عربهای خوزستان
عربهای خوزستان مردم استان خوزستان هستند که در ایران به آنان مردم عرب گفته میشود. این مردم اکثراً در نواحی جنوب غربی کشور (عمدتاً در مناطق مرکزی و جنوبی استان خوزستان) ساکن هستند. در سالهای نخست شاهنشاهی شاپور دوم ساسانی، قبایل عرب از سوی بحرین با گذر از خلیج فارس به اردشیر خوره و مناطقی ساحلی پارس یورش بردند. به تلافی این اقدام آنها، شاپور ارتش را از طریق بحرین به به تعقیب ایشان گسیل داشت و نیروهای متحد قبایل بنی تمیم و بکر بن وائل و عبدالقیس را شکست داد و بهطور موقت تا یمامه در نجد مرکزی پیشروی کرد. بدین ترتیب پدافند مرزی در مراکز جنوبی عراق در برابر بادیه نشینان ایجاد شد، از جمله سنگرها و باروها که در منابع عربی به خندق شاپور معروف شدند. چاههای آب در مناطقی مسدود شد و برخورد تندی با اسرای عرب انجام شد (اشاره مورخان به عنوان شاپور ذوالاکتاف به معنای صاحب کتفها در ارتباط با نوعی مجازات). به پیروی از رسوم پارسیان باستان در اسکان دادن دسته جمعی قبایل مغلوب، قبایل بنی تغلب (تغلب) و بکر بن وائل و بنیحنظله در کرمان و اهواز اقامت داده شدند.[3]
عربهای خوزستان |
---|
![]() |
کل جمعیت |
۲میلیون نفر[1] |
نواحی با بیشترین جمعیت |
اهواز، کارون، باوی، آبادان، خرمشهر، شوش، هویزه:سوسنگرد، دشت آزادگان، رامهرمز، سربندر، ملاثانی، شادگان، ماهشهر، حمیدیه رامشیر |
زبانهای رایج |
عربی |
ادیان و مذاهب |
اکثریت اسلام (شیعه) اقلیت صابئی[2] |

لباس سنتی
مردان عرب دشداشه میپوشند که لباسی یکسره و بلند تا مچ پا و معمولاً سفید رنگ و در تابستان نیز خنک است. عربهای خوزستان در مراسم رسمی با اهدای لباس و اشیاء فرهنگی عربی از مقامات دولت استقبال میکنند.[4]
بشت یا خاچیه
پوششی بلند که روی دشداشه میپوشند و جنس آن از نخ پشمی نازک است. برخی برای زیبایی سرشانهها و آستینها را با ابریشم زیبا که به رنگ بشت باشد گلدوزی میکنند. نوع دیگر بشت به نام «مزویه» معروف است و جنس آن از پشم ضخیم است و مخصوص زمستان میباشد و معمولاً به رنگ قهوهای، سیاه یا سورمهای است و روی آستین و دور آن با استفاده از تورهای طلایی رنگ حاشیهدوزی میشود. امروزه از مزویه بیشتر پیرمردها استفاده میکنند
چفیه یا کوفیه
پارچهای سربندی است که روی سر میگذارند تا هنگام باد و طوفان جلوی صورت را با آن بپوشانند. سادات از رنگ سیاه یا سبز آن و سایرین از رنگ سفید ساده و سفید-سیاه راه راه، آبی راه راه، و زرد راه راه استفاده میکنند.
عقال
عقال که در زبان محلی عگال نامیده میشود، حلقهای سیاه رنگ از نخهای بافته شده که روی سر میگذارند که چفیه را نگه دارد.
.jpg.webp)
آداب و رسوم
- عید فطر

یکی از اعیاد مذهبی اهواز و خوزستان است. بارها استان خوزستان برای عید فطر از امتیاز تعطیلی چند روزه برخوردار بودهاست و نماینده اهواز و استاندار خوزستان دلیل این امر حضور مردم عرب در این استان است که عید فطر از اهمیت بالایی نزد آنها برخوردار است.[5][6][7][8][9]
براساس یک سنت دیرینه مردم خوزستان عید را در کنار اعضای خانواده، دوستان و دیگر مسلمانان با شکرگزاری به درگاه خداوند سپری کرده یا پس از بازگشت از نماز عید فطر افراد کوچکتر به خانه بزرگترهای خود میروند تا عید را به یکدیگر تبریک بگویند. این بازدیدها در محلهها به صورت دسته جمعی صورت میگیرد.[10]

در سال ۱۳۹۰ ش نیز بحث افزایش عید در خوزستان مطرح بود. در خوزستان، روز عید فطر، از اهمیت و جایگاه بسیار بالاتری در فرهنگ عمومی برخوردار است؛ بدین معنا که گرامی داشت عید فطر، با هنجارها، رفتارها، رسمها و آداب و سنن بسیاری همراه است.
مجموعه این آیینها از حدود یک هفته (کمتر یا بیشتر) قبل از فرا رسیدن روز عید فطر آغاز و تا حداقل یک هفته پس از روز عید فطر ادامه مییابد.
در بخش مهمی از مناطق ایران، مردم، قبل از رسیدن عید فطر، لباس نو میخرند، خانه تکانی میکنند و با خرید شیرینی و دیگر وسایل پذیرایی، برای استقبال از مهمانان عید آماده میشوند. روند عیددیدنی شامل همهٔ اعضای یک خانواده بزرگ یا فامیل مستقر در مناطق و شهرهای مختلف میشود. این عیددیدنیها معمولاً تا یک هفته طول میکشد و سفرههای آجیل و شیرینی و شربت نیز در این مدت، به عنوان یک رسم پهن هستند.[11]
عربهای اهواز و خوزستان روز دوم قبل از عید را «ام الوسخ» و یک روز مانده به عید را «ام الحلس» مینامند. ام الوسخ به معنای روز «چرکین» میباشد. در این روز مردم عرب به نظافت خانههای خود میپردازند، اجناس جدید برای منزل خرید میکنند و خانه را برای فرا رسیدن عید و اکرام مهمان تمیز و آماده میکنند. روز بعد از ام الوسخ را ام الحلس مینامند. ام الحلس نیز که نامی محلی و قدیمی میباشد به معنای روز نظافت و رسیدگی شخصی که در آن جوانان به ظاهر خود رسیدگی میکنند. البته واژه حلس دیگر کمتر به کار برده میشود. میتوان گفت: اُم الوسخ به معنی روز خانهتکانی و تمیزکاری مطلق چرکین است و اُم الحلس برای «رفت و روب» گستردن و مرتبکردن فرشها و پشتیها ست.
عربهای خوزستان برای خرید عید در روزهای پایانی ماه مبارک روانه بازار شده و از کوچک تا بزرگ آنها لباسهای جدید و نو میخرند.[12]
- گرگیعان
گرگیعان از آداب بسیار کهن است که هر ساله در ۱۵ رمضان در اهواز اجرا میشود.
در این شب کودکان عرب با پوشیدن لباسهای عربی به خیابانها آمده و کیسههای کوچکی را که از قبل تهیه کردهاند به گردن میآویزند و با خواندن سرودهای مردمی این شب، به درب منازل همسایگان رفته و از آنان عیدی و شیرینی میگیرند.

از معرفترین سرودهای این شب، ماجینه یا ماجینه حلّ الکیس و انطینه است؛ که معنی فارسی آن: ما آمدیم ما آمدیم، کیسه را بگشا و در آن برای ما هدیهای بگذار، است.[13]
مردم عرب اهواز همچون دیگر مردم کشور ایران فرهنگ خاص خود را دارند. مراسم قهوه خوری جزو آثار ثبت ملی در ایران است.[14][15] دلّه قهوه یکی از اشیاء و ابزار فرهنگی مردم عرب است که در مراسم رسمی چه مراسم بینالمللی کشورهای همسایه و چه در برگزاریهای هیئت دولت در خوزستان، و بازدیدشان از مردم عرب ایران، همواره از این وسیله در پذیراییها به عنوان نماد فرهنگی استفاده شدهاست.
در برنامهای در اهواز عشایر عرب خوزستان یک «دله قهوه» (ظرف مخصوص دم کردن قهوه مخصوص عشایر عرب) را بهطور نمادین به وزیر اطلاعات اهدا کردند.[16] این نماد در کشورهای همسایه و همچنین در اهواز و آبادان به صورت نمادی در ابعاد بزرگ در میدان شهر نصب شدهاست. در واقع مردم عرب برای نوشیدن قهوه مراسم و قوانین خاصی دارند و با اعتقاد و باورهایی که دارند آن را انجام میدهند.
برای تهیه آن ابتدا قهوه را با وسیلهای دو شاخه به نام مهماس که شبیه منقاش است در ظرفی ریخته و تفت میدهند و آنگاه آن را در هاون آسیاب کرده و برای مراسم آماده میکنند، پس از آن در ظرفی بزرگ به نام «گم گم» یا «قم قم» که در خوزستان قاف به گاف تلفظ میشود، گمگم که چیزی شبیه گلاب پاشهای قدیمی و از جنس ورشو (مفرغ) است، در آن آب ریخته و پس از جوش آمدن، قهوه آسیاب شده را اضافه کرده و از هل هم برای خوشبو شدن آن استفاده میکنند.
وقتی که قهوه آماده شد آن را در ظرف کوچکتری به نام «دلّه» که شبیه همان «گم گم» است ریخته و سپس این مراسم آئینی به شیوه خاص توسط فرد توزیعکننده آن ادامه مییابد. او دلّه را در دست چپ و فنجان مخصوص قهوه خوری [که فنجانی بدون دسته است و فنیان خوانده میشود] را در دست راست گرفته، از سمت راست مجلس شروع به سرو قهوه میکند، اگر در این مجلس سیّدی وجود داشته باشد ابتدا از وی پذیرایی آغاز میشود و در غیر این صورت این مراسم از ریش سفید مجلس آغاز میشود و از سمت راستش قهوه دادن ادامه مییابد.
شخصی که فنجان را از میزبان میگیرد هم طبق آداب و رسوم فنجان را با دست راستش دریافت میکند. اگر فنجان را با دست چپ دریافت کند نوعی بیاحترامی به آداب و رسوم است. قهوهای که از دلّه در فنجان ریخته میشود مقدارش بسیار کم، غلیظ و تلخ است و باید در انتهای ریختن قهوه و قبل از دادن فنجان به میهمان باید یک مرتبه نوک دلّه را به لبه فنجان قهوه کوبیده تا صدای فنجان بلند شود و پس از آن قهوه را تعارف کند. میهمان نیز پس از دریافت و نوشیدن قهوه، حین پس دادن فنجان خالی، باید دستش را یک مرتبه تکان داده، این تکان دادن به معنی اینست که دیگر کافی است و قهوه نمینوشم؛ و گر نه (اگر مهمان فنجان خالی را با تکاندادن برنگرداند) یعنی بازهم قهوه میل دارد. سپس روال صرف قهوه از مهمان سمت راستی پیگیری و همین روند را تا انتها ادامه میدهد. مردم عرب برای این آداب و رسوم حساسیت به خرج میدهند و آن را قابل احترام میشمرند.
این قهوه دادن همواره به همراه قوانینش در اکثر مراسم رسمی و غیررسمی به خصوص در مراسم خواستگاری، مهمانیهای رسمی منجمله عید فطر و در مراسم سوگواری اجرا میشود. دلّههای قهوه، فنجانهای مخصوص و کوچکی دارند.[17][18]
زبان
گویش عربی خوزستان جزو گویشهای عراقی-خلیجی محسوب میشود.[19] اگر چه بسته به مناطق مختلف استان، تفاوتهایی با یکدیگر دارد و لهجه عربی خرمشهر را فصیحترین و اصلیترین لهجه این گویش میدانند.[20] درواقع، عربهای خوزستان ساکنان بومی آن منطقه میباشند که به زبان عربی تکلم میکنند. عربی محلی با عربی حجاز تفاوتهای بسیاری دارد و بیشتر به عربی محاورهای عراق نزدیک است و تحت تأثیر فارسی و گویشهای محلی خوزستان قرار گرفتهاست. البته عربی نواحی آبادان و خرمشهر با عربی نقاط دیگر خوزستان کمی تفاوت دارد و به اصطلاح صحیحتر است و کمتر تحت تأثیر فارسی قرار گرفته. مثلاً عبارت «یخ» که در عربی فصیح «ثلج» میشود در آبادان و خرمشهر و همچنین محاوره عراق «ثلِج» تلفظ میشود اما در دیگر نقاط خوزستان عربها اصطلاح فارسی آن (یخ) را به کار میبرند. در عربی حجاز چهار حرف «گ»، «چ»، «پ»، «ژ» تلفظ نمیشود اما عربهای خوزستان تنها حرف «پ» را در گویش به کار نمیبرند البته این موضوع محدود به عربهای خوزستان و ایران نیست. اگرچه عربی خوزستان به عربی محاورهای عراق نزدیک است اما تفاوتهایی نیز با آن دارد. مثلاً حرف «ج» جای خودش را در بسیاری از عبارات به «ی» و «ژ» دادهاست مثل «ریل» و «رژل» به جای «رجل» یا «دیایة» و «دژاژه» به جای «دجاجة» یا «تییی» و «تژی» به جای «تیجی». عربی خوزستان بسیار تحت تأثیر فارسی قرار گرفتهاست طوریکه بسیاری از اصطلاحات، مخصوصاً لغات و اصطلاحات رایج امروزی به صورت فارسی تلفظ میشوند مثل «بیمارستان» به جای «مستشفی»، «بادگان» (پادگان) به جای «ثکنة»، «سرگرد» به جای «رائد»، «گروهبان» به جای «عریف»، «روزنامه» به جای «جریدة» با این وجود، در قواعد و ساختارهای آن ارتباط عمیق و گستردهای با زبان فصیح و لهجههای قدیم عربی دارد و بیشتر الفاظ و عبارتهای آن ریشه در زبان عربی فصیح داشته که گاهی دچار ابدال، قلب، نحت و دیگر تغییر و تحولات زبانی میشوند. این پژوهش به شناسایی اصول و ویژگیهای لهجهٔ عربی خوزستان، بررسی تغییرات زبانی در زمینه حروف و دگرگونیهای حاصله، و شناسایی بنیه صرفی و نحوی میپردازد.[21]
موسیقی
موسیقی علوانیه نام یکی از سبکها یا الحان موسیقی عربی خوزستان است. نام این سبک برگرفته از نام سراینده آن علوان الشویع که در نوازندگی این سبک تخصص داشت گرفته شدهاست. همچنین علوانیه یکی از میراثهای معنوی عربهای ایران بهشمار میآید.

محمدرضا درویشی، آهنگساز، پژوهشگر موسیقی و مؤلف دایرة المعارف سازهای ایران دربارهٔ علوانیه میگوید: سبک موسیقی علوانیه پیوند میان فرهنگهای مختلف کشور ایران است. وی همچنین نوازندگی علوانیه را با ساز گَلن بسیار زیباتر از نوازندگی با ربابه میداند.[22] موسیقی عربی در استان خوزستان به دو دسته کلاسیک یا مقامی و موسیقی ریفی یا محلی (روستایی) تقسیم میشود. لحن علوانی جزو موسیقیهای محلی این استان است. این طور از مقام حجاز و مقام بیات تشکیل شده که درجه سوم آن ربع پرده و نیم پرده مدام کم میشود و حالت خاصی به وجود میآورد که در هیچیک از موسیقیهای کشورهای عربی و ایران دیده نمیشود و تنها گوشه شوشتری در دستگاه همایون ایران به آن شبیه است و در میان مقامها هم شباهت زیادی به مقام حجاز دارد. لحن علوانیه با سازی به نام رباب یا ربابه که یکی از سازهای مردم عرب خوزستان است نواخته میشود. رباب سازی مانند کمانچه است اما از سادهترین وسایل ساخته میشود.
این ساز در کشورهای امارات، کویت، بحرین و عراق هم استفاده میشود. به این دلیل که در قدیم اهوازیها تنگدست و اکثراً کشاورز بودند و قدرت تهیه ساز را نداشتند، با قوطیهای حلبی، چوب، دم اسب و ریسمانهای برگ نخل ساز رباب را میساختند و شروع به نواختن آن میکردند.[23]
به دلیل حزن زیبایی که این سبک دارد این لحن نه تنها در خوزستان توسط خوانندههایی مانند حسن معشوری، سامر زرگانی، علی ادریس، علی رشداوی شیخ کریم باوی حسان اگزار چنانی زاده خوانده میشود.


بلکه در کشور عراق نیز توسط خوانندههای مشهور این کشور مانند داخل حسن و سلمان منکوب استفاده میشد. این آوازها که به پنج درجه میرسد در اهواز و کشورهای عربی به طور معروف هستند.[24]
یحیی جابری، خواننده و رئیس خانه موسیقی محلی عراق (رئیس بیت الریف العراق)، در یکی از مقالههای خودش در مجله الحیات ـ چاپ کشور سوریه ـ گفته:
من برای تحصیل در سوریه بودم. عدهای از دانشجویان اهوازی نغمهای را میخواندند که برای من خیلی زیبا بود اما شبیه هیچیک از الحان کشور عراق و دیگر کشورهای عربی نبود. از آنها پرسیدم این چه لحنی است؟ آنها گفتند این لحنی به نام «علوانی» است که به نام سازنده آن «علوان الشویع» معروف است.
این لحن در کشور کویت نیز توسط شخصی به نام عبدالله فضاله، یکی از خوانندگان قدیمی و مشهور کویت، خوانده میشد. او لحن «علوانی» را در کویت و بحرین رواج داد.[23]
خبرگزاری ایسنا طی مصاحبهای با قاسم منصور آل کثیر، از فعالان میراث فرهنگی اهواز نسبت به ثبت موسیقی علوانیه در کشور عراق یا سوریه خبر داد.[25] پس از بازنشر این خبر در سایتهای خبری ایران، پس از یک هفته مدیر کل میراث فرهنگی خوزستان اطلاع داد که مکاتبات اولیه برای جلوگیری از ثبت موسیقی علوانیه در عراق انجام شدهاست.[26] قرار شد موسیقی علوانیه به عنوان یک فرهنگ مشترک بین دو کشور ایران و عراق به ثبت جهانی برسد.[27]
جامعه
طی پژوهشی که به سفارش شورای فرهنگ عمومی در سال ۱۳۸۹ ش انجام شد و براساس یک بررسی میدانی و یک جامعه آماری از میان ساکنان ۲۸۸ شهر و حدود ۱۴۰۰ روستای سراسر کشور، درصد اقوامی که در این نظر سنجی نمونهگیری شد در استان خوزستان و اهواز به قرار زیر بود:
لقب اجتماعی افراد
مولا
مولا یا (مولانا) لقبی که به سیدی (فرزند محمد از نسل حسین ابن علی) که بزرگ قوم خودش است، گفته میشود البته برای احترام گاهی به سیدهای مسن و محترم هم گفته میشود.
شریف
شریف به فرزندان محمد که از نسل حسن ابن علی باشند، گفته میشود.
شیخ
عربهای خوزستان به عشایر و قبایل مختلفی تقسیم میشوند که هر قبیله برای خود یک شیخ دارد که نماینده و رئیس آن قبیله بوده و وظیفه رسیدگی به امور و حلّ و فصل مشکلات قبیله را به عهده دارد.
عجید
عجید به ریش سفیدی که در داوری بین طرفین به خدا، اصول اخلاقی، انصاف انسانی، شرع اسلامی، اعتدال اجتماعی، معتقد بوده و عمل کند اطلاق میشود
شرع
الشرع لقب قاضی عشایر و قبایل است او به قانون قبایل و عشایر آگاهی تمام، و در مسائل شرعی بسیار توانا و مسلط بوده و در ثانی از طرف تمام شیخهای عشایر (شیوخ العشایر) مورد تأیید است و حکمش لازمالاجراء و قطعی است
شیخ المشایخ
شیخ المشایخ در زمان جنگ با بیگانگان انتخاب میشود. تمامی شیوخ قبایل در یک جبهه واحد جمع میشوند و برای یکپارچه سازی حملات و صفوف دفاعی از میان خود یکی را که دلیرتر و شجاعتر و در عین حال مدبر و بسیار باهوش و بر فنون جنگ مسلط و چیرهدست میباشد، انتخاب و بعنوان فرمانده تمام مجلس شیوخ قبایل معرفی میشود.
در جنگ نبرد جهاد که در سال ۱۲۹۴ ش میان عشایر خوزستان و نیروهای انگلیس در منطقه المنیور صورت گرفت شیوخ سادات آلبوشوکه شیوخ المشایخ این جنگ بودند منجمله سید عنایه البوشوکه فرمانده رکن دوم این جنگ را بر عهده داشت. مقبره سید عنایه اکنون در منطقه بهر (البهور) از توابع شهرستان کارون واقع است
جنگ جهانی اول
به دنبال شعلهور شدن آتش جنگ جهانی اول، در اوائل اوت ۱۹۱۴ م (مرداد ماه ۱۲۹۳ ش)، دولت ایران در این جنگ اعلام بیطرفی کرد، اما نیروهای نظامی انگلیس در نوامبر (آبان ماه) همان سال، به فرماندهی دلامین، از طریق خلیج فارس به شهرهای آبادان، خرمشهر، بصره، فاو و بخشهای زیادی از خاک عثمانی در بینالنهرین رسیده آنها را اشغال کردند.

دولت ایران در دوره قاجار ضعیفتر از آن بود که از ورود قوای بیگانه به خاک خود جلوگیری کند، و در برابر انگلیس هیچ مقاومتی نکرد.
تنها مقاومتی که در برابر نیروهای انگلیس صورت گرفت، مقاومت اسلامی که بنام جهاد عشایر عرب خوزستان بود[29] که بنام (حرب المنیور) یا نبرد جهاد معروف است.
عشایر عرب سه مرحله با انگلیس رویارویی داشتند.
مرحله اول جنگ در سال اسفند ۱۲۹۳ شمسی ٺلفات حدود ۵۰۰ کشٺه از اعراب خوزستان و تحت عنوان (حرب المنیور) نبرد جهاد در منابع انگلیسی گزارش داده شد، ۱۲۰۰۰ نفر در این جنگ شرکت کرده بودند؛ عشایر عرب سیمهای مخابرات ارتش را قطع میکردند و در شمال اهواز در منطقه ملاثانی لولههای نفت را منفجر کردند چرا که انگلیس از نفت برای کشتیها و جنگ بهرهبرداری میکرد. در این مرحله شکستی برای نیروهای انگلیسی رقم خورد بنابراین مرکز فرماندهی انگلیسی دستور میدهد نیروهای تازهنفس (هندی و انگلیسی) و ادوات جنگی بیشتری به سمت منطقه آنها فرستاده شود.
مرحله دوم جنگ عشایر خوزستان خسارات و تلفات سنگینی متحمل شدند چرا که در این مرحله با رسیدن سلاح سنگین (توپ و مسلسل) و پیوستن نیروهای تازهنفس از هند، دشمن بر آنان برتری داشت.
در مرحله سوم عشایر با پاتکهای شبانه و گسترده مانع از استفاده نیروهای انگلیس از توپ و مسلسل شدند و در نهایت انگلیس مجبور به ترک خوزستان شد.
قبرستان این کشته شدگان در ۱۰ کیلومتری اهواز _ سوسنگرد (المنیور) قرار دارد.[30] شایستهاست زیارتگاه کاروان راهیان نور و آزادگان عالم باشد.
پرچم قیام عشایر خوزستان علیه استعمار انگلیس، یکی از اسناد معتبر باقیمانده از واقعه جهاد اسلامی عشایر عرب خوزستان علیه استعمار انگلیس در جریان جنگ جهانی اول است که از طرف عشایر غیور خوزستان در اسفند سال ۱۳۷۵ ش در سفر سید علی خامنه ای به این استان به او هدیه شده بود و او نیز آن را برای نگهداری به آستان قدس رضوی اهدا کرد.
عربهای خوزستان و سیاست مرکزی ایران
همواره هنگام جذب آراء مردم عرب خوزستان، برخی نامزدهای محلی و ملی نشستهای اختصاصی با مردم عرب خوزستان برگزار میکنند. برای نمونه در دیدارهای انتخاباتی حسن روحانی دیداری خصوصی و ویژه نیز با آنها داشت.
شیوخ عرب خوزستان که برای شرکت به تهران دعوت شده بودند در این دیدار خصوصی خواستههای خود را با این نامزدهای انتخاباتی در میان میگذارند.[31]
محمد باقر قالیباف نیز در پیش از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ ش در سفری به اهواز با مردم عرب آن شهر نشستی اختصاصی برگزار کرد. او در این نشست بر ضرورت مشارکت اقوام به عنوان یک فرصت تأکید کرد.[32][33]
محسن رضائی نیز در سایت منتسب به وی در انتخابات سال ۱۳۸۸ ش گفتگو با شیوخ عرب خوزستان را از مهمترین برنامههای انتخاباتیاش اعلام کرد.[34]
میر حسین موسوی نیز در انتخابات ۱۳۸۸ ش گفتگو با عربهای خوزستان را در برنامههای اصلی خودش معرفی کرد. او همچنین دیداری با مردم عرب خرمشهر داشت. در این دیدار، مردم عرب این شهر به میر حسین موسوی یک بِشت (لباس عربی) و دشداشه عربی هدیه دادند.[35]
محمود احمدینژاد، رئیسجمهوری دو دوره در ایران نیز طی سفری که در سال ۱۳۸۵ ش به سوسنگرد داشت با پوشیدن لباس عربی و به زبان عربی از رشادتها و دلاوریها و استقامتهای دشت آزادگان در دوران هشت سال دفاع مقدس تجلیل کرد.
محمود احمدینژاد همچنین در چهارمین سفرش به خوزستان در اردیبهشت ۱۳۹۲ ش با سران قبایل عرب در استانداری خوزستان واقع در اهواز دیدار کرد. پیش از آن نیز با پوشیدن لباس عربی (چفیه، عقال و بشت) در هویزه به ایراد سخنرانی به زبان عربی پرداخت. او در دیدارهایش دربارهٔ تبعیضات نسبت به اقوام سخن گفت.[36][37][38]
در ادامه سفرهای انتخاباتی نامزدهای انتخابات سال ۱۳۹۲ ش علی اکبر ولایتی نیز در اهواز به خانه یکی از شیوخ و علمای عرب در منطقه سید خلف رفت و از او دیدار کرد.[39]
جستارهای وابسته
پانویس
- CIA Factbook report for Iran
- قیم، عبدالنبی. «ایرانشناسی: نگاهی جامعهشناختی به زندگی و فرهنگ مردم عرب خوزستان»، مطالعات ملی، بهار ۱۳۸۰ - جلد ۷. ص ۲۱۶–۲۱۷.
- crossed the Gulf from Bahrain to the Ardašīr-ḵorra littoral of Fārs and raided the interior. In retaliation, Šāpūr led an expedition through Bahrain, defeated the combined forces of the Arab tribes of Tamīm, Bakr b. Wāʾel, and ʿAbd-al-Qays, and advanced temporarily into Yamāma in Central Naǰd. Frontier defenses were set up in Lower Iraq against the Bedouins, including a trench and rampart (the ḵandaq Sābūr of the Arabic historians); wells were blocked up, and Arab captives were harshly treated (whence Šāpūr’s name in the Arabic sources, Sābūr Ḏu’l-aktāf “he who pierces or dislocates shoulders”). Following the ancient Persian practice of mass population resettlement, the Sasanians carried off tribesmen of Taḡleb, Bakr b. Wāʾel, and Ḥanẓala and implanted them in Kermān and Ahvāz., , “ARAB i. Arabs and Iran (pre-Islamic)” Encyclopædia Iranica, online edition
- http://www.farsnews.ir/newstext.php?nn=8803130642 خبرگزاری فارس
- «تابناک». بایگانیشده از اصلی در ۲ سپتامبر ۲۰۱۰. دریافتشده در ۱۸ اوت ۲۰۱۱.
- «همشهری». بایگانیشده از اصلی در ۱۶ دسامبر ۲۰۱۰. دریافتشده در ۱۸ اوت ۲۰۱۱.
- «الف». بایگانیشده از اصلی در ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۰. دریافتشده در ۱۸ اوت ۲۰۱۱.
- «همشهری». بایگانیشده از اصلی در ۸ ژوئیه ۲۰۱۱. دریافتشده در ۱۸ اوت ۲۰۱۱.
- «کیهان». بایگانیشده از اصلی در ۹ اکتبر ۲۰۱۱. دریافتشده در ۳۰ اوت ۲۰۱۱.
- عصر ایران
- عصر ایران
- ایسنا
- قاسم منصور آل کثیر (۱۳۸۹). «[[گرگیعان|آئین گرگیعان]]» (وبگاه). تحقیق. انسانشناسی و فرهنگ. دریافتشده در ۱۹ اوت ۲۰۱۱. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک); تداخل پیوند خارجی و ویکیپیوند (کمک) - ثبا ایران
- خوز نیوز
- «تابناک». بایگانیشده از اصلی در ۱ اوت ۲۰۱۰. دریافتشده در ۲۰ ژانویه ۲۰۱۲.
- حکایت بازار قدیمی عبدالحمید و دله عربی، روزنامه اعتماد، قاسم منصور آل کثیر، پنج شنبه، ۵ آبان ۱۳۹۰ - شماره ۲۲۹۶
- دله قهوه، اشیای هویتی مردم عرب ایران، روزنامه شرق، قاسم منصور آل کثیر، شماره ۱۳۸۲ دوشنبه، ۹ آبان ۱۳۹۰
- «گویشهای عربی». بایگانیشده از اصلی در ۱۰ ژوئیه ۲۰۱۵. دریافتشده در ۱۰ ژوئیه ۲۰۱۵.
- «آشنایی با برخی زبانها و گویشهای رایج در ایران». بایگانیشده از اصلی در ۵ مارس ۲۰۱۶. دریافتشده در ۲۴ اکتبر ۲۰۱۹.
- «پژوهشی در گویش عربی خوزستان». بایگانیشده از اصلی در ۱۰ ژوئیه ۲۰۱۵. دریافتشده در ۱۰ ژوئیه ۲۰۱۵.
- خبرگزاری مهر خوزستان
- خبرگزاری ایسنا خوزستان، گفتگو با محمود مشهودی، پژوهشگر موسیقی عربی، فرهنگی و هنری، ۱۳۹۱/۱۱/۲۳
- روزنامه ایران، شماره ۵۳۴۱ به تاریخ ۲۷/۱/۹۲، صفحه ۱۹ (موسیقی)
- ایسنا
- ایسنا خوزستان
- خبرگزاری ایلنا
- «اطلاعات عمومی دربارهٔ شهر اهواز». بایگانیشده از اصلی در ۲۲ ژوئیه ۲۰۱۹. دریافتشده در ۲۵ نوامبر ۲۰۱۹.
- کسروی، احمد. «تاریخ پانصد سالهٔ خوزستان». تهران.
- «سایت خوزستان». بایگانیشده از اصلی در ۲۹ مه ۲۰۱۲. دریافتشده در ۳۱ دسامبر ۲۰۱۱.
- مشرق نیوز
- خبرگزاری مهر خوزستان
- خبرگزاری فارس
- سایت خبری تحلیلی تابناک
- روزنامه رسالت، شماره ۶۷۱۷ به تاریخ ۱۰/۳/۸۸، صفحه ۳ (سیاسی)
- ایسنای خوزستان، رئیسجمهور در جمع سران طوایف و عشایر خوزستان: برخی نانشان در مسئلهسازی است
- گزارش تصویری ایسنا از نشست احمدینژاد با قبایل عرب در اهواز
- مشرق نیوز
- خبرگزاری مهر خوزستان
منابع
- • پیگولوسکایا، ن. و؛ اعراب حدود مرزهای ایران و بیزانس در سدههای چهارم ششم میلادی، ترجمه؛ عنایتالله رضا، تهران: مطالعات و تحقیقات فرهنگی (پژوهشگاه)، چاپ اول، ۱۳۷۲ش.
- • پیگولوسکایا، ن. و؛ تاریخ ایران باستان، ترجمهٔ؛ مهرداد ایزدپناه، تهران: انتشارات محور، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
- • تاریخ ایران از اسلام تا سلاجقه، ترجمهٔ؛ حسن انوشه، تهران: انتشارات امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۶۳ش.
- ● قیم، عبدالنبی. «ایرانشناسی: نگاهی جامعهشناختی به زندگی و فرهنگ مردم عرب خوزستان»، مطالعات ملی، بهار ۱۳۸۰
- • تاریخنامه طبری، تصحیح و تشریح محمد روشن، نشرنو چاپ ۱۳۶۶
- کتاب خوزستان و تمدن دیرینه آن ایرج افشار سیستانی، انتشارات سازمان چاپ و انتشارات، چاپ ۱۳۷۳
- آثار باستانی و تاریخی خوزستان/ پژوهش و نگارش ایرج افشار سیستانی. تهران: روزنه، ۱۳۸۰.
- ●٭ عبدالنبی قیم، فرهنگ معاصر میانه، چاپ۱۳۸۵
- • تاریخ اجتماعی ایران در عهد باستان/ تالیف محمدجواد مشکور، [تهران]، ص ۶۵۱، (انتشارات دانشسرای عالی؛ ۲۸)
- •٭ کسروی، احمد. «تاریخ پانصد سالهٔ خوزستان». تهران.
. • روزنامه رسالت، شماره ۶۷۱۷ به تاریخ ۱۰/۳/۸۸، صفحه ۳ (سیاسی)