کولیهای خراسان
کولیهای خراسان که در بین اهالی خراسان غرشمال (قرشمال) یا غربتی یا غربت نیز نامیده میشوند، شامل گروههای پراکندهٔ قومی در خراسان هستند.[1] کولیها در شهرهای خراسان، جا و مکان خاصی ندارند و بهصورت متفرق زندگی میکنند، اما در سبزوار کوچهای به نام کوچهٔ غرشمارها (کوتاه شدهٔ غیرشمار)، در بجنورد محله ای به نام بربرقله غربتی ها، در نیشابور کوچهٔ غربتها، در تربت حیدریه محلهای به نام تپه غربتها که محل تجمع و اقامت آنها است.
واژه کولی در گویشها و زبانهای خراسان
زبان یا گویش (رایج در خراسان) | معادل واژه کولی | ریشه و معنا |
---|---|---|
فارسی (گویش نیشابوری) | غربت. هندی | بیگانه. اهل هند |
فارسی (گویش فارسی خراسان) | غرشمار (غرشمال) | غیر شمارش |
ترکی خراسانی | باشی باش. کَولی | |
عربی خراسانی | کاولی (مرد). کاولیه (زن) | کولی. کابلی |
غرشمار (قرشمال) و غربت
غرشمار (قرشمال) اصطلاحی است در گویش خراسانی که برای کولیها به کار میرود. واژهٔ قرشمار تحریف شده غیرشمار به معنی خارج از شمارش است. این مردمان به علت فرهنگ خانهبهدوشی و به جهت اینکه ساکن و مقیم مکان یا شهر خاصی نبودند در سرشماریهای آماری نیز در شمار افراد یک شهر یا منطقه خاص به حساب نیامده ازاین رو آنها را به عنوان افراد غیرشمارش یا غرشمار نامیدهاند.
غُربَت یا هندیها اصطلاحی دیگر است در خراسان به لهجه نیشابوری برای کولیها به کار میرود. این واژه که به معنای بیگانهاست دلالت بر بیگانگی کولیها در خراسان دارد.
فیوچ (فیوج) که در بین اهالی عرب خراسان رایج است خطاب به کولیها در جنوب خراسان در اطراف بیرجند، قائن، گناباد، تربت حیدریه، کاشمر و خواف است که به صورت دورهگرد زیر چادر یا خانه زندگی میکنند. مردان این طایفه به کار آهنگری سبک و ساختن وسایلی چون کارد، قندشکن، انبر، تیشه، چاقو و مانند آن اشتغال دارند و ابزار مردمان را تأمین میکنند. پیش از این حتی کار نعلِ اسب و خر را هم به عهده داشتند و در کار رگزنی و حجامت نیز استاد بودند.
در دو شهر سبزوار و نیشابور محله کولیها (غربتیها) در مرکز شهر و محلههای قدیمی قرار دارند اما در فصل درو، در جلگهها و نقاط دوردست پخش میشوند.
فرهنگ
از جمله آئینهائی که به دلیل سادگی و در عین حال قدمت، میتوان آن را بهنوعی به کولیها در خراسان منسوب دانست، مراسم پُرخوانی است. این آئین فقط به شرق ایران محدود میشود و نمیتوان نمونهای زنده از آن به دست داد. در این مراسم به هیچوجه از سازهای کوبهای استفاده نمیشود و گویا حتی ساز و آواز هم ربطی به رقص ندارد و در نتیجه ایجاد هماهنگی در آن تنها با اصوات نامفهومی که از ته حلق بیان میشوند، ممکن میگردد. اغلب این حرکات، به صورت جهش و حرکات بیقاعده هستند.زبان آنها با لهجهای خاص همراه است و یادگاری از زبانها و لهجههای قدیم هند است.
جستارهای وابسته
منابع
- خسرو جردی، حسین (تیر ۱۳۸۳)، «کولیهای خراسان (قروشمالها)»، مقام موسیقایی (۲۹)، ص. از ۲۴ تا ۲۵
معنای غربت را در ویکیواژه، واژهنامهٔ آزاد، ببینید. |