میدان نفتی بهرگان بود. تولید نفتی از سال ۱۹۶۱ آغاز شد و در سال ۱۹۶۴ به مرحله تجاری رسید. سهامداران موظف بودند که نفت خام تولید شده را به نسبت مساوی برداشت نموده و صادر نمایند. خریدار عمده شرکت سیریپ کشور اسراییل بود.[10][11]
شرکت نفتی IPAC
شرکت ایپاک در ۳۱ می ۱۹۵۸ میلادی برابر با ۱۰ خرداد ۱۳۳۷ توسط شرکت نفت پان آمریکن شعبه استاندارداویل ایندنیا و شرکت ملی نفت ایران با هدف اکتشاف و استخراج نفت در شمال خلیجفارس در مساحتی حدود ۱۶ هزار کیلومتر مربع و با سهام مساوی تأسیس شد. در قرارداد امضا شده تصریح شدهبود که پان آمریکن ۲۵ میلیون دلار به شرکت ملی نفت ایران پرداخته و متعهد میشود که طی ۱۲ سال حداقل ۲۵ میلیون دلار برای تحقق طرحهای مشترک هزینه کند. همچنین در قرارداد پیشبینی شدهبود که ۷۵ درصد سود ناشی از فروش نفتخام توسط ایپاک به شرکت ملی نفت ایران و ۲۵ درصد به پان آمریکن پرداخت شود. از سال ۱۳۴۰ ایپاک در میدان شماره ۱ داریوش بهرهبرداری نفت را آغاز کرد که تولید اولیه آن به ۱۰ هزار بشکه در روز میرسید. در سال۱۳۴۱ نیز میدان نفتی سیروس توسط این شرکت مورد بهرهبرداری قرار گرفت که ۱۲ هزار بشکه در روز از آن نفت به دست میآمد.[12]
شرکت نفتی LAPCO
کنسرسیوم نفتی لاپکو از قرارداد که میان شرکت نفت ملی ایران و شرکتهای نفتی آمریکا ریچفیلد، سان اویل و مورفی و یونیون اول بسته شد تأسیس گردید این قرار داد با نسب ۷۵ بر ۲۵ امضا شد؛ ولی حق فروش نفت با ایران بود که مشتری لاپکو شرکت نفت ساسول در آفریقای جنوبی بود. در سال ۱۹۶۷ سیاوش هنری از طرف اداره مهندسی پالایشگاهها یک معامله تهاتری را با شرکت اینا در یوگسلاوی امضا کرد که طی این قرارداد شرکت یوگسلاوی باید یک سکوی نفتی مقطر در جزیره لاوان تأسیس کند.[13]
شرکت نفتی INEPCO
شرکت اینپکو یک شرکت سرمایهگذاری مشترک میان شرکت میتسویی ژاپن و شرکت ملی نفت ایران در ژوئیه ۱۹۷۱ تأسیس شد زمینه کاری این شرکت اکتشاف نفت در غرب ایران یعنی در لرستان و کرمانشاه بود. ایرانیان زمانی که متوجه شدند که شرکت ژاپنی کارایی و تجربه لازم را در اکتشاف نفت را ندارد یک سوم از سهام شرکت را به موبیل اویل دادند. دو سال بعد قراداد سرمایهگذاری پتروشیمی نیز میان ایران و ژاپن بسته شد.[14]
شرکت نفتی IMINCO
شرکت نفت ایمینکو از دل قرارداد میان ایران و شرکای تجاری نفتی آجیپ ایتالیا، فیلیپس آمریکا، ایندنچرال گس هند بسته شد، سهم ایران از نفت تولیدی ۵۰ درصد و سهم شرکای خارجی هم ۵۰ درصد بود مدت قرارداد ۲۵ سال بود.[15]
در طول جنگ ایران و عراق
در طول جنگ ایران و عراق میادین و تأسیسات نفتی ایران مورد حمله هوایی ارتش عراق قرار میگرفت. از میان نقاط هدف صنعت نفت ایران برای عراق در طول جنگ تأسیسات نفتی جزیره خارگ و پالایشگاه آبادان از اهمیت ویژهای برخوردار بودند. هدف عراق از این حملات قطع صادرات نفت ایران بود، با این حال حتی یک روز نیز صادرات نفت ایران در طول جنگ قطع نگردید.
در نهایت صنعت نفت ایران در طول جنگ ۸ ساله در حدود ۱۰۰۰ کشته، ۹۷۰۰ مجروح و ۱۱۸۰ اسیر را متحمل شد.[16]
دوره ریاستجمهوری هاشمی رفسنجانی
دوره ریاستجمهوری خاتمی
دوره ریاستجمهوری احمدینژاد
دوره ریاستجمهوری روحانی
سرمایهگذاری
قبل از انقلاب اسلامی ایران ۲۵ قرارداد برای اکتشاف و بهرهبرداری از منابع نفت و گاز ایران به امضا رسید که چهار قرارداد به صورت امتیازی، ۱۱ قرارداد به صورت مشارکت در تولید و سود و ۹ قرارداد به صورت خدماتی همراه با ریسک بودهاست. اما پس از انقلاب تمام قراردادهای امضا شده از نوع خدماتی بیع متقابل بودهاست. تا قبل از تعریف کردن قراردادهای بیع متقابل در سال ۱۳۷۵، هیچ نوع قرارداد توسعهای در صنعت نفت ایران وجود نداشت. تنها مشارکت خارجیها حضور پیمانکارانی بود که با منابع مالی از داخل کشور اقدام به فعالیت میکردند؛ که به دلیل هزینههای هنگفت استخراج و بهرهبرداری از منابع هیدروکربنی، هیچگاه منابع مالی داخلی کفایت این امر را نمیکرده و توسعه میادین نفت و گاز به کندی انجام میگرفت. اولین قرارداد بیع متقابل صنعت نفت ایران در سال ۱۹۹۵ با شرکت نفتی توتال فرانسه برای توسعه میدان سیری انجام گرفت.[24] با روی کار آمدن نهمین دولت ایران و تصمیم جدی بر از سرگیری برنامه هستهای ایران و تقابل کشورهای غربی با این تصمیم، سرمایهگذاری خارجی در بخش صنعت نفت ایران کاهش یافت. تحریمهای شورای امنیت علیه ایران و واکنشهای احتمالی از جانب مقامات ایران از دلایلی است که موجب میشود سرمایهگذاران خارجی تمایل به سرمایهگذاریهای کلان در این زمینه نداشته باشند.[25][26]
تولید و مصرف
- در پایان سال ۲۰۰۸ میزان تولید نفت ایران ۴٬۳۲۵٬۰۰۰ بشکه برآورد شدهاست. همچنین تولید گاز ایران در همین زمان ۱۱۶٫۳ میلیون متر مکعب بود.[27] در سال ۱۳۸۹ تولید نفت و گاز در ایران ارزشی بالغ بر ۲۱۷ میلیارد دلار دربرداشتهاست.[28] ایران دارای دومین ذخایر گاز دنیا است و همچنین سومین مصرفکننده گاز در دنیا است.[29] به گزارش شرکت بریتیش پترولیوم ایران در سال ۲۰۱۲ حدود ۱۶۰٫۵ میلیارد متر مکعب گاز تولید میکرده و ۱۵۰ میلیارد مترمکعب مصرف داشتهاست.[30] بر اساس گزارشهای جدیدتر مصرف گاز ایران به ۱۶۰ میلیارد مترمکعب رسیدهاست.[30] در سال ۲۰۱۲ روزانه ۱٫۲ میلیون بشکه در روز صادرات نفت داشت.[30] در سال ۲۰۱۱ صادرات نفت از ۲٫۵ میلیون بشکه در روز به ۸۵۰ هزار بشکه در روز در ماه نوامبر کاهش یافت؛ و تولید نفت نیز با افت ۱ میلیون بشکهای به ۲٫۵ میلیون بشکه در روز رسید.[30] هماکنون حدود ۸۰٪ از میادین نفت ایران در نیمه دوم عمر خود قرار دارند؛ و بر اساس آخرین گزارش اداره اطلاعات انرژی آمریکا، چاههای ایران سالانه ۸ تا ۱۳ درصد از توان تولید نفت خود را از دست میدهند.[30]
- در ۱۶ ژانویه ۲۰۲۰ اوپک، سازمان کشورهای صادرکننده نفت، اعلام کرد که تولید نفت ایران در ماه دسامبر ۲۰۱۹ نسبت به ماه قبل از آن به دو میلیون و ۹۲ هزار بشکه رسیده و روزانه ۱۵۰۰۰ بشکه کاهش یافته و به ۳۰۰ هزار بشکه در روز رسیدهاست.[31]
فروش و صادرات
در دهه ۱۳۵۰ با افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی، درآمد نفتی ایران نیز به طرز بیسابقهای افزایش یافت. در پی وقوع انقلاب ۱۳۵۷ و جنگ ایران و عراق، زیرساختهای نفت ایران دچار آسیبهای بسیاری شد که کاهش تولید و صادرات را در پی داشت. همزمان با آغاز دهه ۱۳۷۰ و برطرف شدن عمده مشکلات به وجود آمده، درآمدهای حاصل از فروش نفت رو به افزایش گذاشت. سال ۱۳۷۲ سالی بود که سهم درآمدهای نفتی در بودجه سالانه به اوج خود در بعد از انقلاب رسید. اما در پی کاهش بهای جهانی نفت در سالهای آتی این دهه بود که فروش نفت ایران منفعت گذشته را به همراه نداشت. در دهه ۱۳۸۰ وابستگی دولتها به درآمدهای نفتی بیش از گذشته ادامه یافت.[32]
از زمان عضویت ایران در اوپک، قیمت فروش نفت خام این کشور اغلب موارد کمی کمتر از میانگین قیمت سبد نفتی اوپک بودهاست.[33]
بنابر آمار سال ۲۰۰۷، ایران چهارمین صادرکننده عمده نفت در جهان نامیده میشود. در این سال بهطور متوسط ۲٫۴۵ میلیون بشکه نفت در روز از ایران صادر شده که ۶۰ درصد آن به کشورهای واقع در شرق کانال سوئز، ۳۲ درصد به کشورهای اروپایی و مابقی به آفریقا صادر شدهاست. اصلیترین محصولات صادراتی صنعت نفت ایران را نفت موتور، نفت صنعتی، گریس، ژلهای نفتی، متانول و قیر بودهاست.[34]
صادرات نفت ایران در طول سال ۲۰۱۲ در روندی تقریباً ثابت با کاهش روبرو شد. بهطوریکه این صادرات در ماه سپتامبر این سال به ۸۶۰٬۰۰۰ بشکه در روز رسید. این کاهش متأثر از عوامل متعددی نظیر تحریم خرید نفت ایران، تغییرات پی در پی مدیریتی در بدنه شرکتهای تولیدی، عدم سرمایهگذاری در پروژههای نگهداشت توان تولید، ممانعت از بیمه نفتکشهای ایرانی، تحریم بانکهای ایرانی که مانع پرداخت پول نفت خریداری شده از جانب مشتریان میشود و … میباشد.[35][36][37]
در سال ۲۰۱۶ میزان صادرات نفت افزایش داشت، خصوصاً صادرات به هند که از ۲۰۸ هزار و ۳۰۰ بشکه در سال ۲۰۱۵ به ۴۷۳ هزار بشکه در سال ۲۰۱۶ افزایش یافتهاست. بهطوریکه ایران در تأمین نیازهای نفتی هند نقش بسزایی داشتهاست.[38]
درآمد
سال | درآمد نفتی (دلار) |
---|---|
۲۰۰۶ | ۵۷٫۶۱۹٫۰۰۰٫۰۰۰ |
۲۰۰۷ | ۶۶٫۲۱۴٫۰۰۰٫۰۰۰ |
۲۰۰۸ | ۸۷٫۰۵۰٫۰۰۰٫۰۰۰ |
۲۰۰۹ | ۵۶٫۳۴۲٫۰۰۰٫۰۰۰ |
۲۰۱۰ | ۷۱٫۵۷۱٫۰۰۰٫۰۰۰ |
اگر درآمدهای نفتی ایران بر حسب طلا محاسبه شود، سال ۱۳۸۷ پردرآمدترین سال فروش نفت ایران نام میگیرد و سال ۱۳۶۴ کمدرآمدترین. در بین دولتهای مستقر شده در حکومت جمهوری اسلامی ایران، پردرآمدترین دولتها، دولتهای نهم و دهم میباشند و کمدرآمدترین آنها دولتهای سوم و چهارم ایران.[40] میزان درآمدهای حاصل از نفت در سال ۲۰۱۶ افزایش یافت و این میزان به دو برابر نسبت به سال قبل از آن رسید.[41]
جستارهای وابسته
- میدانهای نفتی ایران
- اقتصاد نفت
- انرژی در ایران
- شرکت ملی نفت ایران
- میدانهای گاز ایران
- خط لوله صلح
- شرکت ملی نفت کش ایران
پانویس
- [http://www.shana.ir/155561-en.html SHANA: Share of domestically l|date=2012-0Retrieved July 26, 2010.
- Energy and the Ireconomy. United States Congress. July 25, 2006. Retrieved April 14, 2016.
- Bezen, Balamir Coşkun (2009). "Global Energy Geopolitics and Iran" (PDF). Uluslararası İlişkiler (Volume 5, No. 20): 179–201. Archived from the original (PDF) on 2014-04-01. Retrieved 2016-10-29.
- "The Rising might of the Middle East super power - Council on Foreign Relations". Cfr.org. Archived from the original on 3 March 2016. Retrieved 2012-02-07.
- Oil GlobalSecurity
- Behrooz Esrafili-Dizaji & Farkhondeh Kiani (Volume 9, 2011). «Persia Land of Black Gold». Geo Expro Magazine. بایگانیشده از اصلی در 10 نوامبر 2013. دریافتشده در ۷ آوریل ۲۰۱۲. تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک) - ایران، شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی. «پورتال شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی ایران». شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی ایران. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۴-۱۸.
- دکتر باقر عاقلی (۱۳۸۷)، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی جلد دوم، تهران: نامک، ص. ۳۰، شابک ۹۶۴۶۸۹۵۵۳۰
- «نفت گاز پتروشیمی». شهریور ۱۳۸۰: ص ۳۷.
- ««کنسرسیوم SIRIP"». بایگانیشده از اصلی در ۳۱ ژانویه ۲۰۱۷. دریافتشده در ۱۹ ژانویه ۲۰۱۷.
- فخیمی، قباد. سی سال نفت ایران از ملی شدن تا انقلاب اسلامی.
- ««کنسرسیوم نفتی IPAC"».
- «کنرسیوم نفتی LAPCO». بایگانیشده از اصلی در ۳۱ ژانویه ۲۰۱۷. دریافتشده در ۱۹ ژانویه ۲۰۱۷.
- فخیمی، قباد. سی سال نفت ایران از ملی شدن تا انقلاب اسلامی. صص. ص ۳۹۸.
- فخیمی، قباد. سی سال نفت ایران از ملی شدن تا انقلاب اسلامی. صص. ص ۳۷۷.
- نفت و دفاع مقدس بایگانیشده در ۲۰ ژوئیه ۲۰۱۰ توسط Wayback Machine پورتال شرکت ملی نفت ایران
- "Petroleum industry in Iran". Wikipedia. 2019-12-02.
- Yadullah Hussain (Dec 19, 2011). "Sanctions against Iran could trigger oil price spike". National Post. Archived from the original on 2 March 2015. Retrieved Dec 20, 2011.
- «Iran Crude Oil Production | 2019 | Data | Chart | Calendar | Forecast | News». tradingeconomics.com. دریافتشده در ۲۰۱۹-۱۲-۱۱.
- «OPEC: Home». www.opec.org. دریافتشده در ۲۰۱۹-۱۲-۱۱.
- قرباناوغلی، جاوید (۱۶ مرداد ۱۳۹۲). «نفت و دیپلماسی در کابینه روحانی». وبگاه. روزنامه شرق.
- «Iran - International - Analysis - U.S. Energy Information Administration (EIA)». www.eia.gov. دریافتشده در ۲۰۱۹-۱۲-۱۱.
- "Tehran says Iranian oil tanker struck by missiles off coast of Saudi Arabia". The Globe and Mail Inc. The Associated Press. 11 October 2019.
- حمیده صداقت (۴ دی ۱۳۸۹). «قراردادهای نفتی ایران پوست میاندازند» (PDF). روزنامه شرق. ص. ۹. دریافتشده در ۲ ژانویه ۲۰۱۱.
- کاوه امیدوار (۱۱ دسامبر ۲۰۰۶). «کاهش سرمایهگذاری در صنعت نفت ایران». بیبیسی فارسی. دریافتشده در ۳ ژانویه ۲۰۱۱.
- کاوه امیدوار (۲۱ دسامبر ۲۰۰۶). «نگرانی وزیر نفت ایران از کاهش سرمایهگذاری خارجی». بیبیسی فارسی. دریافتشده در ۳ ژانویه ۲۰۱۱.
- محمود واعظی (آذر ۱۳۸۹). «دیپلماسی انرژی ایران و قدرتهای بزرگ در خلیج فارس» (PDF). نفت و سیاست خارجی. مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام. ص. ۱۴۸. بایگانیشده از اصلی (PDF) در ۲۷ اکتبر ۲۰۱۱. دریافتشده در ۳ ژانویه ۲۰۱۱. از پارامتر ناشناخته
|نشانی نویسنده=
صرفنظر شد (کمک) - زیبا اسماعیلی (۴ آبان ۱۳۹۰). «ایران در رقابت پرسرعت توسعه نفت و گاز جهان». خبرگزاری تابناک. دریافتشده در ۲۳ مارس ۲۰۱۲.
- «بزرگترین مصرفکنندگان منابع دنیا». بازار خبر. مهر ۱۳۹۱. بایگانیشده از اصلی در ۲۰ دسامبر ۲۰۱۳. دریافتشده در ۲۰ دسامبر ۲۰۱۳.
- «نگاهی به صنعت نفت و گاز ایران در سال ۲۰۱۳». رادیوفردا. ۶ دی ۱۳۹۲. دریافتشده در ۲۷ دسامبر ۲۰۱۳.
- آژانس بینالمللی انرژی: سقوط صادرات نفت ایران به ۳۰۰ هزار بشکه
- روزنامه ایران، بیستم (۵۶۵۸)، ص. اقتصادی، ۲۱۳۹۱ تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک); پارامتر|عنوان= یا |title=
ناموجود یا خالی (کمک); از|مقاله=
صرفنظر شد (کمک) - Jim Saxton (March 2006). "IRANS OIL & GAZ WEALTH" (PDF). کمیته مشترک اقتصادی United States Congress. Retrieved 28 September 2010.
- مونا مشهدی رجبی (۵ دی ۱۳۸۶). «انعقاد بزرگترین قرار داد تاریخ نفت و گاز ایران با مالزی». وبگاه دیپلماسی ایرانی. دریافتشده در ۱ سپتامبر ۲۰۱۰. از پارامتر ناشناخته
|نشانی نویسنده=
صرفنظر شد (کمک) - By Anthony DiPaola and Maher Chmaytelli (23 October 2012). "Iran Threatens to Halt Crude Exports If Sanctions Intensify". Bloomberg.com. خبرگزاری بلومبرگ. Retrieved 24 October 2012.
- نفتکشهای ایرانی بدون اجازه تانزانیا از پرچم آن استفاده میکنند رادیو فردا
- مجتبی محمدی (۲۳ اردیبهشت)، «دولت دهم و چالش تحریم بانک مرکزی و نفت»، روزنامه ایران، نوزدهم (۵۳۶۴)، ص. صفحه ۹ تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک) - باشگاه خبرنگاران جوان ۲۶ دیماه1395 http://www.yjc.ir/fa/news/5938178/
- «درآمد نفتی ایران چند میلیارد دلار است؟». تابناک. ۲۸ تیر ۱۳۹۰. دریافتشده در ۲۷ بهمن ۱۳۹۰.
- علی پاکزاد (۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۲)، «ارزش درآمد نفتی کدام دولت بیشتر است؟»، روزنامه ایران، نوزدهم (۵۳۶۸)، ص. صفحه ۹
- باشگاه خبرنگاران جوان 26 دیماه1395 http://www.yjc.ir/fa/news/5938525/
پیوند به بیرون
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به صنعت نفت ایران در ویکیگفتاورد موجود است. |
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ صنعت نفت ایران موجود است. |
- وبگاه رسمی شرکت نفت فلات قاره
- نگاهی آماری به دست آوردهای صنعت نفت و گاز ایران در بین سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۷ روزنامه دنیای اقتصاد
- کریدور نفتی و ایران
- Persia Land of Black Gold
- ۶ ویژگی نسل جدید قراردادهای نفتی ایران خبرگزاری مهر