هنر ایران باستان
هنر ایران باستان به هنر ایرانی تا ظهور اسلام می پردازد.
هنر ایرانی |
---|
هنرهای تجسمی |
|
هنرهای تزئینی |
ادبیات ایرانی |
هنرهای اجرایی |
دیگر هنرها |
دورهٔ پارینه سنگی
در آغاز، مختصرا اشاره میشود که از دورهٔ پارینه سنگی نجد ایران، در کاوش غاری در «تنگ پبده» (کوههای بختیاری، شمال شرقی شوشتر) ابزارها و سلاحهایی از سنگ ناصاف (چکش، پیکان، تیغه و تبر سنگی)، و در نواحی «همیان» و «میر ملاس» و «دوشه» از توابع لرستان، تصاویر جانوران و آدمیان منقوش بر صخرههای قائم به رنگهای سیاه و زرد و سرخ یافت شدهاست که پیشینهٔ آنها به حدود ۱۵ هزار سال پیش از میلا مسیح میرسد. صاحبان این آثار از راه شکار دسته جمعی و صید ماهی و گردآوری ریشه و بر گیاهان غذای خود را به دست میآوردند.[1]
دورهٔ نو سنگی
دورهٔ نوسنگی ایران از میانهٔ هزاره هفتم پیش از میلاد آغاز شد و آثار بر جای مانده از آن، عمدتا ابزارهایی ساخته از سنگ صیقل خوردهاند. جامعهٔ آن روز از دسته مردمان یا طایفههایی تشکیل مییافت که در دشتی حاصل خیز اقامت گزیده و از راه کشاورزی و دام داری معیشت خود را تأمین میکردند. لیکن دربارهٔ این دوران کهن، یافته و مدارک نافص، و دیدگاهها در شناخت اقوام یا نژادهایی که در نجد ایران میزیسته ان بسیار مبهم است.
دورهٔ مس و خاک
هزارهٔ پنجم تا سوم پیش از میلاد در سرزمین ایران به دورهٔ «مس و خاک» شناخته شدهاست. مس درساختن پارهای ابزار و اشیا به کار رفت، گرچه ابزارهای سنگی نیز هنوز کاربرد داشت. سفال گریم منقوش و مهرهای کنده کاری شده با نشانهها و اشکال هندسی و تصاویر رواج یافت. در پایان هزارهٔ چهارم پیش از میلاد، قومی شناخته شده و دارای تمدنی پیشرفته با نام تاریخی «عیلامیان»، کشور عیلام را در جنوب غربی خاک ایران، شامل خوزستان و بخشی از ایالتهای فارس کنونی (ناحیهٔ انشان یا انزان باستان) و نیز بخش جنوبی زمینهای پست دو رود دجله و فرات، تأسیس کردند که پایختش شهر «شوش» بود - اگرچه حدود و مرزهای کشور عیلام به درستی شناخته نشدهاست. سفالینههای نخودی رنگ کشف شده در کاوش گاه شوش که به زیبایی و ظرافت در جهان مشهور شده ان، نمایان گر صنعت پیشرفتهٔ سفال گری آن سامانند. از همان اواسط هزارهٔ پنجم در بخشهای مرکزی و شمال شرقی ایران نیز تمدنهایی پدید آمدند که مهم ترینشان از جهت مقدار یافتههای باستانی عبارتند از: تمدن سیلک که تپهای است نزدیک کاشان، و آثار کشف شده در ژرفترین لایه آن نمایان گر معیشت ابتدایی جامعهای کشاورز است؛ دیگر، تمدن «چشمه علی» کشف شده در جنوب شرقی تهران که از کاوش آن ابزارهای سنگی و استخوانی خوش ساخت و سفالینههای پیشرفته با نقوش زیبا به دست آمدهاست، دیگر تمدن «تپه حصار» در نزدیکی شهر «دامغان» که متعلق به هزارهٔ سوم پیش از میلاد بوده و در کاوشهای آن، علاوه بر ظرفهای سنگی و سفالی، اشیا فلزی نیز به دست آمدهاست. باز مرکز تمدنی دیگر از روی یافتههایی در استرآباد (گرگان) و در نواحی گوناگون «دشت قزوین» متعلق به آن دوره شناسایی شدهاند. و اما پدیدهٔ بسیار مهم هزارهٔ سوم در ناحیهٔ جنوب غربی ایران، اختراع خط میخی به دست عیلامیان بودهاست.
دورهٔ مفرغ
دورهٔ مفرغ با اختراع و بهکارگیری همبستهٔ مس و قلع (به نسبت نه جز اولی و یک جز دومی) در اوایل هزارهٔ دوم پیش از میلاد آغاز شد. در میان هزارهٔ دوم دستههایی از یک نژاد سپید پوست هند و اروپایی از دو سمت شرق و غرب دریای خزر (مازندران امروزی)، یعنی یک از ناحیهٔ دو رودخانهٔ آمور دریا و سیر دریا (جیهون و سیحون، شمال شرقی خاک ایران)، و دیگری از راه کوههای قفقاز (شمال غربی ایران) به داجل نجد ایران روی آوردند. شاخهای که از مشرق دریای خزر (مازندران امروزی) آمد به نام هند و ایرانی خوانده شدهاست، که گروهی از آنها به درهٔ سند سرازیر شدند (حدود ۱۵۰۰ پیش از میلاد مسیح) و گروه دیگرشان که وارد ایران ایران شدند در «استرآباد» (گرگان امروزی) سکونت گزیدند؛ و از میان ایشان بود که زرتشت - به عنوان اولین کسی که دربارهٔ فلسفه ی نیک و بد اندیشید - و آیینش برخاست (حدود سدهٔ هشتم پیش از میلاد). آنها که از راه قفقاز به داخل ایران نفوذ یافتند، متشکل از دو قبیلهٔ مهم «ماد ها» و «پارس ها» بودند، که اولیدر مرکز و شمال غربی ایران (حدود سپاهان (اصفهان امروزی) و هگمتانه (همدان امروزی) و کردستان تا آذرآبادگان (آذربایجان امروزی) ) و دومی کمی پیش تر در جنوب و جنوب غربی ایران (بخشی از کرمان و پارس(فارس امروزی) و خوزستان) مستقر شدند. پادشاهی ماد به سال ۷۰۸ پیش از میلاد تأسیس گردید و پایتختش هگمتانه یا همدان امروزین بود و بیش از یک قرن و نیم پایدار ماند و دولت نیرومند «آشور» را در ۶۰۵ پیش از میلاد منقرض کرد و کشور خود را تا بخشی از آسیانهٔ کوچک گسترش داد. پارسها اندک زمانی بعد، پادشاهی هخامنشی را در خطهٔ جنوبی ایران بنیان نهادند که در ۵۵۰ پیش از میلاد کشور ماد را چیرهٔ خویش ساخت و با پیروزیهایی بیش تر، امپراتوری بزرگ هخامنشی را از درهٔ سند و فلات پامیر تا خاک سوریه و مصر و یونان، بنا کرد.
دورهٔ آهن
حدود سدهٔ ۱۲ پیش از میلاد مسیح، «آهن» به کار کشیده شد و «دورهٔ آهن» در ایران پدید آمد.در لرستان که نزدیک به مرکز شوش و متاثر از فرهنگ و هنر ایلام (عیلام) بود، تمدنی پای گرفت که در مفر غگری و آهنکاری پیشرفت بی سابقه یافت.
دورهٔ مانایی
حدود قرن هشتم پیش از میلاتد در ناحیهٔ غرب دریاچهٔ ارومیه، که در دورهٔ باستانی «مانایی» خوانده می شده، و نیز در «حسنلو» که جایگاه کاوشهای تازه تری واقع گشته، تمدن مانایی صاحب هنری آمیخته از ویژگیهای محلی با عناصر آشوری در مغرب و «اورارتو» (Urartu) در شمال (کشوری باستانی در بخشهای آسیای کوچک و پیرامون دریاچهٔ وان و ارمنستان) وجود می داشتهاست. کاوشهایی که در سال ۱۹۴۷ در «زیویه» ی آذربایجان به عمل آمد، گنجینهای از اشیا ی زرین و مفرغی و عاجی را از دل خاک بیرون افکند که همه متعلق به حدود قرن هفتم پیش از میلاد شناخته شدند.
دورهٔ هخامنشی
در سال ۶۴۵ پیش از میلاد، آشور بانیپال، فرماندهٔ نیرومند آشور، بر دولت آشور چیره گشت و در نتیجه زمینه برای نیرو گرفتن دولت هخامنشی فراهم آمد. در ۵۵۹ پیش از میلاد، کوروش بزرگ از آسیای کوچک تا خلیج پارس را چیرهٔ خود کرد و دو کشور آشور و بابل (نو) را به امپراتوری هخامنشی پیوست کرد. اندک بر جای ماندههای کاخ کوروش در «پاسارگاد» (پازارگاد)، نمایانگر آن است که وی مهرازی باشکوه و تزئینات گوناگون گرفته شده از هنر اورارتو و آشور و بابل را پسندیده و به رسمیت شناخته، از آن جهت که می خواسته است امپراتوری اش وارث بر حق آن هر سه تمدن شناخته شود. داریوش بزرگ و سپس خشای آرشا بزرگ، با پربا ساختن مجموعه کاخهای شکوهمند پارسه (پرسپولیس)، آرزوی کوروش بزرگ را جامهٔ عمل پوشانیدند. از جهت نقشهٔ کف یا پلان، مجموعهٔ گستردهٔ پارسه با همانندهایش در آشور و بابل تفاوت داشت، بدین معنی که عنصر اصلی آن را تالار بار عامی بسیار بزرگ به نام «آپادانا» تشکیل می داد.
جستارهای وابسته
پانویس
- رکتاب «خلاصهٔ تاریخ هنر» نوشته پرویز مرزبان
منابع
برگرفته از کتاب «خلاصهٔ تاریخ هنر» نوشته پرویز مرزبان - چاپ اول: شهریور ۱۳۶۵