عربهای خراسان
عربهای خراسان[1] گروهی از اعراب مهاجر در منطقه خراسان هستند. این گروه از نگاه تاریخی بیشتر در جنوب و مرکز استانهای خراسان ساکناند و به دو دسته تقسیم میشوند:
- عربهای شمالی
- عربهای جنوبی
عربهای خراسان |
---|
کل جمعیت |
۵۰٬۰۰۰ نفر (سال ۱۳۸۵ ه.خ) |
نواحی با بیشترین جمعیت |
استان خراسان رضوی، استان خراسان جنوبی، عربخانۀ بیرجند:حیرهٔ نیشابور (در گذشته) |
زبانهای رایج |
زبان عربی (عربی خراسانی) و فارسی |
ادیان و مذاهب |
اکثریت:شیعه |
این افراد بازماندگان آباء و اجداد خود میباشند که در سدههای اولیه اسلامی به ایران آمدهاند. تکلم به زبان عربی، معرّف قومیت آنان است. گروهی از عربهای خراسان ایرانیان عراق (پیش از صدام یا پس از اشغال عراق) میباشند.[2]
پیشینه
در خصوص پیشینۀ عربیهای خراسان دو نظر وجود دارد:
- گروه اول که بیشتر عوامل خاندان علم هستند بر این باورند که حضور عربها در خراسان به سدههای اولیۀ اسلام برمی گردد؛ و پس از فتح خراسان توسط مسلمانان مهاجرت اقوام عرب از عراق و شام به خراسان آمدهاند.[3]
در منابع تاریخی ذکر شدهاست که در سال ۵۲ هجری قمری زیاد بن ابی سفیان، ربیع بن زیاد حارثی را به امارت خراسان منصوب کرد و به همراه وی پنجاه هزار سپاهی را با خانوادههایشان روانهٔ خراسان کرد. [3]
- گروه دوم اعتقاد دارند که:
حضور عرب ها به صورت اسکان گروهی حدود دویست سال قدمت دارد و بزرگترین اسکان عربها در منطقۀ عربخانه بودهاست که جمعیتی از عربهای دامدار بودهاند که از جنوب ایران به این مناطق آمدهاند. عربهای مسلمان به دلخواه یا به اجبار در این ناحیه ساکن شدند.[3] مثلاً در سال ۱۱۴۷ ه.ق؛ و در زمان حکومت نادرشاه افشار، طهماسب قلیخان جلایر سردار سپاه نادر، پس از سرکوب عربهای بنادر جنوبی ایران، آنان را از راه کرمان به خراسان کوچاند. مؤلف نادرنامه مینویسد:
طهماسب خان جلایر، شیخ احمد مدنی و عدهای از سران دیگر طاغی بنادر را اعدام نموده و عدۀ کثیری از عربها را به خراسان و استرآباد منتقل ساخت و سپس دژهای آنان را با خاک یکسان کرد.
بنابراین دو مقطع مهم در تاریخ استقرار عربهای خراسان وجود داشتهاست. یکی در دورهٔ خلفای اموی[3] و عباسی و دیگری در دورهٔ حکومت نادرشاه افشار. زمان حکومت نادرشاه در حقیقت دورهٔ تکوین قدرت و اقتدار عربها در خراسان است که شرح اقدامات و اعمال آنها در بسیاری از منابع تاریخی به تفصیل، نگاشته شدهاست.
گروهها
گذشته
پس از فتح خراسان و مرکز آن ابرشهر (نیشابور) مهاجرت عربها از عراق، شام و حجاز به منطقهٔ خراسان آغاز شد. این امر تا پیش از حملۀ غزها و مغولان ادامه داشت.
امروزه
خراسان جمعیت بزرگی از عربها دارد.[4]
- عربهای بسیاری در نزدیکی شاهرود سکونت گزیدهاند. تا سال ۱۸۷۵ ازدواجهای بین این جامعه با ایرانیان و حتی ترکان چنان زیاد بود که ویژگیها و زبان این سه گروه غیرقابل تمیز بود.[5]
- در دهستان تحت جلگه در غرب نیشابور عربهایی زندگی میکنند و قبیلههای عربنژاد و خزیمه و عرب قدیمی و بحرینی و عرب خزایی و عربهایی که از کاشمر به سرخس مهاجرت کردند در محلۀ عباسآباد سرخس و دیگر محلههای شهر سرخس بهطور پراکنده و روستاهای قوش خزاعی و گنبدلی ساکن هستند. به گفتۀ ییت، عربهای سرخس در ۱۸۷۴ بدانجا آورده شدند و در ۱۸۹۰ حدود ۱۵۰ و در ۱۹۴۰ حدود ۲۴۰ خانواده بودند. در ۱۹۵۰ هنوز در دو روستای آن منطقه عربی تکلم میشد.[5]
- افزونبر آن عربهایی در کاشمر و تربت جام هستند. عربهایی هم در تربت حیدریه هستند که بازمانده ۱٬۰۰۰ خانوادۀ عربیاند که نادرشاه از خوزستان منتقل کرد. در ۱۹۵۰ هنوز برخیشان عربی حرف میزدند.[5]
- عربهای بسیاری در نزدیکی طوس اقامت دارند.[5]
- بیشتر جمعیت عربخانه عرباند. بنا به گفته رزمآرا این عربها در زمان نادرشاه از خوزستان منتقل شدهاند. در دهۀ ۱۹۲۰ آنها بسیار فقیر توصیف شدهاند و بسیاری از آنها در بیرجند کارگری میکردند. در ۱۹۵۰، در هجده روستای دهستان عربخانه و در دو روستا در دهستانهای مجاور نهارجانات و نهبندان هنوز عربی رایج بود.[5]
- «خزاعی» (خُزاعَه) یا «بنی خزاعه (خزاعل)»: از نخستین و مشهورترین قبایل عربی خراسان که نام خزاعی منتسب به قبیلۀ بنی خزاعه است. گروه بزرگی از این قبیله در جنوب خراسان و شمال شرقی خراسان ساکنند.
- «تمیمی» یا «بنی تمیم»: مهاجران از جنوب عراق در سالهای اخیر
- «طائی» یا «بنی طیء»: شامل مهاجران از جنوب عراق در سالهای اخیر که به عشیرههای متعدد تقسیم میشوند
- «خزیمه» یا «بنی اسد خزیمه»
- «خفاجه» یا «خفاجی»، «نخعی»، «لالویی»، «رمضانی»، «خنجری»، «عامری»، «عنانی»، «سالاری»، «بنی اسد»، «فلاحی»، «میش مست» و «بهلولی».
مراکز
بر خلاف شمال خراسان که تمامی عربهای ساکن در آن، طی دو یا سه سدۀ اخیر و در اثر فشارهای سیاسی یا حوادث ناگوار طبیعی، در آن جا سکونت گزیدهاند، بیشتر عربهای جنوب استان بازماندگان مهاجرینی هستند که در سدههای اولیۀ حکومت اسلامی به ناحیه آمدهاند، و با رشد جمعیت در طی زمان و اضافه شدن مهاجرین جدید، تعداد آنها در ناحیه زیاد تر شده است.
سیاست
خاندان خُزیمه علم یا خاندان علم، حکمرانان عربتباری بودند که قرنهای متمادی، در منطقۀ قهستان شرقی- بیرجند، زیرکوه و سیستان حکمرانی میکردند. در میان با نفوذترین افراد این طایفه میتوان از اسماعیل خان عرب خزیمه حاکم قاینات و سردار نادرشاه افشار، امیر علم خان اول حاکم قرینات و سردار لشکر نادرشاه و مدعی پادشاهی پس از وی، امیر علم خان سوم حاکم قاینات و سیستان و ملقب به امیر تومان از طرف ناصرالدین شاه قاجار، امیر اسماعیل خان شوکت الملک اول حاکم قاینات، امیر محمد محتشم سلطان رئیس ایل عرب خزیمه، میرعلی بیک عرب خزیمه معروف به ورقا داروغه و نائب الحکومه بیرجند، امیر محمد ابراهیم خان علم شوکت الملک دوم حاکم قاینات و امیر اسدالله علم نخست وزیر و وزیر دربار نام برد.[6]
مردان
امروزه در هیچ جای خراسان جمعیت قابل مشاهدۀ عرب بومی وجود ندارد و معاودان و مهاجرین عراقی نیز همانند سایر مردم لباس میپوشند. تنها جمعیت قابل ملاحظۀ «عرب» مهاجران جنگ با عراق بودند که در شهرک شهید بهشتی نزدیک فرودگاه نظامی مشهد اسکان داشتند؛ و بیشتر زنان لباس بومی خود را حفظ کردند. جمعیت عربخانه در سال ۱۳۶۸ کمتر از دو هزار نفر بود که نیمی از آنها مکرانی و سیستانی و فارس و نیمی هم عربتبار بودند. مردم عربخانه لباسهایی شبیه به بلوچی و سیستانی میپوشند و هیچ سابقهای از چفیۀ عربی در کل منطقه وجود ندارد. (سفرنامۀ گریگور)
قالیبافی
قالی بافی در میان زنان بعضی قبایل عرب جنوب خراسان به شکل فرش و قالیچه بافی رواج دارد. این قالیچهها در مناطق جنوبی استان خراسان (خراسان جنوبی) به صورت ذهنی باف بوده و در ابعاد کوچک تولید میشوند. زنان قالیباف عرب خراسانی نظیر سایر زنان عشایر ایران از دار زمینی استفاده میکنند که با شیوه چلهکشی ترکی چلهکشی شدهاست. این قالیچهها دارای بافتی درشت و پرزهای بلند میباشند و با دو پود ضخیم بافته میشوند. نخ چله و پود قالی از جنس پنبه و نخ پرز از جنس پشم میباشد که غالباً با رنگهای جوهری یا ترکیبی از رنگهای جوهری و گیاهی با استفاده از دندانه رنگرزی شدهاند. مهمترین طرحهای رایج شامل لچک و ترنج، ترنج و ترنج و محرمات میباشد. قالیچههای نمازی با تصاویر نمازگزاران، شتر، مسجد و درخت از طرحهای مشهور اقوام عرب رمضانی میباشد.[7]
پانویس
- عبدالنبی قیم (۱۳۸۸)، فرهنگ معاصر میانه، تهران: فرهنگ معاصر، ص. ۵۶۵، شابک ۹۷۸-۹۶۴-۸۶۳۷-۵۰-۲
- «نسخه آرشیو شده» (PDF). بایگانیشده از اصلی (PDF) در ۲۵ نوامبر ۲۰۱۱. دریافتشده در ۱۴ مه ۲۰۱۱.
- امیر اکبری. «فتح خراسان و مهاجرت قبایل عرب به این سرزمین». پرتال جامع علوم انسانی.
- Khorasan has a large Arab population http://www.iranicaonline.org/articles/arab-iv
- Encyclopædia Iranica | Articles
- دانستنیهای بیرجند، شهرداری بیرجند.
- طالب پور فریده (زمستان ۱۳۸۲)، «ویژگیهای قالیچههای اقوام فرشباف عرب در جنوب خراسان»، هنرهای زیبا
- شناخت عربخانه
- Seeger_Chorasan
- Linguistic convergence and areal diffusion: case studies from Iranian.
By Éva Ágnes Csató, Bo Isaksson, Carina Jahani.Page ۱۶۲
منابع
سفرنامه مک گریگور ترجمه و چاپ آستان قدس رضوی ۱۳۷۰
- پایاننامه: اقوام و اقلیتهای خراسان ۱۳۶۹-
- سفرنامه نویسان انگلیسی و ایران